eitaa logo
ابرفقه
1.4هزار دنبال‌کننده
532 عکس
580 ویدیو
19 فایل
امیرالمؤمنین (ع): العقولُ أئمةُ الأفکار والأفکار أئمة القلوب والقلوب أئمة الحواسّ والحواسّ أئمة الأعضاء. کراجکی، کنز، ۱: ۲۰۰ کتاب ابرفقه: https://24on.ir/g/21 گروه ابرفقه https://eitaa.com/joinchat/1426391062Cab11ed33e8
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ابرفقه
📚 دید فلسفی، فقهی و ابرفقهی به تَک‌پند خدا ◾️ابرفقه «العُقولُ أئمةُ الأفکار و الأفکارُ أئمةُ القلوبِ و القلوبُ أئمةُ الحواسِّ و الحواسُّ أئمةُ الأعضاء». کراجکی، کنز، ۱: ۲۰۰. عقل‌ها امامان فکرها هستند و فکرها امامان قلب‌ها و قلبها امامان حس‌ها و حسها امامان عضوها. ◾️روش تعقلی پس عقل چیزی جز فکر، و بلکه اصل انسان و امام فکر و دیگر لایه‌ها است. هرگاه همه لایه‌های پنجگانه در فرد یا نظام بر هم پیوند بخورند و کار درستی انجام شود، همه لایه‌ها باهم «یک» کار را انجام داده اند که نامش «تعقل» است. ابرفقه می‌گوید اول اقدام برپایه دستور عقل و سپس اندیشه برای برنامه تفصیلی. ◾️روش تفکری در نگاه ارستویی، چیز «ذاتی» و بنیاد انسان، فکر است؛ نه عقل! و انسان جانداری اندیشا است. پس منطق برترین دانش و پایه اندیشه (فلسفه) است و نگرانی بنیادی ارستوئیان، اندیشیدن است: ای برادر تو همه اندیشه‌ای! ◾️فرایند کار تعقلی بر پایه ابرفقه، سرآغاز هر کاری با اقدام «عقل» (امام قوای درون و امام قوای جامعه) آغاز می‌شود، عقل (امام)، تصمیم به انجام کار درست می‌گیرد و برپایه برنامه اجمالی، به آن کار اقدام می‌کند. سپس فکر برای انجام کار به گونه تفصیلی، به برنامه‌ریزی می‌پردازد. اینک به آیه قیام بنگرید و نسبت «اقدام» و «تفکر» را بنگرید: «قل إنما أعِظُکم بواحدةٍ أن تَقوموا لِلّهِ مَثنى‌ و فرادى‌ ثم تَتَفکّروا ما بصاحبکم مِن جِنَّة». سبأ، ۴۶. ◾️قیام، چکیده همه دستورها خدا به پیامبرش: بگوید «یک» پندی به شما می‌دهم؛ اینکه با هم یا تَکی، برای خدا برخیزید و سپس بیندیشید ... ◾️نگاه فلسفی: تفرّق و قعود برای رسیدن به تفکر المیزان: این آیه دستور می‌دهد که برای خدا به گونه متفرق و به دور از تجمع و غوغا به پا خیزید؛ زیرا غوغا، آگاهی و اندیشه [در خود] ندارد و بیشتر حق را می‌کُشد و باطل را زنده می‌کند. سپس می‌گوید. جمله «ما بصاحبکم ...» استینافی و مستقل از «تتفکرون» است و اینگونه نتیجه می‌گیرد: «قُل لهم إنما أوصيكم بالعِظَة أن تنهضوا و تنتصبوا لوجه الله متفرقين حتى يصفو فكركم و يستقيم رأيكم اثنين اثنين و واحدا واحدا». الميزان، ‌۱۶: ۳۸۸. ◾️ارزیابی اگر همه دستورهای خدا را بفشریم تا یک دستور از آن درآید ابرفقه می‌گوید که چون گوهر و بنیاد انسان عقل است (الإنسان بِعَقله)، پس این دستور با محوریت عقل درون و برون (امام) برای تجمع لایه‌های درون و جامعه و قیام در راه خدا است؛ وگرنه زندگی و مرگِ بی‌ولیّ، جهالت است! ◾️نقد صدرا نگاه ارستویی می‌گوید که چون ذاتی و بنیاد انسان، اندیشه است (الإنسانُ حیوانٌ ناطق) پس چکیده دستورهای خدا این است که مبادا تجمع و انقلاب (غوغا) کنید! بلکه