16.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت هشتم فصل سوم)
🔸خوابیدم که استراحت کنم چشمانم را باز کردم اینبار دیگه در بیمارستان نبودم
یک صحرا، تراز، صاف، یک گوشهاش یک میلیمتر بالا پایین نشده و بوتههای خار روی زمین هست یک شکل، یکدست.
🔸خیلی راه رفتم دنبال کسی گشتم بپرسم من اینجا چه کار میکنم؟ چرا اینجا اینجوریه!
درخت خشکیدهای دیدم شاخهها بالا آمده ولی برگی ندارد، تمام امید من شد خوشحال شدم یک چیز متفاوت دیدم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/sGoPY
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۸
#میلاد_دولتآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
18.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت هشتم فصل سوم)
🔸فقط میسوختم تصورش هم سخت است
هیچ کاری نمیتوانستم بکنم حتی التماس یا سئوالی! فقط درد میکشیدم میسوختم و فریاد میزدم خدااااااااا.
🔸چشمانم را بستم و باز کردم دیگر آن محیط نبودم یک راهرو بود زمین، دیوارها، سقف سفید
هر یک متر و نیم یک درب بود. دربهای چوبی منظم. انگار راهروی هتل است و اتاقهایش...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/l5agc
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۸
#میلاد_دولتآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
15.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت هشتم فصل سوم)
🔸در آن محیط دروغ نداریم چیزی به نام پیچاندن نداریم، واقعیت هر چه هست آن واقعیت شهادت میدهد.
نمیتوانستم بپذیرم به خودم میگفتم من بنده خدا چنین کاری کردم؟!!! وای بر من...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/aUdPn
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۸
#میلاد_دولتآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
16.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت هشتم فصل سوم)
🔸یک دختر همسایهای داشتیم یتیم بود، دو تا برادر داشت که با هم سلام و احوالپرسی داشتیم، خانوادهاش مثل ناموس خودم بود.
🔸یک روز در راه مدرسه آن دختر رد میشده که یک آقایی مزاحمت ایجاد میکند برایش که با بیاعتنایی دختر، آن آقا و دوستانش تصمیمی میگیرد که برخوردی انجام بدهند با این دختر
من میشنوم و با او برخورد تندی میکنم که آنجا نشانم دادند چه بلایی بر سر آنها آمده...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ejcZJ
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۸
#میلاد_دولتآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت هشتم فصل سوم)
🔸آن آقا به کُما میرود، بعد یک هفته بهوش میآید و تمام صحنه را بازبینی میکند که چه کردم این چه کسی بود؟ با دوستانش تماس میگیرد و به توصیه آنها رضایت شخصی میدهد و به شیراز خانه خواهرش میرود و با تغییر ظاهر زندگی میکند.
🔸به من گفتند: کار او اشتباه بوده درست؛ کار تو هم اشتباهی دیگر بود...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/5Vanq
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۸
#میلاد_دولتآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت هشتم فصل سوم)
🔸بهشت شنیدنی نیست، باید ببینی که متوجه شوی
رنگهای آنجا؛ رنگهای زیادی داریم اما رنگها اینجا مصنوعی هستند، آن رنگ جان داشت، حس داشت، زنده بود، یک نظم فوقالعاده
آب زنده بود، همه اینها زندگی برایشان جاری بود، همه اینها به من انرژی میدادند...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/XyBPi
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۸
#میلاد_دولتآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: سوم
قسمت: هشتم
عنوان: آیینه ها
مهمان: آقای میلاد دولتآبادی
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش اول)
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش دوم)
📺 در تلوبیـــــون ببینیـد
🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش اول)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش دوم)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۸_بخش_۱
#فصل_۳_قسمت_۸_بخش_۲
#میلاد_دولتآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
21.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت نهم فصل سوم)
🔸اردیبهشت این اتفاق برایم افتاد. ده روز قبلش حسی عجیب داشتم، حس میکردم اتفاقی برایم میافتد.
جمعه بود آن شب تا ساعت ۱۰ سر کار بودم (آرایشگر بودم) روز شلوغی بود و قرار بود صبح فردا دانشگاه برویم.
🔸با برادرانم به اصفهان رفتم چون ۸ صبح در نصرآباد ماشین پیدا نمیشد برای اصفهان،
موقع رفتن به مادرم گفتم: دعایم کن ایندفعه سالم برگردم، میدانم اتفاقی برایم میافتد...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/KQgcw
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۹
#حمید_محمدینصرآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
21.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت نهم فصل سوم)
🔸یک لحظه رو برگرداند من عقب بودم
یک حسی گفت: میخواهد جان تو را بگیرد، تنها کلمهای که گفتم: یا حضرت عباس(ع) این ملک الموت است آمده جان مرا بگیرد.
لبخند با معنایی زد.
🔸بعد دیدم یک ماشین دارد حرکت میکند شخصی شبیه من در ماشین است که دارد حرکت میکند گفتم: من اینجا چه میکنم؟ او کیست؟ من چه کسی هستم؟
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/9Acon
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۹
#حمید_محمدینصرآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
10.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت نهم فصل سوم)
🔸دوباره یک لحظه به خودم آمدم دیدم بیمارستان کاشانی اصفهان هستم. برادرم قبلاً رئیس اورژانس آنجا بود، به او خبر داده بودند،
دیدم با پزشکها صحبت میکند، پزشکها قطع امید کامل کردند...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ckKLw
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۹
#حمید_محمدینصرآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
24.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠عنوان:
(گزیدهای از قسمت نهم فصل سوم)
🔸تمام لولهها را بیرون آوردند، برادرم چند سی سی آبمیوه در گلوی من ریختند، به پسرعمهام می گفتند: اگر این آب پایین برود و نیم ساعت بالا نیاورد، هوشیاریش برمیگردد.
نیم ساعتی گذشت دیدم گلویم تکانی خورد و آبمیوه رد شد برادرم خوشحال شد سریع به نصرآباد زنگ زد که بهوش میاد، خوب میشه خطر رفع شد...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/yEq3h
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۹
#حمید_محمدینصرآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
22.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت نهم فصل سوم)
🔸این تونل اینقدر لذت، آرامش و خوشی داشت که دلت نمیخواست از آنجا بیایی بیرون، رنگهایی میدیدی که در عمرت اینچنین ندیدی، خط خط بود خطهای رنگی رنگی مثل حالت گهواره...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/uvYGT
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۳_قسمت_۹
#حمید_محمدینصرآبادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links