نهم ذی الحجه
شهادت حضرت مسلم علیه السلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مولای ما که اشک نگاهت مداوم است
بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است
بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم
بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است
پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان
دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است
داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر
در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است
داری برای غربت او گریه می کنی
او بی پناه در وسط قوم ظالم است
نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون
تنها به فکر رأس حسین و غنائم است
نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین
سمت دیار مردم بد عهد،عازم است
حالا به روی بام به وقت شهادتش
از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است
گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا
زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است
صدشکر،دخترش سر او را ندیده است
ناموس او احاطه میان ِ محارم است
انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ
رأسش بریده شد ولی انگشت سالم است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#هشتم_ذی_الحجه
خروج کاروان امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کربلا
زمزمه
یک قافله از کعبه شده راهی صحرا
از محنت آن دیده ی زهرا شده دریا
این قافله را قافله سالار حسین است
بر گونه ی عالم ز غمش اشک دو عین است
ای وای حسین جان....
🌸🌸🌸🌸🌸
در محمل این قافله آسوده رباب است
سیراب،علی اصغر او یکسره خواب است
صدشکر در این راه دگر حرمله ای نیست
از تیر سه شعبه به لب او گله ای نیست
ای وای حسین جان...
🌸🌸🌸🌸🌸
در قافله همراه پدر اکبر لیلاست
با جلوه ی چون فاطمه اش دلبر باباست
ذکر کرمش بین همه قافله جاری ست
حرفی ز عبا وتن صد پاره ی او نیست
ای وای حسین جان...
🌸🌸🌸🌸🌸
سردار سپاهش پسر اُمّ بنین است
غمخوار عقیله ز یسار و ز یمین است
شد دیده ی او نور دل و چشم سکینه
ای وای که این دیده شود بسته ز کینه
ای وای حسین جان...
🌸🌸🌸🌸🌸
زینب برود کرب وبلا بین نوامیس
ای وای شود از غم طف ،گونه ی او خیس
ای وای از آن دم که زند بوسه به حنجر
بر تل برود دق کند از ضربه ی خنجر
ای وای حسین جان...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
با موضوع عرفه
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دیده روشن شده از نور دعای عرفه
دل من پر زده در اوج هوای عرفه
باز هم یوسف زهرا نشده قسمت من
دیدنت کرب وبلا بین دعای عرفه
حال، من آمده ام تا که بجویم ز تو روی
گوئیا در طلب توست گدای عرفه
آمدم عرش نه با پای خودم، از سرِ لطف
سوی خود خوانده مرا باز خدای عرفه
نوکر روسیه ام بار گناه آوردم
تا کنی پاک مرا بین صفای عرفه
تو ببخشای مرا گرچه نمکدان شکنم
من نمک خورده ام از خوان عطای عرفه
قبل رفتن به منا،مشعر و کوی عرفات
تو مُسَلّم بروی کرب وبلای عرفه
باز جدّت بشود ذاکر و تو مستمعش
بشنوی از لب او سوز صدای عرفه
داری از غربت او در دل خود شور ونوا
کاروانش شده راهی به سوی کرب وبلا
در میان کاروانش هست زینب خواهرش
هم رقیه آن سه ساله نازدانه دخترش
با خودش برداشته گل های باغش را تمام
اکبر و عباس و قاسم هست بین لشکرش
می شود سی روز دیگر،باغ گل هایش خزان
می شود در راه ِ او گل ها تماماً پرپرش
وای از آن دم که رسد بر سینه اش داغ جوان
روبه روی او شود صدپاره جسم اکبرش
می زند بوسه به دستان جدای حامی اش
