eitaa logo
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
1.3هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
181 فایل
اَلسّلامُ عَلیک یاأبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ 🌺اینستاگرام https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=je9syv0r6w83 ارتباط باادمین👇تبادل @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅قول دوران کودکی ✍در کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمی‌توانی عزیزم!» گفتم: «می‌توانم، من تو را از و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.» مادر گفت: «یکی می‌آید که نمی‌توانی بیشتر از او دوست داشته باشی.» نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر می‌کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. داشتم که شیفته‌اش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم شدم. خیال کردم نمی‌توانم به قول کودکی‌ام عمل کنم ولی وقتی خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در دلم این مادر بود که انتخاب شد. سالها گذشت و یکی آمد. یکی که# تمام جان من بود. همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت: « نتوانستی.» من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از دنیا بیشتر می‌خواستم. او با آمدنش قلب من شده بود. من نمی‌خواستم و نمی‌توانستم به دوران کودکی‌ام عمل کنم. 💥آخر من خودم مادر شده بودم! 📚داستانهای کوتاه ❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣ 💓 @Abalfazleeaam
✨﷽✨ ✅قول دوران کودکی ✍در کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمی‌توانی عزیزم!» گفتم: «می‌توانم، من تو را از و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.» مادر گفت: «یکی می‌آید که نمی‌توانی بیشتر از او دوست داشته باشی.» نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر می‌کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. داشتم که شیفته‌اش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم شدم. خیال کردم نمی‌توانم به قول کودکی‌ام عمل کنم ولی وقتی خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در دلم این مادر بود که انتخاب شد. سالها گذشت و یکی آمد. یکی که# تمام جان من بود. همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت: « نتوانستی.» من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از دنیا بیشتر می‌خواستم. او با آمدنش قلب من شده بود. من نمی‌خواستم و نمی‌توانستم به دوران کودکی‌ام عمل کنم. 💥آخر من خودم مادر شده بودم! 📚داستانهای کوتاه ❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣ 💓 @Abalfazleeaam