eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃هوای نفس کشیدنم دوستی تو با من پر از دردسر است برای تو. یکی دو تا که نیست دردسرهای من یکی تمام می‌شود و دیگری آغاز می‌شود. من هنوز بزرگ نشده‌ام. دوستی با کوچک‌ها حال و حوصلۀ زیادی می‌طلبد. اگر هنوز دلم خوش است به این که شاید تو به من دوست شوی به خاطر توصیف حلمی است که از تو شنیده‌ام. می‌گویند تو معنای بردباری هستی. دلم دوستی تو را می‌خواهد بیشتر از همیشه. قول می‌دهم که اگر با من دوست شوی زودتر از اینها بزرگ شوم آقا! بزرگ می‌شوم و دردسرهای دوستی تو با من کم می‌شود برایت. این روزها زیاد بهانه می‌گیرم برای تو. بهانه گرفتن کار کوچک‌هاست. تحمّل این بهانه‌ها ریاضتی است برای بزرگ‌ها. می‌دانم گاهی حتی بهانه می‌گیرم برای چیزی که دارم ولی چشم کوچکم توان دیدنش را ندارد. اگر بزرگ شوم، چشمم تیز می‌شود آن وقت این همه چیزی را که به من داده‌ای،‌ خوب می‌بینم. این طور، بهانه گرفتن‌هایم کمتر می‌شود. امروز بازم دلم بهانه گرفته بود. چقدر گریه کردم پای این بهانه. معلوم بود که نمی‌خواهی گرفتار این بهانه بمانم. چشمم را بازی کردی به چیزی که در دستم بود و نمی‌دیدم. از این کارها زیاد بکن آقا! مثل هوای نفس کشیدن به آن محتاجم. شبت بخیر هوای نفس کشیدنم! @abbasivaladi
🍃حضرت منجی من دوست دارم که با تو دوست باشم. ولی چه کنم که هر چه تلاش کردم نشد. حرفش را زدم امّا وقتی پای عملش رسید در جا زدم و حتّی به عقب بر گشتم. دغدغه‌هایم هم‌رنگ دغدغه‌های تو نشد و آرزوهایم از آرزوهای تو فاصله گرفتند. خوب یا بدش را تو بگو من دیگر از این که بتوانم با تو دوست شوم ناامیدم. این بد است؟ دوست تو شدن کار من نیست ولی هیچ گاه ناامید نمی‌شوم از این که تو دوستم شوی. آقا! با من دوست می‌شوی؟! مرا ببخش به خاطر همۀ دردهایی که کشیدم امّا هیچ کدامشان درد تو نبود. چه کنم دوستت نبودم و دردم درد تو نبود ولی به گمانم اگر تو دوستم شوی بی‌فاصله دردهایت به جانم می‌افتد و دردهای نامربوطم از دلم بیرون می‌روند. خلق و خوی تو این است که با هر کسی دوست شوی محبّتت را در دل پنهان نمی‌کنی. وقتی که با من دوست شدی اولین باری که به من بگویی دوستت دارم همۀ دردها و دغدغه‌ها و آرزوهایت یک جا در دلم خانه می‌کنند. آقا! با من دوست می‌شوی؟! من از دردهای نامربوط به تو خسته‌ام از آرزوهایی که رنگ تو را ندارند بیزارم دغدغه‌هایی ربطی به تو ندارند، آزارم می‌دهند. بیا و با من دوست شو و مرا از این رنج بی‌حساب رها کن. شبت بخیر حضرت منجی! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
‼️یکی از دلایل اصلی گریز مادرها از وظایف مادری، آن است که می‌گویند: مادری کردن، موجب می‌شود که ما، د
✅ مادری کردن، همۀ زیبایی‌ها را در خود جای داده؛ امّا باز هم فراموش نکنیم که هر انسانی برای خود، علاقه‌مندی‌هایی دارد که با رسیدن به آنها، احساس آرامش می‌کند. 🔸 مثلاً ممکن است یک مادر به مطالعه و دیگری به خیّاطی یا کارهای هنری علاقه داشته باشد. ❌با وجود بچّه‌ها، بویژه اگر خردسال یا نوزاد باشند، از صبح تا شب، فرصتی برای این کارها باقی نمی‌مانَد. ⁉️ چه اشکالی دارد که یک پدر، پس از این که از سرِ کار برگشت و اندکی استراحت کرد، به سراغ بچّه‌ها برود و فرصتی را برای مادر ایجاد کند تا او به کارهای مورد علاقۀ خود برسد؟ ⁉️ شاید برخی از پدران بگویند که کار ما هم سخت است و خستگی دارد. مگر ما وقتی کار می‌کنیم، در حال استراحتیم که از ما توقّع دارید خانه که آمدیم، کمک‌کار مادرِ خانه باشیم؟ 🔰در پاسخ به این پدران بزرگوار، باید بگوییم که ما هم قبول داریم کار شما در بیرون از خانه، خستگی دارد؛ امّا شما هم دو نکته را بپذیرید: 1⃣ آن که شما مرد هستید و خداوند به شما توان و قوّتی داده که آن اندازه‌اش در زن نیست. 2⃣ آن که بپذیرید خستگیِ کار خانه، کمتر از خستگی کار بیرون از خانه نیست. ⬅️ ادامه دارد.... 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۹۸ @abbasivaladi
🍃زائر رضا باز هم روز مخصوص زیارت رسید؛ زیارت خورشیدی که از مشهد به مشرق و مغرب عالم می‌تابد، خورشیدی که غروب ندارد. خورشیدها در هر منظومه‌ای که باشند، نورشان را از او دارند و در برابرش شمعی رو به باد را می‌مانند. باز هم من ماندم و حسرت تکراری زیارت و تو هستی و زیارتی عاشقانه. وقتی که از کاروان زیارت جا می‌مانم، دلم را خوش می‌کنم به این که تو آن جایی و مگر می‌شود مرا فراموش کنی؟ به خودم می‌گویم چه سفارش کنم چه فراموش، تو از سوی من سلامی می‌دهی به امام رئوف. بگذار بخندند به من کسانی که این دل‌خوشی‌ها را خیال‌هایی می‌دانند که بافتۀ ذهن ساده‌اندیش من‌اند. اصلاً خیال هم که باشد، دلم خوش است به همین خیال‌ها. مگر چه عیبی دارد آدم با این خیال‌ها زندگی کند و با همین خیال‌ها بمیرد. زیارت که رفتی، سلام مرا که رساندی، بگو دلم چه قدر تنگ شده برایش! شبت بخیر زائر رضا! @abbasivaladi
📌پول، و پله‌های سازگاری (اعتماد به وعدۀ سازگاری با وضعیت اقتصادی) ❓من خواهر دامادمان را می‌خواهم. او هم مرا می‌خواهد. وضع آنها از ما بهتر است؛ امّا او می‌گوید: «من همه جوره تحمّل می‌کنم. همین که غیرت داری، بس است». ما با هم ارتباط داریم. حالا می‌خواهم بدانم که آیا او واقعاً می‌تواند تحمّل کند یا اینها همه حرف است؟ 🔸دنبال یقین نباشید ✳️ دنبال رسیدن به این یقین نباشید که او می‌تواند تحمّل کند یا نه؟ مگر این‌که علم غیب داشته باشید. ⁉️ ما در جواب کسانی که به دنبال یقین صد در صد هستند، می‌گوییم: آیا این یقین را نسبت به خودتان دارید یا نه؟ اگر دارید، یا عالم به غیب هستید یا نمی‌دانید یقین چیست. اگر هم ندارید ـــ که ندارید ـــ ، چگونه می‌خواهید در بارۀ دیگران به این یقین برسید؟ ✅ امّا با این‌که نمی‌‌‌توان به یقین رسید، می‌توان با احتمال بالایی که برای یک تصمیم‌گیری قابل اتّکا باشد، پیش رفت. ⚠️ در بارۀ سؤال شما، کار اساسی آن است که مطمئن شوید این انتخاب، بر اساس احساس عاشقانه‌ای که ایشان نسبت به شما دارد، شکل گرفته یا این‌که معیارهای یک همسر خوب را در شما دیده است. 📛اگر انتخاب، تنها بر اساس علاقه و احساس باشد، نمی‌توان به سخن او اتّکا کرد. در فضای احساس و علاقه، دو طرف برای یکدیگر جان می‌دهند؛ امّا وقتی به هم رسیدند و احساس، فروکش کرد _ که معمولاً نیز چنین می‌شود _ دیگر خبری از سینه چاکی گذشته نیست و همه چیز برای دو طرف مهم می‌شود. ⬅️ ادامه دارد... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۲۲۵ @abbasivaladi
