eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃حضرت آب امشب در فکر و خیالم ردیف کرده‌ام چیزهایی را که فراموش نمی‌کنم. یکی یکی دارند از مقابل چشمانم رد می‌شود. کاش رد می‌شدند و می‌رفتند نه، می‌روند و برمی‌گردند. اگر چه قیاسش جسارت به توست امّا دست خودم نیست خیالم اهل قیاس است. من هیچ گاه نوشیدن آب را فراموش نمی‌کنم. حتّی در خواب تشنه که می‌شوم بیدار می‌شوم. در هنگام شادی به وقت مصیبت در اوج هیجان نه نه هیچ وقت نوشیدن آب را فراموش نمی‌کنم. تو به خیالم فرمان بده که در این چند دقیقه قیاس را رها کند. این قیاس‌ها تیغ بُرانند دلم را تکه تکه می‌کنند. خب تو کمتر از آب که نیستی و نیاز من به تو کمتر از نیازم به آب نیست. چند ساعت یا چند روز می‌شود بدون آب زندگی کرد؟ آیا بدون تو حتّی لحظه‌ای می‌شود نفس کشید؟ حالا چرا آب نوشیدن را حتّی در خواب فراموش نمی‌کنم امّا یاد تو را در هشیارترین لحظه‌های زندگی به باد غفلت می‌سپارم؟ اگر باران از آسمان نیاید و رودهایمان بخشکند چرا لحظه‌ای دستمان از آسمان جدا نمی‌شود و اشک‌هایمان برای چشم برهم زدنی نمی‌خشکند و حنجره‌هایمان حتّی برای دقیقه‌ای آرام نمی‌گیرند دعا پشت دعا دعا پشت دعا برای باریدن باران و خروشیدن رودها تو مگر از باران کمتری که روزها و هفته‌ها می‌گذرد و یک بار از ته دل زبانمان به دعا گل نمی‌کند و دستمان رو به آسمان نمی‌رود. بار شرمندگی این قیاس بیشتر از آن است که تاب ادامۀ این گفتگو را داشته باشم. شبت بخیر حضرت آب! @abbasivaladi
📌نکاتی در بارۀ شیوۀ انتقاد 🔰 اگر انتقاد به صورت صحیح انجام نگیرد، ممکن است سوء‌تفاهمی به‌ وجود آید که زمینه‌ساز مشکلات جدّی و جدیدی در زندگی شود. پس در مسیر انتقاد به این نکات توجه کنید: 1⃣ زمان انتقاد ✅ بهترین زمان انتقاد، وقتی است که همسر، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را داشته باشد. 📛 برای مثال، انتقاد در زمانی که همسر از کار روزانه خسته است، در اوج عصبانیّت، در هنگام ناراحتی از یک مسئله و ...، کار چندان درستی نیست. ❌ بدون این آمادگی ممکن است انتقاد، موجب ایجاد تنش در زندگی ‌شود. ✳️ گاهی بهتر است گفتن یک انتقادی را تا چند هفته و یا چند ماه به تأخیر انداخت تا آمادگی لازم برای شنیدن آن در همسر، ایجاد شود. ⚠️ البتّه ما نباید در این مدّت، بیکار نشسته، فقط منتظر باشیم که خود او این آمادگی را پیدا کند؛ بلکه بهتر است خودمان هم نکات لازم در زمینه‌سازی را رعایت کنیم تا زمان انتقاد، زودتر فرا برسد. ⬅️ ادامه دارد.... 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ۲۱۸ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0145 ale_emran 21-22.mp3
7.35M
