حر به امام عرض کرد که در این واقعه اگر بر مخالفت اصرار و پافشاری کنی، تو و همراهانت کشته میشوید.
حضرت در این حال به شعر یکی از صحابه استناد فرمود و گفت تو مرا از مرگ میترسانی مرگ بر جوانمرد عار نیست، وقتی آرزوی حق و قصد دفاع از حق را داشته باشد و جهاد کند...
وقتی حر این اشعار را از امام شنید به کناری رفت و با سپاه خود حرکت کرد امام نیز با قافله خود در حرکت بودند تا به منزلگاه بیضه رسیدند.
امام برای اتمام حجت خطبهای خواند و اهداف خویش را آشکار نمود و با استناد به سخنان پیامبر اکرم(ص) فرمود که هر کس سلطان ستمگری را بنگرد که حرام خدا را حلال میکند و عهد شکن است، بر مسلمانان است که در مقابل او اعتراض کند. [2]
در مسیری که امام از مکه حرکت کرد روز هشتم ذی حجه تا رسیدن به کربلا با افراد و کاروانهای مختلفی دیدار و ملاقات داشت.
از جمله این دیداردها دیدار با عبدالرحمن حر بود که امام از او خواست به کاروان کربلا بپیوندند او امتناع کرد و اسب خود را به امام پیشکش نمود
. شیخ مفید، همان ،ج2،ص84 ،83
@abbass_kardani✅
حضرت امتناع از قبول کرد.
در آخر شب جوانان را دستور داد تا مشکها را پر از آب کنند، سپس دستور داد از منزل قصر بنی مقاتل حرکت کنند حرکت کردند، حضرت بر پشت اسب خود چرتی زد، و بیدار شد و فرمود «انا لله و انا الیه راجعون» دوبار کلمه استرجاع بر زبان آورد، در این حال فرزندش علی اکبر به پیش او آمد و علت را پرسید.
حضرت فرمود: فرزندم در عالم رویا دیدم که سوارهای ندا داد مرگ بر دیدار اهل کاروان میآید، و اهل کاروان به سوی مرگ در شتابند
. شیخ عباس قمی،وقایع الایام،ص 222
@abbass_kardani✅
علی سئوال کرد: ای پدر آیا ما بر حق نیستیم، فرمود: فرزندم ما بر حقیم و بازگشت بندگان به سوی خداوند است،
اکبر عرضه داشت: پس ای پدر مهربانم چه باکی از مرگ داریم امام از کلام علی خوشحال شد و دعایش کرد. [3]
وقتی صبح شد کاروان حسین نماز صبح را خواندند و حرکت کردند. یاران حر، به سوی آنان آمده تا کاروان را به سوی کوفه بکشند، آنها امتناع کردند و زهیر گفت مولای من با همین سپاه کم، نبرد کنیم که شکست آنها برای ما سهل است.
امام فرمود: من هرگز آغازگر جنگ نخواهم بود.
در این روز پیکی از کوفه آمد و کاروان حسینی؛ با اصرار حر به سوی نینوا در حرکت بودند به شهر و یا آبادی غاضریه رسیدند.
پیک از سوی عبیدالله برای حر پیامی آورد، که حسین را یا وادار به بیعت کن یا در سرزمین بدون آب و علف و بدون قلعه و پناهگاه فرود آور و منتظر دستور بعدی باشد.
حر امام را از مضمون نامه آگاه کرد. امام فرمود ای حر ما را رها کن در این قریه اقامت کنیم، حر پاسخ داد این مرد جاسوس و پیک عبیدالله است که کارهای مرا زیر نظر دارد، من از خواسته تو معذورم.
@abbass_kardani✅
امام و یارانشان، حرکت کردند و به دشتی بـی آب و علف رسیدند.
اسب امام ایستاد، امام فرمود نام این زمین چیست، زهیر گفت: نامهای مختلف دارد، یکی از نام هایش عقر و نام دیگرش کربلا است.
امام فرمود: اینجا قافله را نگه دارید و خیمهها را بپادارید این جا نامی است آشنا، وقتی با پدرم به سوی صفین میرفتیم اینجا استراحت کرد و از خواب بیدار شد و گفت در خواب دیدم این دشت پر از خون است و حسین در آن خون غوطهور است.
شیخ عباس قمی از کتاب ملهوف نقل کرده در روز دوم سال 61 حضرت امام حسین علیهالسلام به زمین کربلا ورود فرمود و چون به آن زمین رسید، پرسید که این زمین چه نام دارد؟ گفتند: کربلا مىنامندش. چون نام کربلا شنید گفت: «اللهُمَّ إنّی أعوذُبِک مِن الکَربِ وَالبَلاء».
