ابراهیم در جمع بچه ها شروع به مداحی کرد. صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود. بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. ابراهیم عصبانی شد و گفت: من مهم نیستم، اینها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. قسم خورد که دیگر مداحی نمی کنم!
قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان میدهد. چهره نورانی ابراهیم بالای سرم بود. گفت: پاشو، موقع اذانه.
بچه های دیگر را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و #نماز جماعت را برپا کرد. بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع کرد به مداحی حضرت زهرا(س)!
بعد از صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کارهای او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟!
گفتم: خوب آره، شما دیشب قسم خوردی که...
گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن. دیشب خواب به چشمم نمی آمد. اما نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت زهرا(س) تشریف آوردند و گفتند:
نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم...
#شهید_ابراهیم_هادی
شبتون منور به نگاه شهدا
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾
✅ آسمانی شوید 👇👇👇
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🌹یازهرا🌹
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾
پنج نفری سر سفره نشسته بودیم، من گفتم از ما پنج تا، یکیمون خمس این راه میشه، بیاین یک قراری بذاریم هر کس شهید شد اون لحظه آخر که میگن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان؛ وقتی اهل بیت رو دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده، بعد از این صحبت قرار بر این شد هر کس شهید شد لبخند بزنه، ما می دونستیم این حقیقت وجود داره و ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمیزارن ولی در حد شوخی بود که این موضوع رو مطرح کردیم.
بعد از چند ساعت که برای باز پس گیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم وقتی به سنگر آقا مصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده، همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه از مصطفی روی زمین ریخت انگار همین الان شهید شده ،در همان لحظه دیدم لبخند رو صورت مصطفی ست، اونجا بود که یاد اون شوخی سر سفره افتادم.
پیکر مطهر مصطفی رو به پایین تل مزار آوردیم با اینکه خیلی پیکر جا به جا شد، اما هنوز لبخند مصطفی بود.
🌷شهید مصطفی عارفی🌷
راوی: شهید حسین هریری🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
امام خمینی(ره):
ادارات را اصلاح کنید و همه چیز را؛ برای این مردم ستمدیده خدمت کنید، این مردمی که شما را به اینجا رساندهاند، و اگر اینها نبودند حالا یا در حبسها بودید یا در قبرستانها. برای اینها باید خدمت بکنید، همهمان خدمت بکنیم، هرکس به هر اندازهای که میتواند...
📚صحیفه امام - ج ۱۹ - ص ۳۷۷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
⭕️شهید محمد رضا شفیعی در عملیات والفجر ۴ مجروح و اسیر شد . یازده روز بعد شعید و در کربلا دفن شد.
🔻شانزده سال بعد قرار شد که پیکر شهدای ایرانی به میهن باز گردد. در میان استخوان های شهدا بدن محمد رضا سالم بود
🔻گفته شده وقتی خبر به صدام رسید دستور داد بدن شهید را زیر افتاب بگذارند و پودر مخصوص بریزند تا از بین برود اما افاقه نکرد.
🌹برای شادی روح مردانی که مردانه جانشان را فدا کردند صلوات بفرستید
امام خمینی(ره):
ادارات را اصلاح کنید و همه چیز را؛ برای این مردم ستمدیده خدمت کنید، این مردمی که شما را به اینجا رساندهاند، و اگر اینها نبودند حالا یا در حبسها بودید یا در قبرستانها. برای اینها باید خدمت بکنید، همهمان خدمت بکنیم، هرکس به هر اندازهای که میتواند...
📚صحیفه امام - ج ۱۹ - ص ۳۷۷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
از سر بریده شده اش صدا بلند شد:« السلام علیک یا ابا عبدالله»
اللهم عجل لولیک الفرج
دعا برای سلامتی امامزمان(عج) فراموشتان نشود...
#قرار_شبانه
#هر_شب_یک_شهید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷طلبه شهید #حسن_آقاخانی🌷
▪️نام و نام خانوادگی :حسن آقاخانی
▪️نام پدر:رضا
📅ولادت:1347/3/8__تهران
📅شهادت:1365/11/8__شلمچه
▪️وضعیت تاهل:مجرد
▪️نام جهادی:نداشتند
▪️آخرین مقام:
امام جماعت واحد تعاون بود
یکی از فعالیتهای مهم او در جبهه ساختن مسجد در پادگان دو کوهه بود که ایشان از بنیان گذاران آنجا به حساب می آمد
▪️نحوه شهادت:
ایشان در زمان شهادت در منطقه عملیاتی شلمچه در عملیات کربلای 5 مسئول بخش تعاون بود و در زمانی که برای آوردن جنازۀ یکی از شهدا به خطّ مقدم می رود با خمپاره ای که از سوی دشمن شلیک می شود هم چون سالارش حسین بن علی (ع) با دادن سرش به فیض شهادت نائل شد و به آن چه لایقش بود، رسید.
