#سیزدهم_رجب
#ولادت_حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام21
مولای ما اومد، چه مولایی
بابای شیعه هاس، چه بابایی
تو مجلس پدر، بگو مهدی: تو می آیی
ماه، در اومده
ساقی کوثر اومده
حضرت مهدی مبارک
حیدر اومده
باید که تو باشی، پس بگیری از عدو منبرو
بری روی منبر، بخونی فضائل حیدرو
موقع ظهورت، ببینیم تبسّم مادرو
ای وارث تیغ مولا
ایشالا که ظهور تو دیگه بشه امضا
ایشالا ای ماه طاها
میای با گوشه ی نگاه مادرت زهرا
تهنیت یا حضرت مهدی...
🌸🌸🌸🌸🌸
دل شد چراغونی، با نور توس
رویای دل ما ، حضور توس
تنها دعای ما، تو این مجلس، ظهور توس
باز، یاد علی
دم میگیریم ناد علی
تا فرج امضا بشه با
میلاد علی
باید که تو باشی، با تو یک سفر بریم تا نجف
بری روی منبر، بشینن ملائکه هر طرف
از جلوی ایوون، پیاده با تو بریم سمت طف
ای وارث تیغ مولا
ایشالا که ظهور تو دیگه بشه امضا
ایشالا ای ماه طاها
میای با گوشه ی نگاه مادرت زهرا
تهنیت یا حضرت مهدی...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
17.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸🔹🔸اعلام برگزیدگان جشنواره ملی شعر مادر
✍به گزارش واحد روابط عمومی فرهنگسرای بعثت شهرداری صفادشت، بیش از ۱۵۰ اثر از نقاط مختلف کشور به این جشنواره ارسال شده است که توسط
هیئت داوران
▪️آقای دکتر خدایار
▫️خانم دکتر صادقی
▪️خانم دکتر احمدی
داوری و برگزیدگان در2 بخش ویژه با موضوع " حضرت مادر " و بخش عمومی با موضوع " مهر مادر ، رسالت مادر ، مقام مادر " به شرح ذیل معرفی شدند :
🌟بخش ویژه
۱_ حسین کیوانی از شیراز
۲_عاطفه آقایی از اصفهان
۳_ منصوره محمدی از تهران
۴_علیرضا صفایی از همدان
۵_علی مهدوی نسب از قم
۶_میثم داودی از قم
🌟بخش عمومی
۱_فاطمه حلیمیان از مشهد
۲_رضا نیکوکار از گیلان
۳_ زهرا شعبانی از اهواز
۴_ احمد رفیعی از شهرکرد
۵_عباس جواهری رفیع از قم
۶_ زهرا محمدی صادق از شیراز
۷_ساجده تقی زاده از شیراز
۸_ میکائیل عمو سلطانی از اصفهان
۹_سوده صرافچی از اصفهان
🔅شایسته تقدیر
۱_ اکرم گلبان
۲_ محمد مهدی کاکازاده
۳_ زهرا مرادی
۴_ شیما محمدیار
۵_ علیرضا حیدری
🌸کم سن ترین شاعر جشنواره
۱_ریحانه ناصری 8 ساله از صفادشت
#فرهنگسرای_بعثت_صفادشت
https://eitaa.com/fs_besat
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#اول_مجلس
#آخر_مجلس
آخر مجلس همیشه خواندن از مولا خوش است
وصف اوصاف علی عالی اعلا خوش است
آن که دارد بر لبش مدح امیرالمؤمنین
هم در این دنیا و هم در عالم عقبیٰ خوش است
شیعه را بین خوشی های دو دنیا بی گمان
مدح حیدر گوشه ی ایوان طلا تنها خوش است
در کنار مدح حیدر هست اصل واجبی
هر تولّایی کنار لعنت ِاعداء خوش است
آن که دارد دشمنی با غاصب حقّ علی
وقت ترس ِدیگران در محشر فردا خوش است
بین لذّتهای های عقبا هم برای ما فقط
مجلس لعن عدو در جنّة المأویٰ خوش است
نه فقط در عالم پایین، تبرّا بهر ما
بلکه بهر عرشیان در عالم بالا خوش است
از چه می گویند از جنگ و ستیز این و آن
بین دشمن های ما درگیری و دعوا خوش است
لعن می گوییم و قصد ماست تعجیل فرج
دیدن روز ظهور یوسف زهرا خوش است
نه برای شیعیان، بلکه برای جن و انس
انتقام از قاتل صدیّقه ی کبریٰ خوش است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
درد زهرا را مداوا کن امیرالمؤمنین
پس فرج را دیگر امضا کن امیرالمؤمنین
سالها مهدیست در زندان غیبت، منتظر
بند از دستان او وا کن امیرالمؤمنین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
مناجات انتظار
خاص ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
#روز_پدر😭😭😭😭
روز پدر شده، پدر شیعیان کجاست؟
از چه غریب، بین بیابان ِذی طُواست؟
در شهر ما به دور پدرها شلوغی است
اما به بی کسی، پدر شیعه مبتلاست
با دسته گل به دیدن بابای خود رویم
امّا میان خار، گل باغ هل أتاست
از خانه و دیار خودش دور مانده است
یارب چرا ولیّ تو از حقّ خود جداست
جشن ولادتی که بدونش گرفته ایم
بی روح و سرد، از غم صد فتنه و بلاست
آخر چگونه مجلس شادی به پا کنیم
وقتی همیشه در دل مولای ما عزاست
شیعه بیا برای ظهورش دعا کنیم
زیرا کلید قفل فرج دست مرتضاست
یا مرتضی دعای پدر رد نمی شود
بنگر ظهور مهدی تو،چاره اش دعاست
بر درد لاعلاج ِفرج،مرهمی گذار
وقتی دوای منتقمت نسخه ی شماست
فکری برای قلب حسین غریب کن
تنها فرج، قرار ِ دل شاه کربلاست
فکری برای زینب و بازار شام کن
در انتظار منتقمش بین کوچه هاست
در مجلس شراب عدو لطمه می زند
پیش یزید، ناله ی او: منتقم بیاست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://t.me/abdolmohsen158
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 کاش امروز پدر برگردد 👆👆
🎁تا جانم را به عنوان
#هدیه_روز_پدر تقدیمش کنم 🎁
با اجرای:
کربلایی هادی گرسویی
با قلم:
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
با موضوع شهادت حضرت زینب علیهاالسلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
روایت استفاده شده در شعر:
شیخ محمد باقر بیرجندى، صاحب كتاب كبریت الاحمر در كتاب كشكول خود چنین نقل كرد:
در عالم خواب امام زمان حضرت ولى عصر علیه السلام را دیدم، بسیار غمگین و آشفته حال بود، به محضرش رفتم و سلام كردم، سپس عرض كردم، چرا این گونه ناراحت و گریان هستید؟
فرمودند: امروز روز شهادت عمهام حضرت زینب علیهاالسلام است. از آن روزى كه عمهام زینب علیهاالسلام شهادت كرده، تا كنون، هر سال در روز شهادت او، فرشتگان در آسمانها مجلس عزا به پا مىكنند و آن چنان مىگریند كه من باید بروم و آنها را ساكت كنم، آنها خطبه حضرت زینب علیهاالسلام را كه در بازار كوفه خواند، مىخوانند و مىگریند، من هم اكنون از آن مجلس فرشتگان مراجعت نمودهام.
برگرد ای مسیح نفس های فاطمه
به انتها رسیده دگر طاقت همه
بنگر نصیب شیعه شده درد لاعلاج
آقا به یک نگاه شما دارد احتیاج
تنها نگاه حیدری ات شد شفای ما
تنها شده ظهور تو درمان ما بیا
ای حق مدار ِ دار مکافات، العجل
بر انتقام ِ عمّه ی سادات، العجل
ای روضه خوان که از نظر شیعه غائبی
صاحب عزای حضرت امّ المَصائبی
هستی میان خطبه ی دردآشنای عرش
هستی مواظب دل ِ اهل عزای عرش
آرام میکنی دل تب دار عرش را
اما خودت همیشه شدی دائم البکاء
در طول سال صبح و مساء گریه می کنی
بر دردهای شام بلا گریه می کنی
از لحظه ای که عمّه گرفتار شام شد
خنده به روی لعل لب تو حرام شد
گویا که رفته روبه رویت بین شامیان
در بین رقص و هلهله های حرامیان
گویی مقابل تو سرش سنگ خورده است
او را عدو میانه ی بازار برده است
در مجلس شراب ،دلت رفته روز وشب
دیدی شبیه عمّه شکافی به روی لب
وقت نزول چوب به روی لب حسین
لطمه زنی به روی لبت مثل زینبین
آقا به حق عمّه ی قامت کمان بیا
از داغ روی داغ، گلش شد خزان بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان
ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان
صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای
خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای
وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست
گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست
داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی
بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی
در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده
او را عدو برای رضای خدا زده
دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش
رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش
اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است
آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است
باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود
در ازدحام کوفه و شام بلا رود
باید میان هلهله ی کوچه های شام
پیش همه شود سپر ِ کینه های بام
باید رود به غربت ِ بازار شامیان
مهمان شود به بزم شراب حرامیان
خون از لبان رأس بریده شود روان
