شهید بزرگوار شهید محمد اسحاقی🌻
تاریخ ولادت: 1345/10/8
محل ولادت: روستای سرخ آباد_از توابع شهرستان تربت حیدریه_خراسان رضوی
سن موقع شهادت: 20سال
وضعیت تاهل:مجرد
تاریخ شهادت:1365/9/2
محل شهادت: باختران
مزار: گلزار شهدای روستای سرخ آباد
یادشهداکمترازشهادت نیست
امنیت اتفاقی نیست
مدیون قطره قطره خون شهدائیم
قدر دان خون شهدا باشیم
ادامه دهنده راه شان باشیم
صلوات یادت نره رفیق شهدایی
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
💌💚💌💚💌💚💌💚💌
🔰زندگینامه شهید محمد اسحاقی
💐🍃شهید محمد اسحاقی در روستای سرخ آباد از توابع تربت حیدریه استان خراسان رضوی دیده به جهان گشود. پدرش کربلایی رجب به خاطر اعتقاداتش زبانزد مردم روستا بود و مادر شهید حجیه بی بی نام داشت ولی در روستا چون سید بود بی بی زهرا صداش میکردند.او زنی مومن وصبوری بود.
🌻🍃شهید از کودکی در کار کشاورزی و دامداری به پدرو مادرش کمک میکرد و به خاطر تنهایی پدرش در کار درس نخواند.
مادر شهیداز مهربانی و عطوفت و اعتقاد راسخ فرزندش میگوید: او از همان نوجوانی به خواندن نماز اول وقت در مسجد تاکید داشت و همیشه برای تهیه آب مسجد به چشمه میرفت تا مردم بتوانند وضو بگیرند ودر فعالیتهای مسجدکمک میکرد.
🔹شهید محمد اسحاقی مدتی برای کار به شیراز رفته بود، بعدها دوستانش که با او هم اتاقی بودند تعریف میکردند با اینکه به سختی کار میکرد ولی هیچوقت نماز اول وقتش و روزه اش ترک نمیشد..
وقتی به سن 18سال میرسد به خدمت سربازی می رود و به باختران اعزام می شود..
🥀☘یکی از دوستان شهید به نام غلامرضا مرادی تعریف میکرد که وقتی شهید برای آخرین بار که به روستا آمده بود گفته بود به غلامرضا، که این آخرین باری است که به روستا می آیم و آخرین دیدار ما است و من دیگر بر نمیگردم و شهید میشوم...
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋
💔✨خاطره و خوابی که مادر در شب قبل شهادت و بعد شهادت پسرش دیده بود
🌱🌸مادر شهید به عشق فرزندش در خانه ای که در قبرستان روستا ساخته بود زندگی میکند و آن خانه را خیلی دوست دارد و هر روز بر سر مزار پسر شهیدش و همسرش میرود..
🌻مادر شهید شب قبل شهادت پسرش خواب میبیند که کبوتر سفیدی روی پشت بام می نشیند تا کبوتر را نگاه میکند کبوتر پرواز می کند
می گوید انگار روح از بدنم جدا شد فهمیدم که محمدم شهید شده است..
صبح روز بعد از طرف بنیاد شهید که خبر شهادت پسر شهیدش را می آورند قبل از اینکه آنها بگویند، مادر شهید به آنها می گوید که می دانم پسرم شهید شده خوابش را دیدم..
☘️🌷چند روز بعد از شهادتش، مادر خیلی گریه می کرد و بی قرار بود.. ی شب خواب دید که خانمی با چادر مشکی و روبند زده آمد.. و به مادر شهید گفت اینقدر گریه نکن، پسرت جای خوبی است ولی از گریه های شما ناراحت است..
💥آن خانم دست بر سر مادر شهید می کشد وقتی مادر شهید بیدار می شود.. می گفت انگار اشکم خشک شده بود..
پدر شهید هم سال69 فوت کرد و به دیدار پسرش رفت..
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