‼️ارسال رایگان سفارشات بالای صد هزار تومن ⛔️فقط تا فردا 👇👇👇 Ketabefetrat.com
🍃مقصد همۀ خیرها آدمی که از همه جا رانده و به یک جا دل بسته است. گدای نشانه‌هایی است که از همان یک جا می‌آید. من از همه جا و از هر کسی بریده‌ام. جز تو کسی نیست که به او دل ببندم و حز درگاه تو جایی نیست که در بکوبم. چند صباحی است که التماست می‌کنم با من دوست شوی. به زمین و آسمان چشم دوخته‌ام که نشانه‌ای بیاید از سوی تو. نشانه‌ای که نشان بدهد تو دوست داری که با من دوست شوی. قبول دارم که با منطق و قاعده‌ها می‌شود فهمید تو دوست داری با من دوست شوی نه فقط با من؛ با هر کسی که چشم امید به تو بسته باشد امّا چه کار باید کرد وقتی که منطق و قاعده، دل را آرام نمی‌کند؟ دل،‌ نشانه می‌خواهد قاعده‌ها عمومی است؛ امّا نشانه‌ها خصوصی. می‌دانم که با همۀ بدی‌ام، نسبت بی‌شرمی به من نمی‌دهی و نمی‌گویی چرا نشانه‌ای خصوصی می‌خواهم. آدم از همه جا رمیده، حال و روزش خراب‌تر از این حرف‌هاست که با قاعده‌های عمومی آرام شود. دلم را با نشانه‌ای آرام کن. من می‌دانم که تو به نشانه‌هایی که می‌فرستی غیرت داری. قول می‌دهم با نشانه‌ها طوری برخورد کنم که به غیرتت برنخورد. ممنون می‌شوم اگر به عنوان نشانه بوسه‌ای را بدهی به دست باد تا به گونه‌ام بنشاند. نگران جانم نباش. حتی اگر با این نشانه بمیرم،‌ شهید مرده‌ام. عاقبت به خیرم کن آقا! شبت بخیر مقصد همۀ خیرها! @abbasivaladi
🍃 روز ۲۵ ذی القعده مصادف با «دحو الارض» است که خشکی‌ها گسترده شده و زمین کعبه از زیر آب‌ها بیرون آمده است، این شب و روز دحوالارض از ایام مهم عبادی در طول سال است. @abbasivaladi
اولوا الالباب_034.mp3
1.47M
🎧 🔸اولوا الالباب اهل خود بزرگ بینی نیستن و بویژه در برابر خدا ذلیلن و هیچ ادعایی ندارن. 🔹اولوا الالباب بندگی شون و عبادتاشون به چشمشون نمیاد و این تعارف نیس و یه واقعیته. 🔸 اولوا الالباب اهل تضرع و التماس به خدا هستن. 🔹 اولوا الالباب بندگی شون رو میکنن ولی بندگی شون رو نمی بینن. 🔸 اولوا الالباب ضعف و نقص خودشون رو می بینن و اونقدر غرق در عظمت الهی هستن که به قصور خودشون توجهی ندارن بلکه خودشون رو مقصر حساب میکنن. @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ۱۲ ✅ هم بخون📖 ✅ هم با صدای نویسنده گوش کن🎧 🍃بچشان به کاممان طعم شیرین بی مثالت🍃 📚 ص۱۳۵ @abbasivaladi 🎥 کلیپ با کیفیت اصلی 👇👇👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/f47299
