eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 من آن ابرم که می خواهد ببارد دل تنگم هوای گریه دارد دل تنگم غریب این در و دشت نمی داند کجا سر می گذارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیست دریا؟چشم پر اشک زمین در نگاهش آرزویی ته نشین   آرزوی پا گشودن،پر زدن بر فراز کوهساران سر زدن   چشمه بودن،باز جوشیدن به کوه دم زدن با آن بلند با شکوه   خویشتن از خویشتن انگیختن از درون خویش بیرون ریختن   🍃 🍃 🍃
 تو با كدام باد ميروي چه ابرتيره اي گرفته سينه تو را كه با هزار سال بارش شبانه روز هم  دل تو وا نمي شود
. چہ مغرورم ... ولی آنقدر زنجیرم بہ احساسم ڪہ تا رد می‌شوے ڪج می‌ڪنم سمتِ تو راهم را ...!! ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🤍 دلبری دارم که در فرمان او باشد دلم هـمچو گوئی در خم چوگان او باشد دلم هر زمان هر جا که میخواهد دلم را میبرد زان سبب پیوسته ﺳر‌گردان او باشد دلم ❣ ‌
به زیر سایه‌ی زلف تو آمده‌ست دلم به غم بگوی که این خسته در پناه من است
به جان آمد دل از ناز نگاهت فرو ریز این سکوت آشنا سوز
خودم‌ را بى ‌تو دلخوش ‌می کنم ‌جانا به‌ هر نوعی گَهى ‌با اشکِ جانفرسا، گَهى ‌لبخندِ مصنوعی
شاعر نیم و شعر ندانم که چه باشد. من مرثیه خوان دل دیوانه ی خویشم 😂😂😂😂✨
🤍 من كجا، باران كجا و راه بى پايان كجا آه اين دل دل زدن تا منزل جانان كجا هرچه كویت دورتر، دل تنگ‌تر، مشتاق‌تر در طريق عشقبازان مشكلِ آسان كجا ❣ ‌
از عشــق فقط حسرت او بردل ما ماند پایان خوشش قسمت و سهم دگران بود
از شدّتِ اِخلاصِ من عالَم شده حیران تعریف نباشد، ابداً قصدِ ریا نیست! از کمّیتِ کار که هر روز سه وعده از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست
مشڪل شرعے ندارد ، بوسہ از لب هاے تو میوه ے بیرون زده از باغ حق ِ عابر است...
دورتر هم بروی من به تو می اندیشم از تـمـاشـای سراب تو خوشم می آيد میری
دل من ساده نبود اهل وفا بود ،شڪست سالها از هوس و ڪینه رها بود شڪست یڪ نفر آمد و با حرف دلم را دزدید حرف هایش همگی باد هوا بود ،شڪست قول مردانه بمن داد بماند امّا او ڪجا؟مرد ڪجا؟ قول ڪجا بود؟شڪست با ڪسی دست به دست آمد و از من پرسید این دل بی سرو پا مال شما بود؟شڪست ماجرای من و دل را تو خودت عبرت ڪن هرڪسی بی خبر از قصه ی ما بود شڪست 🕯🌺
بی تو یعنی در همین ساعاتِ تلخِ قهوه‌ خیز میز و فنجان هست و من همراه را گُم کرده ام
با سوخته‌جانان چه کند آتشِ دوزخ؟ من ساخته‌ام با تبِ هجرانِ تو چندی
شده آیا که شوی محو تماشای کسی؟ هیچ کسی نیست و من محو تماشای تواَم...!!
باز عاشقت شدم؛ داشتم آهنگی گوش می‌ دادم که شبیه موهای تو بود ...
👌👌🌸🌱🌸 چه شیرین است رویایت در این تنهایی مطلق به یادت قهوه مینوشم رُخت در کنج فنجان است
‌‌ چو در کنار منی کفر نعمت‌ است ای دوست دو دیده‌ ام مژه بر هم دمی اگر بزند... ‌ ‌‌‌
. خبر به دورترین نقطه‌ء جهان برسد نخواست او به منِ خسته بی‌گمان برسد شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت کسی‌که سهم تو باشد به دیگران برسد؟
خاموش مکن آتشِ افروخته ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم🥺
به ترمه ی خیال تو حریرِ شعرِ من ، سپید نوشت... 🚶🏿‍♂
‍ بی دل منم! که دلم مانده پیش تو من جای خالی همه دل های عالمم ...