17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت پنجم فصل سوم)
🔸کسانی در قبرها بودند، من را که از روی اولین قبر رد میکردند، تمام شنها خراب میشد، همان حالت مستطیلی که بودند بالا میآمدند، تماماً ضجهوار بالا میآمدند، انگار فرد جدید که وارد آنجا شد، یک غم جدید؛ درد جدید بود و ضجه میکشیدند...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ptLW0
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۵
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت پنجم فصل سوم)
🔸اینها ضجه میزدند که من آمدم، این غم را هم من داشتم هم آنها، انگار با آن غم یکی بودم.
آنها که داخل قبرها بودند، غمشان غم پشیمانی بود، ضجه عذاب وجدان بود،
غم شنها به معنی دلسوزی برای کسی که جدید وارد میشد و آنهایی که آنجا هستند، بود...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/RNL0s
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۵
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
14.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت پنجم فصل سوم)
🔸آن غم کل محیط را فراگرفته بود، نه تنها قبرها، شنها؛ بلکه دیوار خاکستری و آسمان هم هر آنچه در محیط بود آن غم را داشتند.
🔸وقتی آنجا هستی، ناراحتی برمی گردد، شاید قلبم شکسته بود و فکر میکردم با این غم نمیتوانم کنار بیایم، پس باید خودکشی کنم!
وقتی با خودکشی آن طرف میروی میفهمی نباید این کار را میکردی و این غم خیلی بزرگتر است که الان به آن مبتلا میشوی.
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/pADXc
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۵
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
19.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت پنجم فصل سوم)
🔸وقتی اینها را دیدم باید برمی گشتم، دوباره محیط بیمارستان اتاقی که بستری بودم دیدم مایعی وارد گلویم میکنند و من بالا آوردم سیاه رنگ بود، مرتب پشت من میزدند و تلاش میکنند که حالم خوب شود
به اندازه چشم بر هم زدنی وارد جسمم شدم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/uLIQz
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۵
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
13.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت پنجم فصل سوم)
🔸خواب چیزی است که اینجا میبینیم، ولی این تجربه فراتر از آنچه هست که بشود متصور شد.
🔸 بزرگترین اتفاقها ارزش این را ندارد تا شما بخواهی بخاطرش خودکشی کنی، حتی اتفاق برای نزدیکترینها باشد تو حق نداری چنین کاری کنی...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/zB45i
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۵
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: سوم
قسمت: پنجم
عنوان: خاک غم
مهمان: خانم مریم قربان تنهایی
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش اول)
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش دوم)
📺 در تلوبیـــــون ببینیـد
🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش اول)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش دوم)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۵_بخش_۱
#فصل_۳_قسمت_۵_بخش_۲
#مریم_قربان_تنهایی_خاک_غم
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت ششم فصل سوم)
🔸در تیرماه ۱۴۰۰ کرونا بود، پسرم از مچ پا سوخت، مرتب به بیمارستان سوانح و سوختگی ونک میبُردمش برای پانسمان، دو سه روز که گذشت از این رفت و آمد به بیمارستان
در درون سینهام حفرهای ایجاد شده بود، این حفره شاید بگم به وسعت کل جهان بود که احساسش میکردم و در آن انگار غم بزرگی بود که با هیچ چیز آرام نمیشد...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ZhXNy
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۶
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
14.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت ششم فصل سوم)
🔸 قطاری آمد و انگار من باید میرفتم سوارش بشم، دربی که قرار بود باز شود تا من از آن درب سوار شوم، مسافران که از پنجره پیدا بودند، از اقوامی بودند که قبلاً فوت شده بودند؛ پدرم، مادرم، همه به من نگاه کردند انگار منتظر بودند من سوار آن قطار شوم و من سوار شدم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/EnBoR
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۶
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت ششم فصل سوم)
🔸برگشتم به جسمم تا با جسمم بگم مشکل کجاست، توان راه رفتن نداشتم که بگم، خودم را از تخت پایین انداختم متوجه نبودم سِرُم از دستم خارج شده و رگ پاره شده، فقط در تلاش بودم خودم را به ایستگاه پرستاری برسانم، جسمم را تا راهروی ایستگاه پرستاری کشاندم
آقای موسوی خدمتکار بیمارستان مرا دید شروع به فریاد زدن کرد یکی از بیماران حالش خیلی بد است و تا اینجا آمده...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/R6jNe
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۶
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت ششم فصل سوم)
🔸یک شادی که گلها به خودشان افتخار میکنند که بر سر یک چنین بانویی هستند
بی بی مهین دستی نداشت که من ببینم ولی گلابپاش در دستش بود، منتظر که برای من آورده بود، صورت نداشت ولی زیبا بود چون سیرتش زیبا بود...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/GyQ97
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۶
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
20.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت ششم فصل سوم)
🔸سئوال میپرسم میگم مامان شما سید مرتضی موسوی را میشناسید؟ او هم پیش بی بی هست، او هم نگران حال من بود.
مادرم گفت: تو از کجا میشناسیش؟ گفتم: او الان در کنار بی بی است، ایشان گفتند: شهید موسوی پسرعموی پدرشان است که شهید شدهاند.
🔸من به کبوترهایی دانه میدهم و بی بی خانم بخاطر آن دانههایی که به کبوترها میدادم به نیت اموات خوشحال بود انگار میخواست از من تشکر کند...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/daZJe
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۶
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
22.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت ششم فصل سوم)
🔸 خواهر کوچکم پیامک داد (چون من صدا نداشتم و با اشاره چشم احوالپرسی میکردند میتوانستم جواب بدم) خواب امام رضا (علیهالسلام) را دیده که به او گفته شده یک دارویی هست که برایم بیاورد، گفت: این را هم امتحان کن.
🔸روز عید غدیر از بیمارستان مرخص شدم از شبی که داروها رو خوردم دیگر نه پدرم نه مادرم را میدیدم! آنها رفته بودند.
به پیشنهاد داییم برای استراحت به خمین رفتم که هوای بهتری داشت نسبت به تهران...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ZyD1l
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۶
#مریم_قربانتنهایی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links