@Menbaraali-سه دقیقه در قیامت49.mp3
22.77M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه چهل و نهم
* ملکوت غیرت و ملکوت زنا
* صفت نورانی و پاک به نام غیرت
* معنای غیرت
* دو وجه غیرت
* پرنده قفندر
* سلب شدن روحالایمان از بیغیرت
* ملائکه در ملکوت ، بی غیرت را با چه نامی می نامند؟
* مراتب زنا
* چرا زنا مرگ را نزدیک می کند؟
* آثار دنیوی و اخروی زنا
* برخورد فوقالعاده و عجیب امام سجاد و امام باقر علیهماالاسلام با فرد زانی
* صُوَر حیوانات در برزخ
* صورت ملکوتی میمون
* نسبت میمون با زنا
* ویژگیهای میمون
* لقب ابا زنّه
* آیتاللهالعظمی در برزخ
* نقش موسیقی در قوه خیال
* جلوه خواب پیامبر اکرم (ص)
📅99/01/20
⏰ مدت زمان: ۱:۱۵:۱۲
#مشهد
#ارتباط_با_نامحرم
#غیرت
#زنا
#صور_حیوانات
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_چهل_و_چهارم
✳مي گفت: آدمي كه ساكن نجف شده نمي تواند جاي ديگري برود.
♦شما
نمي دانيد زندگي در كنار مولا چه لذتي دارد.
🌟هادي آن چنان از زندگي در نجف مي گفت كه ما فكر مي كرديم دربهترين هتل ها اقامت دارد‼
💟اما لذتي كه به آن اشاره مي كرد چيز ديگري بود.
🔲هادي آن چنان غرق در
معنويات نجف شده بود كه نمي توانست چند روز زندگي در تهران را تحمل
كند.
✴در مدتي كه تهران بود در مسجد وپايگاه بسيج حضور مي يافت. هنگام حضور در تهران احساس راحتي ميكرد!
🔳يك بار پرسيدم از چيزي ناراحتي⁉ چرا اينقدر گرفته ای❓
🔶گفت: خيلي از وضعيت حجاب خانم ها توي تهران ناراحتم. وقتي آدم توي كوچه راه ميره، نمي تونه سرش روبالا بگيره.
🔘بعد گفت: يه نگاه حرام آدم روخيلي عقب مي اندازه. اما در نجف اين
مسائل نيست. شرايط براي زندگي معنوي خيلي مهياست.
🔗هادي را كه مي ديدم، ياد بسيجي هاي دوران جنگ مي افتادم. آنها هم
وقتي از جبهه بر می گشتند.....
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد...
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_چهل_و_پنجم
✳....جوانان میخواستند هرچه سریع تر به جبهه برگردند البته تفاوت حجاب زنان آن موقع با حالت قابل گفتن نيست‼
💟خوب به ياد دارم از زماني که هادي در نجف ساکن شد، به اعمال و رفتارش خيلي دقت مي كرد.
🔲شروع كرده بود برخي رياضت هاي شرعي را انجام مي داد. مراقب بود كه كارهاي مكروه نيز انجام ندهد.
🔗وقتي در نجف ساکن بود، بيشتر شب هاي جمعه با ما تماس مي گرفت.
🌟اما در ماه هاي آخر خيلي تماسش را کم کرد. عقيده ي من اين است که ايشان مي خواست خود را از تعلقات دنيا جدا کند.
🔘شماره تلفن همراه خود را هم عوض کرد. مي خواست دلبستگي به دنيا نداشته باشد.
❇مي گفت شماره را عوض کردم که رفقا تماس نگيرند. مي خواهم از حال و هواي اينجا خارج نشوم.
✴خواهرش مي گفت: هادي براي اينكه ما ناراحت نشويم هيچ وقت نمي گفت در نجف سختي کشيده، هميشه طوري براي ما از اوضاعش تعريف مي کرد که انگار هيچ مشکلي ندارد.
⭕فقط از لذت حضور در نجف ومعنويات آنجا مي گفت. آرزو مي كرد كه روزي همه با هم به نجف برويم.
🔶يک بار در خانه از ما پرسيد: چطور بايد ماکاروني درست کنم؟ ما هم يادش داديم.
🔆طوري به ما نشان داد که آنجاخيلي راحت است، فقط مانده كه براي دوستان طلبه اش ماكاروني درست كند.
🔳شرايطش را به گونه اي توضيح مي داد که خيال ما راحت باشد.هميشه اوضاع درس خواندن و طلبگي اش رادر نجف آرام توصيف
مي کرد.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
❤️ زندگی زاهدانه مولی الموحدین
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحيم
یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمیخورم.
امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمیخوری؟
آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا میافتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت.
من نمیتوانم چیزی بخورم مگر اینکه شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند.
امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟
مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم، مرد فقیری را دیدم که نماز میخواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد،
دستمالش را باز کرد تا افطار کند.
شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانهای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر میشود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید.
امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است،
او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت میکند، مانند فقیرترین مردم زندگی میکند و همیشه غذای ساده میخورد.
❌ آیت الله شهید دستغیب/آدابی از قرآن/ص۲۸۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همراه_شهدا
🌿🥀سه سالم بود بابام شهید شد
الانم دخترم سه سالشه باباش شهید شده
enc_16593090745287926387314.mp3
4.46M
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد ، حرم رقیه ست...💔😔
#محرم