در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#وقت_وصال_ما
السلام علیک یا شریکةالحسین علیهماالسلام
وقت وصال ما شده، ای شاه سرجدا
دیگر کنار بستر بیماری ام بیا
یک سال و نیم منتظر دیدن توأم
شکر خدا که حاجت مرگم شده روا
یک سال و نیم بر لب من خنده شد حرام
از بعد کربلا شده ام دائم البکاء
تو در کنار علقمه قامت کمان شدی
من هم به وقت دیدن رأست به نیزه ها
مویت کنار پیکر اکبر سپید شد
در وقت چیدن تن صدپاره بر عبا
بنگر که موی خواهر تو هم سپید شد
در وقت جا به جا شدنت زیر دست و پا
یادم نرفته با هدف قرب کردگار
یک پیرمرد بر سر پاک تو زد عصا
دیدم که دفن شد تن نحس حرامیان
اما تن تو شد وسط خاک و خون رها
از بعد رفتن تو و عباس و لاله هام
شد خواهر تو همسفر شمر بی حیا
از یاد من نرفته غم کوچه های شام
ما رد شدیم از وسط رقص و ناسزا
یک سو شکست رأس من از سنگ شامیان
یک سو شکست قلب مرا سبّ ِ مرتضی
شد قاتل حقیقی من چوب خیزران
میزد یزید روی لبت رو به روی ما
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
ثبت در مشایه نجف تا کربلا
روضه خوانی حضرت زینب علیهاالسلام و گریز به مقتل در روضه های خانه حضرت ام البنین علیهاالسلام
باز از عرش معلی' آمده
صف به صف حور و ملک روی زمین
مقصد آنهاست جایی بهتر از
عرش یعنی خانه ی امّ البنین
سفره ای شد پهن بین خانه اش
دور آن جمعند کلّ اولیا
رتبه می گیرند اینجا هر کدام
با مرور روضه های کربلا
بانی سفره شده ذات خدا
طول سفره از زمین تا آسمان
صدر مجلس با نوای جانگداز
زینب کبراست تنها روضه خوان
این خودش یک روضه ی باز است که
آمده با یک عصا زیر بغل
می زند آتش به دلهای حرم
با مرور آنچه دیده روی تل
گوید او با آه ای اهل حرم
من اگر قامت کمانم حق دهید
بس که دیدم داغ روی داغ ،من
قامتم در زیر بار غم خمید
از طلوع صبح تا ظهر دهم
دیده ام هر لاله را نقش زمین
روبه رویم تک تک گلها شدند
کشته از بغض امیرالمؤمنین
دیده ام من در میان قتلگاه
یک تن صدپاره بر روی عبا
دیده ام که پیکر ماه حسن
قدکشیده بود زیر دست وپا
در میان خنده های حرمله
دیده ام شرم حسین از همسرش
من کنارش بوده ام وقتی کشید
تیر را از کام خشک اصغرش
در وداع آخرینم با حسین
روبه روی دختران مضطرش
با هزاران درد جای مادرم
خم شدم بوسه زدم بر حنجرش
دیده ام با چشم خود بر روی تل
رفت جان من میان دشمنان
نور عینم در میان قتلگاه
شد نشان نیزه و تیر وسنان
کوچه ای شد باز بین کینه ها
یک نفر زد نیزه بر پهلوی او
بی هوا زد پیرمردی با عصا
شد حنا با خون رأسش موی او
داغ مادر تازه شد،آن وقت که
زد سنان سیلی به روی انورش
روبه روی چشم زار من نشست
زخم روی زخم بر بال و پرش
شمر با چکمه به روی سینه رفت
استخوان دنده اش شد جابه جا
من بمیرم شد میان خاک و خون
با لب تشنه سرش از تن جدا
زینت دوش نبی بود و سرش
از جفا شد زینت سرنیزه ها
شد تن غلتیده اش در خاک و خون
زیر نعل تازه ی دشمن رها
زیر تیر و نیزه در گودال خون
شد رها جسمش بدون پیروهن
سوی دیگر روبه روی ما شدند
یک به یک هر کافری ،غسل و کفن
شد میان خنده ها و هلهله
بوسه بر رگهای حنجر قسمتم
دید دشمن بی کسی های مرا
تازیانه شد دوای محنتم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#عجل_فرج
خدا به اضطرار زینب عجل فرج
به قلب بی قرار زینب عجل فرج
به لحظه ی فرار زینب عجل فرج
به گیسوی سپید زینب عجل فرج
به حق دو شهید زینب عجل فرج
چقد بلا کشیده زینب عجل فرج
خدا به روضه های زینب عجل فرج
به درد بی دوای زینب عجل فرج
به زخم دست و پای زینب عجل فرج
به زخم رو جبین زینب عجل فرج
به قلب آتشین زینب عجل فرج
خورده کتک با کینه زینب عجل فرج
به چشم غرق خون زینب عجل فرج
به قامت کمون زینب عجل فرج
به داغ بی امون زینب عجل فرج
خدا به حق آه زینب عجل فرج
ببین که بی پناهه زینب عجل فرج
به درد قتلگاه زینب عجل فرج
خدا به اضطراب زینب عجل فرج
به دست ِ در طناب زینب عجل فرج
مونده توی خرابه زینب عجل فرج
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158