اصلا یکی از مشکلات من با مدرسه وجود یه سری موجود دوپا با دوگوش و یه سر به اسم دبیره که هدف از خلقتش دادن انواع حرص و جوش به دانش اموز بدبخته هرچی درس این دبیر اسون تر و کم اهمیت تر سختگیری دبیر بیشتر

این خیلی بده چی؟اینکه دانش اموز نمیدونه برای چی الان باید از غزه دفاع کنه اینکه تو مدرسه توضیح نمیدن که اقا ما باین دلیل دارم از غزه دفاع میکنیم نه اینکه سر صبحگاه بیای بگی برای پیروزی غزه یا فلسطین صلوات بفرستید خب وقتی طرف نمیدونه چرا باید صلوات بفرسته نمیفرسته

یعنی خدانکنه من یه کاری رو خراب کنم حس داغونی که بعدش دارمو اصلا نمیتونم بگم #سادات_نویس

(:

اینکه یکی باشه که ویژگی های اخلاقیتون یکی باشه درمورد مسائلی باهم حرف بزنید؛ که به هرکس دیگه ای بگید نمیفهمه ایکی باشه که به پرحرفی هات گوش بده و بعدشم اون حرف بزنه و در اخرم با حرفاتون بهم دیگه دلداری بدید همدیگه رو حرص بدید پشت هم باشید سوتی های همدیگه رو جمع کنید دست بندازید همو کرم بریزید بهم اینکه یکی باشه که بفهمتت خودش یه نعمت، رحمت، دلخوشی و قشنگی زندگیه #لیلو #نزدیکترین_دور #سادات_نویس

یعنی خدانکنه من خونه نباشم و درکمدمم قفل نباشه و مهمون بیاد زندگیم وسط اتاقم میریزه🤦🏻‍♀👀 #سادات_نویس

از اینکه با یه بچه به خاطر مامانش مدارا متنفرم!

عه یادم رفت! سلام عرض میشه(:

میگفت دعا کردن ، یخ رابطهٔ ما با خدا رو آب میکنه و چیزی که از رهگذر این صمیمیت بدست‌‌میاریم‌‌بیشتر از برآورده‌‌شدن‌حوائج‌مون به کارمون میاد .. #اغوش_خدا

اگه میبینی الان غم مردم فلسطین تو سینه‌ات سنگینی میکنه و کینه صهیونیست‌ها رو در دل داری، برو دست پدرت رو بابت نون حلال سر سفره‌تون ببوس!

یکی از بچه ها ی مدرسه میگفت « قبلا وقتی حالم بدبود اهنگ میذاشتم و گوش میکردم ولی خب تاثیری نداشت... اینبار گفتم مداحی رو امتحان کنم» بعد بایه حس خیلی قشنگی گفتش که «اصلا نمیدونم چجوری بگم قشنگ اروم شدم:)» *حقیقتا حس خیلی قشنگی بود:) #سادات_نویس

مشخصا امسال تمامی دبیران کمر همت بستن که حتی وقتی درس ندادن امتحان بگیرن و وقتیم اعتراض میکنیم جوابشون یه کلمست: (امتحان نیست، پرسش کتبیه) #سادات_نویس