شهید حسن با گلوله توپ مستقیم دشمن سر از پیکرش جدا میشود و بدن بی سرچند قدمی برمیدارد و از حلقوم بریده صدای حسن را میشنوند که میگوید. السلام علیک یا اباعبدالله
❤️علاقه:
وی در کنار درسش در جلسات قرآن و مسجد حضور می یافت و از اساتیدی همچون امام جماعت مسجد به نحو احسن در جهت کسب معارف استفاده می کرد و به گفته ی اطرافیان ایشان برای یادگیری مطالب زانو در کنار زانوی اساتید می گذاشت. شهید نه تنها خود در کلاسهای مختلف شرکت می کرد بلکه از زمان ورود به مدرسه راهنمایی برای پسرهای هم سن و یا بزرگتر از خودش هم کلاس تدریس قرآن گذاشت و نیز هیئتی را هم با همین افراد تشکیل دادند که این جلسه هیئت هفتگی بود و در آن مجلس 👇👇
و در آن مجلس تدریس قرآن، احکام و مسائل مورد لزوم افراد توسط خود او و یک شخص روحانی دیگر بیان می شد.
💌 #وصیت_نامه ء شهید:
وصیت نامه ای از ایشان یافت نشد.
📝خاطره:
توی جاده خمپاره ای روی جاده خورد و سرش قطع شد. بچه ها دیدند سر بریده اش داره یا حسین میگه.بعد از شهادت کوله پشتی اش را باز کردند توی برگه ای نوشته بود:
1.خدایا امام حسین(ع) با لب تشنه شهید شد منم میخوام تشنه شهید بشم (وقتی شهید شد تانکرهای آب خالی بود و درخواست آب کرده بوند)
2.سر اربابم رو از پشت بریدند،منم میخوام از پشت سرم بریده بشه (میگن خمپاره از پشت سر به شهید خورده بود)
3.سر بریده ی مولایم حسین (ع) بالای نی قرآن میخوند ،من سرش رو نمیدونم ،ولی میخوام با سر بریده یاحسین(ع) بگم...
🌷شادی روح شهدا صلوات🌷
امام خمینی(ره):
ادارات را اصلاح کنید و همه چیز را؛ برای این مردم ستمدیده خدمت کنید، این مردمی که شما را به اینجا رساندهاند، و اگر اینها نبودند حالا یا در حبسها بودید یا در قبرستانها. برای اینها باید خدمت بکنید، همهمان خدمت بکنیم، هرکس به هر اندازهای که میتواند...
📚صحیفه امام - ج ۱۹ - ص ۳۷۷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🔺امام خمینی(ره): مذهب تشیع، مذهب شهادت است. از اول با #شهادت تحقق پیدا کرده است، و با شهادت ادامه پیدا کرده است. و امیدوارم که ادامهاش تا آخر ابد باشد. هیچ انسانی در این جا جاودان نیست. همه باید منتقل بشویم از این راه به مقصد. بهتر که با شهادت در راه #اسلام و خدا، انسان منتقل بشود. ۲دی۱۳۵۸
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
اگر بیتوجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهههایی از تاریخ چهلساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارتبار هم بود- بیشک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.
#گام_دوم_انقلاب
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
دیدار یار
🌷یک بار با احمدآقا و بچه های مسجد رفتیم قم و جمکران.
در مسجد جمکران پس از نماز به سمت اتوبوس برگشتیم. ایشان هم مثل ما عادی برگشت.
راننده گفت:اگر میخواهید سوهان بخرید یا جایی برید یک ساعت وقت دارید.
ما هم راه افتادیم سمت مغازه ها.
دیدم احمدآقا از سمت پشت مسجد به سمت بیابان شروع به حرکت کرد!
با دوستم دنبالش راه افتادیم.
آهسته اورا تعقیب کردیم.
یک دفعه احمدآقا برگشت و گفت:چرا دنبال من می آیید!؟
جا خوردیم.
گفتم:شما پشت سرت را میبینی؟
احمد آقا گفت:کار خوبی نکردید.برگردید.
گفتیم نمیشه ما رفیقیم. هرجا بری ما هم میاییم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه، یک وقت کسی،حیوانی، چیزی به شما حمله میکنه...
گفت:خواهش می کنم برگردید.
ماهم گفتیم:نه،تا نگی کجا میری ما برنمیگردیم!
دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی....
🌷سرش را انداخت پایین. بعد گفت:طاقتش رو دارید؟
میتونید با من بیایید!؟
ما هم که از همه ی احوالات احمداقا بی خبر بودیم گفتیم:طاقت چی رو،مگه کجا میخوای بری؟!
نفسی کشید و گفت:
دارم میرم دست بوسی مولا.
باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شل شد. ترسیده بودیم.من بدنم میلرزید.
احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد.همین طور که از ما دور میشد گفت:اگه دوست دارید بیایید بسم الله.
نمیدانید چه حالی بود. شاید الان با خودم میگویم ای کاش می رفتی اما آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود. با ترس و لرز برگشتیم.
ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس می آید.
چهره اش برافروخته بود. با کسی حرف نزد و سرجایش نشست. از آن روز سعی می کردم بیشتر مراقب اعمالم باشم.
بار دیگر شبیه این ماجرا در حرم حضرت عبدالعظیم پیش آمد.