۱۴۵ آیات ۲۲ - ۲۱ «روزه با برکت» ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. این هفته با هم دیگه بناست به نیازمندا، پول نقد کمک کنیم. 🔴 بچه های سحری لالایی خدا! کسایی که دوست دارن عمو عباسی شب جمعه بهشون زنگ بزنن و قرار بچه های سحری رو یاد آوری کنن، هر هفته اسمشون رو به همراه شماره تلفن به این آدرس ارسال کنن👇👇👇👇👇 https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSceo3c6E4RaXJp9vGI0QRANsN-vI1ufr4ieLuzLhb5gYc-IPw/viewform?usp=sf_link @modir_lalaiekhoda
🍃قشنگ‌ترین یاد خدا من قبول کرده‌ام که فراموشکار نیستم. کسی که همه چیز یادش می‌ماند و تنها تو را فراموش می‌کند فراموشکار نیست. کاش همه چیز را فراموش می‌کردم تا برای فراموش کردن تو بهانه‌ای داشتم که کمی آرامم می‌کرد. من فراموشکار نیستم. همه چیز در ذهنم خوب می‌ماند حتّی خاطره‌های کوچک سال‌ها پیش و آدم‌هایی که چند روزی بیشتر خاطره نساخته‌اند برایم. هم محبّت‌ها در خاطرم می‌ماند و هم کینه‌ها را فراموش نمی‌کنم. کسی یک بار و فقط یک بار محبّتی در حقم کرده و من سال‌هاست که محبّتش را در ذهن نگه داشته‌ام و هر وقت که می‌بینمش خودم را مدیون محبّتش می‌دانم. حتّی وقتی که خودش نیست تا نامش می‌آید پیش این و آن از محبّتی که در حقّم روا داشته سخن می‌گویم و پشت سرش سبد سبد گلواژه‌های تقدیر نثارش می‌کنم. من فراموشکار نیستم و کسی چه می‌داند که فراموشکار نبودن عقده‌ای جانکاه شده برایم و چگونه فریاد بزنم که: اگر بناست تو را فراموش کنم دوست ندارم چیزی به یادم بماند حتّی نامم. خوش به حال فراموشکارها! اگر بپرسی چرا تو را فراموش کرده‌اند می‌گویند ما هیچ چیز را در یادمان نگه نمی‌داریم. حالا که نصیب و روزی من یاد تو نیست ای کاش فراموشکار شدن را نصیبم می‌کردی! من از خودم ناامیدم می‌شود تو تکلیف مرا معلوم کنی؟ می‌خواهی توفیق یادت را روزی‌ام کنی؟ اگر آری، کاش زودتر کاسۀ دلم را پر از این روزی می‌کردی و اگر نه، زودتر توفیق فراموشکاری را نصیبم کن. من خاطری را که تو در آن جا نمی‌گیری نمی‌خواهم. این خاطر، یک زباله‌دان بیشتر نیست نفسم بند آمده از بوی تعفّن این زباله‌ها. زودتر خلاصم کن آقا! شبت بخیر قشنگ‌ترین یاد خدا! @abbasivaladi
🍃ای یادت مایۀ زندگی فراموش نشدنی‌ها رهایم نمی‌کنند. نکند اینها را خودت می‌فرستی به سراغ خیالم که هر چه تلاش می‌کنم از دستشان فرار کنم نمی‌شود که نمی‌شود؟ و نکند خودت دست خیالم را می‌گیری و می‌بری به سوی قیاس. خودت که می‌‌دانی یاد تو در خاطر من مثل یک نسیم عبوری است می‌آید و زود رد می‌شود. امّا چرا وقتی فراموش نشدنی‌ها به سراغم می‌آیند یاد تو مثل سایه می‌آید روی سرم و کنار هم نمی‌رود؟ تا کی بناست چوب این قیاس بر سرم باشد. قامتم دارد از بار شرم می‌شکند. من که با این قیاس‌‌ها آدم نشدم نکند می‌خواهی خلاص شوی از دستم که نمی‌گذاری از دست این قیاس‌ها خلاص شوم. امروز یاد نفس کشیدنم افتادم. من نفس می‌کشم و یادم نمی‌آید لحظه‌ای را که از یاد برده باشم نفس کشیدن را. کمی که نفس کم بیاورم خیلی زود به سراغ جایی می‌روم که کمک‌کار نفسم باشد. چرا در شلوغ‌بازار روز، یک بار هم که شده نفس کشیدن را فراموش نمی‌کنم. کارهایی که در خواب هم فراموشم نمی‌شود بد جور بلای جانم می‌شود در میان این قیاس‌ها. من وقتی می‌خوابم نفس کشیدن را فراموش نمی‌کنم که هیچ گویی حتی بهتر از بیداری نفس می‌کشم. اگر کسی از من بپرسد چرا نفس کشیدن را فراموش نمی‌کنی نگاهم را در چشمش می‌دوزم و حرفی نمی‌زنم ولی با نگاهم بر سرش فریاد می‌کشم که مگر پرسیدن دارد؟ آدمی که نفس نکشد، می‌میرد. آقا! کی بناست باور کنم که بی‌تو نمی‌شود زندگی کرد. بدون هوا، بی‌نفس کشیدن اگر بشود یک دقیقه یا چند دقیقه دوام آورد مگر می‌شود بی‌تو چشم بر هم زدنی زنده ماند؟ پس چرا تو را فراموش می‌کنم؛ امّا نفس کشیدن را نه؟ من می‌دانم از اوّلین روزی که تو را فراموش کردم، مُردم و اصلاً راز غفلت از یاد تو در مرگی است که سال‌ها از آن گذشته. اگر هنوز هم امید دارم به زنده شدن به خاطر اعتقادی است به نفس الهی‌ات دارم. ممنون که گاهی خودت را به یادم می‌آوری تا چند لحظه‌ای از چنگال ین مرگ دهشتناک رها شوم و طعم زندگی را بچشم. من به این گاه گاه زنده شدن‌ها دل خوش کرده‌ام هر چه می‌کنی با من، این دل‌خوشی گاه گاه را از من نگیر. شبت بخیر ای یادت مایۀ زندگی! @abbasivaladi
n087 تا ساحل،پرسش های گام چهارم،با مردانی که به خیال خود محبّت نمی‌کنند تا زن پُررو نشود، چگونه برخورد کنیم؟.mp3
2.59M
🎧 پرسش‌های گام چهارم⬇️ ❓با مردانی که به خیال خود محبّت نمی‌کنند تا زن پُررو نشود، چگونه برخورد کنیم؟ مردی به همسرش محبّت نمی‌کند، به این دلیل که اعتقاد خانوادگی‌شان آن است که اگر به زن محبّت کنید، پُررو می‌شود. ❔با این مرد چه باید کرد؟ ❔آیا باید تنبیهش کرد و مانند خودش به او محبّت نکرد یا این که سیاست دیگری را در پیش گرفت؟ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
2⃣ نگاه خانواده‌ها به مسائل اقتصادی ✅گاهی خود دختر یا پسر، انسان‌ها را با پول محک نمی‌زند؛ امّا خا
3⃣ سنجش توقّع ❌بسیاری از انسان‌های پول‌دار، شخصیت دیگران را به جیبشان گره نمی‌زنند؛ امّا توقّعاتشان به اندازۀ جیب خودشان است، نه جیب طرف مقابل. 🔴 مثلاً دختری از خانواده‌ای ثروتمند با پسری از خانواده‌ای کم‌بضاعت ازدواج می‌کند؛ بدون این‌که بخواهد او را به خاطر کم‌بضاعتی سرزنش کند؛ امّا وقتی می‌خواهد به خرید عروسی برود یا مهمانی عروسی بدهد، از پسر می‌خواهد به اندازۀ جیب خانوادۀ عروس خرج کند. 📛گاهی هم دختر، این توقّعات را ندارد؛ امّا خانواده‌اش از او چنین می‌خواهند. در این جا هم پسر تحت فشار قرار می‌گیرد. ⚠️باز هم ما نمی‌گوییم با این خانواده وصلت نکنید؛ ولی به این نکته توجّه داشته باشید و حدّ اقل در مذاکرات خواستگاری، این مسئله را با دختر و خانواده‌اش حل کنید. ⬅️ ادامه دارد .... 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۶۵ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
