eitaa logo
اخبار شهر 🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
27هزار عکس
10.9هزار ویدیو
204 فایل
📣هدف این کانال تبادل نظر و ارسال معضلات و مشکلات شهری شهرمون در موضوعات اجتماعی، اقتصادی،سیاسی،فرهنگی آیدی های زیر جهت ارتباط و ارائه هر گونه انتقاد و پیشنهادات @GHADIR3 @FAJRE3 @HAMED2717 آدرس کانال در ایتا : https://eitaa.com/aKhbar_shahr
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5983083593029649590.mp3
3.06M
✅👈 🎤حاج اقا 🔹 آی مردم: هرکس به هرکجا رسید از دعای پدر و مادرش رسید.. ✔️خیلی زیباست حتماااا گوش کنید👌 😷 https://eitaa.com/aKhbarsharifie/5828
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️خییییییلی مهم این کلیپ رو از دست ندید تا آخرش ببینید حریرچی معاون نمکی وزیر بهداشت به کشتار بیماران کرونایی اعتراف کرد حریرچی : علت مرگ بیماران کرونایی پلی فارسی است = اونقدر داروهای مختلف به بیماران داده میشه... و این داروها معمولا عوارض زیادی داره... 😳 آقای رئیسی ملت را از چنگال بهداشت جهانی که بخشی از ارتش آمریکاست و نمکی نجات دهید❗️ .لعنه الله علی القوم الظالمین اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/aKhbarsharifie
بعد از ابراز همدردی توتییتری با مردم ! یک کاربر یی کامنت زده لطفا سپاه را برای کمک بفرستید گویا خبر کمک رسانیِ همیشگی سپاه در مواقع بحران و بلایای طبیعی به آمریکا هم رسیده😊 اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/aKhbarsharifie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انصار الله یمن، دیشب خواب رو از چشمان سعودی ها گرفت 🔻"جو بایدن" به عربستان و شخصِ بن سلمان گفته بود که کشورش رو در برابر حملات یمنی ها محافظت میکند اما... 🔺 انصار الله یمن دیشب با حملات گسترده به سعودی ها کاری کردند که وحشت به جان نوکران و عمله های آمریکایی بیفتد✌️✌️ اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/aKhbarsharifie
⭕️ جناب دولت تدبیر و امید موقعی ک نرخ ارز رو جهت اداره کشور افزایش میدادی ب فکر شرمندگی این پدر در اداره خونشم بودی؟ اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/aKhbarsharifie
20.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴موضوع: اهمیت داشتن بصیرت در انتخابات ۱۴۰۰ تیکه سنگین امیددانا به بچه انقلابیها اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/aKhbarsharifie
▪️-از ۲۰۰هواپیمای برجامی فقط ۱۶تا دادن -اون ۱۶تا هم بصورت «اجاره به شرط تملیک» دادن و مالکش نیستیم -از اونم فقط ۷تاش فعاله وبقیه بدلیل تحریم زمین‌گیرن -از این گذشته سررسید قسط اولشون که ۳۳۰میلیون دلاره، نزدیکه و اصلا توان پرداخشو نداریم «زبان دنیا» رو یادگرفتید یا بیشتر توضیح بدم؟ 😷 https://eitaa.com/aKhbarsharifie/5828
کشیش سوار هواپیما شد. سمینارش تازه به پایان رسیده بود و او می‎رفت تا در سمینار بعدی شرکت کند و دیگران را به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد. . هواپیما از زمین برخاست. پاسی گذشت . همه به گفتگو مشغول بودند. کشیش در افکارش غوطه‌ور که در جلسه‌ی بعدی چه‎ بگوید و چگونه بر مردم تأثیر بگذارد. ناگاه ، چراغ بالای سرش روشن شد : «کمربندها را ببندید!» اندکی بعد ، صدایی از بلندگو به گوش رسید : « لطفاً همگی در صندلی‌های خود بنشینید . طوفان بزرگی در پیش است.» موجی از نگرانی به دلها راه یافت، امّا همه کوشیدند ظاهر خود را آرام نشان دهند. . کمی گذشت... طوفان شروع شد. صاعقه زد و نعره ی رعد برخاست. کم کم نگرانی از درون دلها به چهره‌ها راه یافت. بعضی دست به دعا برداشتند. طولی نکشید که هواپیما در طوفانی خروشان بالا و پایین می‌رفت. گویی هم‌اکنون به زمین برخورد می‎کند و از هم متلاشی می‎گردد. . کشیش نیز نگران شد. اضطراب به جانش چنگ انداخت. از آن همه مطالب که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند! سعی کرد اضطراب را از خود دور کند امّا سودی نداشت. نگاهی به دیگران انداخت. همه آشفته بودند و نگران که آیا از این سفر جان به سلامت به در خواهند برد!؟ . ناگاه نگاهش به دخترکی خردسال افتاد. آرام و بی‎صدا نشسته بود و کتابش را می‌خواند. آرامشی زیبا چهره‌اش را در خود فرو برده بود. هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه می‎کرد، انگار طوفان مشت‎های خود را به هواپیما می‎کوفت. امّا هیچکدام اینها در دخترک تأثیری نداشت. گویی در گهواره نشسته و آرام تکان می‎خورد و در آن آرامش بی‎مانند به خواندن کتابش ادامه می‎داد. کشیش ابداً نمی‎توانست باور کند. او چگونه می‎توانست چنین ساکن و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند؟ . بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد و فرود آمد. مسافران شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا کشیش می‎خواست راز این آرامش را بداند. همه رفتند. او ماند و دخترک. کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و سپس از آرامش او پرسید و سؤال کرد که چرا هیچ هراسی در دلش نبود زمانی که همه آشفته بودند؟؟ دخترک به سادگی جواب داد: «چون خلبان پدرم بود. او داشت مرا به خانه می‎برد . اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد و او مرا در میان این طوفان به سلامت به مقصد خواهد رساند.» گویی آب سردی بود بر بدن کشیش. سخن از اطمینان گفتن و خود به آن ایمان داشتن؛ این است راز آرامش و فراغت از اضطراب! به خدا اعتماد کنیم حتی در سهمگین ترین طوفانها او خلبان ماهری است !! 😷 https://eitaa.com/aKhbarsharifie/5828
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا