اَبدیــتــــٓــ..
کسالت در نماز شب به این شکل #رفع میشود، که بنا بگذارید هر شبی که موفق به خواندن آن نشدید، قضای آن ر
#نماز_مستحبی را می شود
در حال راه رفتن و سواری در خودرو و ماشین و مترو خواند
لازم نیست رو به قبله باشد
پس از تکبیرة الاحرام
و قرائت حمد و سوره
رکوع و سجود با اشارۀ سر یا چشم
انجام می شود
و حتی می توان به یک ذکر سبحانالله در رکوع و سجود اکتفاء کرد
(طبق فتوای مراجع عظام آیات بزرگوار خمینی خامنهای، بهجت، سیستانی، مکارم شیرازی، نوریهمدانی)
@abadiatt
نماز قضای نافله شب
و تمامی نوافل مستحب روزانه
و شب های معزّز
رجب المرجب
و شعبان المعظم
و رمضان المبارک
را می توان در حین رانندگی، پیاده روی، آشپزی و... #إنشاءالله خواند
@abadiatt
متوکل عباسی ملعون بیش از هجده مرتبه قبر مطهر حضرت سیدالشهداء (صلوات الله علیه) و اصحاب امام حسین (صلوات الله علیه) را تخریب کرد،
میخواستند با گاوآهن زمین را شخم بزنند و جلو بروند اما وقتی به حائر قبر حضرت سیدالشهداء (صلوات الله علیه) که نزدیک میشد، نمیتوانست کارش را ادامه دهد،
حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) با رهبری سادات شیعه به ویژه سادات بنی الحسن (صلوات الله علیه)، هر هجده باری که متوکل دستور تخریب قبر مطهر امام حسین (صلوات الله علیه) و شهدای کربلا را داد،
بلافاصله درصدد احیا، مرمّت و بازسازی بارگاه امام حسین (صلوات الله علیه) برآمد،
به خاطر این مبارزه و پیگیری حضرت عبدالعظیم (أعلی الله مقامه الشریف) و رهبری سادات در زمان خودشان، ملقّب به #سیدالکریم یعنی آقا و سرور نوادگان امام حسن مجتبی (صلوات الله علیه) شدند.
@abadiatt
تعدادی از درندگان را در حجره حضرت امام کاظم (صلوات الله علیه و آله) كردند
كه آن حضرت را بخورند
پس آن درندگان برای حضرت متواضع شدند
و دُم جنباندند
و حضرت را به امامت خوانده
و از شرّ هارون الرشید برای او به خدا پناه بردند
چون این خبر به هارون ملعون رسید
حضرت امام کاظم (روحی فداک) را آزاد كرده
و گفت: میترسم من و مردم و اطرافیانم را #شیفته خود كند
@abadiatt
حضرت امیرالمؤمنين (صلوات الله علیه و آله) فرمودند:
انّ ولدی العباس زقّ العلم زقّاً
به راستی فرزندم عباس
علم را مکیده و چشیده است.
زقّ در لغت به معنی آن است که،
کبوتر آب و غذا را مستقیم به دهان جوجه اش منتقل می کند،
گویا حضرت امیرالمؤمنين (صلوات الله علیه و آله) به صورت #مستقیم علوم را به حضرت قمر بنی هاشم (صلوات الله علیه) آموخته اند.
@abadiatt
ملّا هادی سبزواری (أعلی الله مقامه الشریف) در حدود دویست سال قبل بعد از مراجعت از حج همسر خود را که همسفر وی بود به علت بیماری از دست می دهد، از طريق دريا وارد بندرعباس شد و چون قافلهاى عازم كرمان بود به سمت كرمان حركت كرد و چون راهها بدليل مرگ فتحعلى شاه نا امن شده بود مجبور گرديد كه در كرمان رحل اقامت افكند.
حكيم سبزوارى، به علت گمنام بودن در کرمان، در مدرسه معصوميّه آن شهر قريب دو سال با كمال تواضع و فروتنى به نام «#هادیآقا» به عنوان مسئول نظافت مدرسه، به خدمت پرداخت، و سپس به سبزوار مراجعت کرد.
@abadiatt
مردی ایرانی از اهالی فارس می گوید
به منظور خدمت در منزل امام عسگری (صلوات الله علیه و آله) به سامرا رفتم،
و امام (صلوات الله علیه) مرا به عنوان مسئول خرید خانه پذیرفتند.
روزی حضرت عسگری (صلوات الله علیه و آله)،
فرزند خود را که به صورت مخفی زندگی می کردند،
به من نشان دادند،
و فرمودند: «هذا #صاحبکم»
مرد می گوید در زمانی که حضرت (عج) را ملاقات کردم،
حضرت امام مهدی (عج) دو سال سن داشته اند،
و پس از آن نیز تا شهادت امام عسگری (صلوات الله علیه) آن کودک را ندیدم.
@abadiatt
متوکل (لعنت الله علیه) تالار آفتاب گیری درست کرده بود،
که پنجرههای مشبک داشت،
و داخل آن پرندگان خوش آواز را رها ساخته بود، روزهایی که سران حکومت برای سلام رسمی و تبریک نزد او میآمدند،
متوکل درون همین تالار مینشست،
اما به دلیل سر و صدای پرندگان نه حرف دیگران را میشنید و نه دیگران حرفش را میشنیدند.
فقط وقتی که حضرت امام هادی (صلوات الله علیه) #وارد می شدند،
تمام پرندگان ساکت و آرام می شدند و تا وقتی آن حضرت (جُعلت فداک) از آنجا خارج نمیشد سر و صدایی نمیکردند.
@abadiatt