کوثر و محمد مهدی.mp3
12.52M
🔴 کوثر شفانه ۱۰ ساله، محمد مهدی شفانه ۸ساله از تهران 💠 بچه های لالایی خدا! ان شا الله دوشنبه ها برنامه هایی که خودتون ساختین رو تو کانال میذاریم . 📣رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. این هفته با هم دیگه بناست به نیازمندا، پول نقد کمک کنیم. 🌹 فایلای ضبط شده رو با فرمت mp3 به این آدرس بفرستید: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 @lalaiekhoda
🍃مهربان من چند شبی هست که گرفتار فراموش نشده‌های زندگی‌ام هستم فراموش نشده‌هایی که مرا به دنیای قیاس می‌کشانند دنیای قیاسی که قفسی تنگ شده بود برایم قفسی که التماست می‌کردم مرا از آن برهانی ولی امشب چه شده مرا که نگاهم به این قفس عوض شده؟ دیگر این دنیا برای من قفس نیست دنیای قیاسی که دوست داشتم از آن فرار کنم بهشتی شده برای خودش چه قدر خوب است نفس کشیدن در این قفس ... نه در این بهشت! درست فهمیده بودم تو خودت مرا به دنیای قیاس‌ها کشاندی اما ببخش مرا که گلایه کردم از تدبیر تو برای خودم. بدون تو زندگی معنا ندارد بدون یادت نفس کشیدن امکان ندارد. تو مرا به دنیای قیاس کشاندی تا بی آن که بخواهم، یاد تو باشم. کاری کردی با خیالم که آب می‌خورم، یاد تو می‌افتم می‌خوابم، یاد تو می‌افتم کسی محبتی می‌کند به من، یاد تو می‌افتم نفس می‌کشم، یاد تو می‌افتم وای که چه دنیای زیبایی است دنیای قیاسی که هر چه التماس کردم مرا از دست آن خلاص نکردی! چه قدر تو مهربانی! کِی بناست ایمان بیاورم به عصمت تدبیرت؟! این قیاس‌ها را اوّل تیغ کندی می‌دیدم که روی حنجرم برای زجر کش کردن کشیده می‌شود امّا حالا برایم بال فرشته شده‌اند که روی سرم به نوازش کشیده می‌شوند پیش از این، قیاس‌ها برایم هر کدام سنگ تیز و درشت بود که صورتم را نشانه می‌گرفت و حالا برایم چونان لب معشوق‌اند که روی گونۀ عاشق می‌نشیند. من از دست این قیاس‌ها فرار می‌کردم ولی حالا قدم به قدم دنبالشان می‌دوم. با این قیاس‌ها یادت خانه‌ای محکم پیدا کرده در قلبم ممنونم که هر چه گلایه کردم تاب آوردی و مرا از دنیای این قیاس‌ها بیرون نکردی. شبت بخیر مهربان من! @abbasivaladi
برپایی خیمه عزای سیدالشهدا علیه‌السلام اراک، خیابان قائم مقام، روبروی پارک آزادی، محوطهٔ باز جنب شهرداری منطقهٔ۴ 🏴 با رعایت تمام اصول بهداشتی در فضای باز. امسال هم مانند هر سال جلسات در روضه باشکوه برگزار خواهد شد. 🌙لطفا در توزیع این اطلاعیه و ارسال آن به دوستداران امام حسین علیه‌السلام رسانه باشید.
