eitaa logo
مرکز تخصصی امربه ‌معروف 💕 (موسسه موعود)
86.3هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
5.9هزار ویدیو
594 فایل
تحت اشراف علمی استاد علی تقوی ادمین: 😊 Eitaa.com/amr_nahy123 دوره های مجازی: 🎁 amrn.ir/c کانال نظرات فراگیران👇🏻 amrn.ir/nazar درخواست خرید کتب، سی‌دی و بازیها: 📚 ziadat.ir ♥️ aamerin.ir آپارات موسسه 💻 aparat.com/aamerin_ir تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ یادمون باشه که ، همیشه راحت طلب هست❗ 📌وقتی زمان میرسه، ما می‌بینیم یک کسی داره رو انجام میده، یک کسی کار رو ترک کرده... 👇 👺"نفس اماره" چیکار می‌کنه؟ میگه «ولش کن، بی خیال، به ما چه!» و از این طور میندازه تو ذهن و زبونمون❗️ خواهران و برادران عزیز❗👇 ❌ وقتی می‌بینیم نفس اماره‌ ما (قطب‌نمایی که همیشه به سمت بدی امر می‌کنه) میکنه به این که «ولش کن، باش، بیخیال باش، به ما چه!؟» 👇 ✅ برای با نفس‌ اماره، باید«امر به معروف و نهی از منکر» کرد❗ 🌹برگرفته از بیانات استاد حوزه و دانشگاه🌹 🆔️@aamerin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 در خراسان شمالی گفت: 🔸️مبادا ویروس کرونا ما را از سایر ویروس‌ها غافل کند. زندگی بدحجابان را ناامن کنند، چرا که آنها در صدد این هستند که جامعه دینی ما را ناامن کنند. 🔹️ما نمی توانیم در برابر این گونه مسائل کنار بیاییم و در مقابل جریان‌های فسادزا حساس نباشیم. 🔸️بدحجابی یک ویروس خطرناک است و باید زندگی بدحجابان را نا امن کند. 🔹️حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی در خطبه‌های نماز جمعه مرکز استان اظهار داشت: اخلاق ظرف دین است و هر کس اخلاق نداشته باشد نمی‌تواند دین خود را به خوبی جلوه دهد لذا اخلاق در گفتار و رفتار مدال افتخار پیامبر مکرم اسلام بوده و خدا از آن و عظمت یاد کرده است... 🌺ادامه مطالب درلینک زیر👇 entekhab.ir/002QIG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️ نامه علیه السلام به اهالی شهری شیعه که گناه در آنجا فراوان شده بود....📃 ⚠️من لعنتتان میکنم اگر به روءسای خائن و خطاکار تذکر ندید❗☝️ به نهضت ما بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda این پیام را منتشر کنید... مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... تنها کانال رسمی نشر آثار @aamerin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام، زنگ ورزش بود، با تعدادی از دوستان در حیاط مدرسه دور هم جمع شده بودیم. البته قبلش یک ربع نرمش انجام داده بودیم، ولی خوب بعد از یه ورزش مختصر، هیچی مثل یه استراحت نیم ساعته و هم صحبت شدن با دوستان تا زمانی که زنگ رو به پایان برسونی، نمیچسبید...😁 با دوستان مشغول صحبت شدیم، هرکسی خاطره ای تعریف میکرد تا اینکه یکی از دوستان که جوگیر روزگار بود و در تربیت ناصحیح خانواده قرار داشت (البته کم نیستن از این افراد) شروع کرد به اینکه آره ما با پسرخاله و پسرهای فامیل خیلی خودمونی هستیم و مثل برادرمون می مونه و جلوشون راحتیم و... واکنش من و یکسری از بچه ها🤨😕 زنگ خورد و رفتیم خونه اون شب تو جمع خانواده صحبت میکردیم که من هم ماجرای راحت بودن دوستم تو جمع خانوادگیشون رو تعریف کردم. و اینگونه بود که پدر بزرگوار همراه با یک قطعه شعر وارد میدون و و خیلی نرم و در عین حال قاطع و محکم گفتن: همنشین تو از تو بِه باید تا تو را عقل و دین بیفزاید! واقعیتش اولین باری که مصرع(قسمت) اول این شعر رو شنیدم متوجه نشدم و ی جورایی مغزم هنگ کرد🙄 (خوب آدمی زاده دیگه، قرار نیست که همه چی رو همون دفعه اول بگیرید که، والا😅) بابا دوباره (شعر) رو تکرار کرد و برای اینکه مفهوم شعر بهتر تو ذهن ثبت بشه شروع کرد به ترجمه اش و گفت: یعنی دوست و همنشین و رفیق تو باید از تو بهتر باشه، تا بر عقل و دین و شعور تو اضافه کنه، نه اینکه رفتار و حرکات زشتش باعث بشه تو هم به سمت بدی ها کشیده بشی و به دین و ایمان و اعتقادات