eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داری کدام خیمه، پدر ناله می زنی با روضه های ماه صفر ناله می زنی با داغ ِ روی داغ، گذشته دقایقت داری برای چند نفر ناله میزنی آیا همیشه گریه کنی هست پیش تو وقتی که شام تا به سحر ناله می زنی اشک تو را کدام ملک پاک می کند آن دم که با دو دیده ی تر ناله می زنی داری خودت که غُصّه،  نبینم ابَالرَّئوف با غصّه های کلّ بشر ناله می زنی این روزها برای عموجان خود حسن با یاد پاره های جگر ناله می زنی مثل حسین؛ جدّ غریبت کنار طشت دستی گرفته ای به کمر ناله می زنی باران تیر روبه روی توست گوئیا مانده تنش بدون سپر ناله می زنی وقتی که تیر می کشد از پیکرش، حسین با یاد زخم  ِتیر  ِسه پَر ناله می زنی یک تیر از گلوی علی می کشد برون یک تیر هم ز چشم قمر ناله می زنی حرف از حسن که می شود ای صاحب عزا حتما برای داغ دگر ناله می زنی حتما گریز روضه ی تو فرق میکند یاد جفای بین گذر ناله می زنی ایام فاطمیه فقط نه ؛ تمام سال از زخم میخ و ضربه ی در ناله می زنی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا حسن بن علی یامجتبی علیه السلام از تنت بیرون کشیدم تیر ،قدّ من خمید بر کفن هم خون تو هم اشک ِ چشم من چکید یاد پشت در مرا انداختی دیدم حسن تیر از تابوت بگذشت و به پهلویت رسید هم کشیدم تیر و هم درد غریبی تو را خوب شد زینب نبود و تیرباران را ندید من جگرهای لبت را پاک کرده بودم و باز او فهمید و در داغت گریبان را درید پس چگونه گویمش تشییع خونین تو را جای گل جسمت میان تیر دشمن آرمید قامتی که شد خمیده بیشتر خم می شود در کنار عضو عضو جسم سقای رشید‌ موی من در کربلا گردد سپید و موی تو وقت سیلی خوردن مادر به کوچه شد سپید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا حسن بن علی علیهماالسلام او آمده تا الگوی جود و کرم باشد ایمان به یُمن بودنش دور از عدم باشد در سطر اول از ستایش های او مانده هر کس به راه مدح او صاحب قلم باشد در مدح یک خط از فضیلت های او الحق باید به تعداد خلایق محتشم باشد ثابت نموده در جمل او می شود حیدر وقتی که یک لحظه به دوش او علم  باشد گردد دم هر پهلوان بی بازدم وقتی یک دم میان دست او تیغ دو دم باشد با دشمنانش دشمنم با دوستانش دوست فرقی ندارد از عرب یا از عجم باشد او بارگاهی گر ندارد حکمتش این است تا در دل شیعه برای او حرم باشد آن کس که از تابوت او بیرون کشیده تیر حق داشته گر قامتش از غصه خم باشد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا کریم اهل البیت یا مجتبی علیه السلام (زبان حال امام حسین با امام حسن علیهماالسلام) ای آسمان ِغُصّه ی تو بی کران حسن تو یک ستاره و غم تو کهکشان حسن چون صبر تو که حد نهایت نداشته ست اشکت برای کوچه شده جاودان حسن گردیده متن روضه ی پنهانی ات، غم ِ یاسی که در مقابل تو شد خزان حسن مِهر رباب قسمت تنهایی ام شد و شد همدم تو همسر نامهربان حسن تیر از تنت کشیده ام ودرد می کشم هستم کنار قبر تو قامت کمان حسن ای کاش درکنار تو من خاک می شدم بر روی خاک قبر توام نیمه جان حسن در لحظه ای که وارث انگشترت شدم شد ناله های روی لبت،ساربان حسن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام‌علیک یا کریم‌اهل البیت با گریز به بقیع می نویسم حُسن می خوانم حَسَن من کویر تشنه ، بارانم حسن بین ظلمت، ماه تابانم حسن روز محشر باب رضوانم حسن با نگاهش می رود نوکر بهشت با حسن باشد چه حاجت بر بهشت دست های اوست جنّت آفرین روی ماهش، نور فردوس برین دیده اش سرچشمه ی ماء مَعین سایه اش عرشی ست بر روی زمین جمع شد در او تمام حُسن ها خوانده اند او را امام حُسن ها سفره دار است و دلش باب کرم ما گدا و اوست ارباب کرم بحر حق را دُرّ نایاب کرم اوست هر تصویر در قاب کرم پهن‌کرده سفره ای شاه کریم که در آن پیداست جنّات نعیم سفره ای از جنس بال جبرئیل از دلش جوشیده زمزم ،سلسبیل ریزه خوارش نوح و موسی و خلیل هر ملک دل را به آن بسته دخیل پای این سفره فلج ها پا شدند کور مادرزادها بینا شدند نان او رزق تمام عمر ماست گندمش