📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝نسل سوختــه
#قسمت_نود_و_هفتم ((دنیای من))
💚دنیای من فرق کرده بود. از هیچ چیز و هیچ کس نمی ترسیدم، اما کوچک ترین گمان، به اینکه ممکنه این کارم خدا رو برنجونه یا #حق_الناسی به گردنم بشه، من رو از خود بی خود می کرد.
و می بخشیدم، راحت تر از هر چیزی.
💙هر بار که پدرم لهم می کرد یا سعید همه وجودم رو به آتش می کشید، چند دقیقه بعد آرام می شدم و بدون اینکه ذره ای پشیمان باشن.
ـ خدایا ! بندگانت رو به خودت بخشیدم. تو، هم من رو ببخش.
❤️و #آرامش وجودم رو فرا می گرفت. تازه می فهمیدم معنای اون سخن عزیز رو :– به بندگانم بگو، اگر یک قدم به سمت من بردارید، من ده قدم به سمت شما میام.
💛و من این قدم ها و نزدیک تر شدن ها رو به چشم می دیدم. #رحمت، #برکت و #لطف_خدا به بنده ای که کوچک تر از بیکران بخشش خدا بود.
حالا که دیگه حق سر کار رفتن هم نداشتم. تمام وقتم رو گذاشتم روی مطالعه حرف هایی که از آقا محمدمهدی شنیده بودم.
💜و اینکه دلم می خواست خدا را با همه وجود و همون طور که دیده بودم به همه نشون بدم. دلم می خواست همه مثل من، این عشق و محبت رو درک کنن و این همه زیبایی رو ببینن.
💚کمد من پر شده بود از #کتاب در جستجوی سوال های مختلفی که ذهنم رو مشغول کرده بود. چرا خدا از زندگی ها حذف شده؟ چه عواملی فاصله انداخته؟ چرا؟ چرا؟
❤️من می خوندم و فکر می کردم، و خدا هم راه رو برام باز می کرد. درست و غلط رو بهم نشون می داد. پدری که به همه چیز من گیر می داد، حالا دیگه فقط در برابر کتاب خریدن هام غر می زد.
💙و دایی محمد، هر بار که می اومد دست پر بود. هر بار یا چند جلد کتاب می آورد یا پولش رو بهم می داد یا همراهم می اومد تا من کتاب بخرم.
بی جایی و سرگردانی کتاب هام رو هم که از این کارتون به اون کارتون دید، دستم رو گرفت و برد…
پدرم که از در اومد تو، با دیدن اون دو تا کتابخونه، زبونش بند اومد.
💛دایی با خنده خاصی بهش نگاه کرد.
ـ حمید آقا، خیلی پذیرایی تون شیک شد ها
اول، می خواستیم ببریم شون توی اتاق، سعید نگذاشت. .
✍ادامه دارد.....
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
📰 #دیروزنامههای_زنجیرهای
🔹️مدعیان اصلاحات خواستار تنشزدایی با آمریکای تروریست شدند
🔸احمد نقیبزاده، از فعالین مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «رفتار غیرقانونی و برخلاف عرف بینالمللی مبنی بر ترور سردار سلیمانی توسط آمریکاییها افکار عمومی را جریحهدار کرده و تبعاتی در پیخواهد داشت اما معتقدم دیپلماسی با نظر به شرایط و واقعیتها جریان مییابد. میدانیم که سردار سلیمانی در منطقه مانعی بر سر راه منافع آمریکا و سربازان این کشور در منطقه خاورمیانه بود و ضدیت آمریکاییها با چنین چهرهای جای تعجب ندارد، اما در نهایت میتوان انتظار داشت با پدید آمدن زمینههایی و با گذشت زمان کاهش تنش اتفاق بیفتد. بحران میان دو کشور در روابط بینالملل، هرچند عمیق اما نمیتواند دائمی باشد. جایی که منافع ملی و کلان یک کشور ایجاب کند، امکان تغییر در برخی سیاستها وجود دارد. به عقیده من نباید برای همیشه راههای کاهش تنش را مسدود فرض کرد.»
▫پیشنهاد تنشزدایی با دولت تروریست آمریکا از سوی این روزنامه مدعی اصلاحات در حالی است که در هفتههای گذشته، دولت جنایتکار آمریکا، سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند.
متأسفانه مدعیان اصلاحات، به حافظان منافع آمریکا در ایران تبدیل شدهاند. به عبارت دیگر، این جماعت بلندگوهای ترامپ در ایران هستند....
ادامه مطلب👇
http://kayhan.ir/fa/news/180542
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔴رسانه های فتنه گر در قم بدنبال فتنه گری
🔅روزنامه 19دی در سرمقاله امروز خود نوشت:
دی ماه امسال را به یاد داشته باشید: سردار سپاه ترور میشود بدون آن که از سوی مقامهای رسمی گزارشی منتشر شود برای توضیح و توجیه چگونگی ردیابی و رهگیری مکان این مهمترین شخصیت نظامی برون مرزی کشورمان از تهران. چند روز بعد هم هواپیمای مسافربری هدف قرار میگیرد عوض موشک کروز و باز معلوم نیست چه رخ داد که فرمانده مستقیم این روزها تقدیر میشود و ستایش. دی را هم چنان به یاد داشته باشید با سیل و سیستان؛ و تلخی آن⚠️
🖋 این روزنامه که به بوقچی لاریجانی مشهور است، در همسویی آشکار با ترامپ و صهیونیست ها ، اولا سعی کرده است سناریوی فراموشی و تخریب #ایام_الله را استمرار دهد و ثانیا سردار حاجی زاده را (که اخیرا صهیونیست ها ترور کرده بودند) تخریب کند و حادثه مشکوک و پر ابهام سقوط هواپیمای اوکراینی را که هنوز ابعاد آن مشخص نشده را به نظام نسبت دهد....