📚کتاب عارفانه ص۸۸
۲۶ بهمن سالگرد شهادت شهید عارف احمد علی نیری هدیه به این شهید عزیز ۳ صلوات🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🌹یازهرا 🌹
💠وصیت نامه عارف شهید
احمد علی نیری:
🌷شکر پروردگار عالمیان که ما را برانگیخت و ما را لایق دانست و هدایت کرد. و رسولان متعددی بالاخص رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهما السّلام) را بر ما ارزانی داشت تا بتوانیم رهگشای خوبی در این جهان، در مقابل شیاطین باشیم.
خوشا به حال کسانی که شناختند وجود خویشتن را در این دنیا، و عمل میکنند به وظایف خود، به امید تزکیهی نفس و ترفیع درجه و لذّت عبادت و خشوع قلب!
👈کسی به آن میرسد که مراقبتهای سخت بر اعمال و گفتار خود داشته باشد.
🌷قرآن، قرآن را فراموش نکنید.
بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است.
🌷اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید.
🌷رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اَهم واجبات است را یاری کند.
إن شاءالله خداوند عز و جل جزای خیر به شما عنایت فرماید!
♻️۲۶ بهمن ، سالروز شهادت شهید احمد علی نیری
هدیه به این شهید عزیز ۳ صلوات🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
🌹یازهرا 🌹
💠امام خمینی (ره): شما امروز مثل لشکرهای صدر اسلام هستید مثل آن است که در رکاب رسول اکرم(ص) جنگ می کنید همان طور که آنها با عده هایی قلیل به اذن خدا بر عده های کثیر، بر لشکرهای کثیر غلبه کردند، شما هم غلبه خواهید کرد بر دشمن ها، هر چه بزرگ باشد، وقتی مقصد خدا باشد، مقصد این باشد که اسلام زنده بشود، مقصد این باشد که احکام اسلام در مملکت جاری بشود، مقصد که الهی شد دنبالش پیروزی است.
#امام_خمینی
📚صحیفه نور ،ج۱۱ ،ص۵۹
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
⭕️این روزها صحبت از اروپاییها و پیشنهادهای آنها است. توصیهام این است که به اینها هم مثل آمریکا اعتماد نکنند. نمیگویم با آنها ارتباط نداشته باشیم! بحث سر اعتماد است. به اینها نمیشود اعتماد کرد و احترام گذاشت.بارها این را دیدهایم!فرانسه یکجور،انگیس یکجور و هر کدام جور دیگر.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
👈 پـای درس شهـــید....
🔶 #سبک_زندگی_شهدا....
✍رختها رو گذاشتم تا وقتےاز بیرون اومدم بشورم...وقتے برگشتم دیدم
علے از جبهه برگشتہ و گوشه حیات نشستہ و رختها هم روی طناب پهن شده...
رفتم پیشش و بهش گفتم:
الهے بمیرم مــــــــادر، تو با #یڪ_دست چطوری این همه لباس رو شستے⁉️
گفت : مـادر جـون اگه دو دست هم نداشتم باز #وجدانم قبول نمےڪرد من خونه باشم و تو زحمت بکشے ...
#شهیـد_علی_ماهانی
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
حكايت اذان شهيد
راوي :كرامات شهدا
منبع :كتاب كرامات شهدا
سال 74 بود كه باز دلمان هواي خوزستان كرد و در خدمت بچه هاي «تفحص» راهي طلائيه شديم. عليرغم آب گرفتگي منطقه، بچه ها با دل هايي مالامال از اميد يك نفس به دنبال پيكرهاي مطهر شهدا بودند و با لطف و عنايت خداوند، هر روز تعدادي پيكر شهيد را كشف و منتقل مي كرديم.
يك روز تا ظهر هرچه گشتيم پيكر شهيدي را پيدا نكرديم… دل بچه ها شكسته بود. هركس خلوتي براي خود دست و پا كرده بود، صدايي جز صداي آب و نسيمي كه بر گونه هاي زمين مي وزيد به گوش نمي آمد، در همين حين يكي از برادران رو به ما كرد و گفت: «صداي اذان مي شنوم!» ما تعجب كرديم و حرف آن برادر را زياد جدي نگرفتيم تا اين كه دوباره گفت: «صداي اذان مي شنوم، به خدا احساس مي كنم كسي ما را صدا مي زند…».
باور اين حرف براي ما دشوار بود، بچه ها مي خواستند باز هم با بي اعتنايي بگذرند، آن برادر مخلص اين بار خطاب به ما گفت: «بياييد همين جايي كه ايشان ايستاده است را با بيل بكنيم». ما هم درست همان جايي كه ايشان ايستاده بود را با بيل كنديم. حدود نيم متر خاك را برداشتيم، با كمال تعجب پيكر مطهر شهيدي را يافتيم كه هنوز كارت شناسايي او كاملاً خوانا بود و پلاكش در لابه لاي استخوان هاي تكيده اش به چشم مي خورد.
قدر آن لحظات توكل و اخلاص را فقط بچه هاي تفحص مي فهمند
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