eitaa logo
آیه | سعیده باغستانی
115 دنبال‌کننده
75 عکس
5 ویدیو
2 فایل
کارشناس ارشد روان‌شناسی تربیتی دانشگاه تهران🍃 این‌جا دنیای قدم‌های کوچک و اثرات بزرگ است🌱 @Saeedehbaghestani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱📚 و تمام🥲 عالی، خوش‌خوان، شیرین و حلوا ، غم‌ناک و نفس‌گیر، اعتیاد آور و دلنشین! زندگی‌نامه‌ی شهید محمدرحیم آقایی پور(ملقب به بابانفسی)🌱 به قلمِ زیبای حبیبه آقایی‌پور. عنوان کتاب هم از متنی که خانوم نظرآهاری برای شهید نوشتند، انتخاب شده. 🎀https://eitaa.com/aayeh1
. پرسش‌گری🥲👌
. مام‌بزرگ خدا بیامرزم، ربابه خانوم،تکلیف‌ش با خودش مشخص بود! می‌دانست می‌خواهد با حبیب ازدواج کند و از نطنز به تهران بیاید و در یک خانه‌ی حیاط‌دار که درخت خرمالو و پرتقال دارد، زندگی کند! می‌دانست چه را می‌خواهد و چه را نمی‌خواهد! سینی چای و گز آردی را می‌فرستاد مغازه‌ی تنگِ خانه برای حبیب و بعد سرِ صبر، تلفنی با فامیل‌های نطنزی گپ می‌زد و شوید پلو را دم می‌گذاشت. این روزها فکر می‌کنم بیش از همه، به خوی مادربزرگم نیاز دارم! همان‌قدر مومن به الگوی زندگی خودم و آنچه‌ با قلب و فکر پیش می‌برم🌱 🎀https://eitaa.com/aayeh1
🌳 ما پدر و مادرها معمولاً از بچه هایمان رضایت کامل نداریم و دوست داریم که آنها تغییر کنند و بهتر شوند. غافل از آنکه تغییر مثبت آنها و به تعبیر بهتر، "تحول" آنها از خود ما شروع می شود! تا وقتی که ما همان آدم قبلی هستیم، فرزند هم همان کودک قبلی خواهد بود، البته به رشد طبیعی و تدریجی خود ادامه خواهد داد. "رفتار همچون گذشته، نتایجی همچون گذشته خواهد داشت." حرکت در جهت و مسیر قبلی، ما را به همان مقصد قبلی خواهد رساند. اگر از آن راضی هستیم که خیلی هم خوب! و تغییری انتظار نداریم. اما اگر از نتیجه حرکت خود راضی نیستیم، پس تغییری لازم است! میگویند: " آدم تغییرناپذیر، همیشه انتظار دارد دیگران تغییر کنند" و" تغییر چیز خوبی است، اما فقط برای همسایه!" ما همه تغییر را دوست داریم، اما تغییر دیگران را، مطابق آنچه خودمان می خواهیم! 🪴آقا مربی 💐 نسل نو، نگاه نو https://ble.ir/nslno
. - مامان حرف زشتیه به کسی بگیم وقتی مُردی، روان‌نویس اکلیلی‌هات رو بده به من؟ منم اگر مردم، جامدادی فضانوردی‌م برای تو از کشوی میزم بردار. - به نظر خودت حرف زشتیه؟ - نه منظورم بعد از کلی سال بود! 🌱 یاد مرگ، شاید معنای دیگرش، خودِ خودِ زندگی باشد.