پیوند بوقچی ها با اسرائیل در #ترور_سردار، مبارک بادا
دستگاه های قضائی و نظارتی هم کلاهشان را کمی بالاتر بگذارند که چنین رسانه هایی برای فتنه انگیزی حاشیه های امنی دارند اما رسانه های انقلابی توسط جریان مدیریتی غربگرا و صهیونیستها به راحتی مسدود و محدود میشوند.
#ترور_سردار
#روزنامه_هتاک_قمی
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷
🥀#حاجت_گرفتن_ازشهدای_گمنام🕊
🌹آقا میثم به شهدا خیلی ارادت داشتن مخصوصا شهدای گمنام،بیشتر وقتایی می تونستن آخر هفته می رفتیم بهشت زهرا زیارت شهدا،وقتی به شهدای گمنام می رسیدیم یک بطری پیدا می کردن تا جایی که می تونستن مزار شهدا رو می شستن بعد می شستیم و زیارت عاشورا می خوندیم .خیلی معتقد بودن شهدای گمنام حاجت میدن هر وقت حاجت داشتن متوسل به شهدای گمنام می شدن.برای خادمی کردنشون تو دوکوهه هم از شهدای گمنام میخواستن چون از طرف سر کارشون بهش اجازه نمی دادن برن ، می گفت : رفتن من نیاز به اجازه هیچ کسی نداره باید از خود شهدا بخوام .🕊
✏️راوی: همسرشهید
🥀#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهـید_میثم_نجفی
#ســالروز_شهـادت
#شهادت_اربعین۹۴🕊
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_نود_و_هشتم((خفه شو روانی))
🌷زمان ثبت نام مدارس بود و اون سال تحصیلی به یکی از خاص ترین سال های عمرم تبدیل شد.
من، سوم دبیرستان، سعید، اول. اما حاضر نشد اسمش رو توی دبیرستانی که من می رفتم بنویسن. برام چندان هم عجیب نبود، پا گذاشته بود جای پای پدر و اون هم حسابی تشویقش می کرد و بهش پر و بال می داد. تا جایی که حاضر نشد به من برای رفتن به کلاس زبان پول بده. اما سعید رو توی یه دوره خصوصی ثبت نام کرد.
🌷اون زمان، ترم ۳ ماهه، ۴۰۰ هزار تومن. با سعید، فقط ۶ نفر سر کلاس بودن.
یه دبیرستان غیرانتفاعی، با شهریه ی چند میلیونی. همه همکلاسی هاش بچه های پولداری بودن که تفریح شون #اسکی کردن بود و با کوچک ترین تعطیلات چند روزه ای، پرواز مستقیم #اروپا.
🌷سعی می کرد پا به پای اونها خرج کنه تا از ژست و کلاس اونها کم نیاره، اما شدید احساس تحقیر و کمبود می کرد. هر بار که برمی گشت، سعی می کرد به هر طریقی که شده فشار روحی ای رو که روش بود رو تخلیه کنه. الهام که جرات نزدیک شدن بهش رو نداشت. و من، همچنان هم اتاقیش بودم.
🌷شاید مطالعاتم توی زمینه های روانشناسی و #علوم_اجتماعی ، تخصصی و حرفه ای نبود، اما تشخیص حس خلأ و فشار درونی ای رو که تحمل می کرد و داشت تبدیل به عقده می شد، چیزی نبود که فهمیدنش سخت باشه.
🌷بیشتر از اینکه رفتارهاش و خالی کردن فشار روحیش سر من، اذیتم کنه و ناراحت بشم، دلم از این می سوخت که کاری از دستم براش بر نمی اومد.
هر چند پدرم حاضر نشده بود من رو کلاس زبان ثبت نام کنه، اما من، آدمی نبودم که شرایط سخت، مانع از رسیدنم به هدف بشه.
🌷این بار که دایی ازم پرسید کتاب چی می خوای؟ یه لیست #کتاب انگلیسی در آوردم با یه دیکشنری، و از معلم زبان مون هم خواستم خوندن تلفظ ها رو از توی دیکشنری بهم یاد بده. کتاب ها زودتر از چیزی که فکر می کردم تموم شد. اما منتظر تماس بعدی دایی نشدم، رفتم یه روزنامه به زبان #انگلیسی خریدم.
🌷از هر جمله ۱۰ کلمه ایش، شیش تاش رو بلد نبودم. پر از لغات سخت، با جمله بندی های سخت تر از اون، پیدا کردن تک تک کلمات، خوندن و فهمیدن یک صفحه اش، یک ماه و نیم طول کشید. پوستم کنده شده بود. ناخودآگاه از شدت خوشحالی پریدم بالا و داد زدم.
ـ جانم، بالاخره تموم شد.
🌷خوشحالی ای که حتی با شنیدن خفه شو روانی هم خراب نشد.
✍ادامه دارد......
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