🍃سرمایۀ امیدم گفته‌اید خودمان را محاسبه کنیم. باشد، به روی چشم. یکی یکی حساب می‌کنم گناهانم را ولی به من بگو با اضطرابی که شمارش گناهان برایم به ارمغان می‌آورد، چه باید کرد. هر چه قدر بیشتر گناهانم را حساب می‌کنم فاصله‌ام را از تو بیشتر احساس می‌کنم. نکند معنای این فاصله این باشد که تو با من دوست نمی‌شوی! این است؟ گناهان من در نیامدن تو چه قدر اثر داشته؟ می‌شود بگویی؟ التماس می‌کنم بگو هیچ اثری نداشته. این طور اگر بگویی، راحت‌تر گناهانم را شماره می‌کنم. اگر گناه من، آمدنت را به تأحیر انداخته باشد می‌توانم به این فکر کنم که تو با من دوست می‌شوی؟ آقا! یا وظیفۀ محاسبه را از دوشم بردار یا به من بگو با وجود همۀ این گناهان باز هم به دوست شدن با من فکر می‌کنی. من آن قدر قوی نیستم که اگر امیدم به دوست شدن تو با من کم شود باز هم توان زندگی کردن داشته باشم. اصلاً کاری به قوّت و توان ندارد کسی که بدون امید به دوست شدن تو با خودش نفس می‌کشد زنده نیست. کمکم کن آقا! به دادم برس! نگذار امیدم به دوست شدن تو با من با شعلۀ گناهان بی‌شماری که کرده‌ام آتش بگیرد. شبت بخیر سرمایۀ امیدم! @abbasivaladi
🔸بالا بلندی🔸 🔹تعداد افراد حاضر در این بازی، بهتر است بیش از پنج نفر5⃣ باشد. 🔸 از میان افراد، یک نفر به اصطلاح «گرگ»🐕 می‌شود و به دنبال افراد دیگر می‏گذارد تا دستش ✋به آنها برسد. 🔹فردی که دست گرگ به او خورده، می‏سوزد😩. دیگران هم باید از دست او فرار کرده🏃‍♂، روی جایی که کمی از زمین بالاتر است، بایستند. 🔸وقتی افراد در بالای بلندی قرار می‏ گیرند، گرگ نمی‏تواند به آنها دست بزند. 🔹برای این که افراد نتوانند به مدّت طولانی روی بلندی بایستند🎢، می‏توان قانون شمارش را گذاشت. 🔸هر کسی که بالای بلندی قرار گرفت، باید از یک1⃣ تا ده 🔟بشمارد و وقتی به ده رسید، از بلندی برای یک لحظه هم که شده، پایین بیاید و یا این که بدَوَد 🏃‍♂و روی یک بلندی دیگر بایستد. 🔹این بازی با نام «گرگم به هوا» هم شناخته می‏ شود. 🔸 قاعده و قانون این بازی قابل تغییر هم هست♻️. مثلاً وقتی دست گرگ به کسی می‏خورد، او نیز به همراه گرگ باید به دنبال بچّه‏ های دیگر بدود. 🔹قبل از این که گرگ به یکی از بچّه‏ ها🧒👦 دست بزند، یکی دیگر از بچّه‏ ها می‏تواند کنار او قرار گرفته، دستش🤝 را بگیرد. 🔸 در این صورت، گرگ نمی‏تواند به هیچ کدام از آنان دست بزند؛ امّا نباید مدّت زمانی ⏰که این دو در کنار هم هستند، طولانی شود. 🔹می‏توان شمارش تا یک عدد مشخّص را به عنوان حدّاکثر فرصتی قرار داد که این دو می ‏توانند در کنار هم👬 باشند. 🔸برای فرار بچّه‏ ها هم می‏توان محدوده‏ ای⭕️ را مشخّص کرد. در این صورت، خروج از محدودۀ مشخّص شده، موجب باختن ❌فرد می‏شود. 🔹ورزش🤾‍♂، هیجان😃 و تقویت حسّ همکاری🤝، از فواید این بازی است. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۱۶ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0217 ale_emran 162-164.mp3
7.72M