می کشد تیر از درون دیده ی آب آورش
بر روی دستان او سیراب گردد ناگهان
با سه شعبه، حنجر خشک علی اصغرش
وای از آن دم که زند زینب کنار خیمه گاه
بوسه ای بر حنجر او در وداع آخرش
می رود زینب به روی تل ولی بیند که
شمر
رفته با چکمه ز کینه روی جسم اطهرش
می زند بر سینه و سر، می شود بر روی تل
محتضر از دیدن خنجر به روی حنجرش
بی کفن گردد رها در بینمقتل جسم او
می رود تا شام و کوفه روی سرنیزه سرش
روبه روی دخترش ده مرکب ده بی حیا
می رسد با نعل تازه بر ضریح پیکرش
می شود دعوا سر عمامه و پیراهنش
زیر تیر و نیزه وسنگ وعصا مدفون تنش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#صحبت_هادی
السلام علیک یا هادی کل امم
یا علی النقی علیه السلام
بر سینه ی ما حک شده یا حضرت هادی
نه این که فقط شد دم ما حضرت هادی
شد ذکر لب شاه و گدا حضرت هادی
شیرین شده بر روی لبم صحبت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
جانم به فدای حرم سامره ی تو
هستم به هوای علم سامره ی تو
دلبست دو ماه کرم سامره ی تو
دلها به فدای حرم و ساحت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
ما در دوجهان غیر تو دلدار نداریم
میلی به سوی یوسف بازار نداریم
با غیر تو و آل تو ما کار نداریم
شد عزّت من نوکری دولت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
صحن حرمت ملجأ قلب همگان شد
شش گوشه ضریح تو به دل روح و روان شد
آن گنبد زرد حرمت نور جهان شد
مسجود ملائک همه دم تربت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
با جامعه ی تو دل ما گشته هدایت
هر حرف تو خود داده نشان راه سعادت
حبّ تو شود ناجی ما روز قیامت
جنت بروم با نگه رحمت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
مأوای تو شد خان ِصَعالیک واویلا
ای وای چرا روبه رویت سب شده زهرا
قبری ست چرا پیش تو از کینه ی اعدا
یک عمر، شده غصّه وغم قسمت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
بردند تو را سوی عدو جاده به جاده
دشمن به روی مرکب و تو پای پیاده
بی کفش و عبا ،برده تو را مجلس باده
دریا شده چشمان من از محنت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
بر روی دو دست تو چرا جای طناب است
جای تو مگر، نور خدا بزم شراب است
قلب تو از این ظلم عدو غرق عذاب است
گردیده جگر پُرشرر از غربت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#یا_هادی_الأمم
السلام علیک یا ابن الجواد
یا هادی الائمه علیه السلام
ای آفتاب سامره یا هادی الأُمم
مِهرت ره هدایت ما هادی الأُمم
با جامعه کبیره ی تو شیعه ایم ما
با تو شدیم عبد خدا هادی الأُمم
الحق ز ماه روی تو بر قلب شیعیان
تابیده است نور هدی' هادی الأُمم
توحید واقعی ست فقط در کلام تو
چشمان توست قبله نما هادی الأُمم
اصلا اصول دین و فروعش حقیقتاً
شد معرفت به ذات شما هادی الأُمم
در راه دین، تو داغ زیادی کشیده ای
تو مظهری به صبر و رضا هادی الأُمم
از چه تو را به خان ِصَعالیک برده اند
در بین مستمند و گدا هادی الأُمم
قبری کنار پای تو کندند از جفا
با کینه های آل عبا هادی الأُمم
دشمن سواره بوده و برده پیاده ات
در کوچه ها بدون عبا هادی الأُمم
معصوم آل حیدری و برده دشمنت
در مجلس شراب چرا هادی الأُمم
دشمن ز تو به غیر محبت ندیده بود
حقّت نبود زهر جفا هادی الأُم
وقت شهادتت حسنت بوده پیش تو
با اشک و ناله خوانده دعا هادی الأُمم
غسل و کفن نموده تنت را کنار تو
برپا شده ست بزم عزا هادی الأُمم
دیگر نبوده پیکر تو چند روز و شب
در زیر آفتاب رها هادی الأُمم
شکر خدا مقابل چشمان خواهرت
دیگر نشد سر تو جدا هادی الأُمم
هر جای پیکر تو نشد زخم روی زخم
