فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماز_جماعت
مدافعــان حــرم🌺🍃
لحظات عاشقی با خدا
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت سردار سلیمانی از نحوه نامگذاری «مدافعان حرم»
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
بـایـد ڪه در ایـن داغ ڪوه از پـا بـیـفـتـد
بـایـد ڪه تـوفـان در دلِ دریـا🌊 بـیـفـتـد
ایـران دلـش خـونـسـت💔
از تـڪرار ڪابـوس:
ڪشـتـے🛳 بـسـوزد یـا هـواپـیـمـا✈️ بـیـفـتـد
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
هزار و اندی كيلومتر آن طرف تر...🍃 عزيزانی در چنين سرمایی🌬❄️
با چنين وضعيت و امكاناتی
در نبرد با تروريست ها و داعشی های خون خوار هستند...😔
تا من و شما با وجود همه مشكلات كوچك و بزرگمان
در امنيت باشيم و بی دغدغه از ناامنی های دور و برمان زندگی كنيم....👌☺️
#عکس_مدافعانحرم_در_زمستان
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
🕊🌺
🌷 25 دی ماه 1366 🌷
آغاز عملیات #بیت_المقدس 2 در منطقه #سلیمانیه و ماووت عراق
♻ رزمندگان در عملیات بیت المقدس 2 با همت والا و رشادت های بی نظیر خود در #سرمای بیش از حد هوا، غرور کاذب «صدام ؛ حامیان عراق و رژیم حزب بعث» را در ارتفاعات ماووت در استان سلیمانیه عراق شکستند.
#سالروز_عملیات_بیتالمقدس2_گرامی_باد
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
📝 مظلومانه تر از این وصیت شنیده اید؟
« وقتی آن روز فرا رسید که شما از یاد بردید که حوالی شهیدآباد هم رفیقی دارید. هر گاه که خواستید از جاده روبروی گلزار رد شوید، از همانجا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بوق بزنید. همین.
من آن بوق را بجای فاتحه از شما قبول می کنم. »
شهید محمود صدیقی راد🌷
شهادت: عملیات بدر ۶۳/۱۲/۲۶
محل دفن: شهید آباد دزفول
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
یادشان را با یک #صلوات گرامی میداریم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌹🌹🌹
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
🌷 #هر_روز_یک_خاطره_از_شهدا
#شهيدى_كه_مى_خواست_قاتلش_را_شفاعت_كند!
🌷شب ها برای نماز شب مجبور بود یخ روی آب را بشکند. در قنوت هایش دعای کمیل می خواند. یک بار گفت:«بچه ها، می دانید من اگر شهید بشوم اول چه کسی را شفاعت می کنم؟»
🌷هر کس چیزی گفت .... پدر، مادر، دوستان، جانبازان .... سرش را تکان داد و گفت:«نه، من اول همین عراقی را که با تیربار دارد ما را می زند شفاعت می کنم... اینها مستضعفند... ما برای آزادی این ها داریم می جنگیم.»
الله اكبر به اين همه مردانگى.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
امام خامنه ای :
"کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند، ضمن آنکه مردم آگاه هستند و اینگونه رفتارها در آنان تأثیرگذار نخواهد بود."
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🔺 پیشبینی تاریخی امام خمینی از فرار شاه و عدم پذیرش او توسط دوستان و اربابانش در سخنرانی 13 خرداد 1342 شمسی:
«ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می کنم. دست بردار از این کارها؛ آقا! اغفال دارند می کنند تو را، من میل ندارم که یک روز، اگر بخواهند بروی همه شکر کنند... اگر دیکته می دهند دستت و می گویند بخوان، در اطراف آن فکر کن... و الّا تکلیف ما مشکل می شود و تکلیف تو مشکل تر می شود. نمی توانی زندگی کنی، ملت نمی گذارد زندگی کنی،...آقا چهل و پنج سالت است شما...بس کن، نشنو حرف این و آن را، یک قدر تفکر کن...یک قدر عبرت ببر، عبرت از پدرت ببر...ولله اسرائیل به درد تو نمی خورد. قرآن به درد تو می خورد...تو مگر بهایی هستی که من بگویم کافر است بیرونت کنند، نکن این طور...همه چیز را گردن تو دارند می گذارند. بیچاره! نمی دانی آن روزی که یک صدایی درآید یک نفر از اینها که با تو رفیق هستند، رفاقت ندارند، اینها همه رفیق دلار هستند...»
