💠یک داستان یک پند 💠
✍پیرمردی شبی به پسر جوانش گفت: بیا با هم به خانۀ خواهرم برویم. پیرمرد عصای خود برداشت و با پسر جوانش به راه افتادند. در تاریکی شب به ناگاه عصای پدر شکست و پدر بر کتف پسر دست نهاد و ادامۀ مسیر دادند تا به خانۀ خواهر رسیدند. ساعتی صلۀ ارحام کردند و خواستند برگردند که پسر از خانۀ عمّه شاخه درختی برید و برای پدر عصایی ساخت تا به منزل برگردند. پدر در راه گریه کرد. پسر جوان پرسید: چرا گریه میکنی؟! پدر گفت: عمری تو را زحمت و رنج کشیدم و بعد از مرگ مادرت، مادر شدم و نفس خویش بر خود حرام کرده و تو را بزرگ کردم، ساعتی نتوانستی سنگینی مرا بر کتف خود تحمل کنی! قربان خدای خود بروم از درختی شاخهای بریدی که من بر آن درخت هیچ رنجی نکشیده بودم که بیمنّت سنگینی مرا بر خود خواهد کشید. چه دیر آموختم که باید همیشه فقط بر قدرت خدای خود تکیه کرد و بس!!!
💠💠@abbass_kardani💠💠
💌 خاطرات_شهید 💌
در آخرین سفر محمد به کردستان، برای بد رقه تا نزدیکی ماشین رفتم. وقتی می خواستم او را ببوسم و خداحافظی کنم، با حجب و حیای خاصی سرش را پایین انداخته بود. این کار او مایه تعجب من شد ولی چیزی نگفتم. در کردستان به یکی از دوستانش گفته بود وقتی مادرم می خواست مرا ببوسد، به صورت مادرم نگاه نکردم. می ترسیدم محبت فرزند و مادر مانع از رفتنم شود و از راه خدا باز بمانم، چرا که این بار حتماً شهید خواهم شد...
✍به روایت مادربزرگوارشهید
🌸شهید محمدرضا افیونی
شهدارایادکنیدحتی بایک صلوات
ســـــــــــــلام دوستان عزیزشهدایی
عاقبت تون ختم بخیرو شهادت بشه
💠💠@abbass_kardani💠💠
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_محمد_ص
✨#قسمت_ششم
👈دعوت خويشان نزديك، به اسلام
از آن جا كه اگر خويشان و نزديكان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دعوت او را مى پذيرفتند، هم زبان اعتراض دشمنان بسته مى شد (مثلاً نمى گفتند اول برو اهل و عيال و عموهاى خود را اصلاح كن بعد به سراغ ما بيا) و هم آنها پشتوانه داخلى و نزديك خوبى براى پيامبر مى شدند، از طرف خداوند به پيامبر فرمان داده شد كه:
🍃وَ اَنذِر عَشِيرَتِكَ الاَقرَبِينَ🍃
✨خويشان نزديك خود را انذار و دعوت كن.سوره شعراء/ آيه 214)✨
🌴در اين كه آيا اين فرمان در آن سه سال اول قبل از دعوت عمومى بوده، يا بعد از سه سال اول، از قرائن تاريخى استفاده مى شود، كه اين دعوت مربوط به آن سه سال اول است. بعضى گويند اين دعوت در سال دوم بعثت صورت گرفته است.
🌴پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به على عليه السلام دستور داد مقدارى غذا و مقدارى شير تهيه كند،آن گاه چهل نفر (به نقل بعضى چهل و پنج نفر) از سران بنى هاشم را دعوت نمود، وقتى كه آنها حاضر شدند از غذا خوردند ابولهب (يكى از عموهاى پيامبر) فهميد كه مجلس براى دعوت به رسالت پيامبر تشكيل شده (طبق نقل بعضى از مورخين) دو بار مجلس را به هم زد، تا بار سوم، هنوز مجلس به هم نخورده بود، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آنها رو كرد و فرمود:
🌴اى فرزندان عبدالمطلب! من از جانب خدا به سوى شما، مژده دهنده و ترساننده، فرستاده شده ام. به من ايمان بياوريد و مرا يارى كنيد تا هدايت شويد.
