eitaa logo
عباس موزون
50.3هزار دنبال‌کننده
957 عکس
2.2هزار ویدیو
4 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و ششم فصل اول) 🔸️مرگ حق است و هر لحظه امکان آمدنش هست. 🔸️این تجربه است و هر کسی نمی‌تواند تجربه داشته باشد، شاید کسی باشد که به خیال خودش یا در خواب ببیند مرده است، ولی تجربه نیست، الان من به آن بیست دقیقه‌ای که بر من گذشت فکر می‌کنم که چه بر من گذشت. 🔸️با این تجربه کسی پایبند این دنیا نمی‌شود، من زندگی را دوست دارم که خدا به من داده ولی پابند دنیا نمی‌شوم. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/jWQJ8 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: یکم قسمت: بیست و ششم مهمان: آقای داود فدایی تهیه کننده و مجری: عباس موزون 🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد 🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی) ⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هفتم فصل اول) 🔸️یکدفعه دیدم انگار همه چیز برایم تغییر کرد اینقدر احساس راحتی، سرخوشی، پرواز، رضایت و از نظر جسمی که بخواهیم تعریف کنیم حرارت ملایم و مطبوعی بود 🔸️من با تمام آگاهی اطراف خود رو حس و اطلاعاتی دریافت می‌کردم و آن موقع خودم رو در فاصله‌ی نزدیک از سقف اتاق عمل قرار دیدم و به تمام موضوعات احاطه کامل پیدا کرده بودم. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/w0Zax 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
17.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هفتم فصل اول) 🔸️بیرون از بدن حس می‌کردم پاهایم را از دست دادم، برای تماشای آنچه در اطرافم بود فکر می‌کردم باید به چپ و راستم سر بچرخانم تا اینکه خیلی زود متوجه شدم اینها ابزاری بوده در اختیار که تاریخ مصرفش تمام شده... 🔸️خیلی لذت بخش بود، وقتی به یک گیاه نگاه می‌کردم می‌دیدم که آب از ریشه چگونه جذب آن گیاه می‌شود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/UiNmq 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هفتم فصل اول) 🔸وقتی از بدنم بیرون آمدم در همان لحظه از یک مسیر خیلی قشنگی تونل مانند که مُورَّب بود دهانه تونل بزرگ بود ولی هر چه به سمت جلو می‌رفت باریک‌تر می شد و خیلی هم طولانی بود. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/JRqiO 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هفتم فصل اول) 🔸آن همه احساس، گذشت، عشقی که دکتر می‌خواست نثارم کند من آنها را کاملاً درک می‌کردم از هر زاویه، نقطه‌ای قبل از اینکه شروع شود می‌فهمیدم قرار است یک احساس بوجود بیاید به جایی رسید که گویی ناامید شده باشد، آن لحظه من فوت کرده بودم. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/P3cNb 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هفتم فصل اول) 🔸درون موضوعات را هم می‌دیدم، از موقع شروع و یا حتی یک مقدار کمی قبل از شروعش را کامل حس می‌کردم چه اتفاقی می‌افتد 🔸در لحظه‌ اول چشمم به یکی از دکترها افتاد دیدم خیلی عجیب است، قبلا افراد را تنها از روبرو می‌دیدم ولی حالا از همه طرف گویی همزمان هم پشت سر هم بالای سرش و... می‌دیدم. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/az4pW 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
12.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هفتم فصل اول) 🔸همانطور که آن صحنه‌ها را مشاهده می‌کردم، زندگی‌ام تا آن لحظه که بیست و شش ساله بودم مرور می‌شد به عینه و دقیق با این تفاوت که این رویدادها گویی دویست تا پانصد سال زمان بُرد مرورش و علتش هم این بود که بازتاب اعمالم را هم می‌دیدم 🔸زندگی برایم گذشت تا آن لحظه که مُرده بودم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/ypCP8 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
16.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل اول) 🔸در جوانی در سفر مشهدی که به همراه آشنایان با اتوبوس (جاده قدیم مشهد- سبزوار) می‌رفتیم و عده‌ای دیگه از آشنایان با سواری که پا به پای اتوبوس می‌آمدند، اتوبوس خراب شد و در جایی که قهوه خانه‌ای بود و سمت راست جاده چشمه و محیط سرسبزی بود پیاده شدیم 🔸راننده سواری یک گالن آب از پشت ماشین بیرون آورد و من را که دید گفت: این آب رو خالی کن و از آن چشمه آب پُر کن و بیار همینطور که آب را خالی می‌کردم، چشمم به درختی افتاد که دور از محیط سرسبز هست و آب را پای آن درخت ریختم... در مرور زندگی به این قسمت رسیدیم احساس کردم جای من و درخت عوض شده و من درک می‌کنم چه اتفاقی می‌افتد (رسیدن آب به ریشه و جذب گیاه را درون آن گیاه دیدم) حالت خوبی به من دست داد. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/8Omlg 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل اول) 🔸تمام موضوعاتی که در تجربه وجود داره یک طرف، درک و احساس و تجربه آن نور طرف دیگر، اصلا قابل مقایسه نیست از شگفتی، زیبایی، عشق مطلق... 🔸آنجا نقطه اصلی درک، عشق و توجه بود، وقتی وارد آنجا شدم انگار یکی دیگر شدم احساس کردم با آن نور یکی شدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/aAiZF 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل اول) 🔸به محض اینکه توجه و تمرکزم از مسائل مادی و دنیوی فارغ شد احساس کردم از لحظه اول خروج از بدن و حضور در آن فضا وجود مقد‍ّ‌‌س، نور، راهنما هم بود 🔸من در همه جا پخش بودم نیازی نبود قدم بردارم (حرکت‌های من، دیدن، شنیدنم) اینجا صدا را از یک طرف می‌شنوم آنجا خود آن صدا بودم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/zk9y6 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links