✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
از سختی ها نترس.↯
سختی آدم را سرسخت می کند،
⇦میخهایی در دیوار محکمتر هستند
که ضربات سختتری تحمل کرده باشند.🔨
#پندانـــــــهـــ
#مثبت_اندیشی
یکی از قهرمانان جهان، وقتی در یک مسابقه پیروز شد، زنی به سویش دوید و گفت: بچه ام مریض است، به من کمک کن و گرنه خواهد مُرد.
او بلافاصله همه ی پولی را که برنده شده بود به آن زن داد. هفته بعد، یکی از مقامات ورزش گلف با او تماس گرفت و گفت: خبر بدی برایت دارم. آن زن کلاه بردار بوده و اصلا ازدواج نکرده بوده که بچه ای داشته باشد. قهرمان در پاسخ گفت: این که خبر خوبی است، یعنی بچه ای مریض نبوده که در حال مرگ باشد،
خدا را شکر...
🔸️ مدل ذهنی انسان های بزرگ و موفق این گونه است...
مثبت و بزرگ فکر کنیم ...
🌸🍃 کانال به دنبال آرامش واقعی
💓 @aaramesh14
📌 #پندانه
🔸میدانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را می کند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی همۀ ما شبیه یکدیگریم.
🔺محتاط باشیم، در سرزنش و قضاوت کردن دیگران، وقتی نه از دیروز او خبر داریم، نه از فردای خودمان.
🔺هر پرهیزکاری گذشته ای دارد و هر گناهکاری، آینده ای،پس قضاوت نکن.
🔅سوره حجرات آیه ١٢:
ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانها دوری کنید، همانا بعضی از گمانها گناه است و از عیوب مردم تجسس نکنید و پشت سر یکدیگر غیبت ننمائید، آیا کسی از شما هست که دوست بدارد، گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ قطعاً از این کار کراهت دارید و از خدا پروا کنید همانا خداوند توبهپذیر مهربان است.
🌍 @aaramesh14
#پندانه
🔴هر روزت را خوب زندگی کن🌷
✍️شخصی از عالمی پرسید:
برای خوب بودن کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود:
یک روز قبل از مرگ.
شخص حیران شد و گفت:
ولی مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود:
پس هر روز زندگی را روزِ آخر فکر کن و خوب باش
شاید فردایی نباشد.
#مرگ
#قیامت
#تفکر
#زندگی
@aaramesh14
کانال به دنبال آرامش واقعی
#پندانه
🍃گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش میکنیم ….
✨گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش میکنیم…
🍃گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم…
✨گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم…
🍃گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش میدیم…
✨گاهی میشه ادامه داد اما با اشتیاق انصراف میدیم…
🍃گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه میدیم…
✨و گاهی …. گاهی …. گاهی …..
تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدونیم یا نمیخوایم … بدونیم …
🍃کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی های زندگیمون باشیم!
✨کاش یادمون نره که فقط یکبار زنده ایم و زندگی می کنیم فقط یکبار…🏝️🏝️🏝️🏝️
@aaramesh14
کانال به دنبال آرامش واقعی درایتا
اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛
ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ،
دو کاسه در مقابل شاگردان گذاشت و گفت:
به این دو کاسه نگاه کنید
اولی از طلا درست شده است و درونش سم است
و دومی کاسهای گلی است و درونش آب گوارا است،
شما از کدام کاسه مینوشید؟
شاگردان یک صدا جواب دادند: از کاسه گلی
استاد گفت: ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسهها ﺭﺍ
در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍیتاﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.
آدمی هم همچون این کاسه است، آنچه که
آدمی را زیبا میکند درونش و اخلاقش است.
باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را ...
#پندانهــ🪴
حــــسِ خــوبــــــ👇ـــزندگی
@aaramesh14 ♥️
🔅#پندانه
✍ راز آرامش و فراغت از اضطراب چیست؟
🔹مردی سوار هواپیما شد. سمینارش تازه به پایان رسیده بود. او میرفت تا در سمینار بعدی شرکت کند و دیگران را بهسوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد.
🔸هواپیما از زمین برخاست. مدتی گذشت. همه به گفتوگو مشغول بودند. مرد در افکارش غوطهور بود که در جلسه بعدی چه بگوید و چگونه بر مردم تأثیر بگذارد. ناگاه، چراغ بالای سرش روشن شد که کمربندها را ببندید.
🔹اندکی بعد، صدایی از بلندگو به گوش رسید:
لطفاً همگی در صندلیهای خود بنشینید. طوفان بزرگی در پیش است.
🔸موجی از نگرانی به دلها راه یافت، امّا همه کوشیدند ظاهر خود را آرام نشان دهند. کمی گذشت.
🔹طوفان شروع شد. صاعقه زد و نعره رعد برخاست. کمکم نگرانی از درون دلها به چهرهها راه یافت. بعضی دست به دعا برداشتند. طولی نکشید که هواپیما در طوفانی خروشان بالا و پایین میرفت. گویی هماکنون به زمین برخورد میکند و از هم متلاشی میگردد.
🔸مرد نیز نگران شد. اضطراب به جانش چنگ انداخت. از آن همه مطالب که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند. سعی کرد اضطراب را از خود دور کند امّا سودی نداشت.
🔹نگاهی به دیگران انداخت. همه آشفته بودند و نگران که آیا از این سفر جان سالم به در خواهند برد؟
🔸ناگاه نگاهش به دخترکی خردسال افتاد. آرام و بیصدا نشسته بود و کتابش را میخواند. آرامشی زیبا چهرهاش را در خود فروبرده بود.
🔹هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه میکرد. انگار طوفان مشتهای خود را به هواپیما میکوفت. امّا هیچکدام اینها در دخترک تأثیری نداشت. گویی در گهواره نشسته و آرام تکان میخورد و در آن آرامش بیمانند به خواندن کتابش ادامه میداد.
🔸مرد ابداً نمیتوانست باور کند. او چگونه میتوانست چنین ساکت و خاموش بماند و آرامش خویش را حفظ کند؟
🔹بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد و فرود آمد. مسافران شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا مرد میخواست راز این آرامش را بداند. همه رفتند. او ماند و دخترک.
🔸مرد به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و سپس از آرامش او پرسید که چرا هیچ هراسی در دلش نبود زمانی که همه آشفته بودند؟
🔹دخترک بهسادگی جواب داد:
چون خلبان پدرم بود. او داشت مرا به خانه میبرد. اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد و او مرا در میان این طوفان به سلامت به مقصد خواهد رساند.
🔸گویی آب سردی بود بر بدن مرد، سخن از اطمینان گفتن و خود به آن ایمان داشتن، این است راز آرامش و فراغت از اضطراب.
🔹به خدای مهربانیها اعتماد کنیم، حتی در سهمگینترین طوفانها، و بدانیم او خلبان ماهری است.
@aaramesh14
کانال به دنبال آرامش واقعی درایتا