💠 هجرت از علم به معلوم
▪️ سالروز ارتحال ملکوتی امام راحل (قدس سره) را گرامی می داریم. سالروز 15 خرداد, شهادت بسیاری از شهدای این سرزمین را داریم که حشر آنها و امام شهدا با انبیا و اولیای الهی باشد!
امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) در آن کتاب مصباح مرقوم خودشان فرمودند: #معرفت_نفس، مفتاحِ مفاتیح و مصباحِ مصابیح است.[1] هجرت از جهل به علم و عالم شدن این هجرت صغرا و جهاد اصغر است; اما عمده #هجرت_از_علم_به_معلوم است, نه هجرت از علم به علم.
▪️ ما یا از جهل به علم حرکت می کنیم می شویم عالِم یا از علمی به علم دیگر حرکت می کنیم می شویم اعلم. عالِم از جهل نجات پیدا کرده و یک سلسله مطالبی را فهمید, اعلم آن فهمیده ها را مبادی قرار داده, مطالب مجهولی که برای دیگران روشن نیست را کشف می کند, می شود اعلم; ولی هر دو در مفاهیم و مبادی و منابع معرفتی سیر می کنند, هیچ کدام به خارج راه پیدا نمی کنند، بخشی از آن چه را خواندند عمل می کنند; اما کسی که دارای هجرت وسطاست و #جهاد_اوسط است, این از علم به معلوم می آید; به این فکر نیست که چیزی یاد بگیرد یا اگر یاد گرفت و عالم شد بشود اعلم; او با مفاهیم کار ندارد، با صُور ذهنی کار ندارد، با علوم کتاب کار ندارد, بلکه می خواهد آن چه را که این الفاظ و مفاهیم از او حکایت می کنند آن را بیابند; این می شود هجرت از علم به معلوم که این هجرت وسطاست و جهاد اوسط است; مثلاً ما احکام فقهی را می دانیم بر فرض شدیم مجتهد مطلق; اما آن کسی که با تقواست, آن کسی که با عدالت است, آن کسی که با عفت است با سخاوت است و مانند آن, اینها وجود ذهنی نیست, تقوا وجود ذهنی نیست, عدالت وجود ذهنی نیست, اینها #وجود_خارجی است، منتها جای آن در نفْس است. عدالت یک وجود عینی است نه وجود ذهنی. هر چه که در نفْس است وجود ذهنی نیست, آن چه که مفهوم است بله، وجود ذهنی است؛ مثل مفهوم درخت که در ذهن هست و اثری هم ندارد; اما عدالت وجود خارجی است, جای آن نفْس است. آن کسی که درس اخلاق می گوید، بحث اخلاقی دارد، عدالت را معنا می کند, اقسام عدالت را ذکر می کند, او هم در هجرت صغرا و جهاد اصغر به سر می برد, او با مفهوم کار دارد; اما کسی که واقعاً عادل شد او یک تلاش و کوشش کرد، جهاد کرد و هجرت کرد از علم به معلوم.
▪️ #امام_رضوان_الله_علیه این کار را در همان اوایل جوانی کرد و اگر کسی چهل روز با اخلاص حرکت کند، #چشمه_های_حکمت از قلب او بر زبان او جاری می شود. حالا اگر چهل سال این طور بود چطور؟ مرحوم آیت الله بهجت این چنین بود, امام (رضوان الله علیه) این چنین بود; اینها #اوحدی_از_سالکان هستند; منتها هر کدام در رشته خاص خودشان، اگر طبق آن روایت «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ ینَابِیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِه»؛[2] نتیجه چهل روزه #انفجار_حکمت هست از دل بر قلم و بنان و بیان; اگر کسی چهل سال این طور زندگی کرد همین طور است. از دوران جوانی تا دوران سالمندی از این بزرگوار جزء #اخلاص چیز دیگری نداشتیم. آن وقت که صحنه مبارزه بود به این فکر نبود ما در این بخش موفق شدیم, خودی نشان بدهد. از اعلامیه های شان, از بیاناتشان, از قلم و آثارشان پیدا بود به اینکه دارد خدا را شکر می کند که بندی از بندهایی که دست و پای اسلام است او باز کرد.
[1]. مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة، ص18؛ «معرفة النفس فعلیک بتحصیل هذه المعرفة؛ فإنّها مفتاح المفاتیح و مصباح المصابیح... ».
[2]. جامع الأخبار(للشعیری)، ص94.
#سالگرد_ارتحال_حضرت_امام_خمینی
#معرفت_نفس
#اخلاص_و_عمل
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1388/03/14
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 توحید ناب
🔹 کتاب صافی مرحوم فیض را كه نگاه می كنید وقتی به ﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللّهَ ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ﴾[1] می رسید می بینید ﴿ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ﴾ را همین طور عادی معنا می كند، به آیه هفت و هشت «مجادله» می رسید ﴿مَا یكُونُ مِن نَجْوَی ثَلاَثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ﴾[2] او را همین طور عادی تفسیر می كند، چطور ﴿ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ﴾ شده كفر و «رابع ثلاثه» شده توحید ناب؟! «از شافعی نپرسید امثال این مسائل»،[3] این عرفا می گویند این یعنی چه؟ چطور شد؟ ﴿ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ﴾ شده كفر محض، «رابع ثلاثه» شده #توحید_ناب! این چه چیزی است؟ بیش از آن مقداری كه یك فقیه و اصولی از قاعده فراق و تجاوز و استصحاب درآورد، این عرفا حرف دارند كه «رابع ثلاثه» یعنی چه كه #توحید_ناب است، ﴿ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ﴾ چیست كه كفر است؟! ﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللّهَ ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ﴾، اما ﴿مَا یكُونُ مِن نَجْوَی ثَلاَثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلاَ خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ﴾ او اصلاً در عدد در نمی آید، رقم پذیر نیست. ما همان طوری كه واحد لا بالعدد داریم، ثانی لا بالعدد داریم، ثالث لا بالعدد داریم، رابع لا بالعدد داریم، این در عین حال كه به ثانی واحد است ـ نه ثانی اثنین ـ او با هر كسی هست، ولی شما بخواهید بشمارید بیش از یك نفر كسی در اتاق نیست. دو نفر كه هستند او ثالث اثنین است، نه ثالث ثلاثه! او در رقم نمی آید، او در انگشت اشاره نمی آید، او اشاره را فرو گرفته و فرو برده، مُشیر را فرو گرفته و فرو برده، مشارع الیه را فرو گرفته، به چه كسی اشاره بكند؟ به چه چیزی اشاره بكند؟ بگوید او، او تحت اشاره شما در نمیآید تا بشود رابع اربعه، شما هر چی بشمارید سه نفر هستند، یعنی سه نفرند، هر چه جان بكنی سه نفرند. چهار نفری كه هستند، هر چه بشماری چهار نفرند؛ ولی او خامس اربعه است، نه خامس خمسه! خب چطور شد كه دفعتاً رابع ثلاثه شده #توحید_ناب؟ این را #ابن_عربی می خواهد. اینكه از بالای دار می گوید «از شافعی نپرسید امثال این مسائل» همین است.
🔹 یك وقت است كسی شیادانه می گوید «انا الحق»، خب آن چهارتا حكم یعنی چهارتا حكم فقهی دارد: نجاست دارد، ارتداد دارد، زنش طلاق دارد و میراثش فلان است، اما اگر#حارثة_بن_زید این حرف را زد چه؟ شما كه گفتید #قرب_نوافل داریم، فریقین هم نقل كردند که به طریق حَسَن، به طریق صحیح و به طریق موثق نقل شده كه «لِسَانَهُ الَّذِی یتَكَلَّمُ بِهِ»،[4] اگر با سه طریق شیعه و سنی نقل كردند، حالا اویس قرن گفت «أنا»، این كه مولوی می گوید:
الحق تو نگفتی و دم باده او گفت ٭٭٭ ای خواجه منصور تو بر دار چرایی[5]
