#سبک22_فاطمیه #چهارده_شعر_هم_سبک_باچهارده_موضوع #موضوع_هفتم زبان حال حضرت زهرا با امیرالمؤمنین علیهماالسلام (حین بیماری) سنگین،زمزمه،زمینه اجرا باتمام سبکها روزای آخره دیگه ، یار تو ناتوون شد علی ببخش اگه که زود،بهارمن خزون شد رسیده ام به موقعی،که مرگ من امون شد بسّه غم و درد.......از قوم نامرد بسّه دیگه نگاه تو ،به برگای زرد ببین که پیرم .......دارم میمیرم این دم رفتنی به غربتت اسیرم مولا علی جان......... 🌸🌸🌸🌸🌸 زهراشده حاجت روا،فدای تو شد آخر دیگه نمی تونم علی ،باشم برا تو یاور برحسنین وزینبین،دیگه شدی چو مادر زینب و درداش!..........مراقبش باش حسن که ازکوچه اومدمواظبش باش ببین که پیرم....... دارم میمیرم این دم آخری به غربتت اسیرم مولا علی جان....... 🌸🌸🌸🌸🌸 وصیتی دارم علی ، در باب نور عینم به وقت خواب آبی گذار،بالا سر حسینم با غُصّه ی کرب وبلا،هردم به شوروشینم لب تشنه تنها.......بین دو دریا قحطی آبه و دیگه ، نداره سقّا عطش رو لبها...............میشه فزونی بس که ترک ترک شده گردیده خونی بیچاره اصغر.......... نداره طاقت لبای خشک او شده پر از جراحت مظلوم حسینم...... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158

مانند سبک ۶👆👆👆

#سبک23_فاطمیه واحدتند،زمینه،شور آهسته تر، مسمار در محسن من گشته پرپر شیش ماهه که،منتظرم آخر من هم،هستم مادر می بینم که محسن من ازضرب لگد می میره می بینم حیدر کناراین در روضه ها می گیره می بینم به دردای‌ قلب من همگی می خندند عوض خوبی نبی دست علی رو می بندند دیگه مصطفی،حقت شد ادا در راه ولی،محسن شد فدا یاصاحب زمان،عمّ ت شدفدا مهدی جان بیا،مهدی جان بیا یامهدی بیا.......‌. 🌸🌸🌸🌸🌸 قلب حیدر،گشته مضطر رفته تا در ، با چشم تر اسم اعظم ،داره بر لب صبرمحسن،صبرهمسر می بینه که فاطمه پشت در رو زمین افتاده می بینه یک سوم نسلش از لگدی جون داده (باشهادت حضرت محسن علیه السلام یک سوم نسل ایشان قطع شد) این همون پهلوون خیبر و حیدر کرّاره چطوری بین این همه دشمن زهرارو برداره غمگینه علی،از دردجفا بین دشمنا،شدچاره عبا یاصاحب زمان،محسن شدفدا مهدی جان بیا،مهدی جان بیا یامهدی بیا....... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

#سبک24_فاطمیه #چهارده_شعر_هم_سبک_باچهارده_موضوع #موضوع_هشتم زبان حال حضرت زینب با مادر علیهماالسلام(قبل از شهادت) سنگین،زمزمه،زمینه اجرابا تمام سبکها شونه بزن ای مادرم ،به موی زینبت باز با دست مهربون خود ، دخترتو بکن ناز بالتو پیش من ببند، نکن تو دیگه پرواز ای ماه دلجو...........گشتی پرستو دفعه ی آخره زدی شونه به گیسو وای از زمونه.........‌‌دلم چه خونه چارساله ی علی شده مادر خونه آه وواویلا... یا مظلومه زینب...... 🌸🌸🌸🌸🌸 این لحظه های آخری، نمونده در تو نیرو بازم حیاط خونه رو ، زدی تو آب وجارو مادر برو تو بسترت ، با درد و زخم بازو باور ندارم ..........شد روز آخر دیگه نداره زینبت، آغوش مادر وای از زمونه..........دلم چه خونه چارساله ی علی شده مادر خونه 🌸🌸🌸🌸🌸 دادی به من یه پیروهن،نشون اوج غمهاس گفتی برا حسینمه ، وقتی امیر تنهاس وقتی که میدون میره و لب تشنه سوی دریاس گفتی به جایم.........برو به سویش بوسه بزن به جای من زیر گلویش شوی به زودی........تو قدخمیده آماده باش بوسه زنی رگ بریده مظلومه زینب....... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158

مانند سبک ۶👆👆👆

#سبک25_فاطمیه زمزمه جسارت هنگام بردن حضرت به مسجد باور نمیکنم من ای حامی ولایت به تو کنند جلو روم چهل نفرجسارت حق بابات ببین چطور ادا شده زدن به دختر نبی روا شده 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 تنها تو کوچه بودی توون و طاقت من ممنون که برنداشتی دست از حمایت من قنفذ به بازوی تو زد ای مه جبین افتادی از رنج زیاد روی زمین 🌸🌸🌸🌸🌸 چاره نبود ببخش که دست علی رو بستن یاسم مقابل من دست تو رو شکستند نداری یاور ای گل بدحال من بازخم بازو اومدی دنبال من 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

سلام علیکم کانال مربوط به اشعار فاطمیه حقیر شامل ۷۲ سبک فاطمیه واشعار آیینی مربوطه بصورت مجزا تشکیل شد تا دسترسی آسان شود. ان شاالله سبکهای جدید هم به شرط توفیق تقدیم می شود 👇👇👇👇 @yamohsenefateme

#سبک26_فاطمیه #چهارده_شعر_هم_سبک_باچهارده_موضوع #موضوع_نهم زبان حال حضرت امیرالمؤمنین با حضرت زهرا علیهماالسلام(قبل ازشهادت) گریز به روضه حضرت علی اصغرعلیه السلام سخته نفس کشیدنت ، با سینه ی شکسته میدونم ازاین زندگی ،دیگه شدی توخسته درد غریبی علی، رو قلب تو نشسته برو قرارم............باغ و بهارم طاقت دیدن غماتو من ندارم میری تو دلدار..................خدانگهدار میری ولی باسینه ی زخمی ز مسمار خدانگهدار........ یا مظلومه زهرا... 🌸🌸🌸🌸🌸 قوّت بازوی علی ، نایی برات نمونده بی خوابی شبونه هات،دل منو سوزونده برو که غیر من کسی، از غم تو نخونده چه ناتوونی............دیگه نمونی آخر نگفتی قصه ی ، درد نهونی میری تو دلدار ............خدا نگهدار میری ولی باسینه ی زخمی زمسمار خدانگهدار...... 🌸🌸🌸🌸🌸 مونده ز تو زهرای من ، یه پیکر خیالی از ماجرای پشت در ، قدّ تو شد هلالی شد روضه ی تو ورباب،گهواره های خالی اینجا شروع...............کربو بلا شد تیری به حلقوم علی،اصغر رها شد اینجا حسینم...........غمگین مادر آنجا سه شعبه بیند وگلوی اصغر مظلوم حسین جان..... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) لینک کانال اشعار: @abdolmohsen158

اجرا مانند سبک ۶👆👆👆