گفت: باز هم شهید آوردن؟
یک مشت استخوان!
شب خواب دید در یک باتلاق است!
دستی او را گرفت...
پرسید: کی هستی؟
گفت: من همان یک مشت استخوانم(:
#شهیدانه
انقدر‌سینـہ‌میزد، بھش‌گفتم
ڪم‌خودتو‌اذیت‌ڪن..!
مے‌گفـت:این‌سینہ‌نمے‌سوزه... موقع‌شھادت‌همہ‌جاش
ترڪش‌بود،جز‌سینہ‌اش
#شھید‌حمید‌سیاهڪالے‌مرادۍ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل شده حرم لازم..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه آباد نشینان زِ خرابی ترسند
من خرابت شدم و دم به دم آباد ترم :)!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+همه‌آرزویِ‌من‌تویی((:!💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خونه ام کربلا . . 💔 :))