باید متفرقانه در پی جایی آرام و نیکو برای اندیشیدن بروید؛ مانند ملاصدرا در کهک! و چه بسا پیامد کار ملاصدرا و همالان وی، آن بود که صفویه در آن پیچ بزرگ تاریخ، سقوط کند و ایران ۳۰۰ سال از پیشرفت‌های شتابان جهان دور بماند و تکه‌های بزرگی از تن ایران جدا شود و اگر امام خمینی پیرو نگاه نادرست فلسفی بود، اینک نیز طاغوت پهلوی بر اسلام فرمان می‌راند! نگاه نادرستِ فکرزده، آیه‌ای که «پرچم» عقل و ولایت و تجمع و قیام و اقدام است را «چَمبر» قعود و تجنب و بی‌عملی و فکر‌زدگی تفسیر می‌کند! ولی امام خمینی که ابرفقیه است، از این تَک‌پندِ چکیده‌ قرآن، پرچم ولایتمداری، تجمع و تظاهرات، قیام و غوغای انقلاب را برافراشت. انقلابی که بزرگترین بستر رشد تفکر و اندیشه اسلامی و زداینده تفلسف إثلامی است. ◾️تبیین ابرفقهی امام خامنه‌ای از قیام امام خامنه‌ای در ۴ اسفند ۹۹: «[امام خمینی] از آیه شریفه‌ «قل اِنّما أعِظُکم بِواحدَةٍ أن تَقوموا لِله مَثنیٰ و فُرادی» استفاده کردند برای این معنا [انقلاب]؛ نه اینکه «أن تَقوموا لِله مَثنی و فرادی» تا بروید نماز بخوانید [فقه مصطلح]؛ نه! تا حکومت درست کنید، تا نظام اسلامی درست کنید. امام از این آیه استفاده کرد، یک نهضت راه انداخت در سال ۴۱، بعد در طول زمان، متفکّرین، علاقه‌مندان، ارادتمندان،‌ شاگردان امام و در رأس همه خود امام، این فکر را تغذیه کردند تا منتهی شد به وجود انقلاب، پدید آمدن انقلاب و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام برآمده‌ از انقلاب.» ◾️تبیین امام خامنه‌ای از پسینی بودن تفکر از اقدام در سخن امام خامنه‌ای یک آموزه ابرفقهی نازک و ژرف آمده است؛ این که امام اول اقدام عقلی کرد: «امام از این آیه استفاده کرد و یک نهضت را در سال ۴۱ راه انداخت» و سپس امتداد فکری قیام انجام شد: «در طول زمان، متفکرین و شاگردان امام و در رأس همه خود امام، این فکر را تغذیه کردند»: أن تقوموا ... ثم تتفکرون. ◾️یکی بودن قیام ۵ لایه دارد و همگی روی‌هم یک کار و «یک تعقل» است: «بواحدة»؛ ولی در آن برداشت فلسفی، قیام به تفرق و انجام تفکر، دو پند می‌شود؛ نه یکی! 📚 همه نوشته: ابرنگار 📚 بررسی غیرانقلابی بودن علامه
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ابرفقه
🔺 خطر ملاحظه کاری و کار بیگاه رهبر : کار را به لحظه باید انجام داد. توابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همه‌شان کشته شدند، اما در تاریخ اینها را مدح نمیکنند. چرا؟ چون دیرجنبیدند. شما که میخواستید خونتان را در راه امام حسین بدهید، چرا در اول محرّم، دوم محرّم نیامدید، یک کاری اقلاً صورت بدهید؟ آنجا می‌ایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت می‌آیید در میدان. این کار را به هنگام انجام ندادن این جور است. کار را به هنگام باید انجام داد. نباید غفلت کنیم از وظیفه‌ای که عقل و شرع به عهده‌ی ما گذاشته. باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. نباید تأخیر داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. ۱۹ دی ۴۰۱
هدایت شده از ابرفقه
