#خاطره_ارسالی
نزدیک به یک سالی میشد که یکی از دوستانم دوره امر به معروف رو گذرونده بود، طی این مدت هر وقت همدیگه رو میدیدیم و از خوبی های دوره برامون صحبت میکرد و میگفت شماها هم بیایید شرکت کنید.
مخالف نبودم، ولی نمیتونستم قبول کنم که بیام دوره رو بگذرونم! چون میگفتم
فایده نداره، من خیلی اعصابم خرد میشه ودر برابر فحش و ناسزای دیگران سردرد میگیرم😰
و از همه مهمتر اگه بخوام تذکر بدم اصلا برم چی بگم؟😥 وطپش قلب میگیرم💓پس ولش کن....
در طی اون سالی که بنده خدا سعی میکرد از مزایای دوره بگه، ما به جهت شرایط شغلی همسرم مجبور بودیم دو سالی رو به یکی از شهرهای کشور نقل مکان کنیم (انتقالی گرفته بودیم)
وقت نقل و انتقال به شهر دیگه فراهم شدومارفتیم، باز هم طی این مدت وقتی دوره های جدید شروع میشد، دوستم بنرها رو نه ۱ ماه، نه ۲ ماه، نه ۳ ماه بلکه ۴ ماه پیاپی ارسال میکرد و میگفت شرکت کنید!
ماه چهارم زیرش نوشت، شرکت کنید و دو الی سه جلسه اش رو بگذرونید اگه بد بود ادامه ندین!
از اون جایی هم که ما تو اون شهر غریب بودیم و کسی هم دوروبرمون نبود و چیزی برای سرگرم کردن نداشتیم، گفتم بذار این بار رو شرکت کنم😒
بهش پیام دادم و گفتم چشم و توضیحاتی ازش خواستم و شرکت کردم.
جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم تااااا اینکه دوره انسان مصلح تموم شد😊
بدون اغراق میگم، خواب بودم و بیدار شدم.😌
اصلا فکرشو نمیکردم که اینقدر ذهن و فکر و عقیده ام نسبت به امر به معروف تغییر کنه، نمیگم همینکه دوره تموم شد رفتم و شروع کردم به تذکر دادن،
نه!
کمی گذشت تا شروع کنم به تذکر لسانی
، ولی خوب دیگه اون #بی_تفاوت سابق هم نبودم!☺
تازه حرف دوستم رو میفهمیدم که چی میگفت، الحمدالله الان با هم، همفکر و هم عقیده هستیم🤝 یاد تذکرات همسرم توی خانواده خودش افتادم که وقتی تذکری میداد، من مانعش میشدم که چرا میگی ولشون کن، خودشون میدونن!
ولی دیگه تموم شد و پشیمون از گذشته، که چرا من این کار رو میکردم، اتفاقا کار درست رو اون میکرد...
قبلا اگه اگه اگه میخواستم تذکری هم بدم اصلا در برابر شبهات پیش پا افتاده یکسری ها نمیدونستم چی بگم؟
ولی الان خیلی راحت و با آرامش تمامی شبهات رو به صورت منطقی جواب میدم و خداروشکر میکنم.😊🙏🏻
الان بعد از حدود یکسالی که خودمم این دوره رو گذروندم، دوستم که خانم جلسه ای بود رو هرجور شده مجبورش کردم که بگذرونه و برای دهه محرم سال ۹۸ بیاد و درباره امر به معروف صحبت کنه و الحمدالله گذروند و اون سال برای خانمها درباره واجب فراموش شده سخنرانی کرد.
ولی خداییش اینقدر درباره این امر به معروف تو خانواده صحبت کردم، هر وقت بابام بهم زنگ میزنه، میگه
معروف بابا چطوره؟😄
بیا یکم ما رو امر به معروف کن😅
و این بود #آنگاه_هدایت_شدن_من!
که با گذروندن دوره امر به معروف، تاثیر بسزایی در تغییر عقیده و نظرم نسبت به واجب خداوند شد و بنده این رو کم چیزی تلقی نمیکنم.
ان شالله خدا بر توفیقات استاد تقوی و اوامر اجرایی و تمامی بچه های آمر بیفزاید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد🌸
در پناه حق🙏🏻
🌺نمونه #خاطره شماره 19
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
زمان:
حجم:
487.9K
#خاطره_ارسالی
#فایل_صوتی🎵
📣📣جوایز ۵۰۰ هزار تومانی به برترین خاطرات
🔴مسابقه بزرگ #آنگاه_هدایت_شدم
❌خاطرات امر به معروف کردنتان را نفرستید!
