💠امام خمینی (ره): شما امروز مثل لشکرهای صدر اسلام هستید مثل آن است که در رکاب رسول اکرم(ص) جنگ می کنید همان طور که آنها با عده هایی قلیل به اذن خدا بر عده های کثیر، بر لشکرهای کثیر غلبه کردند، شما هم غلبه خواهید کرد بر دشمن ها، هر چه بزرگ باشد، وقتی مقصد خدا باشد، مقصد این باشد که اسلام زنده بشود، مقصد این باشد که احکام اسلام در مملکت جاری بشود، مقصد که الهی شد دنبالش پیروزی است.
#امام_خمینی
📚صحیفه نور ،ج۱۱ ،ص۵۹
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
⭕️این روزها صحبت از اروپاییها و پیشنهادهای آنها است. توصیهام این است که به اینها هم مثل آمریکا اعتماد نکنند. نمیگویم با آنها ارتباط نداشته باشیم! بحث سر اعتماد است. به اینها نمیشود اعتماد کرد و احترام گذاشت.بارها این را دیدهایم!فرانسه یکجور،انگیس یکجور و هر کدام جور دیگر.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
👈 پـای درس شهـــید....
🔶 #سبک_زندگی_شهدا....
✍رختها رو گذاشتم تا وقتےاز بیرون اومدم بشورم...وقتے برگشتم دیدم
علے از جبهه برگشتہ و گوشه حیات نشستہ و رختها هم روی طناب پهن شده...
رفتم پیشش و بهش گفتم:
الهے بمیرم مــــــــادر، تو با #یڪ_دست چطوری این همه لباس رو شستے⁉️
گفت : مـادر جـون اگه دو دست هم نداشتم باز #وجدانم قبول نمےڪرد من خونه باشم و تو زحمت بکشے ...
#شهیـد_علی_ماهانی
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
حكايت اذان شهيد
راوي :كرامات شهدا
منبع :كتاب كرامات شهدا
سال 74 بود كه باز دلمان هواي خوزستان كرد و در خدمت بچه هاي «تفحص» راهي طلائيه شديم. عليرغم آب گرفتگي منطقه، بچه ها با دل هايي مالامال از اميد يك نفس به دنبال پيكرهاي مطهر شهدا بودند و با لطف و عنايت خداوند، هر روز تعدادي پيكر شهيد را كشف و منتقل مي كرديم.
يك روز تا ظهر هرچه گشتيم پيكر شهيدي را پيدا نكرديم… دل بچه ها شكسته بود. هركس خلوتي براي خود دست و پا كرده بود، صدايي جز صداي آب و نسيمي كه بر گونه هاي زمين مي وزيد به گوش نمي آمد، در همين حين يكي از برادران رو به ما كرد و گفت: «صداي اذان مي شنوم!» ما تعجب كرديم و حرف آن برادر را زياد جدي نگرفتيم تا اين كه دوباره گفت: «صداي اذان مي شنوم، به خدا احساس مي كنم كسي ما را صدا مي زند…».
باور اين حرف براي ما دشوار بود، بچه ها مي خواستند باز هم با بي اعتنايي بگذرند، آن برادر مخلص اين بار خطاب به ما گفت: «بياييد همين جايي كه ايشان ايستاده است را با بيل بكنيم». ما هم درست همان جايي كه ايشان ايستاده بود را با بيل كنديم. حدود نيم متر خاك را برداشتيم، با كمال تعجب پيكر مطهر شهيدي را يافتيم كه هنوز كارت شناسايي او كاملاً خوانا بود و پلاكش در لابه لاي استخوان هاي تكيده اش به چشم مي خورد.
قدر آن لحظات توكل و اخلاص را فقط بچه هاي تفحص مي فهمند
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋
قبل از #اذان صبح برگشت.
پیکر #شهید هم روی دوشش بود.
#خسته بود و #خوشحال.
می گفت:
یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز #عملیات داشتیم.
فقط همین شهید جا مانده بود.
پیرمردی جلو آمد.
#پدرشهید بود.
همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود.
سلام کردیم و جواب داد.
همه ساکت بودند.
انگار می خواهد چیزی بگوید اما!
لحظاتی بعد سکوتش را شکست:
آقا ابراهیم ممنون!
