🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
نماز سکوی پرواز 19.mp3
4.92M
🟩✨ نماز سکوی پرواز 19
🎧آنچه خواهید شنید؛👇
🌼 برای نمازت...
يه جای دنج و آروم انتخاب کن!
پرواز در شلوغی، ممکن نیست!
🟨 باید فقط تو باشی.... و خود خداا
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
مداحی_آنلاین_دین_و_دلم_برده_ای_ماه_سکینه_محمود_کریمی.mp3
5.54M
🔳 #وفات_حضرت_سکینه(س)
🌴دین و دلم برده ای ماه سکینه
🌴بی تو چگونه روم سوی مدینه
🎙 #محمود_کریمی
عرض تسلیت 🏴🏴🏴🏴
دو زاریش افتاد !
کیوسکهای زردرنگ تلفن عمومی در کنار بوق آزادی که داشتند برای تعدادی از شهروندان اشتغالآفرینی هم میکرد. اطراف این اتاقکها مردانی نشسته بودند که سکههای دو ریالی و پنج ریالی میفروختند و یک لقمه نان حلال به خانههایشان میبردند. آنها سکهها را به چند برابر قیمت میفروختند و مردمی که دربهدر دنبال سکه میگشتند با رضایت کامل محصولشان را خریداری میکردند.
لحظهای که سکه دو ریالی داخل صندوق تلفن میافتاد و صدای بوق آزاد به گوش میرسید لبخند رضایت بر لبان فرد داخل کیوسک نقش میبست. اصطلاح «دوزاریش افتاد» در آن زمان خیلی کاربرد داشت. افتادن دوزاری به معنای فهمیدن و ارتباط برقرار کردن بود. ضربالمثل «طرف دوزاریش کجه» هم دقیقا به معنای کندذهن بودن فرد به کار میرفت. یادمان باشد خیلی وقتها دوزاری دستگاه نمیافتاد و دست ما از بوق آزاد تلفن کوتاه میماند. در عوض تلفنهای عمومی مهربان و بخشنده بود و وقتی تماس را برقرار نمیکرد سکه انداختهشده را پس میداد. بعضی وقتها هم سخاوت را به حد اعلا میرساند و سکه نفرات قبلی را هم میریخت پایین! این تلفنها با مشت و لگد رابطه خوبی نداشت. ریزش سکهها معمولا پس از آن اتفاق میافتاد که چند مشت جانانه نثار بدنه تلفن میکردی. بعضی از خرده کلاهبرداران هم سکهها را سوراخ میکردند و نخی را به آن میبستند. پس از آن که تماسشان تمام میشد نخ را میکشیدند و لذت یک تماس رایگان را تجربه میکردند.
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