۲۱۷ آیات ۱۶۲ - ۱۶۴ (بت پرستی در جاهلیت) ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃آقای توبه‌پذیرم نمی‌دانم که خوب شده‌ام یا نه ولی به دعای تو برای خوب شدنم امید دارم. دردی که داشتم و شاید هنوز هم داشته باشم برای آتش زدن دنیا و آخرتم کافی است. کسی را نمی‌شناسم که با این درد عاقبتش به خیر شده باشد. وای از عمری که با شرّ تمام می‌شود! کسی که دوست دارد با تو دوست شود و تو هم با او دوست شوی اگر تو را شبیه خودش بخواهد بیماری است که درمانش نفس آسمانی تو را می‌طلبد. این چه دردی است که به جان ما افتاده و ما تو را مثل خودمان می‌خواهیم. تویی را که شبیه ما نیستی دوست نداریم و از دوستی کسی که نمی‌خواهد مثل ما شود خوشمان نمی‌آید. یقین دارم که تو هم دوست نداری با کسی که می‌خواهد تو را مثل خودش کند، دوست شوی. این دوست‌ها تو را برای خوشگذرانی می‌خواهند. تو اگر شبیهشان نباشی و بخواهی با آنها دوست شوی خوشی‌هایشان مخدوش می‌شود. چه قدر بی‌حیایی می‌خواهد چنین خواسته‌ای حتّی اگر به زبان نیاید و در دل بگذرد. من از این همه بی‌حیایی توبه کردم آقا! می‌شود توبه‌ام را قبول کنی و بگویی که آیا با من دوست می‌شوی یا نه؟ توبه اگر ابراز پشیمانی است، پشیمانم آقای من! و اگر جزم کردن عزم برای جبران گذشته است عزمم را جزم کرده‌ام برای شبیه تو شدن مولای من! نگاه لطف تو را کم دارم که بی‌شک از من دریغ نمی‌کنی. شبت بخیر آقای توبه‌پذیرم! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
رابطۀ فقر و ایمان 1⃣ وقتی فقر از یک در بیاید، ایمان از در دیگر، خارج می‌شود. پس این حرف‌های شما د
❓کسانی که در کنار انبیا قرار داشتند و از اوّلین کسانی بودند که به آنها ایمان می‌آوردند، بیشتر از فقرا بودند یا اغنیا؟ ✅ اصلاً یکی از بهانه‌هایی که اغنیا برای ایمان نیاوردن می‌تراشیدند، همین بود که به انبیا می‌گفتند: در اطراف شما، انسان‌های فقیر وجود دارد. این مسئله، از همان ابتدا هم بود. ⁉️ مگر اصحاب صُفّه، در اوج فقر نبودند و مگر همین اصحاب صُفّه، در زمرۀ بهترین و عاشق‌ترین یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار نداشتند؟ 💢 در بعضی از نقل‌ها داریم که آنها چهارصد نفر بودند که در هر جنگی که رسول عزّت و عظمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آنها را اعزام می‌کردند، با این که در اوج فقر بودند، می‌رفتند و سرپیچی نمی‌کردند. ✳️ مگر در زمانۀ خود ما کم هستند کسانی که در اوج فقرند و در قلّۀ ایمان؟ نه تنها فقرا طبقۀ بی‌ایمانی نبوده‌اند؛ بلکه بسیاری از فقرا، از گروه مقرّبان الهی بوده و هستند. ✨ در میان سخنان نورانی اهل بیت علیهم السلام هم در بارۀ فقر، روایات بسیاری داریم که به ظاهر، همخوانی ندارند. برخی فقر را مذمّت کرده و برخی هم فقر را ستوده‌‌اند و برخی هم نه به صورت مطلق، جانب فقر را گرفته‌اند و نه به صورت مطلق، جانب ثروت را. 🔴 چیزی که در این میان مسلّم است، دین، فقر را برای جامعۀ اسلامی امر مطلوبی نمی‌داند؛ امّا آیا نتیجۀ فقر، همیشه بی‌ایمانی است؟ این، قابل اثبات نیست. فقرزمینۀ از بین رفتن ایمان را فراهم می‌کند، نه این که حتماً ایمان را از بین می‌بَرَد. 📚ایران! جوان بمان! ص ۱۲۴ @abbasivaladi