زحمت کشیدی!
اما پسرم...!
پیرمرد مکثی کرد و گفت:
پسرم از دست شما #ناراحت است!
#لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت.
چشمانش گرد شده بود از تعجب!
#بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود.
چشمانش خیس از #اشک بود.
صدایش هم لرزان و خسته:
دیشب پسرم را در خواب دیدم.
می گفت:
در مدتی که ما #گمنام و بی نشان بر خاک #جبهه افتاده بودیم،
هر شب مادر سادات #حضرت_زهرا(س) به ما سر می زد.
اما حالا،
دیگر چنین خبری برای ما نیست...!
می گویند #شهدای_گمنام مهمانان ویژه حضرت زهرا(س) هستند!
پیرمرد دیگر ادامه نداد.
سکوت جمع ما را گرفته بود.
به ابراهیم هادی نگاه کردم.
دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلط میخورد و پایین می آمد.
می توانستم فکرش را بخوانم.
ابراهیم هادی گمشده اش را پیدا کرده بود!
#گمنامی...
#شهید_ابراهیم_هادی
📚 سلام بر ابراهیم
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋
#شهید_احمدعلی_نیری
#داستان_تحول_شهید👇👇
#زیاده_ولی_حتما_بخونین
من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم. ما رازدار هم بودیم. یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.
نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
#راوی_دوست_شهید
#خدایا_نظری_به_ما_کن😔
#شهادت_آرزوی_ما
🌷🌿
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
✅شهیدکرمانشاهی که با حضرت زهرا ملاقات داشت
🔹 به نقل از جانبازشهیدحاج محسن صادقی آمده: «سال ۱۳۶۲بود. شهیدسیدمحسن کشفی مسجد نواب می آمد. طبق برنامه اش نمازهایش را هم در مسجد نواب می خواند، حتی بعضی اوقات نماز شبش را هم در مسجد می خواند.
جانباز شهید حاج محسن صادقی می گفتند:
طی ملاقاتی که باهم داشتیم :
سید محسن در صحبت هایش از حضرت زهرا(س) یاد کرده و می گوید:« پاره تن رسول الله(ص) همیشه ما را در مصایب یاری کرده است!»
پس از مکث کوتاهی ادامه می دهد: « من هرگاه نام بی بی فاطمه زهرا(س) را بر زبان می آورم، ناخودآگاه از خود بی خود می شوم ...»
حاج محسن در ادامه سکوت کرد، و با دست، نم اشک را از زیر چشمانش گرفت.
با دیدن این حالات سیدمحسن، بنده هم منقلب شدم ...
او خیلی به حضرت صديقه طاهره علاقه داشت.
شهید صادقی می گوید :
«من مطمئن شدم این شهید عزیز با حضرت زهرا(س) ارتباط و مراوده داشته اند.
در آن دیدار باهم می خواست چگونگی این دیدار را توضیح دهد اما نمی دانم چرا صحبت را عوض کرد و منصرف شد. »
بعد با دستمال، اشک هایی که روی صورتش می درخشید را پاک نمود و از گذشته خودش گفت .
شهيد كشفي در هیئت های مذهبی فعال بود.
بعد از يكي دوبار ديگر كه همديگر را ملاقات كرديم و خيلي با او صحبت كردم بالاخره به او خیلی اصرار کردم که برایم از ارتباطش بگوید.
بالاخره بعداز کلی اصرار با عنوان این مطلب که راضی نیستم تا وقتی زنده ام شرح این مطالب را بگویم راضی شد برایم صحبت کند .
این شهید سعید گفت که : حضرت فاطمه(س) را در عالم مکاشفه دیده است و حضرت نیز پس از تفقد به وی خبر شهادتش را به او داده اند و وی با علم و یقین به شهادتش این مطلب را نقل کرد.
سرانجام این شهید عزیز در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۶۴ با لب تشنه در میان دو نهر آب و در منطقه دوآب پاوه توسط دشمن بعثی به طرز ناجوانمردانه ای به فیض شهادت نائل آمد.
روحش شاد و یادش گرامی باد .
#طلبه_شهیدسیدمحسن_کشفی
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
🌹یازهرا 🌹
#خاطرات_شهدا
یڪی از تفریح های ما حضور در گلزار شهدا بود؛ بین قطعہ ها قدم می زدیم و سن شهدا رو نگاه می ڪردیم ...
