eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
20.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸هر چیزے قبل ازخورشید در ما طلوع مے کنـد مے دانم هنـوز تڪہ اے از یـاد شما، عطـر شما در مـا باقے ست... 🌷یاد شهدا کمتر از شهادت نیست 🌷 🌷🌷سلام دوستان 🌷✋🌷 🌷🌷صبح تون شهدایی 🌷🌷 🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊 @abbass_kardani 🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀
آمده برخیز به خیرش برسان .... 🌷🌷سلام صبحتون شهدایی🌷✋🌷 🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊 @abbass_kardani 🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹 ای تنها بهـــــانه اے هستـــــی ڪه هر به یڪ امـــــیدے چشــــم هایم را باز می ڪنم..! 🌷سلام صبح تون شهدایی 🌷✋🌷 🌷عیدتون مبارک عزیزان 🌷 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @abbass_kardani 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌴🌷🕊🌹🕊🌷🌴 وقتی از می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . میدیدم نماز میخونه و حال عجیبی داره یه جوری شرمنده و زاری میکنه که انگار بزرگترین رو در طول روز انجام داده یه روز ازش پرسیدم : چرا انقدر میکنی از کدام می نالی جواب داد : همین که این همه بهمون داده و ما نمی تونیم رو به جا بیاریم بسیار جای داره... راوی : روحش_شاد یادش_گرامی راهش_پر_رهرو 🍀🌾🥀🌷🍀⚘🌾🌷🍀⚘🌾🥀🍀 👉 @abbass_kardani👈 🍀🥀🌾🥀🌾⚘🥀🌾⚘🥀🌾⚘🍀
بس که خورشیــ☀️ـد به روی تبسم کرده دیدنت اول هر تماشـــــا دارد😍 🌷شهید عبدالصالح زارع🌷 🌷سلام صبحتون شهدایی🌷✋🌷 🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟 👉 @abbass_kardani👈 🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿
خورشیـ☀️ـد ِ من نه از شرق بلکه هر روز از گوشه ی چشم های تو😍 طلوع میکند... ای بهانه ی همه ی شعرهای♥️ دیشبم 🌺 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani
‌ بس که خورشیــ☀️ـد به روی تبسم کرده دیدنت اول هر تماشـــــا دارد😍 🕊شهید عبدالصالح زارع🕊 🕊سلام صبحتون شهدایی 🕊✋🕊 🕊 🕊 🕊🌻🌷🍀🕊🌻🌷🍀🕊🌻🌷🍀🕊 👉 @abbass_kardani👈 🕊🍀🌻🌷🕊🍀🌻🌷🕊🍀🌻🌷🕊
اول صبــ☀️ــح به درودی دل خود گرم♥️ کنيم و چه زيباست کنارِ خنده بر زدن😍 کردانی 🌺 🌹🍃🌹🍃
اول صبــ☀️ــح به درودی دل خود گرم♥️ کنيم و چه زيباست کنارِ خنده بر زدن😍 🌺 🌹🍃🌹🍃
آمـــــد و از عطر تـ‌مناے نوشید خورشیـ☀️ـد هم از جامه لبخنـد تـو پوشید😍 دست من و آرامش موزوم هر حادثه از چشمه جوشـید...♥️ @abbass_kardani
❣ 💞 اے دو چشمت سبب و علتِ پیدایش ... دیده بــگـشا ڪِ جھانـ آغـاز است 😍 🌸🍃 @abbass_kardani
آمد و ازعطر تمناے نوشید🌸🍃 خورشید☀️ هم از جامه پوشید دست من و آرامش موزون نگاهت😍 هر حادثہ ازچشمه جوشید 🌺 @abbass_kardani
روز 19 بهمن 94 روی گوشی حبیب یک پیام رسید "حاج عباس کردانی در سوریه به فیض شهادت نائل آمد" حبیب باور نکرد مثل آن دفعه شاید زخمی شده باشد، شایعه است. خبرها متواتر شد دخترها خواب بودند، آقا مرغداری بود ،محسن رفت سرکار . محسن در سپاه خدمت می کرد بنابراین همه از رابطه او با عباس آگاه بودند . تسلیت ها محسن را میخکوب کرد محسن که یارو همراهش عباس بود. با پرویز تماس گرفت را آرام خبر کنید عباس شهید شده . پرویز قلبش یکدفعه گرفت چطور آقا را خبر کنیم می دانستند آقا و الیاس باهم رفتند سر زمین کشاورزی که و الیاس در آن گندم کاشته بودند . الیاس "عباس شهید شده" الیاس پشتش خالی شد . اما مسئولیتش سنگین بود باید باور نمی کرد تا به آقا با ناباوری بگوید شاید کم کم خودش متوجه شود. به سمت آقا رفت رنگش تغییرکرده بود "ها ، الیاس چه شده؟" می گویند عباس شهید شده گویی مثل دفعه قبل باشد و بعد ایستاد تا اثر حرفش را ببیند . آقا لبخندی زد و تسبیحش را در آورد قلبش آرام بود استخاره های آقا حرف ندارد ! یک رشته در دست گرفت یکی یکی یکی انداخت "شهید شده" . نه! دوباره یک قبضه گرفت دوتا دوتا دوتا "شهید شده" .