🌹خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز؛ ۱۴ آ. بروجردی، امام خمینی و اصلاح حوزه «حاج آقا عبدالله: به اتفاق آقای حاج آقا روح‌الله خمینی و آقای ریحان‌الله گلپایگانی و آقای مرتضی حائری رفتیم خانه آقا[ی بروجردی] و نوشته ای [برای اصلاح حوزه] گرفتیم و آقا حدود اختیارات مرا [به عنوان سرپرست جدید حوزه] معین کرد و طی نوشته ای امضاء و مهر کردند و به من دادند؛ ولی فردا صبح زود، تازه نماز صبح را تمام کرده بودم که مشهدی ابوالقاسم، خادم آقا آمد و گفت: آقا فرمودند نوشته را بدهید! [و] همینطور مشغول کار باشید. من هم نوشته را دادم. پس از آن رفتم و موضوع را با آقای حاج آقا روح‌الله خمینی اطلاع دادم. همان عده رفتیم منزل آقای بروجردی. حاج آقا روح‌الله گفت: آقا! این همه هیأت مصلحین تشکیل جلسه دادند و کار کردند تا ما توانستیم این نوشته را بگیریم… چه شد که نوشته را از حاج آقا عبدالله پس گرفتید؟ آقا فرمودند: چیزهایی به من گفتند که نکند با امضا و مهر من، بد طوری از کار در آید. همین طور هم می‌شود کار کرد. حاج آقا روح‌الله گفت: “نه حتما باید نوشته باشد!” آقا فرمودند: “لزومی ندارد!” حاج آقا روح‌الله گفت: “تا نوشته نباشد، حاج آقا عبدالله کار نمی‌کند! اطرافیان دخالت کرده بودند و آقا فرموده بود: “از کجا بدانم که ؟” آقا مرتضی حائری با عصبانیت می‌گوید: آقا! یعنی ما مفسد هستیم؟ پدر من حوزه ای با آن خوبی تشکیل داد و حالا ما مفسد هستیم؟ این را می‌گوید و عمامه‌اش را به زمین می‌زند! با دخالت یکی از اطرافیان، حاج آقا روح‌الله خمینی هم را که در دست داشت به که می‌شکند! آقای بروجردی بلند می‌شود و به اندرون می‌رود، آنها هم برخاسته از خانه خارج می‌شوند و همه چیز به حالت اول باقی می‌ماند؛ کأن لم یکن شیئاً مذکورا». زندگینامه زعیم بزرگ عالم تشیع، آیت‌الله بروجردی، با تجدید نظر و اضافات، علی دوانی، چ سوم، زمستان ۷۳، تهران: نشر مطهر، ص ۳۰۹ و ۳۱۰. «می‌گفتند اطرافیان آقا را می‌ترسانند؛ گفته‌اند اینها تحت این پوشش می‌خواهند اختیارات شما را کم کنند و در حقیقت مسلوب الاختیار نمانید … و ایشان هم می‌ترسید که نکند زیر کاسه، نیم‌کاسه‌ای باشد! این موضوع را در سال ۱۳۶۴ شمسی در حیات امام خمینی، طی مصاحبه‌ای بیان کردم و این نوشته از نظر ایشان گذشته است؛ از آن جمله: “اگر این مساله مهم حیاتی [اصلاح حوزه] عملی شده بود، سرنوشت‌ساز بود و ایران سالها پیش از سال ۱۳۵۷ به ثمر می‌رسید و شاید حوادث شوم بعد از آن [ناکامی اصلاحات] مانند قلع و قمع فدائیان اسلام و مظلومیت و خانه‌نشین کردن آیت‌الله کاشانی، و غربی و رخنه سیاسی جدید استعمار آمریکایی و … پیشامد نمی‌کرد.» همان ص۳۱۱. ◻️ادامه نوشته در ابرنگار برخورد دور از انتظار آیت الله العظمی بروجردی با شهید مطهری، ماجرای ایشان و علامه طباطبایی، برخورد ایشان با شهید والامقام نواب صفوی و دو مسأله شگفت در برخورد آقای بروجردی با شاه خائن! 👈 بنگرید: ابرنگار: ابرکاوی زندگی آیت‌الله العظمی بروجردی همسو: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