🌴سپس فرمود: هيچكس مانند من براى خويشان خود چنين ارمغانى نياورده، من خير و سعادت دنيا و آخرت را براى شما آورده ام. آيا كسى هست كه با من برادرى كند و از دين من پشتيبانى نمايد تا خليفه و وصى من گردد و در بهشت نيز با من باشد؟
🌴سكوت مجلس را فرا گرفت، دعوت شدگان در فكر فرو رفتند، ناگهان على عليه السلام (كه حدود سيزده سال داشت) برخاست و گفت:
🌴اى رسول خدا! من تو را يارى مى كنم. رسول خدا به او فرمود: بنشين.
🌴بار دوم گفتار خود را تكرار كرد، باز على عليه السلام برخاست و گفت: من تو را يارى مى كنم. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: بنشين. براى بار سوم حاضران را دعوت كرد، هيچيك از حاضران به دعوت پيامبر پاسخ ندادند، جز على عليه السلام كه براى بار سوم نيز برخاست و گفت: من تو را يارى مى كنم. در اين هنگام پيامبر فرمود:
🍃اءنّ هذَا اَخِى وَ وصيى وَ خَلِيفَتى عَلَيكُم فاسمَعُوا لَهُ و اَطِيعُوهُ🍃
🌴اين (اشاره به على عليه السلام )برادر و وصى و جانشين من بر شما است، سخنان او را گوش دهيد، و از او اطاعت كنيد.
🌴حاضران از مجلس برخاستند، در حالى كه هر كسى سخنى در رد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى گفت، ابولهب در ميان جمع تحريك شده به طور استهزاءآميز به ابوطالب رو كرد و گفت:
🌴محمد، پسرت على را بزرگ تو قرار داد و دستور داد از او پيروى كنى.(تاريخ طبرى، ج 2،ص 217؛ بحار، ج 18،ص 191)
ادامه دارد....
49.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفسیرآیه ۱۴۳ سوره بقره.تغییرقبله(۲)
قرار همه عاشقان امام زمان در طولانی ترین شب سال
شب یلدا همه باهم درسراسر کشور قرائت میکنیم دعای فرج الهی عظم البلا را
درشب یلدای فاطمی آقاجان و مهمان خانه هایمان کنیم تا زندگی مهدوی داشته باشیم
الهی امضای امام زمان پای تک تک آرزوهاتون و اعمالتون باشه
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای ویژه برا ظهور آقا
ســـــــــــــــلام خدمت اعضای محترم
مـــــــــهمان عزیز امشب ما👇👇
زندگینامهشهدا🌺
روایت_عشق🌸
👈 شهیدطالبطاهری🌼
پس از دو هفته از زمان خروج شهید طاهری از منزل برای تهیه بلیت، پدرش از شهادت فرزنـد خـود مطلع و از او خواسته شد تا برای آخرین دیدار و
شناسایی طالب طاهری به کمیته برود. او که قادر به تشخیص جسد نبود به یاد مجروحیت و ترکش داخل کمر فرزندش افتاد و با فکر اینکه از این طریق او را
شناسایی کند متوجه سوختگی بدن شهید طاهری بـا اتـوی برقـی در همـان ناحیـه شـد. وی بـا جمع آوری اسنادی در زمینه شکنجه و شهادت آن شهیدان به اتفاق هیئتـی از طـرف دولـت وقـت بـه سازمان ملل متحد در ژنو رفت و شکایت کرد و به افشاگری جنایات سازمان مجاهدین پرداخت.
طالب طاهری در ۱۷ سالگی در تهران به شهادت رسید.
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
شادی روح امام و همه ی شهدای
عزیز خاصه مهمان امشب مون
14دسته گل صلوات هدیه کنیم
خدایا ازعمرم بگیر برعمر رهبری عزیز بیفزا
کوتاهترین دعا برا بزرگترین آرزو
اللهم عـــــــــــجل لولیک الفرج
الـــــــــــــــتماس دعای فــــــــرج آقا جانم
محمدحسین پویانفرآخه غربت چقدر_۲۰۲۱_۱۲_۱۹_۱۴_۳۳_۴۴_۴۴۰.mp3
زمان:
حجم:
12.58M
#فایل_صوتی 👆
🎼 نماهنگ آخه غربت چقدر
🎤 با نواے : #محمدحسین_پویانفر
@madahi - کربلایی حسن عطایی.mp3
زمان:
حجم:
7.4M
🔊 #زمینه زیبا
📝 الهی عظم البلا
👤 #کربلایی_حسن_عطایی
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای خیر و ظهور