|°🏴°|
#جوهرعشق
#باید_زینب_باشی
حےعلےالعـزا
فےماتملحسین
میشنوی؟!
صدای پای ڪاروان مےاید
کاروانے خسته از سوی مدینه راهے ، تا به ڪوفه بیایند..
سمت کوفهای که اهلش دست بیعـت سوی حسینبنعلے دراز کردند!
حال انگار اهل ڪاروان صدای سفیرشان را از بالای دار نشنیدهاند
که با فریادی خاموش مےگوید :
ڪوفه نیا حسین...
ڪوفه وفا ندارد....
•°•°•°•°•°•°
شب از نیمه گذشته است!
جایے به نام نینـوا چادر بهپا کردهاند..
آسمان گویے چادری مشڪے بر سرڪشیده و همه در جایے خلوت گزیده اند
خواهر حسین بےقرار است....
بےقرار اینکه برادرش تنها بماند...
و این تردید، دقایقے بیش میان قلبـش دست و پا نمےزند..
همان جا ڪه
صدای یاران دلیر و عاشق شهادت را
مےشنود
و آرام مےگیرد...
دلش مےخواهد بنشیند و خیرهی ماهبنے هاشمـش شود...
حرف پدر هنگام تولد عباس برایش تداعے مےشود...
عباس سقاےحسین است..
و فقط حسین می داند ڪه
عباس فقط برایش یک برادر یا یک سقا نیست..
عباس برای حسین
برترین تمهید وُ آخرین تهدید است مقابلِ خیلِ سپاهیان یزیدی!
و اما حسین براۍ عباس ؛تجلےگاه عشق است...
من به فدای وفایت ماه شبتار !
•°•°•°•°•°•°
حال آفتاب سوزان نیمهی خود را پشت خیمهها پنهان کرده..
لشڪر حسین، بےعلمدار شده،
و بنےهاشم دلتنگ چهرهۍ ماهش مانده،
و بدن اربا ارباۍ علےاڪبر جوان را دیده
و تیر سه شعبهای بر گردن طفل شش ماهه شان....!
و ذوالجناح بےسوار برگشته...
و سوار خود را میان گودال جا گذاشته ...
حال سر بےتنش بالای نیزه همراه اهل خیمه راهےاست
و زینب به راهشان فکر مےڪند..
به ادامهدادن مسیر پر از عشق برادرش...
و او مےداند که اگر سکوت کند،
نینوا در نینوا مےماند...
مےداند اگر لب به سخن نگشاید ،
پرچم عباسش روی زمین مےماند...
حالا باید ڪاری کند!
ڪاری که بتڪاند ستونهای سست ڪاخ یزید را..
باید زینب باشے
تا بعد تمام این وقایع سینه سپرڪني و با شیفتگي بگویے :
«ما رأيت إلا جميلا»
باید زینب باشے
تا بعد غارت در دلشب راهےقتلگه شوی!
[ از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد، حسین...]
و تن بےسر برادر و مولایت را در آغوش بگیری و نجوا ڪنے:
«تقبل منا هذا القليل »
#سنا_لطفے
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
|°🏴°|
•نـ✨ور•
|°🏴°| #جوهرعشق #باید_زینب_باشی حےعلےالعـزا فےماتملحسین میشنوی؟! صدای پای ڪاروان مےاید کا
حاصل عقل بود عشق و جنون میوه ی اوست
هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست
سلام
یه چند جمله ای می خواستم بگم
اول اینکه فرا رسیدن محرم حسینی تسلیت خدمتتون 💔🖤
دوم اینکه
تو این روزا بهتره هممون یه سری به فلسفه عاشورا بزنیم
عاشورا یه روز نبود ، یه اتفاق هم نبود ..
عاشورا سال ها کلی آدم رو کن فیکون کرده
ساده ازش نگذریم
کلی درس داره توش....
گریه برای حسین (ع)خوبه کلی هم روایت داریم
ولی این گریه وقتی گریه میشه که ..
