🕋#دقایقی_کوتاه_در_محضر_خداوند🕋 💢صفحه ۱۹ 🌹✨سوره بقره✨🌹 🔵ترتیل : استاد محمد کویتی 🔴ترجمه : مرحوم استاد اسماعیل قادر پناه ┏⊰🍀✿🍀⊱━━━─━━┓ @abalfazleeaam🇮🇷 ┗━━─━━━⊰🍀✿🍀⊱┛

🕋 قرآن کریم 🕋 📖 صفحه ۱۹ 📖 🌹✨ التماس دعا ✨🌹 برا فرج مولا🌹 ┏⊰🍀✿🍀⊱━━━─━━┓ @abalfazleeaam🇮🇷 ┗━━─━━━⊰🍀✿🍀⊱┛

بر مهدے دین مُنجے دنیا صلوات برچهره ے آن ماه دل آرا صلوات در دامن نرجس گل زهرا بشکُفت براین گلُ برنرگس؛و زهرا صلوات 💓اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💓 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬

سلام مولای مهربونم✋🌸 می شود روزی بگویند: صدای پای اربابم می آید حدیث قصه نابم می آید جهان را نو کنید از سمت مغرب عزیز قلب بی تابم می آید. من تشنه یک لحظه تماشای تو هستم ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬

هر صبح با سلام دلم جاטּ گرفتہ اسٺ خونم پس ازسلام تو جریاטּ گرفتہ اسٺ اے فاتح القلوب دلم ختم جملہ ے ما اَعرفُ بغیرڪ سلطاטּ گرفتہ اسٺ سلام ارباب خوبم✋🌸 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬

میگن سلام سلامتی میاره ولےمن میگم سلام محبت و صمیمیت میاره سلام دل بےڪینه و عشق وشادے میاره سلام دوستان خوبم✋ صبحتون شاد و عالی🌸 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬

⚠️ #تلنگرانه بچه شیعه باید با گوشیش مدافع امام زمانش باشه 🍃 🌟اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🌟 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬

❣️❣️❣️❣️❣️❣️ 💞یکشنبه های علوی و فاطمی💞 💖بر اوج محبت علی اوجــــی نیست 💖در بحر بجز ڪرامتش موجی نیست 💖در ڪل ممالڪ و مذاهب به جهـــان 💕مانند علی و فاطـمه زوجــی نیست💕 💕💕💕💕💕 🆔 @abalfazleeaam

🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺 🌹 حضرت امیرالمؤمنین(ع)🌹 «الغیبَهُ جُهدُ العاجِزِ.» #غیبت ، آخرین تلاشِ فرد ناتوان و عاجز است. 📚 بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۶۲ 🌷✨🌷✨🌷✨🌷 🆔 @abalfazleeaam

💕💕💕💕💕💕💕 #یا_زینب_ڪبرے_س 🥀 گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب 💞💞💞💞💞💞💞 🆔 @abalfazleeaam

امروز گشودم لب به ذکر یا ابالفضل تا درد دل ها را بگویم با ابالفضل هم کاشف الکرب است و هم باب الحوائج سرلشگر و صاحب لوا ، سقّا ابالفضل 🌺 روزتون_اباالفضلی 💜💜💜💜 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🔰 @abalfazleeaam

این‌الرجبیون🌹 ◀️ دعای‌ماه‌مبارک‌رجب‌هر‌روز بعدازنمازهای یومیه التماس‌دعا برا فرج مولا🌹 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬

*ما را در فضای مجازی دنبال کنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ *جهت عضویت در کانال های واتساپ شهید ابراهیم هادی* *واژه رفیق شهیدم رابه شماره زیر ارسال نمایید در واتساپ* *محمد رضا مدادیان* *09335848771* ⤵️⤵️⤵️ *جهت عضویت در کانال های شهید ابراهیم هادی* *پیج اینستاگرام و کانال ایتا شهید ابراهیم هادی* *@rafiq_shahidam96* 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *مجموعه فرهنگی شهید ابراهیم هادی🌹هادی دلها* ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c