🍃أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیْتَنِی فِی الْغافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آیَسْتَنِی یا شاید در زمرۀ غافلانم دیده‌ای، پس از رحمت خویش ناامیدم فرموده ای 🍃أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیْتَنِی آلِفَ مَجالِسِ الْبَطَّالِینَ فَبَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِی یا شاید مرا مأنوس به همنشینی اهل بطالت دیده‌ای، پس مرا به همان بیهوده گذاران واگذاشته‌ای 🍃به انبوه معاصی و تلنبار گناهانم که نگاه می‌کنم، امید به رحمتت را در دلم کمرنگ می‌بینم. 🍃نکند مرا در زمرۀ غافلین که دیدی با یأس از رحمت خویش، کیفرم دادی! 🍃همنشینان من کسانی هستند که عمر به بطالت می‌‌گذرانند و روز و شبشان با هم تفاوتی نمی‌کند؛ از بس که روزشان در تاریکی غفلت از تو شب می‌شود. 🍃 حتماً ولع مرا به هم‌نشینی با آنان که دیدی از رفاقت با من، پا پس کشیدی و خلوت مرا با آنان بر هم نزدی. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" ۳۵ @lalaiekhoda
🍃طبیب جان ها امروز در این باره گفتم و فکر کردم که برای صبوری کردن باید خود را در مقابل نگاه خدا دید. این، حرف من نیست حقیقتی است که از شما آموخته‌ام. مگر می‌شود چشمان خدا را ندید و سختی‌ها را تاب آورد؟ دنیا بر من سخت گرفته مهربان! این روزها چه قدر محتاج صبوری شده‌ام. دنبال راهی می‌گردم که با همۀ وجودم احساس کنم در مقابل چشمان خدا هستم. می‌شود التماس کنم امشب تکلیف مرا روشن کنی و بگویی که آیا با من دوست می‌شوی یا نه؟ مگر خدا روی زمین جز چشمان توچشم دیگری هم دارد؟ تو اگر با من دوست شوی علی الدوام خودم را در مقابل نگاه خدا می‌بینم. تا به حال ندیدمت ولی می‌شناسمت تو از آن دوست‌هایی هستی که چشم از دوستانت بر نمی‌داری. با من که دوست شوی هر آن و هر لحظه هستی‌ام را در مقابل نگاه تو می‌بینم. من نیاز دارم به این دوستی مثل تشنۀ نفس بریده‌ای که هم به آب محتاج است و هم هوا. لب خشکیده و جگر تفتیده‌ام شاهد است. مهربان من! رحم کن به محتضری که با خبری که از تو به او می‌رسد، جان می‌گیرد. زودتر خبرم کن و بگو که با من دوست می‌شوی یا نه؟ شبت بخیر طبیب جان‌ها! @abbasivaladi
🍃سرمایۀ امید فقط دوست شدن نیست که هزینه لازم دارد. گاهی برای دوست نشدن هم باید خرج کرد. با بعضی‌ها نمی‌شود دوست شد. نامشان که به نام آدم گره می‌خورد مایۀ عار می‌شوند برای آدم. از اینها باید فرار کرد تا زحمت یک عمر با آبرو زیستن بر باد نرود. با بعضی‌ها نمی‌شود دوست شد. با هر کسی که همنشین می‌شوند از آسمان دورش می‌کنند. می‌ارزد آدم خرجی کند که آنها تا می شود دور شوند و حتّی غبار نامشان رو نام انسان ننشیند. می‌دانم من هم از همین آدم‌ها هستم. با من اگر دوست شوی عار نام من، بدنامت می‌کند میان مردم و اگر دل بدهی به دل من، از آسمان فاصله می‌گیری. ولی التماس می‌کنم که از فکر دوست شدن با من بیرون نیا. دارم دست و پا می‌زنم که اگر روزی خبر دوست شدنت رسید سرمایۀ افتخارت اگر نبودم، مایۀ عارت نباشم و دلم را طوری خراب کنم و از نو بسازم که اگر خواستی دل به دلم بدهی حتّی کمی از آسمان فاصله نگیری. آقا! با کمی امید هم می‌توانم زندگی را تاب بیاورم این کمی امید را از من نگیر. شبت بخیر سرمایۀ امیدم! @abbasivaladi