باعث رشد بشه 🍃🍃
سوم اینکه
حواستون حسابی به حق الناس باشه..🙃
ترک کار های بد رو هم بزارین به حساب عشق به حسین
کار خوب هم کردین بازم به عشق حسین باشه 😍
چهارم اینکه
اگه هیئتی رفتین یا حتی تو خیابون ها که پره از حس و حال محرم
دلتون هوایی شد و جایی بود میون دعا هاتون
اول برای ظهور امام مهدی (عج)
بعد برای سلامتی و عاقبت به خیری همه 🤩
و در آخر منو هم دعا کنین 🙂
ان شالله که همه حاجت روا بشن به حق سید الشهدا 😍👌
یا علی مددد
•نـ✨ور•
حاصل عقل بود عشق و جنون میوه ی اوست هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست سلام یه چند جمله ای م
پ ن :
ببخشید پر حرفی امشب رو ، بزارید به حساب حال دل خوووب
ما ها چون شیعه ایم باید یه کاری هایی کنیم که سال بعد محرم اگه نبودیم حسرت نخوریم 💔
میگم یه وقت دستمون جلوی سید الشهدا خالی نباشه؟!
یه وقت کم کاری نکنیم اونقدر که دیگه رومون نشه بریم سراغ سید الشهدا و علمدارش؟!
امشب محرم آقاست!
برای تسلی دل عزادار آقا امام زمان یه ختم صلواتی گذاشتیم📿
تا هر چند کوچیک و کم ؛ کاری براشون کرده باشیم
اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری ! 😍
برای ختم صلواتی که در نظر گرفتیم به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) هر چند تا در نظرتون هست به پی وی بنده ارسال کنین💚
شیعه های علی باید دست به کار شن دیگه😍☺️
#عشق_حسین
♡...عشق ثارالله ....باران بی موقع ...♡
روز ها در پی هم می گذرند ..
میرسیم به تاسوعای حسین بن علی (ع)
دل در کربلا میان گودال قتلگاه مانده
و خودم همچو روحی سرگردان در ایران ..
دسته های عزاداری هم از جلوی دیدگانم رد می شوند !
و گوش هایم دل به دل نوای مداح داده اند !
عشق حسین که آب و هوا نمی فهمد
عشق حسین که باریدن باران و خیس شدن نمی فهمد
قطرات باران که مانند
شبنم صبحگاهی روی چادر مشکی ام
که یادگار بانو ست می نشیند
رو میکنم سمت آسمان
نا خود آگاه دلم می رود پی عاشورای ۶۱ هجری ..
و نجوا میکنم :
اگر آن روز می باریدی !
اگر دشت نینوا را خیس می کردی
و تمام نقشه ها را، نقش بر آب
حال این همه آدم ،
کوچک و بزرگ فقط به عشق حسین آمده اند
کاش نصف این تعداد کنار حسین بودند آن روز
پهلوی عباسش دل به دل فرات می دادند!
یا تعدادی از آنها ،
همان موقعی که سنگدلان روی گل یاس علی
پا می گذاشتند بودند
اگر ..اگر ..تقدیر انقدر بی رحم نبود ..
#سنا_لطفے
#عاشورا_نوشت_۹۷
#همراه_کمی_تغییر_در_۹۸
#پارسال_موقع_نوشتن_این_متن_کجا_بودم؟!
#امسال_موقع_تایپش_کجا؟!
#شدیدا_دلتنگم
#التماس_دعا
#یا_علی_مدد
کپی بدون ذکر نام نویسنده پیگرد الهی دارد 🍃
EyAghaAmoudChandomi[128dpi].mp3
11.31M
آخرش گره خورد با اربعین حسینی و زائر کربلا شدن
تا حالا قسمتم نشده که برم پابوس ارباب
هر کدوم از شما امسال رفتین
به یاد ریحانه و امیر علی
ووو من باشین لطفا
شدیدا دعام کنین پیش آقا لطفا 💔
حس میکنم
خیلی راه نرفته
و خیلی راه مونده
در پیش دارم
و پاییزتون پیشاپیش
چه تک نفره ..چه دو نفره..چه خانوادگی ..
رنگی ..خوش..شاد ...
