۲۴ مهرماه ، #سالروز_شهادت حجت الاسلام والمسلمین #شهید_شریف_قنوتی
(فرمانده گروه الله اکبر و اولین شهید روحانی دفاع مقدس) گرامی باد. 🥀
🗓ولادت: ۳ تیر ۱۳۱۳
🗓شهادت : ۲۴ مهر ۱۳۵۹
🔹مجروحیت شدید و شهادت زیر شکنجه در اسارت
🔹 منطقه : خرمشهر، خیابان چهل متری
📍مزار : گلزار شهدای آبادان
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📝 #زندگینامه
#شهید_شریف_قنوتی
اولین #شهید_روحانی دفاع مقدس
🔹 شیخ محمدحسن شریف قنوتی که بعدها به ویژه در روزهای آغازین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به «شیخ شریف» شهرت یافت، در ۳ تیر ۱۳۱۳ در روستای قصبه، از توابع آبادان، در خانواده ای روحانی و متدین چشم به جهان گشود.
🔹 در دوران کودکی به کسب علوم و معارف دینی روی آورد و مقدمات اسلام را نزد عمویش، عبدالستار اسلامی، سپس عبدالرسول قائمیدر آبادان فراگرفت.
🔹 در سال ۱۳۳۷ ه.ش. با توجه به رونق علمیحوزه علمیه بروجرد دوره سطح و بخشی از خارج را به پایان رساند، سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی وارد حوزه علمیه قم شد و محضر درس آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی و نیز حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، را درک کرد و تا مرتبه اجتهاد پیش رفت.
🔹 ایشان مبارزات سیاسی خود را از زمان فعالیت فدائیان اسلام آغاز نمود و همکاریهای اندکی با آن گروه، به ویژه شهید سید مجتبی میرلوحی (نواب صفوی) داشت.
🔹 او در کنار مبارزات سیاسی، فعالیتهای اجتماعی را نیز ادامه داد و در ۱۳۳۷ ه.ش. پس از اتمام درس خارج در محضر آیت الله گلپایگانی، از سوی ایشان برای امور تبلیغ به سرنجلک و سپس اردکان فارس اعزام شد.
🔹 او چندین سال در روستاها و بخشهای اردکان فارس به تبلیغ و ترویج احکام اسلامیپرداخت و در کنار آن فعالیتهای اجتماعی زیادی انجام داد و در روستاها برای مردم مسجد، حمام و دبستان ساخت و در رفع برخی از مشکلات آنان کوشید. او به منظور کمک به معیشت خانوادههای فقیر صنعت قالیبافی را با ایجاد دارهای قالی در منازل توسعه داد. همین اقدامات سبب شده بود که وی محبوبیت و مقبولیت خاصی در میان مردم آن سامان بیابد.
🔹 شریف قنوتی برای مردم اردکان فارس و حومه مصلحی خیراندیش، معلمیآگاه، مبلغی متقی، عالمیدلسوز و مرجعی برای حل مشکلات و نیز شریک غم ها و شادیهای آنان بود.
🔹 از اقدامات مفید و خیرخواهانه شریف قنوتی در اردکان فارس، تشکیل و تأسیس چند مسجد، مهدیه، حوزه علمیه و صندوق قرض الحسنه بود.
🌷 شهادت
🔹 دستور پیشروی یگانهای متجاوز دشمن به سوی خرمشهر، در ۲۴ مهر ۱۳۵۹صادر شد و خیابان چهل متری این شهر، به عنوان خیابان مرکزی، شاخص تقسیم نیروها و محورها قرار گرفت.
🔹 با گذشت ساعاتی از روز، در حالی که مدافعان اندک شهر به مقابله مشغول بودند، یگانی از نیروهای دشمن با راهنمایی ستون پنجم، خود را به خیابان چهل متری رساند و با استقرار تیربار در چند نقطه و موضع گیری تک تیراندازان در ساختمانهای مسلط بر این خیابان، محور مرکزی و اصلی ترین راه پشتیبانی و رفت و آمد نیروهای مدافع را بستند.
🔹 دشمن، ماشین حامل شهید شریف قنوتی را در این خیابان هدف قرار داد. پس از برخورد هفت هشت گلوله به بدن شهید، ماشین با آرپی جی هدف قرار گرفت و واژگون شد.
🌷 دشمن بعثی که از همان ابتدا در پی دستگیری و شهادت شهید شریف قنوتی بود، پیکر مجروح او را اسیر کرد و با سرنیزه کلاشینکف، به شقیقه او ضربه زد و به شهادتش رساند.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
یاد شهدا با صلوات
33.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفسیرآیه ۹۰ سوره بقره.حسادت علت کفریهودیان به پیامبر
استاد قرائتی
🔘 داستان کوتاه
حضرت موسی به عروسی دوجوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت وحجله عروس و داماد دید!!!از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی درمیان بستر این دوجوان خوابیده ومن باید در زمان ورود وهمبستر شدن آنها دراین حجله جان هر دو را به امر پروردگار دراثرنیش مار بگیرم . موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دوجوان نیکوکار و مومن قومش رفته وصبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت امادر کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا درحال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت وعمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شدو گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت.موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود بحجله چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند گدایی=(سائلی) در زد و گفت من خبر عروسی شمارا در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود وهمسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید.بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خودرا به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کردو گفت برای همسرم هم غذابدهید اونیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. باخجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و اودرهنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت باپیامبر خدا دراولین روز زندگی مشترکمان را کردو رفت.وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ماهردو دیشب را تااکنون بعبادت گذارندیم و العجب شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید.جبرییل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت.
─┅─═इई 🍁🍂🍁 ईइ═─┅─
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای فرج
بنده حقیر هم دعا بفرمائید
ریحانه ملکشاهی فرزند شهید اکبر ملکشاهی از شهدای مدافع حرم سوریه همان دخترک دوستداشتنی بود که به خاطر قد و قامت کوچکش خودش را به ردیف اول رسانده بود تا فرمانده پدر شهیدش را از فاصله نزدیک ببیند.
شرح ماجرا از زبان زهرا دلیلی، همسر شهیداکبر ملکشاهی که در 28 آذرماه 1394 در سوریه به شهادت رسیده است: «آن دیدار در یکی از هتلهای تهران بود که تمامی همسران و خانواده شهدای مدافع حرم از کل ایران جمع شده بودند. ما روز اول با رهبری دیدار داشتیم و روز دوم قرار بود در مراسمی حاج قاسم برای خانواده شهدا سخنرانی کنند. مراسم با حضور حاج قاسم شروع شد. دخترم ریحانه برای اینکه بتواند حاج قاسم را از نزدیک زیارت کند هر طور بود خودش را به صندلیهای ردیف اول رسانده و روی یکی از صندلیها نشسته بود که در میان سخنرانی حاج قاسم، گویا یکی میخواست ریحانه را از جایش بلند کند تا یکی از مسئولان بنشیند. حاج قاسم تا این صحنه را دید صحبتهایش را ناتمام گذاشت و خطاب به آن بنده خدا گفت برادر، بچه شهید را بلند نکن. مرتبه اول گویا ایشان متوجه تذکر حاج قاسم نمیشود و مجدد از دخترم میخواهد از روی صندلی بلند شود که حاج قاسم تکرار میکند با شما هستم، بچه شهید را از جایش بلند نکنید. این آقای مسئول برود آن ردیف آخر یک صندلی پیدا کند و بنشیند. چرا بچه شهید را بلند میکنید؟ آنها هم اطاعت امر کردند و رفتند. حاج قاسم در هر شرایطی به فرزندان شهید توجه ویژه داشت. ایشان در آن شرایط با آن همه شلوغی و در میان سخنرانی نهیب زد که فرزند شهید را از جایش بلند نکن! این نگاه حاج قاسم برای ما و فرزندانمان بسیار اهمیت داشت.»
#سردار_دلها🌷
☫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#منبر_تصویری
سخنران : استاد #رائفی_پور
دلیل غیبت امام زمان علیه السلام...
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی عاقبت تون ختم به شهادت بشه
ســــــــــلام دوستان شهدایی🍀✋🍀
مهمان عزیزمون 👇👇👇
داداش عبدالحمید حسینی هستند😍
*شهیدی.که.وصیت.کرد.شبانه.دفن.شود*😭
*و تاریخ وساعت و محل دفن خود را پیش بینی کرده بود*💔 .
*🌷 شـــهید.عبدالحمید.حسینی*
*حدود یک ماهی می شد به جبهه باز گشته بود*
*که به خانۀ آقای آیت الله سید علی اصغر دستغیب، که سه سال محافظ ایشان بود*،
*تماس گرفته و وصیت می کند:*
*من جمعــــه صبـــح، ساعت 4 شهیــــــد می شوم. جنازه من را برای شما می آورند*
*مرا شبانــــــه( دقیقا ساعت 9 شب) تشییع کنید. به غیر از پدر و مادرم و هفت نفر از بچه های سپاه که اسمشان را گفته بود، کسی در مراسم من نباشد.*
*می خواست تشییع جنازه اش مثل حضرت زهـــــــرا(س) غریبانه باشد*😭
*تا این که شهید عبدالحمید حسینی در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آن طوری که خودش دوست داشت «با تنی تب دار، لبی تشنه و ترکشی که توی حلقومش خورده بود» شهید شد.😭*
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
شادی روح امام و همه ی شهدای
عزیز خاصه مهمان امشب مون
14دسته گل صلوات هدیه کنیم
خدایا ازعمرم بگیر برعمر رهبری عزیز بیفزا
کوتاهترین دعا برا بزرگترین آرزو
اللهم عـــــــــــجل لولیک الفرج
الـــــــــــــــتماس دعای فــــــــرج آقا جانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿
دعای فرج آقا جانم 👇👇
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهرین
اللهم عجل لولیک الفرج به حق لب تشنگان کربلا
🌷شب تون مهدوی 🌷✋🌷
💠👉@abbass_kardani 👈💠
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
هدیه به شهید مدافع حرم عباس کردانی
#زیارتنامه_شهدا 👇👇👇
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
🕊شهدا را یاد کنید حتی با یک صلوات 🕊
💠👉 @abbass_kardani👈💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐خدافراموشت نمیکنه... 💐بسم الله الرحمن الرحیم
♡❤
پیامبر صلى الله علیه وآله :
خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم، خداى متعال مىگوید: بنده من با نام من آغاز کرد. بر من است که کارهایش را به انجام رسانم و او را در همه حال، برکت دهم».
【قالَ اللّه: عَزَّوَجَلَّ... اِذا قالَ العَبدُ: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» قالَ اللّهُ ـ جَلَّ جَلالُهُ ـ : بَدَاَ عَبدى بِاسمى، وَ حَقٌّ عَلَىَّ اَن اُتـَمِّمَ لَهُ اُمورَهُ و اُبارِکَ لَهُ فى اَحوالِهِ؛】
┘◄ (عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59)
💠💠@abbass_kardani💠💠
#هرروزیک_آیه
✨قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ
✨مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ
✨وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ
✨إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۶﴾
✨بگو بار خدايا تويى كه فرمانفرمايى
✨هر آن كس را كه خواهى فرمانروايى بخشى
✨و از هر كه خواهى فرمانروايى را باز ستانى
✨و هر كه را خواهى عزت بخشى و هر كه را
✨خواهى خوار گردانى همه خوبيها به دست توست
✨و تو بر هر چيز توانايى (۲۶)
📚سوره مبارکه آل عمران
✍آیه ۲۶
💠💠@abbass_kardani💠💠
🍃⇨﷽
🌷حکایت
✨⇐ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ(ع) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ :
ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍی ﻛﺮﺩ...
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎد!!!
✨⇐ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺳﺎل...
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ یک ﻭ ﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟
✨⇐ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ:
ﭼﻮﻥ وقتیکه ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ
ﺭﻭﺯی ﻣﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ...
ﻭلی وقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی،
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی!!
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ كنم.........
💠💠@abbass_kardani💠💠
💠💠تفکـــر_در_آیات_قــــرآن💠💠
🍂نهی از منکر کنید.🍂
🕋 وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَي رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ.
(اعراف/۱۶۴)
⚡️ترجمه:
و ياد آور هنگامى را كه گروهى از آنها گفتند: «چرا جمعى گنهكار را اندرز مى دهيد كه سرانجام خداوند آنها را هلاك خواهد كرد، يا به عذاب شديدى گرفتار خواهد ساخت»؟! گفتند: «براى اعتذار و رفع مسئوليت در پيشگاه پروردگار شماست؛ به علاوه شايد آنها (بپذيرند، و) تقوا پيشه كنند»!
💥بنى اسرائيل سه گروه بودند:
يكدسته قانون شكن،
دسته ى ديگر دلسوزان نصيحت گر
و دسته ى سوّم گروه بى تفاوت.