🍃مهربان‌تر از پدر زندگی بدون تو، راه رفتن روی زمین پر از خار است نشستن روی تختی از آهن گداخته و خوابیدن روی بالشی پر از شیشه‌های شکسته. زندگی بدون تو ، فرو رفتن در سیاهچال است غرق شدن در گردابی از آب جوشیده و ماندن زیر یک کوه بزرگ. زندگی بدون تو، نوشیدن سرب مذاب است خوردن لجن‌های چند سال مانده و سر کشیدن زهر هلاهل. زندگی بدون تو، یک دروغ است، دروغی مفتضح که حتّی آدم‌های احمق هم باور نمی‌کنند آنهایی که دروغِ زندگیِ بدون تو را باور کرده‌اند مرده‌هایی با جنازه‌های بو گرفته‌اند. باور مرده از کی اعتبار یافته؟ اینها را گفتم تا بگویم: آقا! من که اینها را می‌دانم چرا باز هم بدون تو زندگی می‌کنم؟ من تازه فهمیده‌ام که مبتلا به خودآزاری‌ام. اگر بخواهم از دنیای خویش لذّت ببرم و کاری به عقبا نداشته باشم باز هم باید با تو زندگی کنم. من مبتلا به خودآزاری‌ام. دنبال آرامشم می‌دانم که تو زندگی آرام من هستی و می‌بینم که به دنبالم می‌آیی امّا چرا از دستت فرار می‌کنم، نمی‌دانم. گویا باید باور کنم که من مبتلا به خودآزاری‌ام. کاش تو فقط سرمایۀ به دست آوردن بهشت بودی! کاش با تو نمی‌شد آرامش را در همین دنیا چشید! کاش نمی‌شد با عشق تو دل‌خوش‌ترین آدم روی زمین شد! این طور اگر بود، می‌شد خودآزار بودنم را انکار کرد ولی راه فراری نیست، من خودآزارم. در کنار این کاش‌ها یک کاش دیگر، حال دلم را زار کرده. کاش خودآزاری من تو را آزار نمی‌داد! چرا این قدر خوب و مهربانی که وقتی من خودم را آزار می‌دهم دل تو ریش ریش می‌شود؟ مرا رها کن در مرداب این خودآزاری. کاش می‌رفتی سراغ زندگی‌ات! تو که بدون من چیزی کم نداری. داری؟ این قدر غصّه نخور ولی دعا کن که روزی رها شوم از دام این خودآزاری. شبت بخیر مهربان‌تر از پدر! @abbasivaladi
📌 چهارشنبه‌ها حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی، مهمان برنامه سمت خدا هستند. 🔰 موضوع برنامه امروز (چهارشنبه ۲۹ مرداد): 🌸 احترام و نقش آن در معنویت @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نور...💡صدا...🎙 حرکت... 🎥! سلام دوستان و همراهان همیشگی🌹 🔷🔹قراره هر چند وقت یه بار استاد عباسی، تو یه گفتگوی صمیمانه، شما رو از روند کاراشون با خبر کنن. ✅ توضیحات استاد عباسی ولدی درباره ۶جلد جدید از مجموعه من دیگر ما رو ببینید. @abbasivaladi
🔸سواری روی اشیا🔸 🔹کودک🧒 را روی یک بالش یا تشک کوچک بچّه ‏گانه بخوابانید و او را بکِشید. 🔸در هنگام کشیدن، صدایی، مانند صدای موتور 🏍و ماشین🚘 هم از خود در بیاورید. بچّه‏ ها از چند ماهگی تا چند سالگی، از این بازی لذّت 😃می‏ برند. 🔹این کار را با سوار کردن کودک در یک سبد🗑، لگن یا قابلمۀ بزرگ هم می‌توان انجام داد. در این هنگام، می ‏توانید با بستن یک طناب به این وسایل، بازی را برای کودک، شیرین‏ تر💯 کنید. 🔸این بازی برای کودک، هیجان فراوانی تولید می ‏کند. وقتی کودک روی چیزی نشسته، دستش ✋را به آن می‏ گیرد، قدرت بدنی او افزایش ⬆️می‏ یابد. 