یڪ بار بهش گفتم: محمد ما ڪه بمیریم چون من دختر شهید هستم من رو قطعہ خانواده شهدا دفن می ڪنند اما داماد شهید رو ڪه نمی آورند! بعد هم خندیدم ...
با جدیت گفت: قبل اینڪه تو بخواهی بروی آن دنیا من بین این شهدا خوابیدم ...!
#شهید_محمد_حسین_مرادی
ولادت : ۶۰/۷/۳۰
شهادت : ۹۲/۸/۲۸
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
#پاسخ_شبهات
💢چرا خداوند #جهنم، بهشت و فرشتگان را از دید انسانها #مخفی نگه داشت؟
✅پوشیده ماندن امور #غیبی همچون وجود فرشتگان و بهشت و جهنم و نیز حقیقت گناه و ثواب، موجب آماده شدن زمینه برای #امتحان انسانها است؛ زیرا اگر حجابها از مقابل چشم دل همه انسانها کنار رود و امور غیبی را مشاهده کند، دیگر ایمان به خدا و آخرت #معنا نخواهد داشت.
چرا که #ایمان به خدا و آخرت؛ یعنی قبول داشتن چیزهایی که با #حواس قابل درک نیست؛ از اینرو، در قرآن، یکی از نشانههای مؤمنان، ایمان داشتن به #غیب، ذکر شده است.
#تجربه نشان داده است که دیدن امور غیبی اثر چندانی بر افراد ندارد. خیلی از افراد معجزات #پیامبران را با چشم خود دیدند، ولی کوچکترین تأثیر در ایمان آوردنشان نداشت. درباره ازدیاد ایمان مؤمنان نیز معمولاً اثر طولانی مدت ندارد.
همانطور در طول تاریخ این موارد دیده شده است؛ مثلاً بنیاسرائیل با دیدن #معجزات فراوان و شکافته شدن دریا و عبور از میان آن، پس از مدت کمی، گوسالهپرست شدند.
همچنین دیدن #معجزات و کراماتی که از #پیامبر و امامان معصوم(ع) دیده شد، اثرات طولانی مدتی بر عموم نداشت و فقط افراد کمی که بر اثر غفلت، در گمراهی به سر میبردند، با این امور هدایت شدند.
بنابراین، بهترین راه برای ازدیاد ایمان، استفاده از نعمت #عقل و تفکر کردن در عالم هستی و عبودیت و بندگی خدای تعالی است که در قرآن زیاد مورد سفارش قرار گرفته و در #روایات بر آن تأکید شده است.
📚بقره، 3. انعام۱۵۸
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🔴 مقصر خواص طرفدار حق هستند!
امام خامنه ای:
مسجد کوفه مملو از جمعیتی شد که پشت سر ابن زیاد به نماز عشا ایستاده بودند. چرا چنین شد؟ بنده که نگاه میکنم، میبینم #خواص_طرفدار_حق_مقصرند و بعضیشان در نهایت بدی عمل کردند. مثل چه کسی؟ مثل شریح قاضی. شریح قاضی که جزو بنیامیّه نبود! کسی بود که میفهمید حق با کیست. میفهمید که اوضاع از چه قرار است. وقتی هانی بن عروه را با سر و روی مجروح به زندان افکندند، سربازان و افراد قبیلهی او اطراف قصر عبیدالله زیاد را به کنترل خود درآوردند.