✅فقط امر به معروف شدن خودتان را بفرستید.
🔵ترجیحا به صورت فیلم 💿یا صوت🎵
بین خاطرات برتر، قرعه کشی خواهدشد.
👈خاطرات خود را فقط به آیدی روابط عمومی دفتر استاد تقوی بفرستید:
Eitaa.com/amr_nahy123
🔴مهلت تا پایان ماه محرم (ارسال در دهه اول، امتیاز ویژه خواهد داشت)
🔵ارسال چندخاطره بلامانع است و احتمال برنده شدن شما را افزایش میدهد.
🔴ملاکهای انتخاب👇خاطرات برتر:
🔹شیوایی بیان و زیبایی خاطره
🔶تبیین اثرگذاری و تحول ماندگار
🔹پرهیز از حواشی و توضیحات اضافه
🔶تکیه بر روشها و ظرافتهای تذکر در خاطره
خاطرات زیبای شما برای انگیزه یافتن سایر عزیزان در کانال منتشر خواهد شد.
🌺نمونه #خاطره شماره20
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
#خاطره_ارسالی
سلام علیکم، منم وقتی کوچک بودم هشت، نه ساله بودم، خیلی دلم میخواست هرکاری دوستانم انجام میدن منم انجام بدم، یه داداش بزرگتر از خودم داشتم که کلا مخالف بود!
میرفت مسجد محل اذان میگفت قرآن میخوند، ناگفته نمونه داداشم سه چهار سال از من و خواهرم بزرگتر بود...
با داداشم همیشه دعوا داشتم به من میگفت موهات رو بیرون نریز، موهات از پشت مثل کوهان شتر نزن!
منم همیشه ناراحت بودم از دستش ولی ازسرمجبوری هرکاری میگفت انجام میدادم😔 وقتی دعوام میکرد سریع شکایت داداشم رو به بابام میکردم، بابام هم بنده خدا طرفداری من میکرد ولی میگفت باید گوش بدی☝️ حرف داداش بزرگترت رو...
بزرگتر شدم خواستگاری برام اومد و زد و نامزد شدم، این موضوع مال ۲۵ سال پیش هست...
نامزدم رفت مشهد برام کلی سوغات آورد یه سوغات خیلی قشنگی که برام آورده بود، یه تک پوش آستین کوتاهی بود مشکی توسینه اش هم یه عکس خوشگل بود...
منم ذوق کردم تو خونه کردم تنم
داداشم اومد خونه بهم گفت چرا اینو کردی تنت آستینش کوتاهه!!
عصری شد رفتم در مغازه ساق دست گرفتم خوشحال کردم دستم نشستم داداشم باز هم بهم گیر داد بهم گفت همون گوشت دست پیدا باشه بهتره تا این ساق دست بخواد، بدنت رو نمایان کنه...
نامزدم همین که میومد خونمون دوست داشت بپوشمش، منم طفره میرفتم و میگفتم یا کثیف شده یا نشسته هست مجبور بودم، یه دروغی سرهم کنم که نفهمه😔
به خاطر آقا داداشم، که از همین حالا بینشون کدورتی پیش نیاد.
وقتی هم دیگه شوهر کردم هرچی شوهرم میگفت آستین کوتاه بپوش ساق دست بپوش از ترس آقاداداشم که کارش نهی از منکر بود نمیپوشیدم، دوستام میگفتن عیب نداره راحت باش من میگفتم مشکل من شوهرم نیست آقا داداشمه!
بهم میگفت تو نماز میخونی مسجد میایی باید کارهای دیگه ات هم درست باشه حجابت کامل باشه...
من اون موقع بچه بودم از رفتارهای داداشم بدم میومد...
ولی حالا که سنی ازم رفته، شدم یک الگویی برای کل طائفه، برای دوستانم هرجا میرفتیم میگفتند نگاه کنید ببینید راضیه خانم یه نخ موهاش هم بیرون نیست، نگاه کنید یاد بگیرید😍
خونمون رو جابه جا کردیم رفتیم توی محله جدید، خانم های اون محله همه جوان بودند ولی من حدودا پنج شش سال کوچکتر بودم ، تعریف از خود نیست ولی یک حقیقت هست اونا هم کله خود راه میرفتند، اون موقع ها که احکام ضعیف بود اصلا بعضی نمیدونستند احکام شرعی چیه...