🔹در تمام بازی‏ هایی که کودک می‏ خندد😊، بدانید که یک اتّفاق بزرگ و لازم در حال افتادن است. خنده‏ های کودک در این نوع بازی‏ ها، مثل نان شب برای او ضروری است. 🔸وقتی کودک در هنگام نشستن نمی‏ تواند تعادل خود را به خوبی حفظ کند، 1⃣خیلی آرام حرکت کنید و 2⃣ تا جایی که ممکن است، یک نفر👨👩 در کنار کودک از او مراقبت کند. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۲۹ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0146 ale_emran 23-25.mp3
7.9M
۱۴۶ آیات ۲۵ - ۲۳ «توهمات یهود» ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. این هفته با هم دیگه بناست به نیازمندا، پول نقد کمک کنیم. 🔴 بچه های سحری لالایی خدا! کسایی که دوست دارن عمو عباسی شب جمعه بهشون زنگ بزنن و قرار بچه های سحری رو یاد آوری کنن، اسمشون رو به همراه شماره تلفن به این آدرس ارسال کنن👇👇👇👇👇 https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSceo3c6E4RaXJp9vGI0QRANsN-vI1ufr4ieLuzLhb5gYc-IPw/viewform?usp=sf_link @modir_lalaiekhoda
🍃آرامش زمین و آسمان قبلاًها وقتی کسی را می‌دیدم که به خود آسیب می‌زند هر چه فکر می‌کردم، نمی‌توانستم درکش کنم. مگر می‌شود کسی خودش به خودش آسیب بزند؟ کسی را دیدم که تیغی به دستش گرفته و روی دستش می‌کشد و وقتی خون، قطره قطره از دستش می‌چکد لبخند می‌زند و گاهی کارش به قهقهه هم می‌کشد. تنها تصویری که از این آدم‌ها در ذهنم نقش می‌بست تصویر کسی بود که حتّی از ذرّه‌ای عقل محروم است. وقتی می‌شنیدم کسی خودش را کشته می‌نشستم و ساعت‌ها در فکر فرو می‌رفتم که چه طور می‌شود کسی خودش به زندگی خودش پایان دهد. این کار حماقت می‌خواهد یا جسارت و یا هر دو را؟ آخر چه قدر حماقت؟ چه قدر جسارت؟ امّا از وقتی که یقین کرده‌ام من هم خودآزارم گویی آرام آرام دارم می‌فهمم این آدم‌ها را. آقا! هر چه گشتم و گشتم تیغی تیزتر از تیغ غفلت از تو نیافتم هر چه فکر کردم و فکر کردم جان را لطیف‌تر از تن دیدم. کار هر دم من کشیدن تیغ غفلت است روی روحی که دور از تو نگهش داشته‌ام. این تیغ را می‌کشم و همراهش لبخند می‌زنم صدای قهقهه‌های من در کنار این روح پرخراش صدای غریبه‌ای نیست برای تو. حالا می‌شود انکار کرد که بهره‌ام از عقل حتّی به اندازۀ ذرّه‌ای نیست؟ مگر می‌شود تردید کرد کسی که خودش را از تو محروم می‌کند از هر چه زندگی است محروم می‌شود؟ چه طور می‌شود این قدر حماقت داشته باشم که خودم را از تو محروم کنم؟ شاید هم جسارتم زیاد شده که بی‌ترس و واهمه تو را کنار می‌گذارم از زندگی و خیال می‌کنم هنوز هم زنده‌ام. چه قدر سیاه است تصویری که این روزها دارم از خودم می‌کشم. کاش چیزی می‌گفتی تا سیاهی این تصویر ذرّه‌ای هم که شده کمتر می‌شد. مثلاً می‌گفتی غفلت از تو تیغ نیست و تو را کنار گذاشتن خودکشی نیست. اگر نه، کاش می‌گفتی غفلتم از تو آن قدرها نیست که بشود نامش را خودآزاری یا خودکشی گذاشت. شبت بخیر آرامش زمین و آسمان! @abbasivaladi