فصل: دوم
قسمت: یازدهم
عنوان: آرام
مهمان: خانم زهره محمدزکی
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش اول)
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش دوم)
📺 در تلوبیـــــون ببینیـد
🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش اول)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش دوم)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۱_قسمت_۱۱_بخش_۱
#فصل_۱_قسمت_۱۱_بخش_۲
#زهره_محمدزکی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
10.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و یکم فصل چهارم؛ به مناسبت شهادت حضرت زهرا «سلام الله علیها»)
🔸صدای یک خانمی آمد گفت: این بخاطر پسر من گریه کرده، میفهمیدم چه کسی هستند، میفهمیدم صدای کیست...
🔸لباسی که پوشیده بودند سفید بود، اگر تمام دنیا جمع شوند نمیتوانند یک نخ از آن لباس را درست کنند.
وقتی آن خانم آمد همه چی قشنگ بود قشنگتر شد، آنجا سرسبز بود سرسبزتر شد نورانی بود نورانیتر شد...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/OCD76
ایام شهادت خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
🕯️🥀 تسلیت باد.🕯️🥀
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۴_قسمت_۲۱
#باقر_حسینزاده
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
#زهرا_سلاماللهعلیها
#فاطمه_سلاماللهعلیها
#حضرت_مادر
#بخشندگی
#شفاعت
#امید
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت دوازدهم فصل دوم)
🔸صبح تابستان ۱۳۶۹ ساعت ۸ صبح در اتوبان افسریه با یک موتور یاماها با تمام سرعت در حال حرکت بودم به سه راه تختی که رسیدم احساس کردم آن لحظات سرعت و عجله و هیجان وجود ندارد و همه چی آرام شد.
🔸یک تونلی، حفره.ای باز شد پُر از نور و روشنایی که من وارد آن شدم
از حفره که خارج شدم روی تپهای افتادم؛ عدهای خاص آنجا ایستاده بودند. ابتدا فکر میکردم عدهای انسان هستند بعد دقت کردم دیدم انسان نیستند. همه چیز از جنس نور
نوری که قابل توصیف نیست و هیچ منبعی نداشت هر چه میدیدم به آن سفیدی ربط داشت...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ykNGs
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۱۲_بخش_۱
#عباس_کامرانیمنش
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت دوازدهم فصل دوم)
🔸تاریکی وجود داشت که در انتهای دور افرادی را میدیدم که آنها منتظرمون بودند در قد و قواره انسان، اولین نفری که جلوی آنها بود، گویی از رئیس آنهاست که ارجحیت داشت بر باقی افراد و ۲ متر با آنها فاصله داشت، آنها برای پیشواز آمده بودند...
🔸یک مقدار زمان گذشت دیدم همزمان میتوانم در مکان دیگری باشم هر جا اراده میکردم (هنوز نمیدانستم مُردم)
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/a3L1W
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۱۲_بخش_۱
#عباس_کامرانیمنش
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
12.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت دوازدهم فصل دوم)
🔸یک فایلی شروع کرد از گذشته پخش کردن از سن ۸،۹ سالگی که خوب و بد را تشخیص میدادم به صورت فیلم میدیدم (خودم تشخیص میدادم که خودمم) هرجا که به خوبی و خوشی بود میگذشت ولی جاهایی که شیطنت داشتم برای اینکه متوجه شوم یک مکث روی آن میشد...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/cShUP
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۱۲_بخش_۱
#عباس_کامرانیمنش
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت دوازدهم فصل دوم)
🔸در محیط بعدی افرادی بودند که کارشان سختتر بود، زمینشان نمناک بود محیط زندگیشان سختتر بود، متهم شده بودند مثلاً در محیط ۶۰ درجه زندگی کنند.
🔸چند مرحله عبور کردیم انتهای این تاریکی و ظلمات آخرین مرحلهای بود که دیدیم، عدهشان زیاد نبود.
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/V47Dd
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۱۲_بخش_۱
#عباس_کامرانیمنش
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت دوازدهم فصل دوم)
🔸جلوی درب بیمارستان دوباره به کُما رفتم محیط اطرافم را تله پاتی (ذهنهای افراد که دور و برم بودند میتوانستم ببینم چی هست)
اما اینکه حرکتی کنم که به اینها بفهمانم من زندهام نمی توانستم، میترسیدم در آن طرف که نجات پیدا کردم، نکند اینجا مرا به سردخانه ببرند و از سرما یخ بزنم و بمیرم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/9BKPp
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۱۲_بخش_۱
#عباس_کامرانیمنش
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
8.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت دوازدهم فصل دوم)
🔸یک پرستار بالای سرم آمد دید من چشم را باز کردم دید و رفت بعد با دکتر آمد و دکتر تستهایی انجام داد و گفت: حالش خوب است و مرگ مغزی نشده...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/xLSyC
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۱۲_بخش_۱
#عباس_کامرانیمنش
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: دوم
قسمت: دوازدهم (بخش اول)
عنوان: بازگشت
مهمان: عباس کامرانیمنش
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد
📺 در تلوبیـــــون ببینیـد
🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۱۲_بخش_۱
#عباس_کامرانیمنش
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
11.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت دوازدهم فصل دوم)
🔸در سال ۱۳۹۰ برای مأموریتی در اسلام آباد پاکستان به سر میبردم که این اتفاق برایم افتاد، از قبل علائم گرفتگی قلب داشتم.
روز ولادت خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) آن سال قرار بود حج تمتع مشرف شویم.
شب قبل اتفاقا خواب دیدم همه رفتهاند و من نمیتوانم بروم، در خواب ناراحت بودم و گریه میکردم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ApOGX
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۱۲_بخش_۲
#مهدی_صادقی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links