تو اون محله طرح صالحین گذاشتم رفتم در خونه هاشون رو زدم، توی خونه خودم از سه نفر شروع کردم تا رسید به چهل نفر همه حجاب کامل، همه الهی شکر خدا، قرآن خون...
روزی هزار بار من سجده شکر کنم کمه از خداوندسپاسگزاری میکنم میگم من اون موقع بچگیم از امربه معروفهای داداشم بدم میومد شکایت داداشم کردم، بابام به داداشم زد، بهش گفتم تو نبودی داداشم کتکم زد، بابام هم میگفت حق نداری دست دخترا بذاری طرفدار ما دخترا بود...
بابام میگفت اینا توخونه هستند بیرون توکوچه نرفتندداداشم میگفت از تو خونه باید یاد بگیرن انجام بدن تا بیرون هم که میرن عادت کنند الانم آقا داداشم رو آنقدر دوستش دارم😌، برعکس کوچکی هام که دلم میخواست دور از جونش سربه تنش نباشه🤐
خدایاهزاران هزاران بار شکرت🙏🏻 هرچی دارم اول خداوند بعد هم داداش بزرگم...
یه نفر یکی را امر به معروف و نهی از منکر بکنه مثال اینه که یک جامعه ای رو تربیت کرده و واقعا تاثیر گذاره
خاطره زیاد دارم وقت نوشتن ندارم باتشکر از همه شما خوبان ان شاءالله مولا صاحب الزمان دعاگویتان باشد🙏🏻
🌺نمونه #خاطره شماره21
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
331.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره_ارسالی
#فایل_صوتی🎵
📣📣جوایز ۵۰۰ هزار تومانی به برترین خاطرات
🔴مسابقه بزرگ #آنگاه_هدایت_شدم
❌خاطرات امر به معروف کردنتان را نفرستید!
✅فقط امر به معروف شدن خودتان را بفرستید.
🔵ترجیحا به صورت فیلم 💿یا صوت🎵
بین خاطرات برتر، قرعه کشی خواهدشد.
👈خاطرات خود را فقط به آیدی روابط عمومی دفتر استاد تقوی بفرستید:
Eitaa.com/amr_nahy123
🔴مهلت تا پایان ماه محرم (ارسال در دهه اول، امتیاز ویژه خواهد داشت)
🔵ارسال چندخاطره بلامانع است و احتمال برنده شدن شما را افزایش میدهد.
🔴ملاکهای انتخاب👇خاطرات برتر:
🔹شیوایی بیان و زیبایی خاطره
🔶تبیین اثرگذاری و تحول ماندگار
🔹پرهیز از حواشی و توضیحات اضافه
🔶تکیه بر روشها و ظرافتهای تذکر در خاطره
خاطرات زیبای شما برای انگیزه یافتن سایر عزیزان در کانال منتشر خواهد شد.
🌺نمونه #خاطره شماره 22
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
517.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره_ارسالی
#فایل_صوتی🎵
📣📣جوایز ۵۰۰ هزار تومانی به برترین خاطرات
🔴مسابقه بزرگ #آنگاه_هدایت_شدم
❌خاطرات امر به معروف کردنتان را نفرستید!
✅فقط امر به معروف شدن خودتان را بفرستید.
🔵ترجیحا به صورت فیلم 💿یا صوت🎵
بین خاطرات برتر، قرعه کشی خواهدشد.
👈خاطرات خود را فقط به آیدی روابط عمومی دفتر استاد تقوی بفرستید:
Eitaa.com/amr_nahy123
🔴مهلت تا پایان ماه محرم (ارسال در دهه اول، امتیاز ویژه خواهد داشت)
🔵ارسال چندخاطره بلامانع است و احتمال برنده شدن شما را افزایش میدهد.
🔴ملاکهای انتخاب👇خاطرات برتر:
🔹شیوایی بیان و زیبایی خاطره
🔶تبیین اثرگذاری و تحول ماندگار
🔹پرهیز از حواشی و توضیحات اضافه
🔶تکیه بر روشها و ظرافتهای تذکر در خاطره
خاطرات زیبای شما برای انگیزه یافتن سایر عزیزان در کانال منتشر خواهد شد.
🌺نمونه #خاطره شماره 23
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
#خاطره_ارسالی
سلام من یه زمانی طرفدار خواننده ای بودم که خیلی دوسش داشتم وهمیشه کنسرت هاش رو میرفتم...
یه روز معلم فارسیم باهام حرف زد و گفت: نمیشه هم یزید رو دوست داشت و هم امام حسین(ع) رو!
گفت: نمیشه بدوخوب رو با هم خواست! گفت: تو هم که آهنگ گوش میدی و طرفدار خواننده ای و هم امام حسینی، نمیشه هم گناه رو داشت و هم ثواب!!
حرفهاش روگوش نمیکردم و مسخره اش میکردم، تا وقتی که یکی از دوستام با همین حرف معلم از این رو به اون رو شد!
خوب قطعا دوست روی آدم تاثیر میگذاره و روی هر کسی تاثیر میگذاره...
اون روز معلمم گفت : حسینی بودن رو به یزیدی بودن ترجیح بدم 🙂🤞
و اما ورق منم برگشت...
کاش میشد به بقیه هم اینطور امر به معروف کرد...
الان همه دور و بریام مثل من شدند و ورقشون برگشته😌
ازاون موقع نه آهنگی گوش کردم و نه خواننده و بازیگری رو دوست داشتم...
🚩فقط امام حسینی ام💚
🌺نمونه #خاطره شماره24
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
#خاطره_ارسالی
یک سال همراه خانواده رفتیم بیرون موقع اذان که شد آب آوردیم که وضو بگیریم به مادرم گفتم رو دستم آب بریز تا وضو بگیرم، ولی مادرم گفت: نه این جوری اشتباهه و اگه کسی در وضو دخالت داشته باشه وضو اشتباهه!
منم همون جا درست وضو گرفتم بدون کمک، حدود چند وقت بعد یکی از اقوام منو صدا کرد که بیا رو دستم آب بریز وضو بگیرم، منم با ایشون مسئله رو مطرح کردم بعد ازشون پرسیدم حالا چی کار کنم بریزم یا خودتون وضو میگیرید؟؟
اونم گفت : نه دیگه وقتی میگی اشکال داره چرا دوباره این کار رو انجام بدم؟
منم خوشم اومد همون جا به یکی دیگه هم گفتم که این کار اشتباهه ولی انگار ایشون قبول نداشتن...
بعد از اون ماجرا یکروز توی مدرسه هم آب قطع شد و یه عده آب آوردن که وضو بگیرم، ما وضو گرفتیم، ولی یه عده همون اشتباه رو کردند، بنده هم تذکر دادم ولی یه عده توجه کردند و یه عده هم توجه نکردند...
در واقع همون یه جمله ساده باعث شد بنده به چند نفر دیگه هم تذکر بدم و علاوه بر خودم چند نفر دیگه رو هم متوجه اشتباهشون کنم.
🌺نمونه #خاطره شماره25
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
#خاطره_ارسالی
با سلام، من یه خاله دارم که همیشه به من میگفت : حجابت رو رعایت کن☝️
من توو جوابش میگفتم: ای خاله، مهم دل آدمه که باید پاک باشه😊💖
بهم گفت: خب قرار نیست همه دل ها پاک باشه! حالا دل تو پاک! با اون دلی که ناپاک و چشم چرونی میکنه میخوای چه کار کنی...؟؟!🙄
واقعا برام تلنگر شد😒 و مسیر زندگیم رو عوض کرد، الانم به شکر الهی، حافظ قرآن شدم وعاشق حجاب😊🙏🏻
بعضی وقتها، فقط یه کلمه، یه جمله مسیر زندگیت رو عوض میکنه!😊
و خوبه انسان عاشق یه چیزی بشه، واقعا براش شیرین و لذت داره، خدایا شکرت🙏🏻
🌺نمونه #خاطره شماره26
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
#خاطره_ارسالی
سلام وقتتون بخیر، من یک فرهنگی هستم و معاون مدرسه، سال ها پیش رسم معاونین بر این بود که برای اینکه دانش آموزان سریع به کلاس بروند و نظم مدرسه برقرار بشه یه داد میزدن سر بچه ها و دانش آموزان به سرعت میرفتن تو کلاس و کلاس آماده حضور دبیران میشد...