📌تعارض در حرف‌های مشاوران ❓چرا این اندازه تعارض در میان حرف‌های مشاوران وجود دارد؟ ما حرف کدام را گوش کنیم؟ 🔹 غیر قابل انکار بودن این تعارض‌ها ⭕️ ما قبول داریم که میان حرف‌های مشاوران، تعارض وجود دارد. این تعارض‌ها کم هم نیست. این تعارض‌ها، گاهی در حدّ اختلاف سلیقه است که چندان غیرطبیعی نیست؛ امّا گاهی هم به جهت اختلاف در زیرساخت‌های فکری مشاوران است. این جاست که باید نسبت به آنها حسّاس بود. ❌یک مشاور معتقد است روان‌شناسی، علمی تجربی است که دین، هیچ راهی به آن ندارد؛ مگر آن که در مقابل علم تجربی بشر، تعظیم کند. یک مشاور دیگر هم دین را همه‌کارۀ زندگی بشر می‌داند. این دو، زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند. ✅ مشاور اوّل، دین را اگر قبول داشته باشد، آن را وسیله‌ای برای تأیید چیزهایی که علم تجربی بشر به آن رسیده، می‌داند. 💢 مثلاً وقتی با علم تجربی به این نتیجه می‌رسد که نیایش در آرامش انسان مؤثّر است، آیه یا روایتی را هم در کنارش آورده، می‌گوید دین نیز همین را که من می‌گویم، می‌گوید؛ امّا اگر دین بگوید که این نماز به زبان عربی باید خوانده شود، از آن جایی که او در علم تجربی خود به آن نرسیده، این را نمی‌پذیرد. ⬅️ ادامه دارد... 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ۲۷۳ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0218 ale_emran 165-167.mp3
11.99M
۲۱۸ آیات ۱۶۷ - ۱۶۵ (درس های جنگ احد) ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃 یار دلسوز من گاهی آدم قشنگ حس می‌کند دنیا برایش به آخر رسیده. هر طرف که می‌رود، به دیوار می‌خورد. صدای قهقهۀ دنیا را هم خوب می‌شنود. ایستاده و به حیرتِ آدم از ته دل می‌خندد. دوست داری در میان قهقهه‌های دنیا کاری کنی که دلش آتش بگیرد امّا زورت نمی‌رسد، باید بایستی و آتش بگیری. این روزها قصّۀ دنیا برای من همین طور ورق می‌خورد. صدای قهقهۀ دنیا گوشم را کر کرده. آقا! وقتی می‌بینم زورم به دنیا نمی‌رسد، بدجور دلم می‌گیرد. نه این که فکر کنی فقط برای تو دهنی زدن به دنیا دنبال پاسخ این سؤالم امّا خودت هم می‌دانی که هیچ چیزی به اندازۀ جواب تو نمی‌تواند دل دنیا را آتش بزند؟ آقا! با من دوست می‌شوی؟ بگو دوست می‌شوی تا از دیوارهای تو در تویی که دنیا دورم کشیده رها شوم بگو دوست می‌شوی تا آتشی که دنیا به دلم زده، خاموش شود بگو دوست می‌شوی تا هوس دست انداختن من از سر دنیا برود. می‌دانم که اگر نخواهی با من دوست شوی، به زبان نمی‌آوری چون می‌دانی که اگر بگویی با من دوست نمی‌شوی صدای قهقهۀ دنیا چنان سر به فلک می‌گذارد که مرا خواهد کشت. تو دلسوزتر از این حرف‌هایی! شبت بخیر دلسوز من! @abbasivaladi
🏴شهادت پیشوای جود و سخا امام جواد محمّد بن علی بن موسی الرضا علیهم السلام تسلیت باد. @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