ضربه بزنه. هر دوستی، نمیتونه دوست باشه! این حرف بابا تو ذهنم موند تا اینکه خودمم کتابی درباره اصحاب کهف خوندم که حرف بابا رو بیشتر تو ذهنم جا انداخت، شعری با این مضمون نوشته بود👇 پسر نوح با بدان بنشست***خاندان نبوتش گم شد سگ اصحاب کهف روزى چند***پى نیکان گرفت و مردم شد البته همیشه بابا و مامان درباره همنشین خوب راهنمایی هایی میکردن ولی این شعری که بابا اون روز در برام خوندن، خیلی موثر بود تا هرکسی رو به عنوان دوست و همنشین خودم انتخاب نکنم. الحمدالله الانم تمامی دوستانم، یکی از یکی مومن تر و باایمان تر هستن. نمونه بارزش، همین بچه های آمر مخلص همگی✋ بعد از اون ماجرا هر زمانی خودمم بخوام امر به معروفی در رابطه با همنشین خوب به اطرافیان و دیگران داشته باشم از این دو تا شعر استفاده میکنم. پیشنهاد میکنم بچه های آمر هم از این اشعار جهت و استفاده کنند، کوتاه و مختصر و نقطه زن👌 البته اگه برای اولین بار خواستین برای کسی بخونین قبلش یه زمینه سازی از معنای شعر بکنید تا مثل من یه لحظه هنگ نکنه😁 این رو هم جهت آگاهی خدمت بزرگواران عرض کنم، هر دو شعر برای شاعر بزرگوار سعدی است. موفق و پایدار باشید. در پناه حق🌹 🌺نمونه شماره 94 مسابقه ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 بزنید. 🆔️@aamerin_ir
سلام، خاطره من برمیگرده به سی سال پیش، وقتی که ازدواج کردم و پدر شوهرم از من خواست چادر سر کنم، اما من بلد نبودم! وقتی از خونه میومدم بیرون، چادر میگذاشتم سرم اما سر کوچه در می آوردم میگذاشتم توی کیفم☺ یکی دوبار اتفاقی منو دید وبا مهربونی گفت: پس چادرت کو؟؟ بعد از چند هفته از من خواست هر روز ساعت چهار ۴ یک صفحه قرآن بخونه و من اشتباهاتش رو اصلاح کنم، در صورتی که خودم خیلی غلط داشتم. درعرض یکسال با هم قرآن رو تموم کردیم همراه با معنی، طوری با من رفتار کردکه.....آنگاه که هدایت شدم. من که نماز نمی خوندم، حالا رقابت در نماز اول وقت خواندن داشتیم، برای نماز شب همدیگر و بیدار میکردیم. خلاصه یکساله از من یک عروس با حجاب، نماز اول وقت خوان ساخت ومن شدم تنها مونس همدردی هاش تا وقتی که به رحمت خدا رفت... و حالا نتیجه زحماتش شده سه تا نوه ی با ایمان که ادامه باقیات وصالحاتش باشن، روحش شاد🙏🏻 🌺نمونه شماره 95 مسابقه ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 بزنید. 🆔️@aamerin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 💠 چگونگی امر به معروف و نهی از منکر در مورد کسانی که حاضر نیستند از و دست بردارند! ✍در نزدیکی منزل ، دکتری بود به نام ایوب که برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونه‌ای که از صدای آنها، همسایه‌ها ناراحت بودند. ایشان برای دکتر پیغام فرستاد و از او خواست که از این کار دست بردارد، اما دکتر جواب داده بود که من این کار را ترک نمی‌کنم و شما هر اقدامی که می‌خواهید بکنید! مرحوم شاه آبادی تا روز جمعه صبر کردند و آنگاه در جلسه روز جمعه که در مسجد شاه سابق تشکیل شده بود، به مردم گفتند: «خوب است از این به بعد هر کس از این خیابان عبور می‌کند چون به مطب این دکتر رسید، داخل مطب شده و سلام کند و آنگاه با خوشرویی از او بخواهد که آن عمل خلاف خود را ترک کند!» از آن پس، هر کس از جلو مطب عبور می‌کرد، برای انجام وظیفه شرعی خود، داخل مطب می‌شد و سلام کرده، تذکر خود را با زبان خوش بیان می‌کرد و خارج می‌شد... چند روز به این منوال گذشت و دکتر هر روز با صدها مراجعه‌کننده مواجه می‌شد که همگی یک مطلب را به او تذکر می‌دادند. وی دید اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد، نه تنها باید مطب خود را تعطیل کند، بلکه مجبور است از آن خیابان هم کوچ کند. از این رو دست از ایجاد مزاحمت برداشته و جلسه آموزش دخترانش را تعطیل کرد. 🗒منبع: عارف کامل صفحه ۴۵ به نهضت آمرین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda این پیام را منتشر کنید...