با ضرب سنگ و تیر و عصا هادی الأُمم
شکر خدا ندیده حسن صبح تا به شام
بر روی نیزه رأس تو را هادی الأُمم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#آفتاب_سامرا
السلام علیک یا علی بن محمد
هادی الائمه علیه السلام
چشم وا کن ای تو اوّل آفتاب سامرا
از صدف بیرون بیا ای دُرّ ناب سامرا
باش باران کرامت از سحاب سامرا
تا شود از کیمیایت زر، تراب سامرا
من شوم نوکر تو هم عالیجناب سامرا
شد جهان روشن ز نورت ای مه باب المراد
روز میلادت مبارک یا علی بن جواد
چشم وا کن که مدینه عرش اعلایت شده
قلب هر حور و ملک یکباره شیدایت شده
آرزوی عرشیان یک بوسه بر پایت شده
روی لب ها صحبت از رخسار زیبایت شده
گوئیا حتی خدا هم محو سیمایت شده
شد گناهانم به یُمن روز میلاد تو پاک
یا علی بن جواد بن الرضا روحی فداک
آمدی و با نگاهت دافع هر غم شدی
روی دستان سمانه دلبر عالم شدی
در تمام سرّ هستی با خدا محرم شدی
تا که در هر باب دانش بر همه اعلم شدی
بعد بابایت ولی و نائب خاتم شدی
هم دهم گوهر شدی در بین دریای علی
هم شدی وارث برای نام زیبای علی
ماه، تابان است از نور جبینت سیدی
قلب،شد زنده ز عشق آتشینت سیدی
ما مسلمانیم با قرآن و دینت سیدی
می برد ما را جنان، حبل المتینت سیدی
بَه که ما هستیم جزء مؤمنینت سیدی
شد تمام دین، عمل بر شیوه ی رفتار تو
شد زیارت نامه ای چون جامعه گفتار تو
می شود آغاز، هر راه خدا از جامعه
می شود شاه دو عالم هر گدا از جامعه
دیده ی هر شیعه می گیرد جلا از جامعه
قلب ما هرگز نمی گردد جدا از جامعه
چون که قلب ما همه شد باخدا از جامعه
با صفای جامعه دل را مصفّا کرده ای
با غدیریه* مرا غرق تولّی' کرده ای
با شکوه تو همیشه برملا تزویر شد
وصف اعجاز و کرامات تو عالم گیر شد
یک اشاره کردی وتصویر شیری شیر شد
دشمن بدطینتت پیش همه تحقیر شد
روی لب های ملائک یاعلی تکبیر شد
با جلالت کاخ ظلم دشمنان ویران شده
بدعت کذّاب های آن زمان ویران شده
شیعیان را هادی و مولا و رهبر یا نقی
کوری عباسیان بر سروران سر یا نقی
در دو دنیا نیست از آل تو بهتر یا نقی
در حریمت منصبم گردیده نوکر یانقی
ما تو را داریم در صحرای محشر یا نقی
می دهی ما را امان یا هادی کلّ امم
می بری ما را جنان یا هادی کلّ امم
ای دهم نور ولایت یا علی بن جواد
ای تجلّای هدایت یا علی بن جواد
باتو هستم باسعادت یا علی بن جواد
کن مرا آقا شفاعت یا علی بن جواد
ای سر وجانم فدایت یا علی بن جواد
تو علی چارم و ابن الرضای دوّمی
در مسیر راه حق نور الهدای مردمی
می دهد مِهر تو بر دل های شیعه اعتبار
هر که دارد بغض اعدای تو را شد رستگار
بعد بابایت تویی وارث برای ذوالفقار
می شوی بر هر چه ما داریم صاحب اختیار
ساعتی در مرقدت بودن شده اصل قرار
نوکرت را کی دوباره می کنی حاجت روا
می شود کی زائر صحن و سرای سامرا
وای از بزم شراب وآن جسارت بر شما
بردنت تا مجلس دشمن پیاده از جفا
می شود بر تو تعارف باده، ای نورالهدی'
می کشی ای تو غریب فاطمه صدها بلا
آخرش با زهر می گردد حقوق تو ادا
با شهادت،حاجت مرگت روا شد ای غریب
در دفاع از دین حق جانت فدا شد ای غریب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
*زیارت غدیریه از زیارت نامههای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که از طرف امام هادی علیه السلام در روز غدیر صادر شده است. محور این زیارت تولی و تبری محتوای آن بیان فضایل حضرت علی علیه السلام است. زیارت غدیریه را در هر موقع از سال میتوان خواند.
https://t.me/abdolmohsen158
ثبت با اشک
#سبک_301_محرم
#حضرت_ام_لیلا
مادر حضرت علی اکبر علیه السلام
روایتهای محکمی داریم که ایشانکربلا بودند.....