نه! یک قبضه دیگرگرفت. دانه های تسبیح آرام روی هم افتادند. "ش ه ی د ش د" نمی دانم با چه حالی سوار ماشین الیاس شد و به خانه آمد. خانه حالا دیگر مملو از کسانی بود که می دانستند عباس دیگر شهید شده اما به روی خودشان نمی آوردند. پسرعموها، برادرها، خواهرها، و زن برادرها همه در خانه بودند آقا آمد همه نگران و مضظرب، مضطر و پرسجو گر چشم به او دوختند آقا چهره‌اش غم داشت . استخاره کار خودش را کرده بود مردها می دانستند اما به زن ها نگفته بودند تا کم کم باور کنند . ساعت تقریبا یازده صبح بود همه چشم به دهان محمود دوخته بودند تا کسی که از پشت خط تماس گرفته خبر قطعی را بدهد محمود کمی صحبت کرد و بعد برگشت و آرام گفت: " !" زن ها کل می کشند.گوش من اما صوت می کشید! اسمع یا عباس بن صالح... معصومه تقلا می کند او را ببیند.آقا را محسن به دنبال خود می کشاند، عباس از او خواسته بود مراقبش باشد.چون نگذاشتن دیشب او را ببیند عصبانی شده بودٌ! دیشب یک سکته مغزی ناقص داشته... اذکرالعهد الذی خرجت علیه من دار الدنیا... حبیب مبهوت پیمانهایش را با او مرور می کند چیزی یادش نمی آید! اما حتما بعدا، فردا به یاد خواهد آورد. والحسن و الحسین و علی ابن الحسین ...و الحجه بن الحسن ائمتک الهدی... دور و برش را عده ای که هیچ یک را نمی شناسم احاطه کرده اند. شانه‌های علی و رضا سخت می‌لرزد. پرویز به جایی تکیه زده که نیافتد... اِفهم یا عباس بن صالح اذا اَتاک الملکان المقربان... من و صدیقه و صبریه و معصومه در طاق نصرت‌هایی که آن ناشناس‌ها با دست‌هایشان برایمان گشوده بودند به سمت او می‌رفتیم. دیشب اجازه نمی دادند او را ببینیم. فقط برادرها دیدند، بوسیدند، بوئیدند... فلاتخف و قول فی جوابهما الله جل جلاله ربی و محمد صل الله...اما او نمی ترسید. بر روی لبش لبخندی کمرنگ نقش بسته بود .حتما دارد خدا را می بیند. چهره‌اش بوسیدنی شده... ان الموت حق و سئوال مبشر و بشیر فی القبر حق ... وصیت کرده دخترها را نزدیکم نکنید اما نشد، نتوانستیم ... وصیت کرده بود مرا به ایران برنگردانید اما آقا وصیتش را باطل و دوستانش را ملزم کرده برایم برگردانیدش. اَفَهِمت یاعباس بن صالح ... عباس می فهمید، می دانست. او تجربه‌اش را داشت ... قبل ترها درون قبر می‌خوابید تا از آن نترسد و حالا آن چند وجب خاک در قطعه مدافعان حرم، او را پیروزمندانه در برمی گرفت. رفتنش اما چرا ترسناک نیست ؟! صورتش آرام است، حتی مثل دایه سفید نیست.... چهره‌اش سرخ و سبزه است، مثل همیشه که از زمین می آمد.... اما باید سینه اش دریده می‌شد.... باید رویش به خاک مالیده می‌شد.... باید سه روز بر زمین می‌افتاد.... باید در سجده خدایش را ملاقات می‌کرد.... عاشقان مثل معشوقشان می‌شوند.... امید که خدای عظیم این قربانی قلیل را با مولایمان حسین (ع) محشور دارد. @abbass_kardani
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 عشـ❤️ـق به مثل هوای دم است تازه‌ام می‌کند😍 کافےست کمی شما را نفس بکشمـ😌 کافےست ریه‌ام را از پرکنم❣ 🌺 @abbass_kardani
🌿✨سلام بر تو ڪہ مرا سلام تویے سلام بر تو ڪہ هر ڪلام تویے... 🌿✨سلام بر تو ڪہ از صبحِ نور تا شب حشر تو بوده اے و تو هستے و تویے... 🌷 @abbass_kardani