سلام، به نام خدایی که در همین نزدیکی هاست🙏🏻 فرصتی پیدا میکنم، پشت میز می نشینم وهجوم خاطرات را در ذهن حس میکنم، کدامشان رابگویم، شیرین یا تلخ؟ تا دوباره و صدباره مرورشوند...🍂🍁 دوم راهنمایی بودم، چند هفته از سال تحصیلی گذشته بود که معلمی قدبلند و هیکلی با صدایی ضخیم و رسا وچهره ای عبوس و بی حوصله وارد کلاس شد و گفت: من خانم فلانی دبیر زبان شما هستم که متاسفانه مدرسه ی دلخواهم جورنشد که برم واینجا آمدم، پرسیدم خانم چرا متاسفانه؟؟ نگاه ترسناکی به من انداخت وگفت: گرچه لازم نمی بینم جوابتو بدم! ولی به خاطر اینکه مسیرم به این مدرسه خیلی دوره و هم.....شیرفهم شدی؟؟ بعد هم فوری توضیحاتی درمورداخلاقش و طرز تدریسش به ما گفت، ازآن روز همه بچه ها حس خوبی به این خانم نداشتند، کل بچه های کلاس از اخلاق ایشان ناراحت و معترض بودند، ولی کسی جرات نمیکرد چیزی بگه، مخصوصا وقتی فهمیدیم دست بزن هم دارد😔 آن روز همه بچه ها دعا می کردند که خانم فلانی مریض باشه ومدرسه نیاد، یکی از بچه ها، از من که مبصر کلاس بودم اجازه گرفت که پای تخته بیاد وچیزی رو تعریف کنه... مریم با اشاره من پرید پایین کلاس وگفت بچه ها می خوام ادای خانم فلانی رادر بیارم😁😎 وبا دست و شادی بچه ها شروع کرد👏👏👏👏 بعد هم مثل ایشان گره درابروانش انداخت وبا دادوبیداد گفت:اگه درس نخونید آدمتون می کنم و...😄 ⚠️و من هم به جای اینکه نگذارم مریم غیبت کند!! خودم هم کنارش ایستادم ومشارکت کردم!! هفته بعد، گویا یکی ازبچه ها که نفهمیدیم چه کسی بود جریان را به گوش خانم فلانی رسانده بود... پشت بلندگوی مدرسه اسم مراصدا زدند! وقتی داخل دفتر شدم خانم فلانی تا چشمش به من افتاد گفت: بیا توی راهرو، اونجا خلوته، کارت دارم! کوبیدن ضربان قلبم به شدت زمانی بود که از ترس بمباران های آن روزها میکوبید...😥 باترس نگاهش کردم وگفتم بفرمایید خانم، فوری گفت: تومثلا بچه مسلمانی؟تومثلا مسئول دعا وانتظامات نمازخونه ایخیرسرت؟ تو....تو...همینطوری مسلسل وار گوشه رینگ انداخته بودم و رگبار ترکش هایش آزارم می داد. گفتم: خانم میشه بگید چیکار کردم؟؟😢جواب داد،حیف که شنیدم دختر خوبی هستی وگرنه همین الان دهنتو پرخون می کردم، برا چی ادای منو سرکلاس درآوردی؟..ها؟؟ خبرمرگت مگه مبصر نیستی خودتم شریک جرم شدی؟..دیگر حواسم به حرفهایش نبود فقط حرکات لب ودهانش را میدیدم و چیزی نمی شنیدم، تا اینکه بلندگفت: با توام بار آخرت باشه ها☝️❗ این را گفت و رفت و آن روز به حرفهای خانم فلانی خیلی فکر کردم گرچه بداخلاق بود و بچه ها را کتک میزد، ولی من کار خوبی نکرده بودم و به جای اینکه به دوستم تذکر دهم خودم هم کارش راتایید کرده بودم😔 فردای همان روز از روی کتاب حدیثی که داشتم، حدیثی از امام علی (ع)نوشتم وکمی زودتر از روزهای دیگه به مدرسه رفتم وحدیث را کنار تخته سیاه چسباندم(دردناک ترین مردم درقیامت غیبت کننده ها هستند) ساعت بعد هم کنار دفتر ایستادم و با خانم فلانی صحبت کردم، قوی وبا شجاعت تمام گفتم، خانم، کارمن اشتباه بود، امیدوارم منو ببخشید و حلال کنید. با تعجب دیدم که لحن خانم فلانی خیلی نرم شده و با حالتی گفت: حلال میکنم البته شاید منم کمی زیاده روی کردم..