❌بى تفاوت ها به نصيحت گران مى گفتند: خود را خسته نكنيد، چون حرف هايتان در فاسقان اثر ندارد و آنها به هر حال جهنّمى هستند.
💫ولى ناهيان از منكر مى گفتند: كار ما بى اثر نيست، حداقل آنكه ما وظیفه ی خود را انجام داده ایم و نزد خدا معذوريم.
و چه بسا آنها به واسطه ى سخن ما دست بردارند و تقوا پيشه كنند
✅ بنابراین؛ نهى از منكر واجب است.
🔶 يا براى اينكه افراد فاسق اصلاح شوند.
🔶 يا براى عذر داشتن خود انسان نزد خداوند. (پس لازم نيست حتماً اثر كند، تا بر ما واجب شود، زيرا ما مأمور به وظيفه ايم، نه ضامن نتيجه)
💠💠@abbass_kardani💠💠
🥀سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی :
بعضی ها میگویند خطر و مشکلات سوریه به ماچه؟
درحالی که همه تلاش دشمن این است که سوریه را از سر راه بردارد و به ما برسد.
ما میتوانستیم بنشینیم نگاه کنیم عراق و سوریه سقوط کند و دشمنان تجهیز شوند و با قدرتی صد برابر بیایند لب مرز ایران...
اما این کار را نکردیم.
منبع: کتاب ذوالفقار
📸 تصویر کمتر دیده شده از شهیدان
حاج قاسم سلیمانی
ابومهدی المهندس
🌴 حاج قاسم میگفت:
🥀 شرط_شهیدشدن_شهیدبودن_است 🕊🌷
💠💠@abbass_kardani💠💠
#یادیاران🕊🌷
🥀✨ شهید سیدشعبان علوی در روستای زیبای پچت شهرستان بهشهر و در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد ، پدر ومادر بزرگوار شهید از ذریه ی حضرت زهرا (س) می باشند. از شهید عزیز یک دختر به نام سیده فاطمه به یادگار مانده است.
🥀✨ سیدشعبان سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و در لشکر ۱۶ زرهی قزوین در رسته زرهی به اسلام خدمت می کرد که در منطقه بستان بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه به شهادت رسید. پیکر پاک شهید در امامزاده شیخ نورالدین به خاک سپرده شد.
شهیدسیدشعبان_علوی🌷
🌷 تولد : ۱۳۴۴/۰۱/۰۱ روستای پچت
🕊 شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ بستان
شهدارایادکنیدحتی بایک صلوات
سلام دوستان عاقبت تون ختم به شهادت
💠💠@abbass_kardani💠💠
31.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفسیرآیه ۹۱ سوره بقره.پرهیزازتعصبات نژادی
استاد قرائتی
23.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه ی بودایی و توسلش به آقاجان مهدی موعود😔😔
خدایا مارا سربازان واقعی آقاجان قراربده
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای تک تک بزرگواران اینگونه آرزو میکنم 🤲
اللهم عـــــــــــــــــجل لولیک الفرج
📖 داستان دعای مشلول
✍درباره دعاي مشلول آمده است بعد از ايام حج شبی حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) با حضرت سيد الشهداء(علیه السلام) براي طواف ، به مسجد الحرام آمدند. در مسجد صداي ناله حزيني به گوش مي رسید. حضرت امير المومنين (علیه السلام) به حضرت اباعبدالله (علیه السلام) فرمودند ، پسرم! برو ببين کيست؟ بگو بيا ببينيم چرا اين قدر نگران است؟ حضرت سيدالشداء آمدند ديدند مرد جواني است به او فرمودند : اجب اميرالمومنين (علیه السلام) جوان بلند شد و به حضرت سيد الشهداء گفت : شما بفرماييد جلو من پشت سرشما مي آيم.
☘ حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) فرمودند : جوان! خيلي محزون و نگراني! مشکلت چیست؟ گفت آقا جان جريان من خيلي عجيب است... من در خانواده ای مرفه بودم و پدرم خیلی به من محبت مي کرد تا اینکه من راه هوس بازی ، افراط و اسراف در هزینه ها را پیش گرفتم روزی متوجه شدم پدرم پول یا طلائي را دفن کرده ، رفتم بردارم ، پدرم رسيد و مانع شد. هولش دادم خورد زمين همانجا گفت : پسر! من تو را خيلي تحمل کردم، به تو محبت کردم و تو قدر ندانستي اگر ادامه دهی به کنار کعبه مي روم و به تو نفرين مي کنم ....پدرم آمد اينجا و من را نفرين کرد ، بلافاصله من بيمار شدم.
🍂 لباسش را کنار زد يک طرف پهلويش گود افتاده و دست چپ و پاي چپش از کار افتاده بود.
غير از بيماری خود ، شکستگي پدرم و عاق کردنش من را خيلي اذيت مي کرد ، از طرفي در قبيله خودمان به فردي شوم و نفرين شده مشهور شدم.
🌿 مدتی بعد گفتم: بابا! من ديگه سرم به سنگ خورد، بيا دعا کن من خوب بشوم، گفت نمي کنم، التماسش کردم، گفت نمي کنم، بزرگان قبیله را واسطه قرار دادم قبول نکرد. سه سال به او التماس کردم تا بالاخره قبول کرد بيايد همين جايي که نفرين کرده به من دعا کند. او را سوار بر شتر کردم در راه مکه کنار دره ای شتر رم کرد و پدرم افتاد به درّه و فوت کرد! او را دفن کردم و با دلي شکسته و مايوس، به مسجد الحرام آمده ام.
🔸حضرت از او تفقد کرد وفرمودند : چقدر بر تو سخت گذشته است!! ولی نگران نباش، دعايي به تو تعليم مي دهم که حقوقي را که بر گردن تو هست تسويه می کند ، بيماري تو را درمان و عاقبت تو را به خير مي کند.
👌 فرمود : قلم و کاغذ بياوريد؟ آوردند ، حضرت دعاي #مشلول را انشاء کردند و حضرت اباعبدالله مینوشتند.
✨ حضرت سيد الشهداء(علیه السلام) فرمودند ما از آن جوان خوشحال تر بوديم از يافتن اين دعا و حل مشکل جوان. فرمودند : ده مرتبه اين دعا را بخوان وخبرش را بده.
☘ بعد از مدتی جوان آمد عرض کرد: وقتي خواندم و خوابيدم پيغمبر خدا را در خواب ديدم و حضرت من را تفقد کردند و فرمودند قدر اين دعا را بدان و سعادتمند خواهي شد و دستي به پهلويم کشيدند و فرمودند: شفا یافتی. وقتی بیدار شدم خود را سالم دیدم.
📖 بحار ج22 ص394
📖 مهج الدعوات ص191
هدیه به امام زمان عج الله
ازخواننده التماس دعای فرج دارم
اللهم عجل لولیک الفرج
بنده حقیر هم دعا بفرمائید
مردی درحال مرگ بود،
وقتیڪه متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید،
خدا: وقت رفتنه.
مرد: به این زودی؟ من نقشه های زیادی داشتم
خدا: متاسفم، ولی وقت رفتنه
مرد: درجعبه ات چی دارید؟
خدا: متعلقات تو را
مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛
لباسهام، پولهایم و ....
خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند
مرد: خاطراتم چی؟
خدا: آنها متعلق به زمان هستند
مرد: خانواده و دوستانم؟
خدا: نه، آنها موقتی بودند
مرد: زن و بچه هایم؟
خدا: آنها متعلق به قلبت بود
مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند؟
خدا :نه؛ آن متعلق به گردوغبار هستند
مرد: پس مطمئنا روحم است؟
خدا: اشتباه میڪنی، روح تو متعلق به من است
مرد با اشڪ در چشمهایش و باترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و بازڪرد؛ دید خالی است!
مرد دل شڪسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟
خدا : درسته، تومالڪ هیچ چیز نبودی!
مرد: پس من چی داشتم؟
خدا: لحظات زندگی مال تو بود ؛
هرلحظه که زندگی ڪردی مال تو بود .
#زندگےفقطلحظههاهستند... قدر لحظه ها را بدان و لحظه ها را دوست داشته باش
آنچه از سر گذشت، شد سر گذشت...
حیف، بی دقت گذشت، اما گذشت!.
تا ڪه خواستیم یک دو روزی فکر کنیم،
بر در خانه نوشتند: "در گذشت"
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای فرج آقاجان
بنده حقیر هم دعا بفرمائید🤲