{♥️} #تلــنگـــرانه🍃
بـالاتـریــن ارتـفـاع
براے سـقوط
افـتادن از
چشـمِ مهدےِفاطمہ استــ
@zfzfzf
.🍃
.
.
#تلـنگرانـہ
پرسید: چرا ما امام زمان را نمیبینیم؟
+لطفا برگرد و پشت به من بنشین.
این کار را انجام داد
+گفت آیا الان من را میتوانی ببینی؟
خیر نمیتوانم
+فرمود چرا نمیتوانی من را ببینی
شاگردگفت چون پشت من به شماست
+حالا متوجه شدی چرا امام زمان را نمیبینی
چون پشتت به امام زمان[عج الله] است
@zfzfzf _♥️
•♥️•
.
.
حـــــیای یک پسر اینه که
وقتی
نگاش به دختری میفته
سرشو بندازه پایین بگه
میخوام
با این چشـــــما آقامو ببینم
#تلـنگرانـہ...🌿
@zfzfzf
#تلنگرانه
صبــــر✅
نخ تسبیــحِ شخصیت مؤمن است!📿
اگـر مؤمن صبـور نباشہ؛
همہے کارهاے خیرش نابود میشہ!😐
🌸انسانیت ما زمانے کامل میشہ؛
کہ در شرایط عصبانیت و تندخویے
صبور باشیم و عصبانے نشیم.😉
#منتظرالمهدی❤️
#صبر_شیرین🙃
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ الفَرَج🤲
🍀🌺@zfzfzf🌺🍀
#تلنگرانه
مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش میتاخت. اینطور به نظر میرسید که به جای بسیار مهمی میرفت.
مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد؛ کجا میروی؟
مرد اسب سوار جواب داد؛
نمیدانم از اسب بپرس!
این داستان زندگی خیلی از مردم است.
آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان میتازند، بدون اینکه بدانند به کجا میروند.
@zfzfzf
🍃🌹
#تلنگــرانـــہ✨
آیٺ الله جـاودان مےفرمـودند✨: ↓
°• اگہ کسےدرجنگ
#شهـیدبشہ یڪبارشهـیدشده
اماکسے اگہ
باهواےِ نفـس خودش بجنگه
#هرروزشهـیدمیشہ •°
😍🌿♥️🍃
{@zfzfzf
#تلنگرانه
مرد #غیـرتـے
خوب مـےداند
جاے
عکس هاے شخصی ⇣
↲در آلبومشخصےستــ
⛔️او هرگز زیبایـے
نـ↯ـاموسش را
حـ⇜ـراج چشمانـ آلوده
#فضاے_مجازے نـ✘ـمـےڪند🙂❣️🌿🌹
#رفيق_چادري_ღ
😍🌿♥️🍃
{@zfzfzf
#تلنگــرانـــہ✨
آیٺ الله جـاودان مےفرمـودند✨: ↓
°• اگہ کسےدرجنگ
#شهـیدبشہ یڪبارشهـیدشده
اماکسے اگہ
باهواےِ نفـس خودش بجنگه
#هرروزشهـیدمیشہ •°
😈خانوووووووووم......شماره بدم؟
🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟
💁♂ #خوشگله چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟
☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️
بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔
🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد...
🌸روزی به امامزاده ی نزدیک #دانشگاه رفت…
👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️
🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد
خسته… انگار فقط آمده بود #گریه کند…
دردش گفتنی نبود…!!!
🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد
وارد #حرم شد و کنار ضریح نشست🌸
😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️
😭خدایا کمکم کن…
☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار #ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان #زیارت کنن!!!‼️
😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…
💃به سرعت از آنجا خارج شد… وارد #شهر شد…
اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
😯 انگار محترم شده بود… #نگاه #هوس_آلودی تعقیبش نمی کرد!‼️
🌼احساس #امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام #مستجاب
شده باشه!!!!
🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود!
🌿یک لحظه به خود آمد…
🌸دید #چادر #امامزاده را سر جایش نگذاشته…!☺️
#تلنگرانه 👌🏻
#نشر_فرهنگی 🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
😍🌿♥️🍃
{@zfzfzf