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️رهبر انقلاب: ميخواهند محمدرضا شاه نجس را به صورت یک چهره موجه و رضاخان قُلدر سفاک بیرحم خشن مالدوست را يک عنصر خدمتگزار نجيب، نشان دهند.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
#کتاب_گلستان_یازدهم خاطرات همسر شهید #علی_چیتسازیان
بهناز ضرابی زاده نویسنده « #دختر_شینا» روایت زندگی شهید چیتسازیان را از جذابترین روایتها از دفاع مقدس دانست و
گفت: #فرزند این زوج، 37 روز پس از شهادت چیتسازیان متولد شد. این کتاب در قالب خاطره نوشته شده است و من در نگارش این کتاب کوشیدم ساختار و تکنیک جذاب و متفاوتی داشته باشم.
#مقام_معظم_رهبری بر #گلستان_یازدهم» تقریظ نوشتهاند. متن تقریظ رهبری بر کتاب این است:
«بسماللهالرّحمنالرّحیم
این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاص مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد، و هم در زمین و هم در ملأ اعلیٰ به عزت رسید... هنیئاً له.
راوی -شریک زندگی کوتاه او- نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانه خود به روشنی نشان داده است.
در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به این همه، جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده کتاب».
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
👇👇👇👇
«داشتیم از جلوی بیمارستان بوعلی میگذشتیم، گفتم: «علی آقا، تا چند ماه دیگه بچهمون اینجا به دنیا میآد»
با تعجب پرسید: «اینجا؟!»
گفتم: «خُب، آخه اینجا بیمارستان خصوصیه، بهترین بیمارستان همدانه»
علی سرعت ماشین را کم کرد و گفت: «نه، ما به بیمارستانی میریم که مستضعفین اونجا میرن. اینجا مال پولداراست. همه کس وُسعش نمیرسه بیاد اینجا.»
توی ماه هشتم بارداری بودم و حالم اصلاً خوب نبود. عصر پنجشنبه دهم دیماه 1366 بود. وقت و بیوقت درد میآمد به سراغم. وصیّت علی آقا را به همه گفته بودم. 👇👇ادامه
👆👆ادامه قسمت قبل
آن روزها خانة مادرشوهرم پُر از مهمان بود و دوروبَرمان شلوغ. مادر هم آنجا بود. تا گفتم حالم خوب نیست، ماشین گرفت و به بیمارستان فاطمیه، که بیمارستانی دولتی بود، رفتیم. همین که وارد بیمارستان شدیم، خبر مثل بمب همه جا صدا کرد: «بچة شهید چیتسازیان داره به دنیا میآد.»
کارکنان بیمارستان به هول و ولا افتاده بودند. دوروبَرم پُر شده بود از پرستار و دکتر. خیلی زود خبر توی شهر پخش شد. مردم به بیمارستان تلفن میزدند و احوال من و بچه را میپرسیدند
پ ن:
سردار شهید علی چیتسازیان در سال ۱۳۴۱ در همدان دیده به جهان گشود، و در طول زندگی خود تلاشهای فراوانی را برای دفاع از خاک ومیهن اسلامی خود انجام داد سرانجام در تیرماه سال۶۶ در عملیات نصر ۴ به شهادت رسید.
#کتاب_گلستان_یازدهم
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
🌷با لبخند شهدا🌷
🌸یک هفته شروع عملیات کربلای 5 می گذشت. توی تاکتیکی مخابرات بودم که سرو کله حاج محمد پیدا شد. تمام هیکلش با خاک و باروت یکی شده بود، رنگ پوستش به سیاهی می زد. تمام روزهای گذشته در حال دویدن بود مثل تمام عملیات ها. سلامی کرد و گفت: پاشو با هم یه سر بریم مقر قطبی بیاییم!