پس فرمود: این موضع کرب و بلا و محل مِحنت و عنا است، فرود آیید که این جا منزل و محل خیام ما است. این زمین جاى ریختن خون ما است و در این مکان قبرهاى ما واقع خواهد شد. [4]
روزی که کاروان امام حسین علیهالسلام به کربلا رسید روز دوم محرم سال 61 هجری قمری بود. پس از این روز، کار بر آنان سخت شد و هر روز محاصره سپاه کوفه تنگ و تعداد آنان افزوده میشد به نحوی که امام علیهالسلام جنگ را قطعی میدانست. [5]
مرکز مطالعات دپاسخگویی به شبهات حوزه علمیه
@abbass_kardani✅
🌸👆🏻رفقا لطفا مطالب بالا رو که درباره وقایع روز اول محرم هستش رو کامل و با دقت بخونید .
عالیه👌
4_5809823633056466344.mp3
6.54M
🎧 #زمینه فوق العاده شنیدنی
🎼 بر تو سلام ای ماه غم محرم ...
🎤 #حاج_میثم_مطیعی
🌙 #استقبال_از_ماه_محرم @abbass_kardani✅
#تلنـگـــــــــــر 🔔🔔
👈گفتم ...
♦️اگر در #کربلا بودم ،تا پای جان برای حسین ( ع ) تلاش میکردم 😢
👈گفت ...
♦️یک حسین ( ع ) #زنده داریم
نامش #مهدی (عج ) است 😭
♦️تاحالا برایش چه کرده ای⁉️
♨️مدتی است یادمان رفته😔
پسری مانده از تبار #علی
اوکه برای سپاه بی سردار خود
#سالهاست به دنبال ۳۱۳ نفر میگردد😔😔
🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani✅
#شهادت خیلی مفهوم بلندی است، مقام شهید🌷 خیلی عالی است که حتی تصور هم نمی شود کرد به همین دلیل یک درب بهشت برای #شهداست، بهشت هشت درب دارد اما "باب المجاهدین" یکی از دربهای بهشت است که مخصوص ورود شهداست👌. شهید حق شفاعت ویژه دارد نه فقط از اقوام و خانواده اش بلکه برای #غریبه_ها هم حق شفاعت دارد.
داداش عباس به حرمت این روزها ماروهم شفاعت کن
🌹🍃🌹🍃
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
#شهید_حسین_معز_غلامی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani✅
#خاطرات_شهدا🌷
💠خاطره ای از
#شهید_حسین_معز_غلامی 🌹
🔹دو سال پیش تو مراسم اﻋﺘﻜﺎﻑ ﻣﺴﺠﺪ ﻗﻤﺮ بنی ﻫﺎﺷﻢ(علیه السلام) ﺑﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮاﺭ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎی ﻧﻮﺟﻮاﻥ اﻃﺮاﻓﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﺩﻥ، ﺷﻮخی میکردن ﻭ ﺳﺮ ﻭﺻﺪای زیادی بلند می شد.
🔸حسین آقارو ﺻﺪا ﻛﺮﺩﻡ و ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﺎﺑﺎ ﻳﻜمی ﻣﺮاﻋﺎﺕ ﻛﻨﻴﺪ، مثلا اﻋﺘﻜﺎفه، ﺳﻦ خیلی اﺯ ﻣﻌﺘﻜﻔﻴﻦ ﺑﺎﻻﺳﺖ اعصابشون نمی کشه..
🔹ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﻤﻴﺸگی ﮔﻔﺖ: ﺣﺎجی اﻳﻦ ﻧﺴﻞ ﺭﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ آﻭﺭﺩ ﻣﺴﺠﺪ، می بینی ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﺴﺠﺪ ﭘﺎﺭکه و ﭼﻪ ﻭضعی ﺩاﺭﻩ. دیگه ﻣﺠﺒﻮﺭﻡ ﺑﺎ ﺷﻮخی ﻛﺮﺩﻥ و برای اینکه ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻮﻥ ﺳﺮ ﻧﺮﻩ و ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ اﻭﻣﺪﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﻛﻨﻦ یه جوری جاذبه ایجاد کرد.
🔸ﺩﻳﺪﻡ ﺭاﺳﺖ ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮی اﻳﻦ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﻭاﻧﻔﺴﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻫﺮ شکلی ﻛﻪ ﺷﺪﻩ اﻭﻝ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﺠﺪ آﺷﻨﺎ ﻛﺮﺩ.
🔹جاش خیلی خالیه، ﺗﻮ تشییعش ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺣﺮﻑ قشنگی ﺯﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﭽﻪ اﻡ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻮﺩ و ﺧﻮﺷﺪﻝ. ﻭلی ﺧﺪا ﺑﻪ ﺧﻮشدﻟﻴﺶ ﺑﺮﺩﺵ
🌷ﺭﻭﺣﺶ ﺷﺎﺩ ان شاءالله ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻪ 🌷
🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani✅
برادرم
در این شب های #محرم 🏴
ناراحتم که #نیستی در این ماه حسینی
اما
تو پیش اربابی
و
من دورم از #قافله_عشق
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#ذاکر_اهل_بیت
🍃🌹🍃🌹
@abbass_kardani✅