#زمینه_زمزمه_واحد_نزله...
با قلبی که لبریز داغه
علی اکبرم
می بینم تو رو از رو ناقه
علی اکبرم
تو ای آینه ی پیمبر
علی اکبرم
چگونه شدی پاره پیکر
علی اکبرم
عصای پیری مادر شکستی علی جان
توی خاک و خون صحرا نشستی علی جان
با شمشیر و نیزه از هم گسستی علی جان
امون از قلب امّ لیلا
واویلا،واویلا
🌸🌸🌸🌸🌸
من و خنده های یه قاتل
علی اکبرم
شدم همسفر با اراذل
علی اکبرم
حالا که سرت روبه رومه
علی اکبرم
بدون دیگه کارم تمومه
علی اکبرم
به دور رأست می رقصند، توی شام،علی جان
با طعنه راهم رو بستند ،توی شام، علی جان
سرم رو با سنگ شکستند،توی شام، علی جان
امون از قلب امّ لیلا
واویلا واویلا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/abdolmohsen158
#سبک_302_محرم
#زمینه_شور_مقتلی
#لطمه_زنی
#مهدوی
اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین
قَتَلُوهُ عَطشاناً
طَرَحُوهُ عُریاناً
سَحَقُوهُ عُدواناً
تشنه کشتنش
در کنار دریا تشنه کشتنش
تشنه کشتنش
روی به روی زهرا تشنه کشتنش
تشنه کشتنش
میزد دست و پا
میزدن نیزه به زخم نیزه ها
میزد دست و پا
پیرمردی اونو میزد با عصا
میزد دست و پا
جدّ من تو مقتل ،منو صدا میکرد
عمّه رو تل میخوند ،منو با آهی سرد
مادرم یک عمره ،کنار شیش گوشه
میخونه با ناله ،ای منتقم برگرد
أنا الصمصام المنتقم...
🌸🌸🌸🌸🌸
اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین
قَتَلُوهُ عَطشاناً
طَرَحُوهُ عُریاناً
سَحَقُوهُ عُدواناً
بی غسل و کفن
شد رها تو صحرا صد پاره بدن
بی غسل و کفن
حتی به غارت رفت کهنه پیروهن
بی غسل و کفن
شد جدا سرش
روبه روی خواهر غم پرورش
شد جدا سرش
بوسه زد خواهر بر روی حنجرش
شد جدا سرش
عمّه ی مضطر گفته العجل مهدی
با دو چشم تر گفته العجل مهدی
با هزاران حسرت کنار مشک آب
مادر اصغر گفته العجل مهدی
أنا الصمصام المنتقم...