ابن زیاد ترسید. آنها میگفتند: شما هانی را کشتهاید. ابن زیاد به شریح قاضی گفت: برو ببین اگر هانی زنده است، به مردمش خبر بده. شریح دید هانی بن عروه زنده، اما مجروح است. تا چشم هانی به شریح افتاد، فریاد برآورد: ای مسلمانان! این چه وضعی است؟! پس قوم من چه شدند؟! چرا سراغ من نیامدند؟! چرا نمیآیند مرا از اینجا نجات دهند؟! مگر مردهاند؟! شریح قاضی گفت: میخواستم حرفهای هانی را به کسانی که دورِ دارالاماره را گرفته بودند، منعکس کنم. اما افسوس که جاسوس عبیدالله آنجا حضور داشت و #جرأت_نکردم! جرأت نکردم یعنی چه؟ یعنی همین که ما میگوییم ترجیح دنیا بر دین! شاید اگر شریح همین یک کار را انجام میداد، تاریخ عوض میشد. اگر شریح به مردم میگفت که هانی زنده است، اما مجروح در زندان افتاده و عبیدالله قصد دارد او را بکشد، با توجّه به اینکه عبیدالله هنوز قدرت نگرفته بود، آنها میریختند و هانی را نجات میدادند. با نجات هانی هم قدرت پیدا میکردند، روحیه مییافتند، دارالاماره را محاصره میکردند، عبیدالله را میگرفتند؛ یا میکشتند و یا میفرستادند میرفت. آن گاه کوفه از آنِ امام حسین علیهالسّلام میشد و دیگر واقعهی کربلا اتّفاق نمیافتاد! اگر واقعهی کربلا اتّفاق نمیافتاد؛ یعنی امام حسین علیهالسّلام به حکومت میرسید. حکومت حسینی، اگر شش ماه هم طول میکشید برای تاریخ، برکات زیادی داشت. گرچه، بیشتر هم ممکن بود طول بکشد.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane
#عبرت_تاریخ
📸 امام خمینی(ره): من با جرات مدعی هستم که #ملت_ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت #حجاز در عهد رسول الله(ص) و مردم #کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند. #اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی #تربیت نموده، و ما همه #مفتخریم که در چنین عصری در پیشگاه چنین ملتی می باشیم.
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
📎 شهیدی که برای رفتنش به سوریه نذر کرد لب به آب نزند.
۸ دی ماه ۷۰ درتهران به دنیاآمد، روحیه اش جهادی بود و ارادت خاصی به شهدا داشت، مخصوصا شهید بابایی، شهیدکشوری و شهید کلهر.
اهل نماز اول وقت و امر به معروف بود، با جذبه، خوشرو و کم حرف بود و در رشته های هاپکیدو و جودو و کونگ فو فعالیت داشت و استادهم بود، چندین بار مقام اول کشوری را بدست آورد. از ۲۱سالگی مشتاق دفاع از حرم و اعزام به سوریه بود، ولی بدلیل اینکه تک پسر بود و پدرش جانباز ۸ سال دفاع مقدس بود اعزامش نمیکردند، بعد از ۳ سال تلاش، در سفرش به کربلا، با توسل و مددگرفتن از امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نذر کرده بود تا زمانی که پایش به حرم حضرت زینب (ع) نرسد آب به لبانش نزند، نذرش هم قبول شد، فردای روزی که از کربلای برگشت پدرش او را همراه خود برای آموزش به پادگان برد، بعد از یک ماه در تاریخ ۱۲دی ماه ۹٤ ساعت ۱۱ ظهر تماس گرفتند که سریع به محل گفته شده برود، سریع غسل شهادت کرد و راه افتاد.
سرانجام در۱۳ دی ماه ۹٤ به سوریه اعزام شد. همیشه آرزو داشت روی شناسنامه اش مهر شهادت بخورد که درتاریخ ۲۱دی ماه ۹۴به آرزویش رسید.
🌷شهید عباس آبیاری🌷
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
رویای صادقه فرزند زهراء سلام الله علیها
راوی: دوست صمیمی شهیدعلی الهادی
دوستم شهید علی الهادی علاقه ی زیادی به شهید احمد مشلب داشت این شهید اهل شهر نبطیه لبنان بود...
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و اینطور تعریف کرد: یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم و از او پرسیدم: شما شهید احمد مشلب هستی؟
گفت: بله
گفتم: از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزء شهداء در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسند و شما را گلچین میکنند بنویسی
شهید احمد محمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟
گفتم: علی الهادی
شهید احمد مشلب دوباره گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهراء سلام الله علیها بود دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد...
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد شهید شد .
پ. ن: نفر سمت چپ #شهید_علی_الهادی_حسین میباشد.
#یادش_باصلوات
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🌹یازهرا🌹
💠زینب کبری زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمیشود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانه مومن، این جور خودش را در شرایط دشوار نشان میدهد. این زن است که الگو برای همه مردان و زنان بزرگ عالم است.
📚 کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۹
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