گفتم: تو این موقعیت و عملیات قطبی چی کار داری؟
گفت: نگاه شکل قیافه ام کن. بیا بریم یه غسل بکنیم برگردیم، تا اگر اتفاقی برامون افتاد حداقل رغبت کنند نگاهمان کنند!
به سمت سه راه که حرکت کردیم یک ماشین تویوتا لشکر نصر رد می شد. دست بلند کردیم ایستاد. راننده یک سرباز بود. سوار شدیم. ماشین تا دژ شلمچه آمد. از روی دژ که به سمت سه راه حرکت کرد، در شیب جاده ایستاد و متوقف شد. تا ماشین ایستاد، سه گلوله مینی کاتیوشا در سه راه به زمین نشست و منفجر شد.
راننده از آن سمت بیرون پرید، من و حاج محمد هم از این سمت. لبه های دژ روی زمین خوابیدم. تا روی زمین دراز کشیدیم چند گلوله مینی کاتیوشا پشت سر هم جلو ما تا سه راه به زمین خورد و منفجر شد. البته نه ترکشی به تن ماشین نشست، نه چیزی به ما خورد.
چند دقیقه ای آنجا بودیم که صدای گلوله های کاتیوشا متوقف شد، انگار گلوله هایش تمام شده بود. ناگهان، ماشین همان طور که بی اراده خاموش شده بود، دوباره روشن شد!
تا ماشین روشن شد، حاج محمد فریاد زد: سوار شید... سوار شید...
راننده از آن سمت، ما هم از این سمت سوار شدیم. حاج محمد فریاد زد: سریع برو...
تا ماشین کنده شد از شیب پائین آمد، چند متری که از دژ دور شدیم، سه گلوله توپ فرانسوی پشت سر هم، پشت سر ما روی جاده خورد، جایی که ماشین متوقف شده بود!
حاج محمد بی اختیار گفت: الله اکبر... الله اکبر... الله اکبر.
بعد هم گفت: اگر ماشین خاموش نشده بود یکی از آن مینی کاتیوشا ها و اگر روشن نشده بود یکی از این سه گلوله توپ روی سر ما بود!
راننده که هنوز تو شُک بود گفت: نمی دانم این ماشین چه مرگیش شد!
حاج محمد که چهره اش به لبخند باز شده بود گفت: ماشینه هیچ مرگیش نشد، یه مأموریتی داشت، مأموریتش را انجام داد رفت.
راننده به سمت چهره خندان محمد چرخید و گفت: ببخشید شما کی هستید؟
حاج محمد گفت: حواست به جلو باشه داره توپ می زنه!
باز راننده با اصرار گفت: نه، جداً شما کی هستید؟
حاج محمد آرام در گوش من گفت: پیاده بشیم.
بعد رو به راننده گفت: ممنون برادر ، ما همین جا پیاده میشیم.
پیاده که شدیم رو به راننده گفت: سریع از اینجا برو که داره می زنه.
توی برگشت گفتم: حاجی جریان چیه؟
با لبخند شیرینی گفت: همه چی دست اوِست، بخواهد نگه داره، نگه می داره، بخواهد هم ببرِه ، می بره. همه گفتند نرو، آتیش سنگینه می زنه، ما هم رفتیم خودمان را شستیم و برگشتیم، خدا هم ما را حفظ کرد.
📖#داستان_های_سرزمین_مادری
📖#لبخند_کبود
🌸🌷🌸
هدیه به شهید حاج محمد ابراهیمی صلوات- شهدای فارس
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🔻رهبرانقلاب:
امروز دشمنان سعى میکنند چهرهى خاندان خبیث پهلوى را - رژیم فاسدی که کشور ما را سالهاى متمادى به عقب انداختند و دچار مشکلات عظیم کردند - آرایش کنند...
امروز چشم دوختند به نسلهاى بعدى. تا وقتى شما جوانهاى خوب و مردم مؤمن در میدان هستید، باانگیزه و با بصیرتید، آگاهید که چه کار دارید میکنید، البتّه نخواهند توانست. ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