eitaa logo
زلال معرفت
2.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
139 فایل
ارتباط با ما 👇 ✅️ انتشار و بهره‌بردارى با ذکر منبع موجب امتنان است. تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜نقطه باء بسم الله ✍حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی چنین می فرماید: 🌟 از ولی الله اعظم حضرت وصی امام امیر المؤمنین علی علیه السلام روایت شده است که فرموده اند: 《اسرار کلام الله فی القرآن و اسرار القرآن فی الفاتحه و اسرار الفاتحه فی بسم الله الرحمن الرحیم و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم فی باء بسم الله الرحمن الرحیم و اسرار الباء فی النقطه التی تحت الباء و انا النقطه التی تحت الباء》 ➖ترجمه: اسرار کلام الهی در قرآن جمع شده است و اسرار قرآن در سوره حمد گرد آمده و اسرار سوره حمد در آیه بسم الله الرحمن الرحیم فراهم آمده و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم در حرف باء بسم الله الرحمن الرحیم مجتمع گشته و اسرار حرف باء در نقطه این حرف جمع گردیده است و من همان نقطه زیرین حرف باء هستم. 🔻درباره شرح روایت مذکور 📚 مفاتیح الغیب (ملا صدرا)/24 21، الفاتحه الرابعه. ▫️حدیث را علامه محمود دهدار عیانی در اول مفاتیح المغالیق که ام الکتاب کتب مؤلفه آن جناب در رشته های ارثماطیقی است، نقل کرده است و در مؤلفات دیگران نیز روایت شده است و مصادر نقل آن بسیار است 📚 فصلنامه بینات شماره 20/18 مقاله ای از استاد حسن زاده آملی با عنوان روح و ریحان و جنت نعیم تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم. 📌محمدحسین محمدی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜 برات آزادی از دوزخ ✍روایت نموده اند که رسول خداﷺ روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: 🔸"عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند حضرت فرمودند: عجله نکنید." ➖اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید 🌟 حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد، ➖گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ 🌟حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند بسم الله الرحمن الرحیم را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، 🔻 در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد 📚ر.ک: داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم 2/86 85 به نقل از: تفسیر متهج الصادقین /32. 📌محمدحسین محمدی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜اسم اعظم خدا چیست؟ 🔻 یکی از علماء میفرمودند : شخصی خدمت یکی از علمای بزرگ آمد و گفت : ➖آقا! اسم اعظم خدا چیست؟ 🔸 عالم بزرگوار او را در نزد خود نگه داشت تا این که در یک شب بسیار سرد آن مرد را صدا زد و فرمود : ◽️ همین الآن به فلان نقطه از بیابان کنار شهر برو در آنجا چاهی وجود دارد یک مقدار از آن چاه آب بیاور، این بنده خدا به راه افتاد و خود را به آن چاه رسانید و مقداری آب برداشت و برگشت. ➖ در مسیر بازگشت ناگهان شیر درنده ای مقابلش ظاهر شد او دست و پای خود را گم کرد و نگران و مضطرب شد فریاد زد بسم الله الرحمن الرحیم یا الله و به زمین افتاد و غش کرد وقتی به هوش آمد دید از آن شیر خبری نیست. خود را به منزل آن عالم بزرگوار و اهل معنی رسانید ◽️عالم به او فرمود : چرا اینقدر دیر کردی؟ ➖ آن مرد جریان را برای عالم تعریف کرد ◽️عالم فرمود : همین کلمه ای را که گفتی خودش اسم اعظم خدا بود چون از صمیم دل و در حالت اضطرار بیان شده بود، شرایطش باید فراهم گردد تا به هدف اجابت برسد شما هم در آن حالت ترس و دلهره و اضطراب دل از همه بریدی سیم دل خود را از همه قطع نمودی و به خدا متصل کردی و گفتی: بسم الله الرحمن الرحیم یا الله 📚داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم ✍ محمدحسین محمدی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜گفتگوی شیطان چاق با شیطان لاغر ✍شیطانی چاق روزی با شیطانی لاغر برخورد نمود شیطان چاق از شیطان لاغر پرسید: عزیزم! چرا تو چنین لاغر و ضعیف شده ای؟ 🔹شیطان لاغر در پاسخ گفت: من بر شخصی مسلط و مأمور گمراه کردن او هستم ولی او در اول هر کاری از قبیل خوردن، آشامیدن و موارد دیگر زبانش به ذکر بسم الله گویا است بدین جهت از نفوذ در او و شرکت نمون در کارهایش محروم هستم و همین سبب لاغری من است. 🔸حال توای عزیز بگو بدانم چرا چاق شده ای؟ شیطان چاق پاسخ داد: چاقی من به خاطر آن است که شاد هستم زیرا برشخصی غافل و بی خبر و بی تفاوت مسلط شده ام که در هیچ کاری بسم الله نمی گوید؛ 🔹 مثلاً به هنگام ورود و خروج و خوردن و آشامیدن و سایر موارد، او در هرکاری آنچنان غافل و سرگرم است که اصلاً به یاد خدا نیست و همین سبب چاقی من است 📚ر.ک: استان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم، 1، 96 📌محمدحسین محمدی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜 دزد اموال نه دزد عقاید ✍رئیس گروهی از دزدان، اموال قافله ای را غارت نمود در میان کاروانیان شخصی بود که بر روی طاقه های پارچه خود جمله بسم الله الرحمن الرحیم را نوشته بود 🔸در میان تجار سابق برای محفوظ ماندن اموالشان از دست راهزنان این عمل مرسوم بوده است. 🔹وقتی که چشم رئیس راهزنان به این جمله شریفه افتاد فوراً دستور داد که این اموال را به صاحبانش برگردانید برخی از دزدها به او اعتراض نموده و علت این کار را جویا شدند رئیسشان گفت: آخر ما دزد اموال مردم هستیم نه دزد عقیده آنها چون اگر به آن نوشته ترتیب اثر ندهیم آنها بی اعتقاد خواهند شد 📚ر.ک: داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم 2، 9، به نقل از: تجلی سعادت 14، 🔺نکته: باز صد رحمت به دزدان قدیم 📌محمدحسین محمدی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 🔻 📜تکریم بسمله و توفیق توبه ✍بشر حافی از وزرای هارون الرشید بود او در ابتدای امر مرتکب برخی از کارهای ناشایست می شد که بعداً به دست مبارک امام کاظم علیه السلام توبه نمود و پای برهنه به خدمت آن حضرت رسید و از آن روز به بعد به حافی ( پابرهنه) ملقب و مشهور گردید 🔺مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب الکنی و الالقاب نقل نموده که : 🔸سبب توفیق توبه یافتن بشر حافی این بوده که وی در بین راه قطعه کاغذی یافت که در آن بسم الله الرحمن الرحیم نوشته شده بود و در زیر پای مردم قرار گرفته و به گونه ناخواسته پایمال شده بود بشر قطعه کاغذ را برداشت و تمیز نمود و چند درهم عطر خریده و آن را خوشبو نمود و در شکاف دیواری قرار داد 🔹 پس در خواب دید که گوینده ای خطاب به وی می گویدای بشر! مرا خوشبو و پاکیزه نمودی من نیز تو را طیب و پاکیزه در دنیا و آخرت قرار می دهم. پس به هنگام صبح توفیق توبه برایش حاصل شد 📚 کشکول طبسی ۴۲ 📌محمدحسین محمدی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜کار ابتر ✍معاویه پسر ابوسفیان، برای مردم مدینه نماز جماعت اقامه نمود ولی پس از قرائت سوره حمد و پیش از خواندن سوره دیگر آیه شریفه بسم الله الرحمن الرحیم را نگفت. 🔸 گروهی از مهاجران از هر سو از صف های نماز جماعت برخاستند و به معاویه اعتراض نموند و گفتند : ⁉️ اَسرَقتَ اَم نَسیتَ؟ آیا بسمله را از نماز دزدیدی یا این که آن را فراموش کردی؟ 🔹 گویند معاویه پس از این واقعه آیه شریفه بسمله را در آغاز سوره حمد و پس از آن در ابتدای سوره بعدی قرائت می نمود 📚 مستدرک حاکم ج ۱ ص ۳۰ 📌محمدحسین محمدی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜دعای مختصر و مفید ✍ ابوقره گوید : شبی امام جعفر صادق علیه السلام را دیدم که مشغول طواف خانه خدا کعبه معظمه بود و مکرر به خدا عرض می کرد: 🤲 «اللَّهُمَّ قِنِی شُحَّ نَفْسِی‏ خدایا مرا از بخل حفظ کن، مرا از بخل حفظ کن». ➖پرسیدم: یا ابن رسول الله! شما از آغاز شب تا پایان آن، غیر از این دعا را نخواندید؟ ✨فرمود : چه چیز بدتر از بخل و حرص نفس که خداوند می فرماید : 📖 وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ 📌(حشر/ 9، تغابن/ 16. ) یعنی: و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند ◽️اگر کسی بتواند بخل نفس را کنار بگذارد انفاق و عبادت می کند 📚 تفسیر نمونه ، ج۲۴ ص۲۱۰ 📌محمدحسین محمدی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜 ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ، ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ✍ ﻣﺤﺪّﺛﻴﻦ ﻭ ﻣﻮﺭّﺧﻴﻦ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ: 🔸ﺭﻭﺯﻱ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝﷺ ، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﺤﻠّﻲ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻲ‌ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﻮﺟﻮﺍﻥ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩ. ﻧﻮﺟﻮﺍﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﻭ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪ؛ ✨ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍﷺ،ﺑﻪ ﺍﻭﺧﻄﺎﺏ ﻧﻤﻮﺩﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻳﺎ ﻣﺮﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻱ؟ ➖ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﻱ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗسم! ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ. 🌟ﺣﻀﺮﺕﻓﺮﻣﻮﺩ:ﻫﻤﺎﻧﻨﺪﭼﺸﻤﺎﻧﺖ؟ ➖ ﮔﻔﺖ: ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ. ✨ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻓﺰﻭﺩ: ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﭘﺪﺭﺕ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻴﺸﺘﺮ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﺩﺭﺕ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﻴﺰ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩﺕ؟ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟله! ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ، ﺑﻪ ﺗﻮ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﻣﻨﺪﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ. 🔹ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻧﻤﻮﺩ: ﺁﻳﺎ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻭ ﺧﺪﺍﻳﺖ ﻣﺮﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻱ؟ 🔸ﻧﻮﺟﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ: ﺧﺪﺍ، ﺧﺪﺍ، ﺧﺪﺍ، ﻧﻪ؛ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟله ! ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰﻱ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻭ ﻓﻀﻴﻠﺘﻲ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ الله ! ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ. 🌟ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﷺﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﺨﻦ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﻱ ﺭﺍﺳﺦ، ﻣﺘﻮﺟّﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺷﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻳﺪ؛ ﭼﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯﻧﻌﻤﺖ‌ﻫﺎ ﻭ ﺳﻠﺎﻣﺘﻲ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﻳﺪ، ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﻟﻄﺎﻑ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ. 🔹ﺳﭙﺲ ﺍﻓﺰﻭﺩ: ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻱ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ. 📚چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خداﷺ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜ﺭﻭﺵ ﻫﻤﺰﻳﺴﺘﻲ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ۱ ✨ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻌﻔﺮ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡﷺ ، ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺑﺎ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻭ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ‌ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻧﻮﺑﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩ، ﺑﺎ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺠﺎﻟﺴﺖ ﻭ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﻮﺩ. ▫️ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻟﺲ، ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﭘﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﺍﺯ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﺷﺨﺎﺹ، ﺩﻭ ﺯﺍﻧﻮ ﻣﻲ‌ﻧﺸﺴﺖ؛ ﻭ ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳَﺮِ ﭘﺎ ﻭ ﺯﺍﻧﻮﻫﺎ ﺑﺎﻟﺎ ﻧﻤﻲ ﻧﺸﺴﺖ. ▪️ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ‌ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﺼﺎﻓﺤﻪ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩ، ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﺟﺪﺍ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩ ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ، ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺟﺪﺍ ﻛﻨﺪ. ▫️ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻛﺠﺎ ﺳﺎﺋﻠﻲ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺩﻳﺪ، ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺵ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﺪ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺍن ﺸﺎﺀ ﺍﻟﻠّﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻛﻤﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺩﻋﺎﻱ ﺧﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﺣﻖّ ﺍﻭ ﻣﻲ‌ﻧﻤﻮﺩ. ▪️ﻫﺮﻛﺲ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﺷﻨﺎ، ﻫﻢ ﻧﺸﻴﻦ ﻭ ﻳﺎ ﻫﻢ ﺳﻔﺮ ﻣﻲ‌ﮔﺸﺖ، ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺟﻮﻳﺎ ﻣﻲ‌ﺷﺪ ﻭ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻣﻲ‌ﻧﻤﻮﺩ. ▫️ ﻭ ﻫﺮﻛﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻌﺎﻣﻲ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩ، ﻗﺒﻮﻝ ﻣﻲ‌ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﺍﻱ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻲ‌ﺷﺪ، ﺍﺯ ﻏﺬﺍﻱ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﻣﻴﻞ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩ. 📚چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خداﷺ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📖 🔻 📜ﺭﻭﺵ ﻫﻤﺰﻳﺴﺘﻲ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ2 ✍در روایت ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ: ﺭﻭﺯﻱ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻋﺎﻟﻲ ﻗﺪﺭ ﺍﺳﻠﺎﻡﷺ ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺩﺍﺷﺖ، ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻳﺎﺭﺍﻧﺶ ﺑﻪ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﺮﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺻﺤﺎﺑﻲ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ؛ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻠﺤﻖ ﺷﺪ. ▪️ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻧﺶ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﷺ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺷﺸﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ➖ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﻴﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻨﺰﻝ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﻧﻴﺰ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ. 🔻ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ: ﻫﺮﮔﺎﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺐ ﻣﻲ‌ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﻲ ﻣﻲ‌ﺭﻓﺖ؛ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺍﻱ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﻲ‌ﻧﻤﻮﺩ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺐ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩ. 📚چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خداﷺ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📚 🔻 📜ﺍﺭﺯﺵ ﻣﺮﺽ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺆﻣﻦ ✨ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ✍ﺭﻭﺯﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﷺ، ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩ، ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺗﺒﺴّﻤﻲ ﻛﺮﺩ. ▪️ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻛﺮﺩ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟله! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩﻱ ﻭ ﺗﺒﺴّﻢ ﻧﻤﻮﺩﻱ؟! 🌟ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝﷺ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻠﻪ، ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﻛﻪ ﻣﺘﻌﺠّﺐ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻭ ﻣﺎﺀﻣﻮﺭ ﺍﻟﻬﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ - ﻛﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ‌ﺩﺍﺩ - ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﻋﻤﻠﺶ ﺑﻨﻮﻳﺴﻨﺪ. ▫️ ﻟﻴﻜﻦ ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺤﻞّ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺎﻓﺘﻨﺪ، ﻫﺮ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺤﻀﺮ ﺭﺑﻮﺑﻲ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ: 🌟ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ! ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺆ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺤﻞّ ﻋﺒﺎﺩﺗﺶ ﻧﻴﺎﻓﺘﻴﻢ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ▫️ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻨﻮﻳﺴﻴﺪ، ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﺑﻨﺪﻩ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻦ، ﻣﺮﻳﺾ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻠﺎﻣﺘﻲ، ﺍﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ‌ﺩﺍﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭ ﺣﺴﻨﺎﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﻧﻮﺷﺘﻴﺪ. ▫️ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻓﺮﻣﺎﻳﺶ ﺧﻮﺩ ﺍﻓﺰﻭﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻟﺎﺯﻡ ﺍﺳﺖ، ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﻨﺪﻩ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﻳﻀﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ؛ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝِ ﺳﻠﺎﻣﺘﻲ ﺍﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ. 📚چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خدا ﷺ ۹ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 📚 🔻 📜 دوره آبستنی شش ماهه ✍زنی که شش ماه از ازدواجش گذشته و زایمان کرده بود را به نزد عمر بن الخطاب آوردند. ▪️عمر مصمم شد که او را سنگسار (رجم) کند،زیرا عمر خیال میکرد که مدت حمل همیشه باید نه ماه باشد و این زن چون سه ماه زودتر وضع حمل کرده بود، نتیجه گرفته که قبلاً مرتکب فجور شده است. ▫️ این خبر به گوش ابو الائمه النجبآء حضرت علی (علیه السلام) رسید، حضرت فرمود: بر این زن حدی نیست. ▪️ عمر کسی را به نزد آن حضرت فرستاد و دلیل این امر را جویا شد. ✨حضرت در پاسخ فرمود: خداوند در قرآن کریم می فرماید: 📖والوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین (بقره 233)، 📖ترجمه: مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر می دهند. و در آیه دیگر می فرماید: 📖و حمله و فصاله ثلاثون شهرا احقاف/ 15، 📖ترجمه: و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است. ▫️ در نتیجه، شش ماه دوره آبستنی و دو سال هم دوران شیردهی است که مجموعا سی ماه می شود، (پس نتیجه می گیریم که کمترین مدت آبستنی شش ماه است) ▪️عمر پس از شنیدن کلام و استدلال قرآنی حضرت، آن زن را رها نمود و آن حضرت را تصدیق نموده و گفت: لولا علی لهلک عمر ▫️ظاهراً عمر مضمون این جمله را حدود هفتار بار با عبارتهای مختلف در مناسبتهای گوناگون تکرار نموده است. یعنی: اگر علی (علیه السلام)نبود عمر هلاک می شد 📚ر.ک: علامه امینی، جرعه نوش غدیر/ 220 219 به نقل از: مسند احمد 1/ 190،195 تفسیر نیشابوری 3/ سوره احقاف، و نیز الغدیر۹۳/۶ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📖 🔻 📜استدلال علامه امینی و سوالی که بی جواب ماند. ✍زمانی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می کنند. ❖اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند . ➖آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند. ❖به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد وهیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می پذیرند. ❖پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود (حدود 70 الی 80 نفر) می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت : ➖ قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد ➖اما باز آنها گفتند : پس برای متبرک شدن جلسه از همین جا هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد. ❖ ضمناً تمام حضار درجلسه حافظ حدیث بودند و حافظ حدیث به کسی گفته می شود که صد هزار حدیث حفظ باشد. ▲آنان شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید . ✨علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید . همه قبول کردند . ❖سپس علامه امینی فرمود : قال رسول الله (صلوات الله علیه ) : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه : هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است . ❖سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند . ❖سپس گفت حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم ، بعد از کل جمع پرسید : ▫️آیا فاطمه الزهرا ( سلام الله علیها ) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت ... ؟ اگر می شناخت ، امام زمان فاطمه ( سلام الله علیها ) چه کسی بود ؟ ❖تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت ، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند و با خود می گفتند ➖اگر بگوییم نمیشناخت ، پس باید بگوییم که فاطمه ( سلام الله علیها ) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد ➖ و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده ؟ ▲در حالی که بخاری ( از سرشناس ترین علمای اهل سنت ) گفته : ماتت و هی ساخطه علیهما - فاطمه ( سلام الله علیها ) در حالی از دنیا رفت که به سختی از ابوبکر و عمر غضبناک بود " ❖و چون مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب (علیه السلام ) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند. ▲زحمت نشرش با شما .یا علی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📖 🔻 ۱۵ 📜راه واقعی برای نجات کدام است؟ ✍محمد بن مسلم از حضرت يا امام صادق (عليهما السلام) نقل مى كند كه به آنجناب عرض كردم بعضى از مردم را مشاهده مى كنيم جديت در عبادت دارند و با خشوع بندگى مى كنند ولى اقرار به ولاى ائمه (عليهم السلام) ندارند و حق را نمى شناسند آيا اين عبادت و خشوع آنها را نفعى مى بخشد؟! ▫️فرمود محمد! مَثَل اهل بيت پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) مثل همان خانواده اى است كه در بنى اسرائيل بودند. هر يك از آن خانواده كه چهل شب عبادت و كوشش مى كرد پس از آن دعائى كه مى نمود مستجاب مى شد. ▪️يك نفر از همان خانواده چهل شب را به عبادت گذرانيد، بعد از آن دعا كرد ولى مستجاب نشد. ▫️خدمت حضرت عيسى (عليه السلام) آمد از وضع خود شكايت كرد. عيسى (عليه السلام) تطهير نموده و نماز خواند آنگاه از خداوند راجع به آن مرد درخواست كرد. ▪️خطاب رسيد عيسى ! اين بنده من از راه و درى كه نبايد وارد شود وارد شده او مرا مى خواند با اينكه در قلبش نسبت به نبوت تو شك وجود دارد، اگر آنقدر دعا كند كه گردنش قطع شود و انگشتانش از هم بپاشد دعايش را مستجاب نخواهم كرد. ▫️حضرت عيسى (عليه السلام) رو به او كرده فرمود خدا را مى خوانى با اينكه درباره نبوت پيغمبرش مشكوكى ؟! عرض كرد آنچه فرمودى واقعيت دارد، از خدا بخواه اين شك را از دل من بزدايد. ▪️حضرت عيسى (عليه السلام) دعا كرد خداوند او را بخشيد و به مقام ساير آن خانواده نائل شد (كه پس از چهل شب عبادت دعاشان مستجاب شد).(1) ز پير عقل ، جوانى سوال كرد و چه گفت ➖كه اى ز نور تو روشن چراغ انسانى ➖بغير حب على طاعتى تواند بود ➖كه خلق را برهاند ز قيد نيرانى جواب داد كه لا والله اين سخن غلط است دو بيت بشنو از من اگر سخندانى به حق قادر بيچون خداى سبحن بحق جمله كر و بيان روحانى كه دشمنان على را نماز نيست درست اگر چه سينه اشتر كنند پيشانى 1- اصول كافى ، ج 2، ص 400. 📚منبع: آگاه شویم ،حسن امیدوار،جلد اول. ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📖 🔻 ۱۶ 📜جوان پرهیزکار و بیدار ▪️مردی از انصار می‌گوید : روز بسیار گرمی همراه رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در سایه درختی قرار داشتیم ، مردی آمد و پیراهن از بدن خارج کرد ، و شروع کرد روی ریگهای داغ غلطیدن . گاهی پشت و گاهی شکم ، و گاهی صورت بر آن ریگها می‌گذاشت و می‌گفت : ▫️ای نفس ! حرارت این ریگها را بچش که عذابی که نزد خداست از آنچه من به تو می‌چشانم عظیم‌تر است . ✨رسول خدا صلی‌الله علیه و آله این منظره را تماشا می‌کرد ، وقتی کار آن جوان تمام شد و لباس پوشید ، و رو به ما کرد که برود ، پیامبر با دست به جانب او اشاره فرمودند و از او خواستند که نزد حضرت بیاید ، وقتی نزدیک حضرت رسید به او فرمودند : ▪️ای بنده خدا ! کاری از تو دیدم که از کسی ندیدم ، علت این برنامه چیست ؟ عرضه داشت : خوف از خدا ، من با نفس خود این معامله را دارم تا از طغیان و شهوت حرام در امان بماند ! ✨پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمودند : از خدا ترسانی و حق ترس را رعایت کرده‌ای ، خداوند به وجود تو به اهل آسمانها مباهات می‌نماید ، سپس به اصحابش فرمودند : ▫️ای حاضرین ! نزدیک این دوستتان بیایید تا برای شما دعا کند ، همه نزدیک آمدند و او بدین صورت دعا کرد : ✨اَللّٰهُمَّ اجْمَعْ امْرَنا عَلَی‌الْهُدیٰ وَ اجْعَلِ التَّقْویٰ زادَنا وَ الْجَنَّهَ مَآبَنا . ▫️خداوندا ! برنامه زندگی ما را بر هدایت متمرکز کن ، تقوا را زاد ما و بهشت را بازگشتگاه ما قرار بده 📚 منابع : امالی‌صدوق ص۳۴۰ مجلس۵۴ ح۲۶ بحار الأنوار : ج۶۷ ص۳۷۸ ح۲۳ ♡هدیه به لبخند امام زمان عج گنه بیفکنیم ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