eitaa logo
🇵🇸¦زُمَــــ³¹³ـــــࢪ¦🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
24 فایل
『بسم‌رب‌خالق‌ِ‌نَفَسِ‌ماه...🌚!』 بہ‌ڪاناݪ‌¦زُمَــــ³¹³ـــــࢪ¦خــوش‌اومـدے✨! 《ناشناس‌مون》 https://gkite.ir/es/8430879 <ڪپے:چرا‌که‌نه؟حلـاله☘‌یه‌‌صلوات‌براے‌سلامتےامام‌زمانت‌بفرس‌بزرگوار♥️ آیدی‌جهت‌تبادل‌ونظرات شرایطِ‌کانال:🌸 ↬ @zomar_72
مشاهده در ایتا
دانلود
امام صادق علیه السلام: كَذبَ مَنِ ادَّعىٰ محَبَّتَنا وَ لَم يَتَبَرَّأ مِن عَدُوِّنا دروغ می‌گوید کسی که ادعای دوستی ما را دارد، ولی از دشمنان ما برائت نمی جوید. 📚بحارالانوار،ج‏۲۷،ص۵۸
🚨سامانه درخواست اعزام به فلسطین ✌ثبت نام بیش از "دو میلیون و دویست هزار" نفر تا کنون! ✊پیام حمایت یا آمادگی اعزام خود، برای مبارزه با رژیم"کودک کش" اسرائیل را اعلام نمایید. در لینک زیر👇 http://alaqsastorm.com ✉ یا به سامانه ۳۰۰۰۲۱۲ نام خود را پیامک کنید. ✋غیرتیاش یا حسین (علیه السلام) 🧨تا آخرین درصد شارژ کنید. 🇮🇷 🇵🇸 این بار دیگه پرچم زمین نمی‌افتد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹کانال محله اسلامی شهید دیالمه 🆔 @diyalameh 🔹ارتباط با ما 🆔 @admin_diyalameh
دیدار جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور با رهبر انقلاب؛ 🌷 تمثال شهیدان چمران، طهرانی مقدم، فخری‌زاده، علیمحمدی، شهریاری، رضایی‌نژاد، احمدی روشن و دکتر کاظمی آشتیانی در کنار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
تصویر شهدای هسته‌ای در دیدار نخبگان با رهبر انقلاب
تو کارِ خدا رو انجام بده، خدام کارِ تو رو انجام میده. چون کار خدا روی زمین به‌ دستِ ما باید انجام بشه، و کار ما رو هیچکس جز خدا نمی‌تونه درست کنه 🙂❤️
انقدر دنبال این نباش که چی ثواب داره، اول دنبال این باش که چی گناه داره!
میانِ منو شما گرچه راه بسیار است، اجازه می‌دهی از دور عاشقت باشم؟ :) • حرم امام رضا(علیه‌السلام)
هر كسی‌ با زن‌ِ نامحرمی‌ شوخی‌ كند، برای‌ هر كلمه‌ای‌ كه‌ با او در دنیا سخن‌ گفته، هزارسال در جهنم‌ زندانی‌ می‌شود! ✍🏻 پیامبر اکرم(ص) 📖 میزان الحکمه/ج ۱۲/ص ۴۲۵
خودم قربونِ زردیِ گُنبدت میشم سلطان 💛 • حرم امام رضا(علیه‌السلام)
شاید ما بنده‌ی خوبی نبودیم ولی تو همیشه خدای خوبی بودی ❤️
هر کس بعد از نماز واجب، تسبیحات حضرت زهرا(س) را بجا آورد، قبل از اینکه پای راست را از روی پای چپ بردارد، جَمیعِ گناهانش آمرزیده شود. ✨ ✍🏻 امام صادق(ع) 📖 کافی/ج ۳/ص ۳۴۳
با احمد رفیق بودیم اما چند سالی بود که بخاطر یک اختلاف مالی، میانه‌مان شکرآب شده بود؛ هر کدام‌ حق را به خودمان می‌دادیم. گره‌ی دعوا که کور شد، برای قضاوت رفتیم پیش آقای بهجت. اول احمد حرف‌هایش را زد، بعد هم من از سیر تا پیاز ماجرا را گفتم؛ این میان، احمد برای کاری از اتاق بیرون رفت. حرف‌های من که تمام شد، آقا همانجور که سرش پایین بود، با لبخند گفت: خب حالا من گوش کدام‌تان را بِکِشَم؟ بعد رو کرد به جای خالیِ احمد.. چهره‌اش از ناراحتی تغییر کرد! قطره‌های دُرُشت عرق نشست روی پیشانی‌اش.. انگار که اتفاق خیلی بدی افتاده باشد یا حرف خیلی بدی زده باشد! با ناراحتی گفت: ایشان نیستند؟! نمی‌دانستم؛ وگرنه این جمله را در غیابِ او نمی‌گفتم. 📖 به شیوه باران/ص ٣٣