💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_چهاردهم💗
در همین هنگام در خانه پدری حلما، سفره ای با سیلقه چیده شده بود. حلما و محمد که وارد خانه شدند، بوی سبزی سرخ شده و نارنج، دهانشان را به تعریف بازکرد. حلما جلوتر از محمد دوید داخل سالن پذیرایی و گفت:
+سلام مامانی ...قرمه سبزیه؟
×سلام گل دخترم، بله به افتخار داماد عزیزم
بعد لبخند کوچکی تحویل چشمان محمد داد. محمد هم که متوجه شده بود گل از گل چهره مهربانش شکفت و درحالی که کاسه های ترشی را از مادر حلما میگرفت گفت:
-دستت دردنکنه مامان جان مگه شما به فکر من باشی
حلما چادرش را از سرش برداشت و روی دست انداخت بعد رو به مادرش گفت:
+نو که اومد به بازار کهنه میشه...
×حسودی نکن دخترجان
-مامان جان ببین تو این مدت چی کشیدم از بس...
و درحالی که لحنش به شوخی تغییر میکرد ادامه داد:
-از بس غذا های خوشمزه درست میکنه سه کیلو چاق تر شدم آخه نباید از در رد بشم؟
و صدای خنده مادر حلما و محمد در خانه پیچید. حلما نیم نگاهی به محمد انداخت و چیزی نگفت. دقایقی بعد مادرحلما صدا زد:
×حلما سادات بیا دیگه سفره پهنه مادر
-خانم خانما بیا دیگه شوهرت غلط کرد
هرچی گفت
اما صدایی در جواب نیامد. محمد درحالی که بلند میشد گفت:
-کار خودمه باید برم منت کشی
×موفق باشی
اما همینکه محمد بلند شد سرش با پارچ آبی که در دستان حلما بود برخورد کرد. پارچ استیل روی زمین افتاد و تمام تن محمد خیس آب شد. محمد دستش را روی سرش گذاشت و نشست. حلما آمد کنارش و گفت:
+خاک به سرم چت شد؟ به جون خودم فقط میخواستم یکم خیست کنم نه که سرت بترکه...
×دامادمو دستی دستی کشتی
+مامان چ...
همان موقع محمد باقی مانده پارچ آب را روی صورت حلما ریخت و با خنده گفت:
-زدی آب یخی آب یخی نوش کن
+بدجنس داشتم از ترس سکته میکردم
-تسلیم خانم جان من همینجا...
×غذا سرد شد دیگه مثلا کارتون داشتم گفتم بیایین
-من با اجازه تون برم لباسمو عوض کنم
+شرمنده شوهرجان اینجا لباس نداری
-خب برا منم مثل خودت یه چند دست لباس میذاشتی
×نی نی کوچولوهای من...
+بذار ببینم مامانم چیکارمون داره دیگه
-بفرما مادرجان جمعا چهارگوش ما در اختیار شما
×درمورد میلاد...خواستم تا نیومده یه چیزی درموردش بهتون بگم
🍁نویسنده بانو سین.کاف🍁
ادامه دارد...
ketabrah.irpart-11.mp3
زمان:
حجم:
26.2M
کتاب_صوتی
همه_سیزده_سالگی_ام
خاطرات_اسارت
مهدی_طحانیان
💐 قسمت یازدهم💐
کپی و استفاده از صوت با ذکر صلوات ، بلامانع است .
یاد شهداکمتراز شهادت نیست
57.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
📔#فلسفهضربالمثلمثلها🤔
📝معنی اصطلاح گرگ بالان دیده رو میدونین⁉️
✍به کار بردن واژه ی باران در این اصطلاح اساسا نادرست است،
زیرا همهی گرگ ها باران دیده هستند و اتفاقا در روزهای زمستانی و بارانی بیشتر از لانه خارج می شوند و به شکار می پردازند.
اگر باران دیدن علت با تجربه شدن گرگ باشد، این شامل تقریبا همه ی حیوانات است نه فقط گرگ ها.
🔸شکل درست این اصطلاح" گرگ بالان" دیده است و معنی "بالان"، دام و تله مخصوص گرگ است.
گرگی که چند بار از دشواری و خطر بالان نجات یافته باشد پختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده است.
افراد آزموده و سرد و گرم چشیده نیز آنانی هستند که با اندیشه های عاقلانه ازهمه ی دشواری ها و بلاها رهایی یافته و راه و رسم زندگی را فرا گرفته اند.
🔸عامه ی مردم چون معنی #واژهی_بالان را نمی دانستند آن را به باران و بدین ترتیب اصطلاح را به " گرگ باران دیده " تبدیل کرده اند.
📕برگرفته از فرهنگ دهخدا
🔰 به وقت ضرب_المثل 🔰
33.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹لاله های خمینی کجایید...
🌹رهروان حسینی کجایید....
🌹این زمین بوی باران گرفته است...
🌹بوی پیر جماران گرفته است...
🎙حاج رضا نبوی
2.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهید نابغه ای که پیکرش به دستور صدام دو نیم شد...!
🔹یکم آبان سالگرد شهادت خلبان شهید سید علی اقبالی دوگاهه
🌹 #ترکشی_که_گناهانش_را_پاک_کرد
#شهید_وحید_رزاقی_از_لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
.
▫️شهید وحید رزاقی از دلیر مردان گیلانی لشکر ویژه 25 کربلا است که در نوجوانی، با سن و سال کم و باجثه ی نحیف و کودکانه اش به جبهه آمد.▫️یک روز شهید خوش سیرت با من تماس گرفت و گفت:«وحید رزاقیان در منطقه ی شما مجروح شده، می ترسم روحیه اش را ببازد، به او سری بزن تا روحیه اش تقویت شود و اگر نیاز بود او را به پشت جبهه منتقل کن.»
.
▫️به سرعت رفتم سراغ وحید، تا اینکه او را پیدا کردم. وقتی او را دیدم، بعد از سلام و احوال پرسی می خواستم با شوخی و خنده کردن به او روحیه بدهم که گفت: «من امروز، 15 روز است که به سن بلوغ رسیدم و این ترکشی که به من اصابت کرده، گناهان 15 روزه ی مرا پاک کرده است. شما دعا کنید که خداوند مرا شهید کند. 🌷🇮🇷
🎙راوی : سردار میرشکار
.
اخلاص
4.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدترین مردان از منظر پیامبر صلی الله علیه و آله
🔰جابر بن عبد اللّه گويد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
آيا به شما خبر ندهم از بدترين مردان شما؟
گويد:عرض كرديم:چرا يا رسول اللّه
فرمود:بدترين مردان شما كسى است كه
1⃣بسيار تهمت زند
2⃣بىباك و هرزهگو باشد
3⃣تنها بخورد و به مهمان خود چيزى ندهد
4⃣بندهاش را بزند
5⃣و سبب پناه بردن عيالش به ديگرى شود(آنقدر خانواده خود را تحت فشار زندگى قرار دهد كه مجبور شود از ديگرى كمك بگيرد.)
📚اصول کافی،ترجمه آیت اللهی، ج۳، ص۷۷۹
🎙#حجتالاسلامرفیعی
23.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴کفش بهتره یا چادر؟؟
چقدر زیبا منطق حجاب را بیان کرد .