♥️🦋شهیدی که در رویای صادقه به جمع اهلبیت(ع) دعوت شد
🌿يكی از دوستانش -كه بعدها شهيد شد- تعريف كرده است: «او زمانی كه به نماز میايستاد، آنقدر با توجه و خلوص نماز میخواند كه گويی در دنيا نيست. قنوت و سجدههايش طولانی بود. آنقدر در سجدههايش گريه میكرد كه گاهي از حال میرفت.
🌻او در خواب چهارده معصوم عليهمالسلام را ديده بود كه همه با هم نشستهاند و حضرت رسول(ص) او را به جمع خود دعوت كرده بود.»
✨او در شبهای آخر قبل از شهادت از اينگونه خوابها زياد ديده بود حتی خودش به دوستانش گفته بود كه چگونه و كجا به شهادت میرسد.
يكي از همسنگرانش نحوه شهادت وی را چنين تعريف ميكند: «با هم در سنگر نشسته بوديم و سيدمهدی مشغول نوشتن چيزی بود، اما ناگاه دفترش را بست. گويا به يكباره ياد مطلبی افتاده باشد، به سرعت به سمت بچهها رفت تا به آنها سر بزند و اوضاع را بررسی كند. با هر قدمی كه بر میداشت، انگار سبکتر و چهرهاش نورانیتر میشد. انگار پرواز میكرد.
☀️اولين خمپاره كنار وی افتاد. درست همان مكانی كه خودش گفته بود. دومين خمپاره در كنار سيدمهدي به زمين خورد. خاک و دود بلند شد. همه كسانی كه سيد مهدی را ميشناختند و در آنجا بودند، فهميدند چه شد. خمپاره اول يک پاي او را به كلی متلاشی و پای ديگرش را به سختی مجروح كرده بود.
گويی با خون خود غسل شهادت كرده بود. درست همانگونه كه خودش گفته بود، به شهادت رسيد.»
#شهیدسیدمهدییحیوی🌷
🔸قطعهای از بهشت🔸
♻️«مدرسهای در حصارک است كه معلم تعليمات دينی آن، روزهای سهشنبه بچههای كلاس را برای خواندن زيارت عاشورا و برنامههای مذهبی به امامزاده محمد(ع) میآورد.
🔆آن معلم برايم تعريف كرد كه من هيچگاه سيدمهدی را نديده و نمیشناختم. شبی در خواب ديدم كه قبرشان باز است و صورت ايشان كاملا خيس، به طوريكه آب از ريشهايش میچكيد و گوشه سمت راست قبرشان نوشته شده بود
"قطعهای از بهشت".🌼🍃
☘فردای آن شب به امامزاده آمدم و آن قبر را پيدا كردم. لازم به توضيح است كه نام ايشان را به صورت ندايی سيد مهدی يحيوی شنيدم.
💐از آن روز به پسر شما سيدمهدی متوسل شدم و زيارت عاشورا را خواندم. در خانه مريضی داشتم كه شفايش غيرممكن بود و با توسل به شهيد سيدمهدی شفا يافت.»
✨راوی مادر شهید
#شهیدوالامقامسیدمهدییحیوی
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
♦️شهید سید مهدی یحیوی حاجت می دهد...🕊🌿
✨ شهيد والامقام سيدمهدی يحيوی دارای كرامات زيادی است.....
✅مادر شهيد چنين تعريف میکند:
«شب سال نو بود و مزار سيد مهدی شلوغ. در بين زوار خانمی بود كه زيارت عاشورا میخواند و میگريست و من نمیشناختمش.
از وی سئوال كردم كه شما نسبتی با شهيد داريد؟
ايشان جواب داد. من خودم همسر شهيد هستم. وصيتنامه شهيدم گم شده بود. هر جا میگشتم پيدا نمیشد.
از شهيد سيدمهدی خواستم و متوسل شدم تا اينكه شبی در خوابم به من گفت: وصيتنامه در فلان مكان است.
🌺صبح به آن مكان رفتم، پيدايش كردم. حالا هر وقت اينجا میآيم برای سيدمهدی هم زيارت عاشورا میخوانم.»
شهیدسیدمهدییحیوی
شهیدانزندهاند
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
📝✨گزيده ای از وصيتنامه شهيد عالیمقام سيد مهدی یحیوی
بسم رب الشهداء و الصديقين اللهم الجعلني فيزمره الشهداء
🌷خدايا ميدانم كه مرگ و زندگي به دست قادر و تواناي توست و هر چه را تو مصلحت باشد من خواهان همان هستم (رضاً برضاك) اما آرزوي من حقير اين است و از تو مي خواهم كه مرگ مرا از اين دنياي فاني با شهادت در مسيرت به انجام برساني.
🌷آري اگر قطعه قطعه شوم و دوباره زنده شوم دست از خدا و اسلام و انبياء و ائمه اطهار دست برنخواهم داشت. بگذار براي رضاي خدا در خون خود بغلطم خوني كه مرا به هدفم تنها فاصله است. بگذار اين هرچه زودتر صورت گيرد.
🌷بگذار بدانند اين دلبستگان به اين دنياي فاني اين سلاطين ظلم و جور اين ظالينها و مغضوبين اين شياطين جاني و خيانت پيشگان پست، آري بدانند كه ما شيعه علي (ع) و از تبار حسينيم و كربلاها بپا خواهيم كرد و اين سخن را با ريختن خونمان و قطعه شدن بدنمان در روز عاشوراي مان به اثبات خواهيم رساند (كل ارض كربلا و كل يوم عاشورا)
🌷و شاهد من شهداي عصرمان است، شهدايي كه براي رسيدن به لقاءالله ثانيه شماري مي كردند و هميشه براي اين تحول بزرگ و آزادي از اين زندان و اين عروج والاي معنوي آماده بودند.
🌷و از شما اي مادر و خواهر و برادر تقاضا ميكنم به اسلام و قرآن و ولايت اهميت و ارزش قائل شويد و بيش از هر چيز به فكر آنها باشيد. مبادا روح شهداء را بيازاريد كه خشم خدا شامل تان مي شود .با دوستان خدا دوست و با دشمنانش دشمن باشيد. خود جدا كننده صفت حق و باطل باشيد، نه انسانهاي بي تفاوت.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
سيد مهدي یحیوی
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید🌷🕊
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید🌷🕊
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
4_5782996545771146102.mp3
23.02M
اسمعی وفهمی هذا آخر ساعه
منساعات دنیا 🥀
🟣خاک های نرم کوشک🟣
#قسمت_پانزدهم
خیلی سخت است به اش گفتم:«این لبنیاتیه که کارش خوب بود، مزد هم زیاد داد که!»
سرش را این طرف و آن طرف تکان داد گفت:« این یکی باز از او سبزی فروشه بدتره.»
«چطور؟»
کم فروشی می کنه تو کارش غش داره، جنس بد رو قاطی جنس خوب می کنه و به قیمت بالاتر می فروشه تازه همینم سبکتر می کشه از همه بدترش اینه که می خواد منم لنگه خودش باشم!
با غیظ ادامه داد:«این نونش از اون بدتره»
از فردا صبح زود رفت به قول خودش سرگذر سه چهار روز بعد، آخر شب از سر کار برگشت، گفت: «الحمدالله یک بنا پیدا شده که منو با خودش ببره سرکار.»
گفتم روزی چقدر می
ده؟ده تومن.
کارش جان کندن داشت. با کار لبنیاتی که مقایسه می کردم دلم می سوخـت
همین را هم به اش گفتم گفت: «
هیچ طوری نیست نون زحمتکشی ،نون پاک و حلالیه خیلی بهتر از کار اوناست.....»
کم کم تو همین کار بنایی جا افتاد و کم کم برای خودش شد اوستا و حالا دیگر شاگرد هم می گرفت. دستمردش هم بهتر از قبل شد.
یک روز مادرش از روستا آمده بود .دیدنمان یک بقچه نان و دو سه کیلو ماست چکیده و چیزهای دیگری هم آورده
بود برامان
عبدالحسین همه را برداشت و زود برد آشپزخانه مادرش گفت :«امان می دادی تا یکمی بخورن».
تشکر کرد و گفت:« حالا کسی گرسنه اش نیست ان شا الله بعدا
ادامه دارد....
رمان_شهدایی
زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
شادی_روح_شهدا_صلوات
🟣خاک های نرم کوشک🟣
#قسمت_شانزدهم
می خوریم.»
نه خودش خورد و نه گذاشت من و حسن دست بزنیم مادرش که رفت حرم سریع بقچه نان و چیزهای دیگر را برد تو مغازه و کشید. به اندازه وزنش ، پولش را حساب کرد و داد به چنتافقیر که می شناخت. آن وقت تازه اجازه داد ازشان بخوریم مادرش را هم نگذاشت یک سرسوزن از جریان خبردار شود ملاحظه ناراحت نشدنش
پیرزن چند روز پیش ما ماند، وقتی حرف از رفتن زد عبدالحسین به اش گفت: نمی خواد بری ده همین جا
پهلوی خودم بمون
«بابات رو چکار کنم؟
اونم می آریمش شهر.»
از ته دل دوست داشت مادرش بماند بیشتر جوش زمین های تقسیمی را می زد مادرش ولی راضی نشد. راه افتاد طرف روستا عبدالحسین هم رفت روستا که از پدرش خبر بگیرد همان جا نوجوان های آبادی را جمع می کند و به
شان می گوید: « هر کدوم از شما که بخواد بیاد مشهد درس طلبگی، بخونه من خودم خرجش را می دم.»
سه تا از آنها پدر و مادرشان را راضی کرده بودند با عبدالحسین آمدند .شهر اسمشان را تو حوزه علمیه نوشت. از آن به بعد، مثل اینکه بچه های خودش باشند خرجی شان را می داد خودش هم شروع کرد به خواندن درس های حوزه روزها کار و شب ها درس. همان وقت ها هم حسابی افتاده بود توخـط مبارزه
من حامله شده بودم و پدر و مادرم هم آمده بودن ،شهر برای زندگی، یک روز خانه پدرم بودم که درد زایمان گرفتم ماه مبارک رمضان بود و دم غروب . عبدالحسین سریع رفت ماشین گرفت مادرم به اش گفت: «می خوای چکار کنی؟»
گفت: «می خوام بچه ام خونه ی خودمون به دنیا بیاد شما برین اونجا، منم میرم دنبال قابله.»
یکی از زن های روستا هم پیشمان بود سه تایی سوار شدیم و راه افتادیم خودش هم که یک موتورگازی داشت رفت
دنبال قابله
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
07.mp3
10.13M
کتاب_صوتی
من_زنده_ام
خاطرات_اسارت
معصومه_آباد
💐 قسمت هفتم💐
کپی و استفاده از صوت با ذکر صلوات ، بلامانع است .
یاد شهداکمتراز شهادت نیست
شهدارایادکنید حتی با یک صلوات
اللهمَّ عجل لولیک الفرج
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
🌸🍃🌸🍃
🔸#داستانضربالمثلها
🔹رمال اگر غیب میدانست خود گنج پیدا میکرد.
✍روزی روزگاری رمالی رفت سراغ تاجری ثروتمند.
رمال به تاجر گفت:
«من رمالم، فالگیرم. از آینده ی تو و از جای گنج هایی که در زیر زمین پنهان شده، خبر دارم.
تاجر گفت: خوب، این حرف ها چه ربطی به من دارد؟
🔸رمال گفت: اگر پول خوبی به من بدهی، جای یکی از گنج ها را به تو نشان می دهم.
آن وقت به دارایی و طلا و جواهرات و ثروت زیادی می رسی.
تاجر با این که مشکل مال نداشت، طمع کرد و به امید رسیدن به گنج قول داد که پول خوبی به رمال بدهد.
🔹فردای آن روز، تاجر با یکی از دوستانش ماجرای حرف های رمال و گنج را در میان گذاشت.
دوست تاجر که آدم فهمیده ای بود گفت: ای بابا! تو چقدر ساده و نادانی!.
اگر رمال غیب می دانست و از گنج های پنهان خبر داشت، خودش می رفت و صاحب گنج می شد.
🔸تاجر که طمع به دست آوردن گنج، به کلی کر و کورش کرده بود، به حرف دوستش گوش نکرد و گفت:
قرار است هفته ی آینده من به رمال پول بدهم و او هم جای یک گنج بزرگ را به من نشان بدهد.
وقتی که من صاحب گنج شدم، آن وقت می فهمی که اشتباه کرده ای.
🔹دوست تاجر که مطمئن بود همه ی رمال ها و فالگیرها دروغ می گویند، خیلی ناراحت شد. دلش می خواست دوستش گول رمال ها را نخورد. اما نمی دانست چه کند.
دوست تاجر برای آگاه کردن تاجر فکر زیادی کرد. عاقبت نقشه ای کشید و به سراغ تاجر رفت و به او گفت:
تو که این قدر به کار رمال ها اطمینان داری، چرا کاری نمی کنی که من هم گنجی پیدا کنم و ثروتمند بشوم؟
🔸بهتر است فردا او را به خانه ی من دعوت کنی تا من هم به او پولی بدهم و نشانی گنج را از او بگیرم.
تاجر از این که دوستش را هم با خودش همراه کرده است خوشحال شد.
سراغ رمال رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد. رمال ، وانمود کرد که نمی تواند به دوست تاجر کمکی بکند،
🔹اما بعد از کلی چک و چانه زدن، قبول کرد که ناهار فردا، میهمان دوست تاجر بشود و با او درباره ی خرید و فروش گنج دیگری وارد معامله بشود.
دوست تاجر
فردای آن روز، دوست تاجر غذای مفصلی آماده کرد. وقتی رمال و تاجر سر سفره نشستند، دوست تاجر، سه بشقاب غذا آورد.
🔸او روی پلوی دو تا از بشقاب ها، یک قطعه بزرگ گوشت مرغ گذاشته بود.
اما در بشقاب سومی، گوشت مرغ را ته بشقاب گذاشته و روی آن پلو ریخته بود. دوست تاجر، این بشقاب را جلو رمال گذاشت.
هر کس به غذاها نگاه می کرد، فکر می کرد که دوست تاجر برای خودش و تاجر پلو با مرغ آورده، اما در بشقاب رمال، فقط پلو است.
🔹رمال وقتی به بشقاب خودش نگاه کرد و دید مرغ ندارد، ناراحت شد و با خودش گفت:
چرا دوست تاجر این جوری از من پذیرایی می کند؟
حتماً او مرد خسیسی است. باید به او اعتراض کنم، و گرنه پول به درد بخوری هم به من نخواهد داد.
رمال با این فکرها به دوست تاجر گفت:
این چه وضع میهمان نوازی است؟
مگر از قدیم نگفته اند که میهمان حبیب خداست؟
چرا برای خودتان پلو با مرغ کشیده اید اما برای من مرغ نگذاشته اید؟
🔸دوست تاجر قاشق را برداشت و مرغ غذای رمال را از زیر پلو بیرون آورد. بعد با خنده و مسخرگی به او گفت:
تو که مرغ زیر پلو را نمی بینی، چطوری می توانی از گنج هایی که زیر خروارها خاک پنهان شده خبر داشته باشی؟
رمال فهمید که از او زرنگ تر هم پیدا می شود. بلند شد و با عصبانیت از خانه ی دوست تاجر بیرون رفت.
تاجر هم فهمید که دوست خوبی دارد و نباید به رمال ها و فالگیرها اعتماد کند.
🔹از آن به بعد، به کسانی که ادعا می کنند از آینده و گذشته ی مردم خبر دارند یا به دروغ ادعا می کنند که در کاری مهارت دارند، گفته می شود:
رمال اگر غیب می دانست، گنج پیدا می کرد.
🔰 ضرب المثل 🔰
محشر است محشر
باید با طلا کلمه به کلمه اش را بنویسیم
نامه ی مادر شهید مدافع حرم
به سردار سلیمانی :
سردار سلیمانی برگرد......
این جماعت امنیت نمیخواهند ، آرامش زیر دلشان زده ،
سردار برگرد و
مدافعان حرم را هم با خودت بیاور !!!
بگذار در کرمانشاه و همدان و
تهران با اسرائیل و داعش بجنگیم ،
مگر کودک غزه و سوری و یمن گناه کرده که
تاوان حفظ امنیت ایران را بدهند.
آنهم امنیت جاده چالوس _کرج ،
که در روز شهادت امام صادق
مست کردند و زدند و رقصیدند .
بگذار ناله کودکان ایرانی هم بلند شود ، مگر خون آنها رنگین تر از خون کودکان غزه است. سردار سلیمانی برگرد!!!!