سرمایه ی شاه و گداست آن چنان او مظهر جود وسخاست دشمنش هم با عطایش آشناست بر سر اطعام او کافر نشست شد به لطف نان او یکتاپرست او اگر چه در شجاعت حیدراست یک تنه پیروز بر صد لشکر است تیغ صلحش، گاه برّنده تر است مثل صدها فتح جنگ خیبر است تیغ صلحش ،مصلحت اندیشه بود ریشه ی تزویر را چون تیشه بود گاه هم شد پاسخش دندان شکن رفت میدان در جمل استاد فن ریخت سرها پای رزمش از بدن ذکر اهل عرش شد جانم‌ حسن راه ِ امّ الفتنه را با تیغ بست شاخ شیطان را به یک ضربه شکست بَه ! چه رویایی ست باران بقیع روی گنبد،صحن و ایوان بقیع وعده ی ما در شبستان بقیع محفل شعر  ِامامان بقیع می شود ابیات ناب شعر ما وصف ایوان طلای مجتبی هست امّید دل ما، منتقم جان دهد نام حسن را منتقم محشری برپا شود با منتقم می دهد وقتی که فتوا منتقم می شود وقت عمل بر وعده ها می رسد روز عذاب جَعده ها ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا حسن بن علی أیها المجتبی علیه السلام وقتی که بخواهم به حقیقت ز شباهت بنویسم باید که خدا را حسن از وجه کرامت بنویسم نزدش که عدو سبّ پدر کردفقط لطف از او دید پس نوکریش را ره پرخیر سعادت بنویسم شمشیرکِشد یا نکشد می شوداو فاتح میدان پس صلح دلیرانه او را ز شجاعت بنویسم در خانه ی خود با عدویش برسر یک سفره نشسته این عادت الاحسان سببی شد زسخاوت بنویسم الحق که کفایت کند این جمله که قاتل شده همسر تاسینه ی او را سپر ظلم ِنهایت بنویسم گر شرح دهم درد حسین و سبب موی سپیدش تیری که ز تابوت کشد حدّ کفایت بنویسم بهتر ز عسل، قاسم اگر خواست میان طف ِبی آب باید که برایش به بلا فیض ِشهادت بنویسم حالا که شده قامت قاسم به زیر نعل، کشیده باید که برای عمویش از خم قامت بنویسم 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
شد کریم فاطمه مسموم با زهر جفا/ یا اباصالح بیا عاقبت از بغض همسر خون جگر شد مجتبی/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 در مدینه تیرباران شد تن پاک حسن/ العجل یابن الحسن در میان قبر او دیده حسین ،خون بر کفن/ العجل یابن الحسن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
بر دشمن اهل بیت و قرآن لعنت بر خصم امام شیعه هر آن لعنت تا شاد شود حضرت مجتبی بگو بر جعده ی ملعونه هزاران لعنت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
یاحسن ادرکنا با نام حسن همیشه اعجاز شود با یک نظرش قفل فرج باز شود ای کاش که با ظهور صاحب الزّمان آتش زدن دشمنش آغاز شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
مناجات جدید مهدوی شهادت حضرت رسول صلوات الله علیه و آله آن کس که ز بی کسی تو آگاه است کارش همه دم ناله و اشک و آه است ای وای، کسی چرا نپرسید از خود یک عمر چرا یوسف ما در چاه است دنیای بدون توست چونان دوزخ ولله حیات ِبی تو با اکراه است در ظلمت فتنه ها تو را کم داریم شبهای بدون تو بدون ماه است رفتی به مدینه باز هم آقاجان در سینه ی تو داغ رسول الله است با کینه ی همسران خود شد مسموم خونین جگر از صحابی گمراه است در بستر خود دقایق آخر او در فکر هجوم و ناله ی جانکاه است در وقت شهادتش به زهرایش گفت عمرت گُل من بعد پدر کوتاه است ای لاله ی دلشکسته تنها مرهم بر زخم دل تو فرج خونخواه است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
آخر پدر آل عبا را کشتند از بغض، امیر انبیا را کشتند بوبکر، حمیرا و عمر با حفصه هم دست شدند، مصطفی را کشتند ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ای شیعه همیشه دم زدی از غیرت گویی ز چه رو جای شهادت: رحلت یادت نرود که قاتل پیغمبر بودند خلیفه های اهل سنت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158 ❌ مطلبی که نشنیده‌اید ❌ 💚 اَمیرالمؤمنین علیه‌ السلام 👇 هنگام شهادتِ پیامبر ، از دهانِ ایشان روی کف دست من جاری شد که من آن را به صورتم مالیدم. 📚 نهج البلاغه / خطبه ۱۹۷ (در اَثَرِ سَمّی که عایشه و حفصه لعنت الله علیهما با همکاری عمر و ابوبکر ملعون به پیامبر دادند، در لحظه شهادت، از دهانِ ایشان، خارج میشد)