قورباغه هایی که مامور خدا بودند!
🌹هنگام عبور از اروند رود به دلیل تلاطم شدید آب، عده ای از غواصان، دهان و گلویشان پر از آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به سرفه کردن بودند اما چون می دانستند که با یک سرفه ی کوچک هم عملیات لو رفته و نیرو ها به قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا سرفه نکنند. چون وضعیت اضطراری شد، ماجرا را با سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان پیغام داد: اگر شده خود را خفه کنید اما سرفه نکنید، چون یک لشکر را نابود خواهید کرد. ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را ابلاغ کردیم. در پی این ابلاغ چنان صحنه های تکان دهنده ای را می دیدیم که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم سخت و دشوار است.🌹
🌹عزیزانی که دچار سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند. در شرایط سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم. این بار دستور رسید: از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر آب بمانید و بی صدا شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد.🌹
🌹می دانستیم که صدور چنین دستوری برای فرمانده چقدر دشوار است. اما این را هم می دانستیم که موضوع هستی و نیستی یک لشکر و پیروزی یک عملیات در میان است.🌹
🌹اما با این همه نفس در سینه های ما حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است. این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار سرفه ی شدید شده بودند با خواهش و تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر آب بمانند و خفه شوند!🌹
🌹می دانم که بازگو کردن این حقایق چقدر تلخ و غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در تاریخ و نشان دادن عظمت یک نسل و روح بلند رزمندگانی که برای دفاع از جان و مال و آبرو و آرمان یک ملت از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این وقایع هستیم.🌹
🌹به هر تقدیر همه در تکاپو بودیم تا راهی برای گریز از این مهلکه پیدا کنیم که در یک چشم بر هم زدن تمام اروند رود و همه ی ساحل ما و دشمن پر از صدای قورباغه هایی شد که نمی گذاشتند صدای سرفه ی نیرو ها ی ما به گوش کسی برسد.
🌹شگفت انگیز بود و باور نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری ابراهیم ها و اسماعیل هایی شتافته بودند که برای یاری الله در برابر آن فرمان سر تعظیم فرو آورده و حاضر شده بودندتا قدم به قربانگاه خود بگذارند همان لحظه بود که اعجاز توسل به بی بی فاطمه زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه امام رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف عاشقان خاندان عصمت و طهارت قرار داد.🌹
🌹راوی: شهید سرهنگ رمضان قاسمی🌹
🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺
🕊 یاد شهدا غواص با ذکر صلوات 🕊
🕊#ماملت_شهادتیم
🕊#من_ماسک_میزنم
🥀🌻🥀🌻🥀🌻🥀🌻🥀🌻🥀🌻
👉 @abbass_kardani👈
🌻🥀🌻🥀🌻🥀🌻🥀🌻🥀🌻🥀
🕊انگار نبض جهان را در دست می گیرم !
🕊وقتی هر صبح ،
🕊با صدای ،قلبی که برای من
🕊کوک کرده اید
🕊بیدار می شوم ...
🕊سـلام ،صبـحـتون شهـدائـی🕊✋🕊
🕊#ماملت_شهادتیم
🕊#من_ماسک_میزنم
💦🕊💦🕊💦🕊💦🕊💦🕊💦🕊💦
👉@abbass_kardani👈
🕊💦🕊💦🕊💦🕊💦🕊💦🕊💦🕊
#به_خودت_بیا
🔶 همہ مے گویند:
خوش بہ حال فلانے شهید شد🌹
امــا هیچڪس حواسش نیست
ڪہ فلانے براے شهید شدن شهید
بودن را یاد گرفت
~🕊
" شهیدی که امام زمان(ع)را در آغوش گرفت "
⚘🌷بعد از اینکه محمد رضا به شهادت رسید،
تا مدت ها نوارهای روضه و مداحی او را پخش می کردیم که همه را به #عشق_امام_زمان می خواند..
یک شب او را خواب دیدم،
خیلی نورانی و خوشحال بود،
پرسیدم، محمد رضا تو که این همه در دنیا برای امام زمان خواندی توانستی او را ببینی؟
خندید و گفت، من حتی آقا را در آغوش گرفتم...🌷⚘
#شهید_محمدرضا_تورجی زاده♥️🕊
...💢💢
.....
°| اگر میخواهے گُناه و
مَعصیٺ نَڪنے،هَمیشہ
با وضــو باش،
چــون {وضُـو}انساݩ
را پاڪ نَگـہ مےدارد
و جُلوے مَعصیٺ
را مے گیرد..|°
شهید عباس علی کبیری🌹
روزتون شهدایی💞
4214e54d-18d3-47f8-bc63-9a54de1f458b
5.26M
🔥😭خبر چه سنگینه....💔.😢
(دࢪموࢪد شھدا)
سیدࢪضانࢪیمانے
#انتقام_سخت
#ترور
#شهيد_محسن_فخري_زاده
سید رضا نریمانی
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ | #ببینید
🔻قابل توجه مسئولین و دولتمردان
🔅 این سهم تمومی نداره! من از شما میتونم حلالیت بگیرم ولی از همه مردم نه!
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