آخر تو را چرا دار زدند؟ خدا حق ندارد بگوید «أنا الحق»؟ خود ابن عربی از فقها قدردانی می كند؛ من حق شناسی می كنم كه اینها این علم را تحریم كردند، برای اینكه مگر این علم را می شود همه جا گفت؟! منتها گفت اینها افراط نكنند، بالاخره یك راه بازی داشته باشد. در فتوحات از فقها حق شناسی می كند، چه اینكه همه حكمای ما گفتند. شما هم مستحضر باشید این درس را برای همه نمی شود گفت، این حرف را برای همه نمی شود گفت، ما وقتی كه فصوص شروع كردیم ورود ممنوع بود، حرام است، جدّی است! مگر می شود هر حرفی را برای هر كسی زد؟ ایشان در فتوحات حق شناسی میكند، قدردانی می كند و می گوید تعلیم این علم برای خیلی ها حرام است. خب آن كسی كه نتواند این حرف را بفهمد چطور شما می خواهید این حرف را یادش بدهید؟ حرف #مولوی این است كه خب تو را چرا دار زدند؟ مگر تو گفتی؟! آنكه گفت «لِسَانَهُ الَّذِی یتَكَلَّمُ بِهِ» او گفته «أنا»، مگر #قرب_نوافل را قبول ندارید؟ اگر #شیادانه بود كه آن چهار حكم فقهی بر آن بار بود، اگر #عارفانه بود چرا دار می زنید؟
یکی از پایین دار با او حرف می زند، یكی از بالای دار با او حرف می زند. می گوید:
حلّاج بر سر دار این نکته خوب سراید ٭٭٭ از شافعی نپرسید امثال این مسائل
یكی از پایین دار میگوید:
الحق تو نگفتی و دم باده او گفت ٭٭٭ ای خواجه منصور تو بر دار چرایی
تو را چرا دار زدند؟ این حرف ها حرام است. جدّاً تدریس این مسائل برای افرادی كه #جهاد_اوسط را پشت سر نگذاشتند و در وادی #جهاد_اكبر نرفتند و نتوانستند جمع سالم بكنند حرام است.
[1] ـ سورهٴ مائده، آیه73.
[2] ـ سورهٴ مجادله، آیه7.
[3]. دیوان حافظ، غزل307؛ «حلّاج بر سر دار این نکته خوب سراید ٭٭٭ از شافعی نپرسید امثال این مسائل».
[4]. الکافی(ط ـ اسلامی)، ج2، ص174.
[5]. مولوی، دیوان شمس، غزل شماره2643.
#اربعین_رحلت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی
#قرب_نوافل
#جهاد_اکبر
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سخنرانی در همایش بزرگداشت حضرت آیت الله حسن زاده آملی
تاریخ: 1390/03/18
🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مقام شهود
🔹 حضرت فرمود گوش به حرف من بدهید و «وعاء» حرف من باشید و هر چه این #ظرفیت شما به وسیله علم بیشتر بشود سعادتمندتر هستید.
ما برای اینکه به این بارگاه علوی بار یابیم موظفیم در #جهاد_اوسط و #جهاد_اکبر راهی را طی کنیم که در جهاداصغر این مملکت طی کرد... .
#شب_قدر
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
👇👇👇👇
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
مقام شهود🔹 حضرت فرمود گوش به حرف من بدهید و «وعاء» حرف من باشید و هر چه این #ظرفیت شما به وسیله علم بیشتر بشود سعادتمندتر هستید. ما برای اینکه به این بارگاه علوی بار یابیم موظفیم در #جهاد_اوسط و #جهاد_اکبر راهی را طی کنیم که در جهاد اصغر این مملکت طی کرد. 🔹 ... بالاتر از تقوا، بالاتر از صداقت، بالاتر از عدالت #مقام_شهود است که جهاد اکبر است؛ آنجا که بین عرفان و حکمت درگیر است آنجا که مردان عادل و صادق و متّقی در مصاف هم هستند تا چه کسی بهتر می بیند نه بهتر می فهمد! تا چه کسی بهتر مشاهده می کند نه بهتر عادلانه رفتار می کند! 🔹 اگر به آن بارگاه راه یافت، وارد قلمرو #جهاد_اکبر شد، فهمیده ها را به شهود تبدیل کرد، علم حصول را به علم حضور تبدیل کرد، حکمت را به عرفان مبدل کرد، «از علم به عین آمد و از گوش و آغوش» نصیب او شد؛ برای اینکه این دو جهاد را هم طی کند کارش با این «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» حل نمی شود، آنها به درد جهاد اصغر می خورد که کارآمد نافعی بود، اینجا لازم است بگوییم «کل أرض حرم الله و کل لیلة قدر»... . #شب_قدر #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی 📚 لسان الصدق راز شب قدر ـ 4 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra