27_An_sooy_marg_aminikhaah.ir (1).mp3
12.8M
🦋 شگفتیهای خانه مادرم در بهشت
برزخی
🦋 "آنسوی مرگ"
#جلسه_بیست_و_هفتم
آمر خدا باشیم☘
@aamerekhoda 🏴
#خاطره3675
امروز تو حرم یه خانومی رو دیدم که شلوارشون کوتاه بود، جوراب نداشتن و چادرشون اون قسمتارو نمیپوشوند. یه آقایی هم کنارشون بودن.
رفتم نزدیک و گفتم ببخشید چن لحظه. و یه همچین گفتگویی بینمون رد و بدل شد:
-سلام زیارتتون قبول باشه
+سلام، ممنون
-میخواستم بگم پاتون دیده میشه اگه چادرتون رو یکم شلتر بگیرید که بپوشونه بهتره.
+چشم
- ممنون، خدا خیرتون بده، برای ما هم دعا کنید.
تمام😊
پ.ن: به نظر خودم اگه اول میگفتم چادر رو شل بگیرن بعد به دیده شدن پاشون اشاره میکردم بهتر بود.
#پاسخ_به_شبهات
#شبهات
#شبهه_39
❌ میترسم کتکم بزنند و....❗️
💎از مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
آمر خدا باشیم ☘
@aamerekhoda 🏴
🌻🌿•°
هيچكس نميتونه كسی رو تغيير بده، اما ميتونه دليل تغيير يک نفر بشه …
نسبت به سرنوشت اطرافیانمون بیتفاوت نباشیم🌷
#تولیدی | #پروفایل
دانشگاه حجاب🎓
آمر خدا باشیم ☘
@aamerekhoda 🏴
🌸خادم شهدا
راهکارهای غلبه برترس درامربه معروف ونهی ازمنکر
/قسمت6⃣راهکار5⃣/
عزیزان بدانید آن لحظه که باید از دنیا بروید، میروید؛ یک لحظه هم تاخیر نمیکند جناب ملکالموت!
حکیم خیام نیشابوری فرمود:
چون عمر به سر رسد، چه شیرین و چه تلخ / پیمانه که پر شود، چه بغداد و چه بلخ.
و حق هم همین است.
حالا انتخاب با خودت است؛ که با شهادت بروی یا با تصادف و سقوط از ارتفاع و بیماری و … ولی بدان: اگر شهید نشوی میمیری❗
خاطره دوخواهرجسور:
⬅من با خواهر عزیزم شروع به امر به معروف و نهی از منکر کردیم😍
تجربه بهم نشون داد که همشون اینطور نیست که قبول نکنند بلکه تشکر هم میکنند😊
خانمی را دیدم که موهاش از پشت سرش از شال بیرونه. گفتم ببخشید موهاتون از پشت سرتون از شال بیرونه .گفت ببخشید و شروع کرد به پوشوندن آن.😊
کسانی را هم که میگفتند به تو هیچ ربطی نداره بهشون میگفتم «من بهت گفتم که تو اون دنیا نگی که نگفتی»
بیشترینشون تو فکر فرو میرفتند.
اگه هم کسی خیلی عصبی شد و معترض شد و شروع به فحاشی کرد، به قول حضرت آقا «میگم و رد میشم» که هر چی گفتند نشنوم که هم، درگیری نشه و هم نا امید نشم😉
#مطالبه گری
#امر_به _معروف
آمر خدا باشیم ☘
@aamerekhoda 🏴
☘سلام علیکم
بی مقدمه
یه عده مدام دم از پیروی از ولایت میزنند ولی در عمل تقریبا فقط به ماسک و واکسن زدن ایشون توجه میکنند ،هرچند آقا وجوبی در واکسن زدن نداشتند،
ولی به توصیه امر به معروف و نهی از منکر آقا بی توجه هستن یا چقدر آقا توصیه به فرزند آوری داشتن ،و چقدر مردم عمل کردن⁉️
پس در همه چیز پیرو آقا باشیم ان شاءالله
آمر خدا باشیم ☘
@aamerekhoda 🏴
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🌼
#حدیث
💎 حبّ و بغض 25 💎
❤️امام صادق علیه السلام فرمودند:
کسی که کافری را دوست داشته باشد پس بغض خدا را دارد و کسی که بغضِ کافر را داشته باشد پس خدا را دوست دارد.
سپس فرمودند: دوستِ دشمن خدا، دشمن خداست .
قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ علیه السلام: مَنْ أَحَبَّ كَافِراً فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَ كَافِراً فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ ثُمَّ قَالَ صَدِيقُ عَدُوِّ اللَّهِ عَدُوُّ اللَّهِ. (الأمالي شیخ صدوق ص605 مجلس 88، صفات الشّیعه ح15)
✅ نباید بی تفاوت باشیم...
آمر خدا باشیم ☘
@aamerekhoda 🏴
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🌼
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقشه شوم و شوکه کنننده دولت و بانک ها در ایجاد تورم و گرانی در بازار مسکن و ارز و طلا که شنیدنش برای فهم و آگاهی مردم ضروری است! افشاگری از فروش هوای تهران به یک عده خاص که دولت و شهرداری از آنها حساب می برند!
ببینید بانک ها با منفعت طلبی خودشان چه فاجعه ای در ایران به بار آورده اند!
♨️جزییات حادثه ی وحشتناک طلبه ناهی از منکر و همسرش توسط یک خانواده رذل
🔻محمدحسین عابدی طلبه مضروب
🔹جمعه ۱۴۰۰.۵.۱ همراه همسرم در کرج، ساعت ۱۸:۴۵ برای خرید به فروشگاه جامبو واقع در چهار راه مجد فاز چهار مهر شهر کرج رفته بودیم، وارد فروشگاه که شدم مادر و دختری را مشاهده کردم که آن دختر، کشف حجاب کرده بود و به همین دلیل بنده به ایشان گفتم که خانم محترم لطفا حجابتان را رعایت کنید. از همان لحظه ابتدایی که این حرف را به او زدم، مادر و دختر شروع به هوچی گری و فحاشی کردند و دختر به من گفت حرامزاده تو کی هستی که به من می گویی حجابت را رعایت کن و مادر آن خانم به من سیلی زد.
🔹در همین لحظه مدیر فروشگاه جامبو من را از فروشگاه بیرون انداخت. هنگامی که بنده خواستم دوباره وارد فروشگاه شوم، من را تهدید به ضرب و شتم کرد و زمانی که از علت بیرون انداختن خودم سؤال پرسیدم، گفت شما نظم فروشگاه را به هم زدی. هیچ برخوردی با آن دو خانم نشد و آنها راحت به خرید خودشان ادامه دادند و من بیرون فروشگاه ایستادم و با پلیس تماس گرفتم و منتظر آمدن پلیس شدم.
🔹پس از گذشت دقایقی، آن دو خانم از فروشگاه خارج شدند و با دیدن من، مجدّدا شروع به فحاشی، تهدید و ضرب و شتم بنده کردند و به من تهمت زدند که شما به ما دست درازی کردی و من به آنها گفتم که از لحظه ورود من به فروشگاه تا خروج بنده، در دوربین ها ثبت شده است و اگر من دست درازی کرده ام، باید با من برخورد جدی بشود.
🔹سپس همسر بنده به من گفت ترسیده ام و اگر می شود برویم، اما من با رفتن مخالفت کردم، ولی همسرم اصرار کرد و هنگامی که دیدم همسرمدلهره دارد و ترسیده است، رفتن را قبول کردم و با همسرم به سمت ماشین رفتیم. آن دو خانم هنگامی که دیدند ما به سمت ماشین می رویم، دخترخانم به سمت من دوید و من را گرفت و گفت باید بمانی تا پلیس بیاید و من درب ماشین را باز کردم تا سوار شوم و دست من لای درب ماشین بود و او با بستن درب ماشین، از سوار شدنم جلوگیری کرد و چهار انگشت من لای درب ماشین ماند.
🔹مادر آن دخترخانم هم همسر بنده را گرفته بود و می گفت که باید بمانی و مانع از سوار شدن همسرم به ماشین شدند. ما هنگامی که اوضاع را اینگونه دیدیم، قبول کردیم که بمانیم.
🔹در همین فاصله که منتظر آمدن پلیس بودیم که تقریبا ۱۵ دقیقه از تماس اول بنده با پلیس می گذشت و در این میان هم دو دفعه مجددا با پلیس تماس گرفته بودم و خبری نمی شد، ناگهان مردی با قد تقریبا دو متر و هیکلی با یک باتوم انگلیسی به دست، عربده کشان به سمت ما آمد و فریاد می زد که چه کسی به ناموس من حرف زده است و شروع کرد به ضرباتی سنگین بر سر من و این در حالی بود که همان لحظه، همسرم قصد دفاع از من را داشت. با همان ضربه اول سر من شکسته شد و دستم را بالا آورده بودم و فریاد می زدم که بگذار زن من برود، بگذار زن من برود و آن مرد هیچ توجهی نمی کرد و ضربات متعددی را با باتوم بر سر من می کوبید.
🔹او همزمان که بنده و همسرم را مورد ضرب و شتم شدیدی قرار می داد، با ضربات باتومش، به ماشین هم می زد و شیشه های ماشین را خرد می کرد.
🔹من از مردم کمک می خواستم و گفتم یک نفر بیاید و همسر من را ببرد، اما هیچ توجهی نمی کرد و یک نفر هم گفت که خودت هر غلطی کردی بکن، به ما هیچ ربطی ندارد.
🔹زمانی که ضارب همچنان لگدها و مشت و ضربات متعدد باتوم خودش به من و همسرم را ادامه می داد، طاقت همسر بنده به سر آمد و در حالی که دستانش را بالا آورده بود، گفت آقا تو را به حضرت زهرا، نزن، ولی آن آقا هیچ توجهی نمی کرد و ناگهان ضربه ای خشن به بینی و بازوی خانم من زد که موجب شکستگی آن شد. در آن لحظه که من هم سر و صورتم به خاطر پارگی سر، پر از خون شده بود، آن مرد و دو خانم فرار کردند و رفتند.
🔹همسرم که پشتش به من بود، هنگامی که به سمت من برگشت، با دیدن سر و صورت خونی من شوکه شد و حالش به شدت بدتر شد. بعد از اینکه آنها فرار کردند و جمعیت متفرق شد، کلانتری به محل وقوع حادثه رسید و این در حالی بود که فاصله کلانتری محل با محل حادثه از لحاظ مصافتی کمتر از دو کیلومتر بوده و از لحاظ زمانی با ماشین، زیر پنج دقیقه است.
🔹شکستگی بینی فاطمه حسینی همسر بنده، پس از مراجعه به پزشکان متعدد و درمان های نافرجام مختلف، همچنان باقی مانده و این موضوع او را به شدت رنج می داد که در نهایت پزشکان دستور عمل جراحی دادند.
🔹با مراجعه به بیمارستان، به تجویز پزشک متخصص، سر بنده بخیه زده شد. این در حالی است که همچنان پس از گذشت چند هفته، اثراتی همچون سرگیجه، حالت تهوع و عدم تعادل در بنده باقی مانده است که به گفته پزشکان از آثار این ضربات است!
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh