@Menbaraali-سه دقیقه در قیامت36.mp3
22.57M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه سی و ششم
* توصیه به خواندن نامههای ۲۰، ۴۰، ۴۱ و ۴۳ نهجالبلاغه
* نکاتی از سیره علوی امامخمینی (ره) نسبت به رعایت بیتالمال و حقالناس
* حساسیت طلاب نسبت به شهریه
* آیا اهل جهنم هستیم یا خیر؟
* اینطور فرهنگسازی کنیم
* اعمال چه افرادی در برزخ، حسابرسی میشود؟
* تفاوت شیرینیفروشیها در چیست؟
* فکری برای دیههایی که باید پرداخت کنیم، کردهایم؟
* خمس نوعی حقالناس و بیتالمال است
* توضیح مفید و اجمالی خمس
* معرفی کتاب
- برداشتهایی از سیره امامخمینی (ره)
- در سایه آفتاب
📅99/01/07
#مشهد
#خمس
#بیت_المال
#نهج_البلاغه
#امام_خمینی
📚معرفی کتاب:
《#پسرک_فلافل_فروش》
🖇این کتاب زندگینامه شهید مدافع حرم #هادی_ذوالفقاری و خاطرات این شهید را به تصویر می کشد. این جوان به شهید ابراهیم هادی علاقه بسیاری داشت.
💕 ابراهیم هادی جوانی با اخلاق بود که زندگی و شهادت او برای همه ما الگو شد. کتاب پسرک فلافل فروش را بخوانید تا بیشتر با شخصیت و روحیات یک شهید جوان آشنا شوید.
♻️کتاب شهید هادی ذوالفقاری؛
کتاب حاوی مجموعه خاطراتی از خانواده و جمعی از دوستان و آشنایان این شهید در ایران و عراق، از دوران کودکی تا زمان شهادت است .
📝نسل سوم انقلاب ما اگر چه ابراهیم هادی ندارد، جوانانی دارد که کپی برابر اصل شهدای جنگ ایران و عراق هستند، کپی برابر اصل شهید هادی. اما حکایت این مجموعه به جوانی اختصاص دارد که علاقه ی عجیبی به شهید #ابراهیم_هادی داشت. همیشه سعی میکرد مانند ابراهیم باشد، تصویری از او را جلوی موتورش و در اتاقش زده بود. با اینکه بعد از جنگ به دنیا آمده بود و چیزی از آن دوران را ندیده بود، ولی شهدا را خوب می شناخت.
#کتاب_پسرک_فلافل_فروش
#شهید_هادی_ذوالفقاری🌷
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_سیزدهم
✳دوكوهه به عنوان خادم راهيان نور فعاليت ميكرديم. در آن ايام هادي
با شوخ طبعي هایش خستگي كار را از تن ما خارج مي كرد.
🔶يادم هست كه يك پتوي بزرگ داشت كه به آن ميگفت: (پتوي اِجكت) يا پتوي پرتاب!
🔆كاري كه هادي با اين پتو انجام ميداد خيلي عجيب بود. يكي از بچه ها را روي آن مي نشاند و بقيه دورتادور پتو را مي گرفتند و با حركات دست آن
شخص را بالا و پايين پرت مي كردند.
💟يك بار سراغ يكي از روحانيون رفت. اين روحاني از دوستان ما بود. ايشان
خودش اهل شوخي و مزاح بود. هادي به او گفت: حاج آقا دوست داريد
روي اين پتو بنشينيد❓
❇بعد توضيح داد كه اين پتو باعث پرتاب انسان مي شود. حاج آقا كه از خنده هاي بچه ها موضوع را فهميده بود، عبا و عمامه را برداشت و نشست روي پتو.
🔷هادي و بچه ها چندين بار حاج آقا را بالا و پايين پرت كردند. خيلي سخت
ولي جالب بود.
بعد هم با يك پرتاب دقيق حاج آقا را انداختند داخل حوض🌊 معروف
دوكوهه.
🌀بعد از آن خيلي از خادمان دوكوهه طعم اين پتو و حوض دوكوهه را
چشيدند!
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
✍ ادامه دارد ...
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_چهاردهم
🔷بعضي از دوستان حتي برخي از بچه هاي مذهبي را مي شناسيم كه اخلاق خاصي دارند❗
✳كارهايي كه بايد انجام دهند با كندي پيش مي برند. جان آدم را به لب مي رسانند تا يك حركت مثبت انجام دهند.
✴اگر كاري را به آنها واگذار كنيم، به انجام و يا اتمام آن مطمئن نيستيم. دائم بايد بالای سرشان باشيم تا كار به خوبي تمام شود.
🔹اين معضل در برخي از نهادها و حتي برخي مسئولان ديده مي شود.
❇برخي افراد هم هستند كه وقتي بخواهند كاري انجام دهند، از همه ي عالم و آدم طلبكار مي شوند.
💟همه ي امكانات و شرايط بايد براي آنها مهيا شود تا بلكه يك تحرك
كوچكي پيدا كنند.
✳اميرالمؤمنين علي (ع) در بيان احوالات يكي از دوستانشان كه او را برادر خود خطاب ميكردند فرمودند: او پرفايده و كم هزينه بود.
⭕اين عبارت مصداق كاملي از روحيات هادي ذوالفقاري به حساب مي آمد. هادي به هرجا كه وارد ميشد پرفايده بود.
🔶اهل كار بود. به كسي دستور نمي داد. تا متوجه ميشد كاري بر زمين مانده، سريع وارد گود ميشد.
🗣راوی یکی از دوستان شهید
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش/شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...