🌸🌸🌸🌸🌸
اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین
قَتَلُوهُ عَطشاناً
طَرَحُوهُ عُریاناً
سَحَقُوهُ عُدواناً
عمه چی کشید
وقتی پای دشمن به خیمه رسید
عمه چی کشید
به روی سنگ و خار صحرا دوید
عمه چی کشید
غارت شد خیام
شد اسیر دشمن ناموس امام
غارت شد خیام
کشته شد یک کودک بین ازدحام
غارت شد خیام
منو خونده عمه میون نامحرم
رو لباش العجل بوده با قد خم
منو خونده وقتی که رو زمین خورده
مثل مادر از ضرب سیلی محکم
أنا الصمصام المنتقم...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#عید_غدیر
الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابی طالب علیهماالسلام
گفته نبی که عارف کلّ مراحل است
کوی غدیر، ساحل کلّ سواحل است
برکه نگو که جذر و مدش فوق ماسواست
هرکشتی اش به بار خداوند نایل است
هرقطره اش تلاطم امواج ایزدی ست
هرکس که غرق آن بشود عبد واصل است
قدرش فراتر از قلم عجز دعبلان
گوهر شناس بر یم این برکه سائل است
دستی که روی دست نبی برده شدبه عرش
سرمنشأ حصول تمام فضائل است
رنگ از رخ عدو ببرد ذکر یاعلی
چون ذکر یا علی لب تیغ حمايل است
دوری میان قلب دو شیعه شده محال
این یا علی تقرب کل فواصل است
کوری آن فراری وایل و تبارهاش
راهی به جز مسیر علی راه باطل است
ما را چه باک نسبت دیوانگی زنند
زیرا جنون برای علی عقل کامل است
گرچه به سوی مکه کنم روز وشب نماز
سویش ببین که قبله ی این دیده مایل است
جنت بدون آل علی چاه دوزخ است
زمزم بدون مهر علی هم هلاهل است
ذکر علی به روی لب ماست ماندگار
تا زنده ایم نقل تمام محافل است
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
#عیداکبر
الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابیطالب علیه السلام
ای مسلمانان مبارک روز عید اکبر است
روز جشن انتخاب نائب پیغمبر است
روی دستان نبی دستان صاحب منبر است
روز پیمان ،روز میثاق جهان با حیدر است
طبق دستور خدا بعد از نبی او رهبر است
افضل الاعیاد شد قلب همه گردیده شاد
بر علی عید ولایتعهدی اش تبریک باد
شیعه لبخندی بزن یومُ التّبسّم آمده
روز شادی و سرور قلب مردم آمده
حضرت روح الامین در وادی خُم آمده
با صدای مصطفی' او به تکلّم آمده
گفته روز عهد با معصوم دوّم آمده
اختیار این جهان بر بهترین نائب رسید
حق به حقدارش علی بن ابیطالب رسید
او به عالم عروةالوثقی'ست بلّغ یا نبی
بعد تو او بر همه مولاست بلّغ یا نبی
او امام حضرت زهراست بلّغ یا نبی
شیعه را او مهربان باباست بلّغ یا نبی
هرکه باشد با علی والاست بلّغ یا نبی
وال ِمَن والاه ، رحمت بر محبّش تا ابد
عاد ِمَن عاداه ،لعنت بر عدویش بی عدد
تا بساط شادی شیعه فراهم آمده
در دل آل سقیفه کوهی از غم آمده
اولین روز ولای جان خاتم آمده
ذکر یامولاعلی بر لب دمادم آمده
بهترین آمادگی قبل از مُحرّم آمده
شد همه حرف محرّم اعتقاد ِ بر غدیر
جمع این دو می دهد هر شیعه را خیرکثیر
سفره ی احسان و رحمت پهن شد روی زمین
سفره دار اصلی اش شد حضرت روح الامین
کلّ عالم پر شد از نجوای ختم المرسلین
حجّت حق شد دگر کامل برای مسلمین
کوری دشمن شده حیدر امیرالمؤمنين
پیشوا بر مسلمین شد ابن عَمّ المصطفی'
دم گرفته هر ملک روحی فداک مرتضی'
شد قرائت آیه ی اکمال دین روز غدیر
شد همه عالم پر از لطف خداوند قدیر
شد امیرالمؤمنین بر شیعیان نعم الامیر
بر همه مولا و سرور،بر نبی یار و وزیر
تا ابد دل های ما شد بر ولای او اسیر
می کشد شیعه نفس تنها به حبّ مرتضی'
راه ما از منکر عید ولایت شد جدا
آن که دارد تا ابد بر ما ولایت حیدر است
آن که دارد بر همه حقّ امامت حیدر است
آن که در دستش بُود کوه سخاوت حیدر است
آن که با بغضش شود رد هر عبادت حیدر است
اهل عالم! لایق امر خلافت حیدر است
نیست در عالم کسی چون او امیر ومقتدا
اوست تنها آیة العظمی' امیر الاولیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158