یک بار توی این سال ها یک دانش آموز اومد پیش من و با ترس گفت: ببخشید خانوم ما دختریم و وقتی شما سرمون داد میزنید، تموم بدنمون میلرزه، گاهی شب ها خواب میبینیم،
شما که اینقدر مهربونید چرا داد میزنید؟ همینجوری هم به ما بگید ما میریم تو کلاس...😞
اونروز خیلی فکر کردم، اصلا نمیدونستم اونقدر روی بچه ها وشخصیتشون اثر بد داره، خیلی پشیمون شدم و دیگه هرگز برای برقراری نظم مدرسه از تهدید و دعوا و داد و فریاد استفاده نکردم و ۸همواره با دانش آموزان همراه بودم وبا یک نگاه بچه ها میدونستند که الان باید چیکار کنند.
ازین بابت از خدای مهربون و نیلوفر عزیز که به من تذکر داد تشکر میکنم😊🙏🏻
🌺نمونه #خاطره شماره27
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
#خاطره_ارسالی
برای برگزاری نمایشگاه دفاع مقدس نیاز به امکانات و بودجه داشتیم، همراه یکی از دوستان نزد یکی از مسئولین رفتیم...
ایشون از نمازگزاران مسجد ما بود و برادر دو شهید🌷🌷
به ایشون گفتم حاج آقا ما می خواهیم پارک چمران نمایشگاه بزنیم...
مکثی کرد و گفت شهید چمران☝️
خیلی شرمنده شدم...😞
از اون روز هروقت می خواهم آدرس بدم یا نام مکانی رو بگم که به نام شهید زینت شده ، مراقبم نام شهید رو فراموش نکنم.
با غرور میگم شهید...😊🌷
🌺نمونه #خاطره شماره28
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطره_ارسالی
#فایل_صوتی🎵
📣📣جوایز ۵۰۰ هزار تومانی به برترین خاطرات
🔴مسابقه بزرگ #آنگاه_هدایت_شدم
❌خاطرات امر به معروف کردنتان را نفرستید!
✅فقط امر به معروف شدن خودتان را بفرستید.
🔵ترجیحا به صورت فیلم 💿یا صوت🎵
بین خاطرات برتر، قرعه کشی خواهدشد.
👈خاطرات خود را فقط به آیدی روابط عمومی دفتر استاد تقوی بفرستید:
Eitaa.com/amr_nahy123
🔴مهلت تا پایان ماه محرم (ارسال در دهه اول، امتیاز ویژه خواهد داشت)
🔵ارسال چندخاطره بلامانع است و احتمال برنده شدن شما را افزایش میدهد.
🔴ملاکهای انتخاب👇خاطرات برتر:
🔹شیوایی بیان و زیبایی خاطره
🔶تبیین اثرگذاری و تحول ماندگار
🔹پرهیز از حواشی و توضیحات اضافه
🔶تکیه بر روشها و ظرافتهای تذکر در خاطره
خاطرات زیبای شما برای انگیزه یافتن سایر عزیزان در کانال منتشر خواهد شد.
🌺نمونه #خاطره شماره 30
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir
Voice 001_sd.m4a
زمان:
حجم:
1.84M
#خاطره_ارسالی
#فایل_صوتی🎵
📣📣جوایز ۵۰۰ هزار تومانی به برترین خاطرات
🔴مسابقه بزرگ #آنگاه_هدایت_شدم
❌خاطرات امر به معروف کردنتان را نفرستید!
✅فقط امر به معروف شدن خودتان را بفرستید.
🔵ترجیحا به صورت فیلم 💿یا صوت🎵
بین خاطرات برتر، قرعه کشی خواهدشد.
👈خاطرات خود را فقط به آیدی روابط عمومی دفتر استاد تقوی بفرستید:
Eitaa.com/amr_nahy123
🔴مهلت تا پایان ماه محرم (ارسال در دهه اول، امتیاز ویژه خواهد داشت)
🔵ارسال چندخاطره بلامانع است و احتمال برنده شدن شما را افزایش میدهد.
🔴ملاکهای انتخاب👇خاطرات برتر:
🔹شیوایی بیان و زیبایی خاطره
🔶تبیین اثرگذاری و تحول ماندگار
🔹پرهیز از حواشی و توضیحات اضافه
🔶تکیه بر روشها و ظرافتهای تذکر در خاطره
خاطرات زیبای شما برای انگیزه یافتن سایر عزیزان در کانال منتشر خواهد شد.
🌺نمونه #خاطره شماره 31
مسابقه #آنگاه_هدایت_شدم
⭕برای مشاهده سایر خاطرات
روی هشتگ👈 #خاطره_ارسالی
بزنید.
🆔️@aamerin_ir