ابراهیم هادی هادی دلم: •[ #خدای_خوب_ابراهیم ]• 🌹~همه چیز برای خدا~🌹 یکی از ویژگی های مهم ابراهیم این بود که هر کاری می‌کرد برای رضای خدا بود. ورزش و کشتی و حضور در جبهه و خدمت به مردم و کار و ... همه اش برای خدا بود. او خالصانه و مخفیانه فقط برای رضای خدا فعالیت می‌کرد و نمی‌خواست کسی بفهمد او این کارها را انجام داده. مانند ابراهیم خلیل الله که می‌فرمود: «بگو: نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوندی است که پروردگار جهانیان است.» [انعام،162] ❤️❤️❤️❤️ @abalfazleeaam ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/2669150222C7a6f0e9435

#دم‌اذونـــــے خدایــــا! مرانسبــت‌به‌پـدرومـادرم‌مثل‌عبدے قراربــده‌دࢪ‌بـرابرسلــطان‌،ڪـه‌درآن حدبترسم‌وحساب‌ببࢪ‌م. وبه‌جهت‌نیڪے‌ڪردن‌،مانند‌مادرے باشم‌نسبت‌به‌طفل‌شیرخوار. (صحیفه/دعاے۲۴) الهے‌آمیـــــن. التماس‌دعا... برا فرج مولا🌺

⚘﷽⚘ ✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿ 💞 ازســـوریہ_ٺامنـــا🕊 💞 قسمت شانزده صالح خسته بود و خوابش می آمد. چشمانش را ماساژ می داد و سرش را می خاراند. می دانستم چشمش خواب آلود شده. من هم تا به حال خارج از شهر و بخصوص توی شب رانندگی نکرده بودم.😥 به شهر بعدی که رسیدیم نگذاشتم ادامه دهد. به هتل رفتیم و خوابیدیم. فردا سر حال به سفرمان ادامه دادیم. نزدیک غروب بود که وارد شهر مشهد😍🕌 شدیم. هوا تاریک روشن شده بود و گلدسته ها از دور معلوم بودند. بغض کردم و سلامی دادم. توی هتل که مستقر شدیم غسل زیارت گرفتیم و راهی حرم شدیم. خیلی بی تاب بودم. حس خوبی داشتم و دلم سبک بود. شانه به شانه ی صالح و دست در دست هم به باب الجواد رسیدیم. دولا شدیم و دست به سینه سلام دادیم.✋ فضای حرم و حیاط های تو در توی آن همیشه مرا سر ذوق می آورد. اذن دخول خواندیم😍😭 و از رواق امام رد شدیم. از هم جدا شدیم و به زیارت رفتیم. چشمم که به ضریح افتاد گفتم: ــ السلام علیک یا امام الرحمه😭✋ اشک از چشمم جاری شد و خودم را به سیل زوار سپردم و صلوات فرستادم. دستم که ضریح را لمس کرد خودم را به بیرون کشیدم و روبه روی ضریح ایستادم. ــ یا امام رضا... (علیه السلام)الهی من به قربون این صفا و کرمت برم. آقا دخیل... زندگیمو با خودم آوردم و می خوام هستیمو گره بزنم به ضریحت. خودت مواظب زندگیم باش. شوهرم... هم نفسم مدافع عمه ی ساداته...😭 خودت حفظش کن. اصلا پارتی بازی کن پیش خدا و سفارشی بگو شوهرمو از گزند حوادث سوریه و ماموریتاش حفظ کنه. تو را به #مادرت زهرا قسم...😭 بغضم فرو کش نمی کرد و مدام اشک می ریختم. بیرون رفتم و صالح را دیدم. با هم به کناری رفتیم و کتاب زیارتنامه را گرفتیم و باهم خواندیم. صدای صالح بر زمزمه ی من غلبه کرد و اشکم را درآورد. اصلا تحمل دوری و تنهایی را نداشتم. "خدایا خودت کمکم کن"😭 💔 ــ گریه نکن مهدیه جان... دلمو می لرزونی.😢 لبخندی زدم و اشکم را پاک کردم. دستش را گرفتم و به گنبد خیره شدم. راضی بودم از داشتنش. خدایاشکرت...😍 ادامه دارد... 🖇نویسنده👈 طاهره_ترابی ┏⊰🍀✿🍀⊱━━━─━━┓ @abalfazleeaam🇮🇷 ┗━━─━━━⊰🍀✿🍀⊱┛