بگذار جنگ شود .
بگذار موشکهای آمریکایی
آرامش تهران را بهم زنند و
در زیر آوار زنانی را که در بغلشان
سگ خانگی خوابیده
از زیر آوار بیرون آورند .
بگذار مردم ایران
در صف طولانی یک قرص نان بایستند .
این جماعت فقط تلگرام میخواهند.
آزادی میخواهند.
استادیوم آزادی مختلط میخواهند!!!!
سردار سلیمانی برگرد.......
بگذار جنگ وارد خاک ایران شود. تا جوانانی که میگویند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران بروند از ایران دفاع کنند.
چرا فقط سپاه بسیج و ارتش باید خون بدهند ؟
بگذار آقا زاده ها هم کشته بدهند.
بگذار جوانی که شعار میدهد رضاخان روحت شاد، روحش شاد شود.
سردار سلیمانی برگرد.....
امنیت زیاد هم خوب نیست. اصلا هر چیزی زیادش خوب نیست. قدرش را نمیدانند. بگذار صدای هواپیمای جنگی آرامش تهران را بهم بزند. بگذار دختران بزک کرده و بی حجاب دنبال پناهگاه باشند و فرصت آرایش و پیرایش نداشته باشند. بگذار جنگ شود تا مرد از نامرد جدا شود!!!!
سردار سلیمانی برگرد......
نمایندگان مجلس در خوابند ، دست و گردنشان از چادر که نماد عصمت حضرت زهرا(س) است درد گرفته! فقط روزی که داعش به مجلس حمله کرد بیدار شدند، بگذار از خواب گران برخیزند.
سردار سلیمانی برگرد ...
امنیت برای این جماعت مهم نیست. این نمایندگان قدرت میخواهند و ثروت.
صندلی مجلس برایشان شیرین است.
بگذار از زیر آوار مجلس بیرونشان بیاوریم. بگذار برجام جلوی موشکهای اسراییل را بگیرد ، اگر میتواند !!!!!!
امنیت زیاد شده ، دزدان بیت المال با خیال راحت دزدی می کنند. مؤسسه مالی و اعتباری بنام امام معصوم میزنند و ربا میدهند و ربا میخورند.
بگذار آرامش آنها بهم بخورد. بگذار پولهای حرامی که با افزایش سکه و دلار جمع شد خرج آواربرداری شود. !!!!
سردار سلیمانی برگرد.. ......
و آیا میدانید یکی از دلایل اصلی لگد زدن به انقلاب اسلامی ، بی حجابی ، ولنگاری ، سگ بازی ، بی حیایی علنی و .... وجود امنیت بیش از حد است؟
و قطعا هم بدانید روزی چوبش را خواهند خورد
در آن هنگامه تباهی ، فقط یک صدا را می شنوند
...کیش و مات...
ارسالی از اعضای محترم کانال
43.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روی بیعت زهرا حساب دیگر کن...
نماهنگ فاخر
#بیعت_آبها
🔳 بازپخش به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
روایتی متفاوت از برکه غدیر تا کوچه های مدینه
کارگردان: محمدعلی یزدانی
شاعر و روایتگر: دکتر سیده اعظم حسینی
❇️ تهیه شده در:
حوزه هنری انقلاب اسلامی استان فارس
سازمان سینمایی سوره
❇️ مجری طرح: مرکز هنر انقلاب-مها فیلم
بیعت_زنان
کوچه_های_مدینه
شهادت_حضرت_زهرا
ارسالی از اعضای محترم کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســــــــلام خدمت اعضای محترم
مـــــــــهمان عزیز امشب ما 👇👇👇
شهید آسید مجتبی علمدار هستند
در_محضر_شهید 🌹
... احتیاط ڪن !☝️
تو ذهنت باشد ڪه یڪی دارد مرا می بیند ،👀
یڪ آقایی دارد مرا می بیند ،😇
دست از پا خطا نڪنم ؛🙃
مهدی فاطمه (س) خجالت بڪشد 😔
وقتی می رود خدمت مادرش ڪه گزارش بدهد شرمنده شود و سرش را پایین بیندازد ؛
بگوید :
"مادر ! فلانی خلاف ڪرده ،
گناه ڪرده است ".
بد نیست ؟!!!
فردای قیامت جلوی حضرت زهرا (س) چہ جوابی می خواهیم بدهیم ؟؟!!
جانباز_شهید_آسید_مجتبی_علمدار
نام_یادش_گرامی_شادی_روحشان_صلوات
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
شادی روح امام و همه ی شهدای
عزیز خاصه مهمان امشب مون
دسته گل صلوات هدیه کنیم
خدایاازعمرم بگیربرعمر رهبرم بیفزا
کوتاهترین دعا برا بزرگترین آرزو
اللهم عــــــــجل لولیک الفرج
الـــتماس دعای فــــرج آقا جانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا عاقبت ماراختم به شهادت بفرما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب اول قبر
حسین رو به فریاد
هممون برسون 🖤
#شهید_جمهور
─┅─═इई 🥀🇮🇷🥀ईइ═─┅─
یادشهداکمترازشهادت نیست
روحت شاد یادت گرامی باذکر صلوات
سید مظلومان و محرومان
اعمال قبل ازخواب🌷🌸🌹
آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم
*1. ثواب ختم قرآن ببرید*
با خواندن ٣ بار سوره توحید
💠🌹💠
*2. پیامبران را شفیع خود گردانید*
با ۱ بار صلوات فرستادن : اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدْ اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی جَمیعِ الأنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلین
💠🌹💠
*3. مومنین را از خود راضی کنید*
با خواندن ۱بار ذکر زیر :
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ
💠🌹💠
*4. یک حج و یک عمره به جا آورید*
با خواندن ۱ بار ذکر زیر:
سُبْحانَ الله، وَالحَمْدُ لله، وَلا اِلهَ اِلاَّ الله وَالله اَکبَرُ
💠🌹💠
*5. اقامه هزار ركعت نماز*
با خواندن ٣ بار ذکر زیر:
«یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ»
💠🌹💠
*6.خواندن آیت الكرسی* 👈🏻 رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس آية الكرسي را در هنگام خواب قرائت كند، خدا او را و خانهاش و خانه همسايگانش را، ايمن خواهد كرد👈🏻 («اللهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ مَن ذَاالَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ.»)
🟢🟢🟢🟢🟢🟢
سوره فلق
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾)،
💠🌹💠
سوره ناس
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾)
💠🌹💠
سوره كافرون
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ﴿١﴾ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿٤﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ﴿٦﴾)
🖤⃟🕯️¦⇢ *قبل از خواب وضــــو بگیریم ثواب شب زنده داری..*
🖤⃟🕯️¦⇢ *تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها هم قبل خواب بسیار سفارش شده:*
*34 بار الله اڪبر،🙂33 بار الحمدلله،🙃33 بار سبحان الله😇
🖤⃟🕯️¦⇢ *آیه آخر سوره مبارڪه ڪهف جهت بیدار شدن براے نماز شب و نماز صبح:*
*🖇️قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا*
*••آیه ۱۱۰ سوره مبارڪه ڪهف••*
🖤⃟🕯️¦⇢ *سوره ى تكاثر ایمنـے از عذاب قبر:*
*💫بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ💫*
*أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ⚘حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ⚘كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ⚘ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ⚘كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ⚘لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ⚘ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ⚘ثُمَّ لَتُسْأَلُونَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ⚘*
🖤⃟🕯️¦⇢ *پیامبر اڪرم(ص) مے فرمایند: هر ڪس آیه «شهداللّه» ر در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق مے ڪند ڪه تا روز قیامت براے او طلب آمرزش ڪنند. (مجمع البیان؛ ج 2/421)*
*🔹{آل عمران آیه «۱۸»} :*
*⚘شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ*
*الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ⚘*
🖤⃟🕯️¦⇢ *خواندن سورهقدر ۱۱ بار*
*هزاران فرشته طلب مغفرت میڪنند براے قارے این سوره⚘*
*📔جامع احادیث شیعه ج۱۵، ۱۴۹*
🌸شب خوش،😇*
🌸التماس دعای فرج🤲🏻🌹*
🌸الݪهݥ عجڸ ݪۅڶیڪ أݪفڔج🤲⚘*
💠🌹💠
التماس دعا شبتون شهدایی
مــــــــــیشه صلوات بفرستی
〰🎀❀🌸❀🎀〰