‌. بعدها متوجه شدیم آن خانم معلم به علت ضرب و شتم دختری اخراج شده... ولی از آن زمان نمی گویم غیبت کردن را قطع کردم اما سعی کرده ام غیبت (یا تمسخر) نکنم وخیلی جاها هم گرچه به ضررم تمام شده ولی تذکر داده و یا جلسه راترک کرده ام.... 🌺نمونه شماره 96 مسابقه ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 بزنید. 🆔️@aamerin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باسلام، یک روز که برای نماز مغرب و عشاء رفته بودیم به یک مسجدی خارج از محله ی خودمون.. چادر ملی سرم بود وحواسم نبود که موقع نماز بالاتر از مچ دستم تا آرنج معلوم میشه و به همون شکل در نماز جماعت شرکت کردم و در صف اول هم ایستادم ونماز خواندم. وقتی که نمازمغرب تمام شد یکی از خانمهای مسجد که پای ثابت اونجا بود و سن و سالی هم داشت به سمت من آمد وبه من گفت که شما وقتی نماز میخوندین دستتان معلوم بود و لازم دونستم بهتون بگم. راستش اول نوع بیان ایشون به من بر خورد و خوشم نیومد، ولی دیدم داره درست میگه🤔 بنابراین برای نماز دوم که نماز عشاء بود حواسمو جمع کردم و آستینم رو با دست نگه داشتم که بالا نره وتا آرنج معلوم نباشه! ایشون باعث شد تا من حواسمو بیشتر جمع کردم چون خودم متوجه نشده بودم و ازشون متشکرم که تذکر بجا به من دادند🙏🏻 🌺نمونه شماره 97 مسابقه ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 بزنید. 🆔️@aamerin_ir
سلام، من خاطره ای دارم از دوره راهنمایی خودم که به وسیله صحبت های شیرین یک خانم در مسیر درست زندگی قرار گرفتم. یادم میاد زمانی که در کلاس سوم راهنمایی بودم نسبت به واجبات دینی ام، مثل نماز و... بسیار سهل انگار بودم وبعضی وقتها میخواندم وبعضی وقتها هم نه! زندگی من به همین منوال می گذشت و توجهی به حرف والدینم نداشتم تا اینکه یک روز که در خانه بودم یکی از همسایه ها به آنجا آمد و با زبان شیرین و توانمند و صمیمی خود به صورت تنها با من صحبت کرد. این خانم به حدی خوب صحبت کرد که انگار یکدفعه متحول شدم واز همون روز نمازهامو دارم میخونم و برای ایشان همیشه دعا میکنم که منو به راه راست هدایت کرد و من هم الان ایمان دارم که اگه دلمون با خدا باشه و به خاطر خدا کاری رو بخواهیم انجام بدیم خداوند هم خودش ما رو وسیله هدایت کسی قرارمیده. به امید روزی که همه ما درست، به راه درست هدایت شویم انشالله تعالی. 🌺نمونه شماره 98 مسابقه ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 بزنید. 🆔️@aamerin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باسلام، یادم میاد وقتی که تازه به سن تکلیف رسیده بودم، زیاد به روسری و حجاب اهمیت نمیدادم و بی روسری به کوچه و محلمون میرفتم و با بچه های دختر و پسر بازی میکردم... تا اینکه یه روز که همینجوری بی هوا تو کوچه نشسته بودم، دیدم یه حاج آقایی اومد سمت من و با بیان شیوایی با من صحبت کرد وگفت: چرا روسری نداری؟؟ من تحت تاثیر قرارگرفتم وازایشون خجالت کشیدم وسریع رفتم توی خونه و روسریمو سر کردم. وقتی برگشتم دیگه ایشونو ندیدم، ولی هر بار که میخواستم بیام کوچه فکر میکردم الان ایشون میان و منو میبینن! من از ایشون ممنونم که باعث شدند من بعداز اون روسری سرکنم وحتی چادر هم سر میکردم و باعث هدایت من شدند، اگر زنده هستند خداوند به ایشان عمر باعزت وطولانی دهند و اگر هم فوت شدند، خداوند مورد آمرزش قرارشون دهند. 🌺نمونه شماره 99 مسابقه ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 بزنید. 🆔️@aamerin_ir
باسلام، اولین باری که امربه معروف شدم توسط پدرم بود که من سن کمی داشتم حتی به سن تکلیف هم نرسیده بودم... حدود 6 سالم بود که مریض شدم و بردنم دکتر، چون حال من خوب نبود عجله کرده بودن و روسری نزده بودن روسرم، همین که رسیدیم به دکتر، پدرم از ماشین پیاده شد و رفت برام یه روسری خوشگل گرفت و رو سرم کرد و گفت: دخترم ببین چقدر زیبا شدی؟ گفت: همیشه حجابت رو رعایت کن و وقتی با حجاب باشی میفهمی حیا یعنی چی؟ و این دلیل محجبه شدن بنده از کودکی تاحال شده، که خدا رو شکر میکنم از سن وسال کم تونستم توی راهی قرار بگیرم که عاقبت بخیر بشم. وخیلی تشکر ویژه دارم از پدرم که با حرفش و روسری زیبایی که برام هدیه گرفت از سن کودکی منو با این راه آشنا کرد🙏🏻 امیدوارم خاطره خوبی گفته باشم ودوباره هم بخاطر حجابی که دارم خداروشکر میکنم و تشکر میکنم از مادر سادات خانم حضرت فاطمه زهرا(س) که بنده ی حقیر رو لایق دونستند تا امانت دار خوبی باشم برای چادرشون دوباره هم میگم، خدایا شکرت🙏🏻 یاعلی خدانگهدار 🌺نمونه شماره 100 مسابقه ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 بزنید. 🆔️@aamerin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🌹 📌آیا (عج) بعد ظهور میخوان کارهاشون رو با پیش ببرند؟؟؟ اگر اینطور هست پس چرا رسول خدا چنین کاری رو نکردند؟؟🤔 ✅ بهتره بدونیم ایشان با واقعیت‌های جامعه بشری کار دارند و نه با معجزه و خرق عادت❗ به نهضت آمرین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda این پیام را منتشر کنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹👇برای مومنینمحتوای و ✅صدور ✅با حمایت‌ ✅بدون محدودیت سنی و جغرافیایی 🧕ثبت نام خواهران: http://www.aamerin.ir/fa/regs/ 🧔ثبت نام برادران(از طریق سایت): Lms.aamerin.ir 📆 طول دوره: ۲۵روز آشنایی با مرکز: bit.ly/336v6LK 🌺دانلود رایگان آموزش مجازی: 👉 b2n.ir/vajeb1 💎قرارگاه امربه‌ معروف و نهی‌ازمنکر (ص) http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 📌واکنش معظم انقلاب درمورد سخنان اخیر در رابطه با آدرس غلط مشکلات کشور! ازدست ندید... به نهضت آمرین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda این پیام را منتشر کنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا