🌙 گاهِ شب 🌙
دولت پستفطرت ایالات متحدهی آمریکا، تا آنزمان که واکسن بومی تولید نکرده و در آن خودکفا نشده بودیم، حاضر به فروش محصولش به کشورمان نشد تا بهواسطه و بهانهی آن، دستورالعملهای FATF را به ما تحمیل نماید.
اما اکنون که خودمان در این قضیه میتوانیم نیاز مردممان را رفع کنیم، خرید واکسن را از حالت تحریم خارج میکند تا ملت ایران واکسنهایی را که میزنند از صدقهسری آمریکا بدانند.
عرض نکردم که پستفطرتاند؟
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍️
دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد
بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول
🌹 عرض تبریک به مناسبت سالروز ولادت امام رئوف حضرت رضا علیه الصلاة و السلام
🌻 فرمود: التودّد إلی الناس نصف العقل
تحف العقول - صفحهی ۴۴۳
@abarshagerd ✍
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
اعتراف عملی اصلاحطلبان
🔘 یکی از واضحات انتخابات ۱۴۰۰ عبارت بود از عدم سرمایهگذاری و مشارکت جدی اصلاحطلبان و امتناع آنان از ورود به این عرصه با تمامی قوا. این حقیقتی است که خود اصلاحطلبان بهتر از هر کس دیگر به آن واقفند.
نکتهی مهم اینکه در این عدم حضور جدی، اعتراف تلخ و البته مستتری نهفته است.
براستی اگر همچنانکه جریان اصلاحات همصدا با دشمنان ادعا میکند، کاهش ملموس میزان مشارکت در انتخابات نشانهی رویگردانی مردم از رویکرد و عملکرد کلیت نظام اسلامی است، پس چرا این زمینه و فرصت تاریخی را غنیمت نشمرده و با تمام توان وارد میدان انتخابات نشده و خود را به عنوان یگانهمنجیانی که میتوانند جایگزین نظام جمهوری اسلامی باشند به مردم معرفی نکرده و میوهی مخالفت ملت با انقلاب را نچیدند؟ واقعا چه بستر و فرصتی بهتر از این؟
لیکن حقیقت آن است که اصلاحطلبان خود بهتر میدانند که در میان عوامل کاهش مشارکت مردم در انتخابات، مهمترین و مؤثرترین عامل چیزی نبود جز عملکرد فاجعهبار و مأیوسکنندهی دولتی که اصلاحطلبان چه در ایجاد(انتخابات ۹۲) و چه در بقای آن(انتخابات ۹۶)، تمام قد از آن حمایت میکردند؛ تا آنجا که تلاش برای تفکیک رویکرد و عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم از جریان مدعی اصلاحطلبی و جداسازی حساب این دو از یکدیگر، مانند تلاش برای عبور دادن شتر از سوراخ سوزن است! محال!
غرض آنکه
بنابر قاعدهی «إقرار العقلاء علی أنفسهم جائز»، عدم ورود چشمگیر و حیثیتی جریان اصلاحات و دولت آقای روحانی در این عرصه و فرار آنان از دادگاهی به نام «انتخابات ۱۴۰۰»، خود اعترافی عملی است که میتوان براساس آن، دولت وقت و اصلاحطلبان را در صدر فهرست عاملان نارضایتی ملت از وضعیت موجود و کاهش مشارکت در انتخابات اخیر قرار داد.
براستی آن که حساب پاک است، از حسابگری ملت چه باک است!
پس چرا مدعیان دموکراسی و مردمداری، به جای حضور شجاعانه در دادگاه، تلاش کردند که از حضور حداکثری ملت در این دادگاه جلوگیری کنند؟
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
مراقب این تحلیل غلط و مغالطهی ناجوانمردانه باشیم!
🔸 برخی از حامیان لجباز و سرسخت برجام که این توافق را به عنوان نماد کارآمدی و ثمربخش بودن تعامل با غرب و ایالات متحده در بوق و کرنا میکنند، پس از شکست کامل این پروژه، در مقام ریشهیابی علت وضع کنونی برجام، لبهی تیز تحلیلهای خود را به سمت بدعهدیهای آمریکا(ترامپ) میگیرند؛ به گونهای که بخشهای نه چندان اندکی از مردم نیز هرگاه وضعیت فعلی برجام را در ذهن خود وارد کرده و به تحلیل آن مبادرت میورزند، غالبا «نقضها و بدعهدیهای آمریکا» را به عنوان یگانهعامل وضع موجود معرفی مینمایند.
سؤال: آیا تحلیل یادشده صحیح است؟
⬅️ پاسخ: این تحلیل صحیح است، اما غلط است.
صحیح است؛ یعنی حال و روز کنونی برجام نتیجهی تکهپاره شدن متن و روح این توافق از جانب آمریکا و اروپاییهاست.
اما نگاه و کاوشی عمیقتر، شیطنتآمیز و مغالطهآلود بودن این خط تحلیلی و متوقف ماندن در این سطح از تحلیل را عیان میسازد.
⬅️ معنای تحلیل فوق آن است که اگر آمریکاییها و اروپاییها به تعهدات خود پایبند بودند و عمل میکردند، «برجام» توافق خوب و کارسازی به شمار میرفت.
💥 این، همان خطای عظیمی است که مورد اشاره قرار گرفت؛ همان انگارهای که به نظر میرسد مشوب و مشوش نمودن اذهان ملت با آن، ادامهی همان مسیر آشنایی است که به برجام و تحمیل آن بر کشور منجر و منتهی گردید. به راستی برای غربگرایان چه راه و مفرّی بهتر از آنکه ملت ایران ریشهی وضع فعلی برجام را نه گفتمان غلط دولت مبنی بر لزوم رسیدن به مصالحه با غرب، نه روش بیمبنا و غلط مذاکرهکنندگان ایرانی و نه متن مفتضح و غیر قابل دفاع برجام بداند؟
آیا این تحلیل و تصور به تبرئهی عاملان و تحمیلگران داخلی این وضعیت منتج نمیگردد؟ و آیا منجر به حفظ آبروی برزمینریختهی جریان غربگرا نمیشود؟
🔹 کوتاه سخن آنکه
ما با توافقی روبرو هستیم که اگر طرفهای غربی به یکایک تعهدات خود نیز به موبهمو عمل میکردند، حتی اندکی از بیمایگی متن و روح این توافق نمیکاست.
🔴 اساسا لگدهای متعدد، پیدرپی و علنی، و در نهایت اُردنگی بیعوض، بیهزینه و به یادماندنی آمریکاییها به لاشهی بیجان برجام، همه و همه، سوار بر متن همان توافقی شده بود که جماعتی معلومالحال فتحالفتوح و آفتاب تابانش خواندندش و این خرمُهره را در ملأ عام با دُر برابر نمودند!
@abarshagerd ✍️
🌙 گاهِ شب 🌙
❌ مرگ بر آن مرام و مسلکی که هم از «آزادی» دم زده و گوش فلک را با آن کر کند، و هم دلش در گرو بزرگترین سلبکنندهی آزادی ملتها؛ یعنی حاکمیت «ایالات متحدهی آمریکا» باشد.
#هفته_حقوق_بشر_آمریکایی
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
انسان در صورتی رشد میکند که استعدادها و قوای او به فعلیت برسد.
استعدادها و قوای انسان در صورتی شکوفا میشود که به او «مدیریت» سپرده شود؛ چه در سطوح کلان و چه در سطوح خرد. (مدیریت مفهومی عام است. هنر انتخاب درست را «مدیریت خوب» میگوییم.)
⬅️ پدر یا مادر شدن؛ یعنی «مدیر شدن».
کسی که از فرزندآوری دوری گزیده و خود را از پدر یا مادر شدن محروم میکند، در واقع زمینهی شکوفایی استعدادها و رشد را از خودش دریغ کرده است.
هان ای «پسر» بکوش که روزی «پدر» شوی!
حافظ
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍️
🌤 گاهِ عصر 🌤
در دورانی که یک معتاد حرفهای بودم(البته معتاد به بازیهای رایانهای ☺️)، لذتبخشترین کار زندگی برایم این بود که با بال فراغ مشغول انجام فلان بازی رایانهای شوم و آن را با موفقیت به اتمام برسانم.
پس از گذشت اینهمه سال از آن دوران، چند وقت پیش بود که همان بازی را مجددا بر روی رایانه نصب کردم. فقط چند لحظه از شروع بازی گذشته بود که آنچنان توی ذوقم خورد و حالم بههم ریخت که پس از مدت خیلی کوتاهی، تحملم تمام شد و این بازی جدیدالنصب اما طویلالخاطره را از روی رایانه حذف و پاک کردم.
آری! «دنیا» دقیقا همینگونه است.
آنچه روزی بالاترین لذت را از آن میچشیدیم، پس از مدت کوتاهی سبب «افسردگی» ما میشود.
هر که به دنیا دل بست، افسرده گشت.
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
🔻 میگوید:
«خاتمی» یک اندیشه است؛ اندیشه را نمیتوان حذف کرد.
🔺 میگویم:
البته هر چیزی را هم که در این دنیا بیابی بالاخره بویی دارد؛ حتی «چاه فاضلاب»!
اما چاه فاضلاب هرقدر هم که بدبو باشد، لااقل بویش مالِ خودش است! بویش را از جایی کِش نرفته است!
اما من کسی را میشناسم که نظریهی شیطانی «جامعهی مدنی» جان لاک انگلیسی را در روز روشن به نام خود زد و به روی خودش هم نیاورد!
البته از کسی که سالهای فراوان علیرغم داشتن مدرک لیسانس، عنوان جعلی «دکتر» را یدک بکشد، فقرهی فوق تعجببرانگیز است؟
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
🔻 احمدینژاد میگوید:
اگر کسی نظرش با نظر رهبری متفاوت باشد، مگر باید بمیرد؟!
❇️ ملاحظات:
ای کاش میشد احمدینژاد را ابله یا مهجور از حقایق و مستضعف فکری تصور کرد، اما وی هیچیک از اینها نیست و کاملا هم میفهمد و متوجه است که چه میگوید و چه نتایجی بر گفتههایش مترتب است.
مثلا احمدینژاد خوب میداند که هیچ حزباللهی واقعیای کسی را به صرف آنکه نظراتی متفاوت با نظرات رهبری دارد، محکوم به مرگ نکرده، نمیکند و نخواهد کرد. اما او باید اینچنین مغالطه کند تا محل اصلی نزاع و بحث به جای دیگری منتقل شده و فضا غبارآلود و نتیجتا ذهن مخاطبان مشوّب و مشوّش گردد.
محل نزاع کجاست و سخن اصلی چیست؟
🔘 اول: سخن آن است که اگر کسی اختلاف نظرات او با نظرات رهبری به سطح «اختلاف گفتمانی» ارتقا یابد، او را دیگر نمیتوان درون جریان ولایی و انقلابی و عدالتخواه دانست و اگر آن فرد ادعای مردمداری هم داشته باشد، مدعای او برای دهانش بسیار بزرگ است؛ هر که میخواهد باشد؛ حتی حسینعلی منتظری؛ «حاصل عمر» نائب امام زمان!
🔘 دوم: حتی اگر هم کسی با حجّت خدا(خامنهای) اختلاف نظر گفتمانی داشته باشد، چنانچه در کنج خانهاش بنشیند و این اختلاف غیر قابل قبول را در سینهاش نگاه دارد، بازهم ما را با آن شخص کاری نیست. سخن آن است که اگر کسی عقایدش فاسد باشد، حق ندارد این فساد را به خلق خدا تسرّی دهد و به اضلال دیگران بپردازد؛ باید با شیوهی حکیمانه مطابق با هر شرایط، با او تقابل کرد. این دستورالعمل جزو قطعیات دین است. مگر میشود انتظار داشت که یک مغازه برای خود محبوبیت جلب کند و به جای اغذیهی سالم، مواد غذایی مسموم به مردم عرضه نماید و با این وجود، آزادانه به فعالیت خود ادامه دهد و اگر هم به او گفته شود که یا محصولاتت را اصلاح و اسلام کن و یا در مغازهات را ببند، وقیحانه پاسخ دهد که: «هر کس که اغذیهی ناسالم در اختیار مردم قرار دهد، مگر باید بمیرد»؟!!
⬅️ احمدینژاد البته در فقه سیاسی مجتهد نیست(نه در کلان و نه در خرد) که اگر هم باشد، اختلاف اجتهاد اگر به حد اختلاف گفتمانی برسد، دیگر قابل قبول نیست و دقیقا با همین استدلال میتوان گفت که گزارهی «إجتهد و اخطأ» در همهی شرایط مسموع و قابل پذیرش نیست. مگر میشود «علی» و «معاویه» را همزمان در مسیر حق تصور کرد که صرفا خروجی اجتهادشان با یکدیگر متفاوت بوده است؟!
♦️ به «ابلیس» و آنچه بر او گذشت، نظری بیفکنیم.
ابلیس با وجود آنکه به توحید در ذات، توحید در الوهیت، توحید در خالقیت و توحید در ربوبیت تکوینی معتقد بود، اما چون حاضر به پذیرش ربوبیت تشریعی نشد، خداوند او را شایستهی جهنم و خلود در آن میداند. چرا؟ زیرا ابلیس با ادعای حزباللهیگری و در پوشش اعتقاد دروغین به چهار مرتبهی پیشین توحید، قصد داشت که در برابر توحید و دین بایستد.
🎯 مشکل ما با «محمود احمدینژاد» نیز از همین جنس است.
احمدینژاد و یا هر کس دیگر حق ندارد با تمسک به برخی گزارههای حق و انقلابی و استفاده از متشابهات عرصهی عدالتخواهی که نیازمند تأویل از سوی ولیّ خدا است، در برابر محکمات انقلاب و عدالتخواهی واقعی بایستد و در عین حال، خود را در مسیر حق و انقلاب و عدالتخواهی معرفی کند و با تمام این پشتورو بازی کردنهای آزادانه، نگران «آزادی» در جمهوری اسلامی باشد و نیز متوقع که هیچکس با عوامفریبیها و فتنهانگیزیهای وی مقابله نکند.
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
به مناسبت ۴ جولای؛ سالروز «استقلال آمریکا» از بریتانیا
🔹 اگر از اطرافیان، آشنایان، دوستان و ...(ترجیحا تحصیلکرده و دانشگاهرفته باشند) بخواهید که هر آنچه راجع به تاریخ آمریکا میدانند برای شما شرح دهند، به احتمال بسیار قوی حداکثر چیزی که به شما ارائه خواهند داد آن است که:
«در سال ۱۴۹۲ میلادی، یک دریانوردِ ماجراجویِ مسیحیِ ایتالیایی (ونیزی) به نام کریستف کلمب قارهی آمریکا را کشف نمود».
🔻 چیزی بیش از این خواهند گفت؟ گمان نمیکنم.(پس حتما بخوانید.)
نه صرفا اکثریت ما، بلکه اکثریت و قاطبهی مطلق مردم دنیا نیز این گزاره را به عنوان یک واقعیت مسلّم و بدیهی پذیرفتهاند.
اما شاید دانستن این مطلب برای شما جالب و البته غمانگیز باشد که گزارهی مذکوری که یک عمر آن را واقعیتی مبرّا از هرگونه شک و شبهه میپنداشتیم، از اساس کذب و غیر واقعی است.
❌ دروغ نخست: اینکه کریستف کلمب دریانوردِ ماجراجویی بیش نبوده و صرفا از سر کنجکاوی پا به این سفر نهاده است. خیر! این مطلب دروغ مسلّم و واضحی بیش نیست. تاریخ تصریح دارد که از حدود یکی دو سال قبل، مقدمات این سفر کاملا برنامهریزی شده و هدف نیز کاملا مشخص بود. از خیل همراهان کریستف کلمب میتوان به دو منجّم اشاره کرد که نقش ناوبری و تشخیص مسیر برای هدفی از پیش تعیینشده را بر عهده داشتند(به طرف هندوستان).
❌ دروغ دوم: دین کریستف کلمب «مسیحیت» نیست؛ بلکه نامبرده فردی یهودی بوده که بنابر دلیل یا دلایلی دین و مذهب اصلی خود را مخفی نموده است(وی در اصطلاح از یهودیان «مورانو» و نهانروش محسوب میگردد).
❌ دروغ سوم: ملیت کریستف کلمب «ایتالیایی» نیست؛ بلکه وی فردی «اسپانیاییتبار» و از یهودیهای کاتالان محسوب میشود. او بنابر دلیل یا دلایلی ملیت اصلی خود را نیز مخفی نموده است.
❌ دروغ چهارم: نام این فرد اصلا «کریستف کلمب» نیست؛ بلکه نام اصلی وی «جان کالُن» میباشد. شخص مذکور نام اصلی خود را مخفی کرده بود؛ بنابر دلیل یا دلایلی.
❌ دروغ پنجم: عبارت است از «کشف» قارهی آمریکا!!! این دروغ به واقع مهمترین و بلکه فراگیرترین دروغ از میان دروغهای پنجگانهی یادشده به شمار میآید. مختصرا آنکه این قاره نه تنها کشف نشده؛ بلکه به صورت کاملا آشکار، کابوییوار و در نهایت خشونت و سَبُعیّت «غصب» شده است. برای اثبات این موضوع شواهد تاریخی فراوان است. مثلا دکتر «هاوارد زین»؛ استاد دانشگاه بوستون و مورخ شهیر آمریکایی در کتاب تاریخ آمریکایش صریحا ذکر میکند که در زمان قدم نهادن کریستف کلمب در این سرزمین، ۷۵ میلیون انسان در سرتاسر این قاره زندگی میکردهاند. با این اوصاف، چه کشفی و چه کشکی؟!
🔲 روشن است که این میزان مخفیکاری نه تنها نمیتواند عادی و بیاهمیت باشد، بلکه به شهادت تاریخ، همهوهمه در راستای اجرایی نمودن پروژهای بود که در مرحلهی نخست به تشکیل ایالات متحده و در مرحلهی دوم و اصلی به ایجاد رژیم نامشروع صهیونیستی(اسرائیل) منتج و منجر گردید(جهت مطالعهی بیشتر، میتوانید به کتاب «تاریخ پنهان و ناگفتهی آمریکا» مراجعه فرمایید).
📣 امروز ۴ جولای است؛ سالروز استقلال آمریکا از بریتانیا؛ روزی که عدهای سرمایهپرستِ بردهدار توانستند به طور رسمی برای مدتهای مدید اشغال قارهای عظیم و غنی به نام «آمریکا» را با عنوان «استقلال» دروغمالی نمایند. لعنة الله علیهم!
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
صحتسنجی یک ادعا
🗣 اخیرا تد کروز(سناتور جمهوریخواه و مشهور آمریکایی) به صراحت اعلام کرد: «هر توافقی که معاهده نباشد دوام نخواهد آورد و دولت بعدی در روز اولِ[روی کار آمدن] آن را پاره خواهد کرد.»
🔻 میخواهیم ببینیم که گفتهی تد کروز تا چه میزان قابل اعتنا و صحیح است:
یکم:
🔘 براساس «کنوانسیون حقوق معاهدات وین»، اگر قوهی مجریهی یک کشور به توافقی دست یابد و آن توافق در مجلس آن کشور به تصویب نرسد(یعنی به «معاهده» تبدیل نشود)، دولت بعدی آن کشور الزامی به اجرای آن توافق نخواهد داشت و میتواند آن را زیر پا بگذارد.
دوم:
🔘 قانون اساسی ایالات متحده، قوانین فدرال را از نظر ارزش حقوقی، هممرتبه با تعهدات بینالمللی میداند. مضافا اینکه براساس قانون اساسی این کشور، کنگره این اختیار و قدرت را داراست که تعهدات بینالمللی را اصلاح نماید. لطفا به این نمونه توجه فرمایید:
👈 کشور «رودِزیا» در سال ۱۹۶۶ به سبب اقدامات نژادپرستانه، مورد تحریم شورای امنیت به واسطهی قطعنامهی فصل هفتمی ۲۳۲ قرار میگیرد. پس از گذشت مدتی، وزارت بازرگانی ایالات متحده(commerce) اعلام میکند که صنعت آمریکا به واسطهی تحریم رودزیا با مشکل مواجه شده است(یا خواهد شد)؛ کمبود فلز «کروم». در سال ۱۹۷۱ کنگرهی آمریکا به اعلام وزارت بازرگانی لبیک گفته و برخلاف نص صریح قطعنامهی ۲۳۲، مجوز صدور خرید فلز کروم را تصویب کرده و اینگونه قطعنامهی شورای امنیت و تعهدات بینالمللی را لگدمال مینماید.
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍️
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
کمحجابی یا کشف حجاب، سگگردانی، دوستی با نامحرم و ...، همهوهمه از مصادیق تلاشهای دشمنان و بدخواهان ما برای ترویج مفاسد اخلاقی در «کشور الهی و دینی ایران» است.
دقت کنیم که در این تهاجم سنگین، در واقع «هویت و تربیت و فرهنگ دینی» تکتک ملت ایران آماج حملات دشمن قرار گرفته است؛ به خیال خودشان میخواهند مردم ایران را «بیدین» و بلکه «ضدّدین» کنند!
⬇️⬇️⬇️
برای اثبات «مردمی بودن» نظام دینی حاکم در ایران(جمهوری اسلامی) راههای مختلفی وجود دارد. یکی از بهترین راههای اثبات پیوند عمیق نظام اسلامی و مردم ایران، همین تلاشهای شدید و مدیدی است که دشمنان برای ضربه زدن به سبک زندگی دینی ملت ما روا داشته و میدارند.
به راستی اگر چنانچه دشمنان ما صِرفا به دنبال حذف نظام اسلامی هستند، چه نیازی هست که این پولهای هنگفت را برای تغییر در هویت و فرهنگ دینی ملت ایران صَرف کنند؟
صرف این تلاشها و پولها برای حذف هویت و فرهنگ دینی ایرانیان، مویدی است بر اینکه دشمنان ما راه براندازی این نظام دینی را، «جداسازی مردم از دین» تصور میکنند؛ چون میدانند که این «نظام دینی» به پشتوانهی یک «ملت دیندار» استقرار و تداوم یافته است؛ پس برای حذف این نظام، باید پشتوانهی آن را که «دینداری ملت» است مورد هدف قرار دهند.
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