🖤 قسم به پیراهن مشکی بر آویز بچه‌گانه... آدمی جایی میان همه‌ی شادی‌ها و نداشته‌هایش، غم‌ها و داشته‌هایش، ورق‌های جدید و موج سواری بر تخته چوبی در دریای دم‌دمی دنیا، نیاز به پناه دارد و چه پناهی بهتر از فاطمه(س)... 🎀https://eitaa.com/aayeh1
Hossein Taheri - Zekre Ro Sefida 128.mp3
7.7M
🎼🌱 ذکر رو سفیدا امید ناامیدا
. 👀چشم‌ش روان نویس مشکی سی کلاس نوک 0.5 جدید من رو گرفته بود. منم سعی کردم در آخرین لحظات روز، نرم و مهربان باشم که لحظات دیگه‌ی روز رو پوشش بده. - عه مشکی این روان‌نویس رو هم داری؟میشه یه چیزی بنویسم برات؟ - بنویس مامان ولی بعدش لطفا از اتاق برو بیرون کار دارم عزیزم. نوشت و رفت خوابید و چشمم خورد به این😍 محمدحسین چند روزه با لفظ نویسنده من رو مورد تفقد قرار میده😅 شاید هم می‌خواد به نوعی این روزهای آلودگی و آمد و شد من به پای لپ تاپ رو پوشش بده! خلاصه در تلاش برای پوشش هستیم هر دو🤚 عجب دنیای پیچیده و شیرینی‌ه مادری...🌱 🎀https://eitaa.com/aayeh1
. از محمدحسین چراغ مطالعه‌ش رو امانت گرفتم و نشستم پشت میز. پس زمینه هدیه‌ی روز مادریه که فاطمه زهرا بهم داده، با یک مادری که وارونه نوشته شده. روز پرکاری داشتم و نقطه‌ی عطف‌ش جایی بود که در آخرین دقایق به اجرای قرآن و سرود مدرسه‌ی بچه‌ها رسیدم، با این وضع ترافیک جت شخصی باید کرایه کنیم برای دفعات بعدی. دلم برای آیه و نوشتن‌ و نوشتن همیشه می‌تپه❤️ و مثل همیشه ممنون نگاه‌های گرم شما هستم🌱 یک پروژه‌ی جدید نوشتنی شروع کردم که واقعا دکمه‌ی بازگشتی هم در کار نیست👀 امیدوارم نتیجه خوب و شیرین باشه و با دست پر بیام😍 البته که هستم و سعی می‌کنم بیشتر بنویسم🥲 برای نوشتن از روزمرگی‌های تکراری و شیرین و شاید زندگی یعنی همین🤚🌱❤ 🎀https://eitaa.com/aayeh1
🔬 کشف شده در انتهای طبقه‌ی اول کمد جاساز شده پشت قاب فرش حرم امام رضا(ع) ( که هر ایرانی قطعا یکی از این قاب فرش‌ها در خانه‌اش دارد!) ☠نام آزمایش‌گر: محمدحسین رحیمی... دست من رو گرفت و برد به اولین آزمایش علمی زندگیم! ۵ ساله بودم و یک ظهر تابستانی پشت بام خانه، ترکیب دلچسبی را ساختم که هنوز تصویر و لذت‌ش کامل است! 👩‍🔬مواد لازم: قره قروت مایع برگ چنار سوزن منگنه پولک با طرح برگ‌های رنگارنگ و یک ظرف روحی (رویی) مخصوص نیمرو! و ممنون از مامانم که دست ما رو باز گذاشت و نه رو الکی خرج نمی‌کرد... البته که این فرایند جوهری دور از چشمان من رخ داده و من فقط لوله خودکارهای خالی را در اقصی نقاط منزل دیدم و ذره‌ای هم برایم سئوال نشد پس بقیه‌ش کو؟🚶‍♀ 🥲 🎀https://eitaa.com/aayeh1
❄️ دمپایی جلوبسته‌ی شکلاتی با طرح سندباد را می‌پوشم، خنکی‌ش کف پایم را قلقلک می‌دهد، چشمانم را می‌بندم و مثل فیلم‌ها به صورتم آب می‌پاشم! لقمه‌ی نان سنگک و پنیر تبریزی و گردو به دست، می‌نشینم جلوی تلویزیون پاناسونیک مشکی و با سرعت مورچه‌ای، زیر نویس شبکه‌ی خبر را می‌خوانم: تمام مدارس شهر تهران، دماوند و فیروزکوه، به علت بارش برف و برودت هوا تعطیل می‌باشد. از ذوق بال در می‌آورم و پرواز می‌کنم تا خواهرهایم را بیدار کنم:" بیدار شین بریم برف بازی!" هویج و دکمه‌ی پلاستیکی و شال گردن به دست می‌رویم و به سپیدی برف می‌رسیم،برای من روزهای برفی سکوت داشت و آرامش. خانم معلم گفته بود هر روزی که مدرسه تعطیل شد، به جای تکلیف، روی یک کاغذ سفید هر چه دل‌تان خواست بکشید یا بنویسید! و روز بعد در پوشه‌ی آبرنگی،به مدرسه بیاورید. ظهر با عطر آش رشته، خاطره‌ی تمام عیار من نقش بسته است و کنار بخاری و بساط نقاشی با مدادرنگی سوسمار و پاستل چیکی چیکی، به سرزمین رویاها قدم می‌گذارم🌱 🎀https://eitaa.com/aayeh1
🌱 کسی به ما نگفته بود، روزی میاد که مخلوطی از احساسات رو تجربه می‌کنی. ولی من میگم هر چی رو که کنار گذاشتی، امید رو کنار نگذار. بذار تو اون آدمی باشی که دویده باشی و در تلاش باشی، حتی اگر در ظاهر به مقصد نرسی🌱❤️ 🎀https://eitaa.com/aayeh1