✅ مادری کردن، همۀ زیبایی‌ها را در خود جای داده؛ امّا باز هم فراموش نکنیم که هر انسانی برای خود، علاق
🔸کم کردن از توقّع ✅ شاید برخی از مردان، به دلایل مختلف، نتوانند به صورت عملی به کمک همسرشان بیایند و بار آزادی کودک را روی دوش مادر سبُک کنند؛ امّا حدّاقل می‌توانند با کم کردن توقّعشان، اندکی در سبُک شدن این بار به مادر، کمک کنند. ❌یکی از دلایل اضطراب مادران برای آزاد گذاشتن کودکان، همین توقّعاتی است که پدران در تمیز و مرتّب بودن خانه دارند. ⭕️پدران اگر نمی‌توانند یا نمی‌خواهند به مادران کمک کنند، حدّاقل توقّعات خود را پایین بیاورند تا مادران، آرامش کافی برای آزاد گذاشتن کودکان را داشته باشند. 🔰البته نباید کم‌ کردن از توقّع را تنها در مسئلۀ مرتّب بودن خانه دانست. وقتی مادر زمان بیشتری برای کودک می‌گذارد، ممکن است در برخی از امور خانه، اختلال رخ دهد. مثلاً ممکن است غذا، به موقع آماده نشود. ⬅️ ادامه دارد.... 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۹۹ @abbasivaladi
🔰 🌸 جشن سالروز ازدواج حضرت علی (علیه‌السلام) و حضرت زهرا (سلا‌م‌الله‌علیها) ▫️سخنران : حجت‌الاسلام عباسی ولدی ▫️بانوای : حاج میثم مطیعی 📆 دوشنبه ۲۱ تیرماه ١۴٠٠ ⏰ بعد از نماز مغرب و عشاء 📍میدان شیخ بهایی، خیابان ده ونک، کوچه امامزاده، آستان مقدس امامزاده قاضی الصابر (علیه‌السلام) ⚠️ این مراسم با حضور جمعیت (ظرفیت‌محدود) و با رعایت دستورالعمل های بهداشتی برگزار می گردد. ✅ @MeysamMotiee
🍃 دنیا و آخرت من قصّۀ‌ دعوای من و دنیا قصّۀ یک روز و دو روز نیست. بارها خواسته‌ام این دعوا را تمام کنم امّا نه من توانستم و نه دنیا دست بردارِ من بود و هست. وقتی که با دنیا دوست بودم کمتر سر به سرم می‌گذاشت. شاید پشت پردۀ دوستی‌اش دسیسه‌های پنهانی برایم داشت امّا آنچه نشانم می‌داد، جز دوستی چیز دیگری نبود. وقتی که با دنیا قهر کردم سر ناسازگاری گذاشت با من. هر روز تیغ جدیدی می‌کشید بر رویم با سنگ‌های تازه‌ای نشانه‌ام می‌گرفت و با نقشه‌های تو در توی مخوفی به سراغم می‌آمد. از وقتی که به التماس افتاده‌ام که با من دوست شوی همۀ دشمنی‌اش را برایم رو کرده. راستش را بخواهی، این روی دنیا را تا به حال ندیده بودم. دنیا در این چهره، خیلی ترسناک‌تر از آن است که بشود او را دید و نترسید. من صدای به هم خوردن دندان‌های دنیا را می‌شنوم که چگونه از کینۀ من به هم ساییده می‌شود. می‌دانم همین حالا اگر دست از آرزوی دوستی تو بردارم، دنیا عقب می‌کشد و اگر با او آشتی کنم، می‌شود همان دوست سابقم ولی دیگر تمام شد دورۀ من و دنیا. اگر تو با من دوست نشوی، با دنیا آشتی نخواهم کرد و در این فضای دهشتناک آن قدر نفس می‌کشم تا بمیرم. ترس از دنیا فقط یک درمان دارد آن هم دوستی توست. آقا! می‌شود به یک بیچارۀ وحشت‌زده بگویی که آیا با او دوست می‌شوی یا نه؟ چه بگویی چه نگویی خودت می‌دانی که تو همۀ دنیا و آخرت من شده‌ای. شبت بخیر دنیا و آخرتم! @abbasivaladi