اول لبخند به لب 😍 به نگاهی به دلِـ♥️ ما را بُردی ... 🌷شهید سیدمجتبی علمدار🌷 ولادت: ۱۳۴۵/۱۰/۱۱ شهادت: ۱۳۷۵/۱۰/۱۱ 🌸شهید سیدمجتبی علمدار🌸 🌼سلام صبحتون شهدایی🌸✋🌸 🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊 👉@abbass_kardani👈 🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 عشـ❤️ـق به مثل هوای دم است تازه‌ام می‌کند😍 کافےست کمی شما را نفس بکشمـ😌 کافےست ریه‌ام را از پرکنم❣ 🕊شهدای مدافع حرم🕊 🕊سلام صبحتون شهدایی🕊✋🕊 🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊 👉@abbass_kardani👈 🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊
ای نفسِ گر نهی آنجا قدمـ☀️ خسته دلمـ💔 را بجو در شِکنِ موی جان بِفِشانم زشوق😍 در ره باد گربرساند💞 به ما دمی بوی دوست 🍃شهید محمدابراهیم همت🍃 🍃سلام صبحتون شهدایی 🍃✋🍃 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 👉@abbass_kardani👈 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺بوی می‌دهی و گنجشک‌ ها از طراوت پرواز می کنند🕊 🌺حسودی‌ ام می‌ شود به ❤️ که هرصبح بدرقه‌ ات می‌ کنند😇 🌸شهید محمدرضا تورجی زاده🌸 🌸 سلام صبحتون شهـدایی🌸✋🌸 🌸🌸👉@abbass_kardani👈🌸🌸
🦋عجب عطرِ دل انگیزی😌 دارد این که هر دم هر مرا یادِ شمــ♥️ـا می اندازد 🦋به گمانم این آب و این نیزارها🌾 هنوز به انتظارِ شمایند 🦋بیائید و بشکنیــ⚡️ـد سکوت و غربت را.... 🍃سلام صبحتون شهدایی 🍃✋🍃 🌸🌸👉@abbass_kardani👈🌸🌸
☀️ ڪه مےشود باز ڪبوتر دلمــ❤️ـان پر مےڪشد🕊 بہ بام یاد شما بہ یادمان باشید گرداب دنیـ🌍ـا دارد مےکند😔 شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🕊سلام صبحتون شهدایی🕊✋🕊 🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊 👉@abbass_kardani👈 🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
آمـــــد و از عطر تـ‌مناے نوشید خورشیـ☀️ـد هم از جامه لبخنـد تـو پوشید😍 دست من و آرامش موزوم هر حادثه از چشمه جوشـید...♥️ ❣سلام صبحتون شهدایی❣✋❣ 🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊 👉@abbass_kardani👈 🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊🌾
ای نفسِ گر نهی آنجا قدمـ خسته دلمـ را بجو در شِکنِ موی جان بِفِشانم زشوق در ره باد گربرساند به ما دمی بوی دوست ❣سلام به داداش عباس ❣شهید عباس کردانی عزیز ❣ ❣سلام صبحتون شهدایی ❣✋❣ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 👉@abbass_kardani👈 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
ڪارم اینسٺ ڪه هرروزهمان اول یڪ طرف ڪرببلایٺ بڪنم دسٺ برسینہ وبادیده ے پراشڪ خود طلب دیدنِ آن صحن وسرایٺ بڪنم 💚🌤 ╭━━⊰ 🍃❀🌷❀🍃 ⊱━━╮ @deltange_karbla ╰━━⊰ 🍃❀🌷❀🍃 ⊱━━╯
خاطرات_دفاع_مقدس تکلیف منو روشن کنید یادم می آید یک مجروحی داشتیم که از ناحیه شکم آسیب دیده بود، بنده خدا را تازه عمل کرده بودند و برای جلوگیری از عفونت از طریق آنژیوکت به وی هر شش ساعت آنتی بیوتیک تزریق می کردیم یک روز اول صبح یکبار برای دارو رفتم را داخل آنژیوکت تزریق کردم کمی درد داشت یک هم بهش دادم و دیدم پایه سرم پایین است آن را بالا کشیدم و رفتم دو ساعت بعد اومدم بهش سر زدم، یه نگاه به کردم دیدم سرم به سختی می شود و باز سرم را در قسمت بالای پایه سرم آویزان کردم . خلاصه آن روز تا پایان بیش از ۱۲ بار سرم را به بالاترین قسمت پایه نصب کردم دفعه آخر که مراجعه کردم خواستم جابه جا کنم که برادر بی حوصله و یک کم عصبانی به من نگاه کرد وگفت : خواهر تو را به این پایه سرم را طوری تنظیم کنید که که قدشان کوتاه است نیز بتوانند کارشان را انجام دهند و دچار مشکل نشوند ، از تا حالا شما می آیید و سرم را بالا نصب می کنید و آن بنده خدا با زحمت زیاد پایه سرم را پایین می آورد منو روشن کنید . 💐 روز_پرستار مبارک💐