eitaa logo
Pain
637 دنبال‌کننده
164 عکس
132 ویدیو
0 فایل
غمگین وارد شوید۱۴٠۱. ما تلخ میمیریم و خدا برجنازه ما اشک میریزد.
مشاهده در ایتا
دانلود
Pain
‏نشسته بودم تو ماشين. دیدم يه پيرمرد داغون از خونه ش اومد بیرون آشغالارو بزاره سر كوچه. فندكو كه زدم
‌ ‏لب پنجره‌ی اتاقم سیگار میکشیدم یهو یکی از پشت‌بوم خونه‌ی روبه‌رویی خودشو پرت کرد پایین؛ آخرین صحنه‌ای که قبل از مرگم دیدم یکی لب پنجره داشت سیگار میکشید ‌-
Pain
به تیغ تو دستاش نگاه کردم و گفتم:میشه منو بخارونی؟
‌ خیلی قلقلکی بود؛ حتی وقتی نوک تیز چاقو داشت در شکمش فرو میرفت تا آستانه تحریک گیرنده های لامسه سلولهای پوستش کمی خنده اش گرفت اما بعدش نتوانست (بخندد) ‌-
با مشت زدم شیشه های عینکش خرد شد...گفتم حالا با دقت به اطرافت نگاه کن...دنیای من همین شکلیه! ‌
دوستت دارم کسی "دوستت" میخواد؟
‌ مرا از سرش باز کرد؛ یعنی تمام این مدت روی سرش بودم؟ ‌
‌ ‏من یک مهمانی بزرگ را به خاطر اینکه بتوانم راس ساعت دوازده شب در تاریکی روی مبل بنشینم و سیگار بکشم به هم زدم ‌‌
‌‌ چشمانم عرق میکردند. ‌‌‌‌
‌‌ ‏حضرت آدم نمیخورد زمین که حوا نره. ‌‌‌
‌ ‏مرد جوان با یک دسته گل نرگس منتظر دختر بود. باران نم نم می‌بارید و شانه ی مرد خیس شده بود. ساعت ها گذشت و دختر نیامد. مرد جوان به دسته گل پوزخند زد و انداختش کنار خیابان. آن دسته گل من بودم. ‌
‌‌ رفت در بلندترین قسمت عرشه کشتی ایستاد. سیگاری روشن کرد. کشید. تمام که شد، آسمان پر از ستاره را نگاهی انداخت و بلند داد زد: "آهای...یکی افتاد تو دریا" خودش را میگفت! ‌‌‌
‌‌ من فقط بغلت نمیکردم...من تمام پوستم را به تو میدادم تا پوستت را بپوشانم. ‌
‌ ‏آشغال کاغذای توی کوچه به هم میگفتن: یهو هوا برت نداره. ‌‌