•نـ✨ور•
#دختر_آمد_لیک_مادر_میرود
♡...بانوی دمشق ...عمه ی سادات ...پناه همیشگی ...♡
یادم هست همان موقع که کودکی بیش نبودم ،
اسم شما همه جا بود!
اولین دختر امیر المومنین (ع)و فاطمه زهرا(س) ،
و خواهر صبور حسین(ع) و ابوالفضل(ع)...
خواهری که تمام غم و مسولیت
کربلا و قیام عاشورا روی شانه هایش بود ..
زینبی که باید زینب می ماند
و مسیر پر از عشق برادرش را به مقصد می رساند ...
باید خون های ریخته شده صحرای نینوا را به ثمر می نشاند..
خواهر حسین می دانست که اگر سکوت کند،
کربلا در کربلا می ماند..
می دانست ، اگر لب به سخن نگشاید ،
پرچم عباسش روی زمین می ماند!
حالا باید کاری می کرد ،
کاری که بتکاند ستون های سست کاخ یزید را
اصلا از همان اول دختر ها سنگ صبورند !
هر وقت کسی نا آرام و بی قرار است ،
می گویند به ام المصائب توسل کن ،
نام یا زینب را روی لبت جاری کن
غم های عاشورا را یادت بیاور
می گویند باید صبوری را
از سر سفره عقیله عقلا یاد بگیرید
از خود بی بی طلب صبر کنید
بانوی صبوری ها !
چند وقتی حرم تان در حصار نا اهلان بود
اما یک وقت نگرانی راه به دل خودتان یا عموی مان عباس ندهید
چون دیدید که چگونه سینه زنان برادرتان ،
برایتان جان و دل فدا کردند
که مبادا چشم حرام زاده ای به حرم تان بخورد!
تک تک آن زندگی های ساده و مملو از عشق و آرامش ،
فدای تک تک آجر های حرمتان!
چادر سیاهی که بر سرتان ماند
شد عَلم تان !
و الحمدالله قسمت ما هم شد
مبادا حرمتش دوباره بریزد !
راه های نرفته زیادی در پیش داریم
نباید خاکریز را خالی بگذاریم ✋
#خوش_آمدی_بانو😍
#روز_پرستار_هم_مبارک
#جاےمدافعانتخالےبانو💔
#دیشب_همش_به_فکر_این_بودم_کیا_رفتن_تا_حرم_بمونه💔
#حواسمونباشهݪطفا ✋
#نگاه_بانو_و_مدافعین_حرمشون_رو_زندگیتون🙃
#دختر_آمد_لیک_مادر_می_رود
#راستی_فاطمیه_نزدیک_است
#شدیدا_التماس_دعا
#یا_زینب😎
#سنا_لطفے 🍃
کپی بدون نام نویسنده پیگرد الهی دارد 🍃
#دلتنگمشهدالرضا
♡بسم رب الرضا♡
گاهی دلت یک حالتی عجیب
به خود می گیرد
یک گرفتگی بی دلیل ،
یک دلتنگی طولانی
خلاصه دلت خلوت می خواهد
خلوتی از جنس مردی که
سال ها پیش در دل شب کنار خاکریزی
با اشک طلب شهادت می کرده ...
شبیه عاشقی که بی قراری اش
را به پیش محبوبش برده
و آرام و قرار را لاجرعه سر کشیده
یا از جنس آب سردی که بر روی آتشی
گرم ریخته می شود ...
گاهی دلت خلوتی می خواهد روبروی پنجره فولادش
اینکه بروی نور گنبد از ابتدای
حرم امام رضا چشمانت را ستاره باران کند ...
همراه اذن دخول ،
اشک هم راه خروجش را پیدا کند
و بعد دست و پایت را گم کنی
وقتی به صحن انقلابش برسی ،
بگویی آقا ضریح نمیخواهم
از دور هم دیدنت شیرین است ..
.
بنشینی کنج دیواری ،
یک چشمت به شلوغی پنجره فولاد باشد
و یک چشمت به پرچمی که همراه
نسیم خراسانی رقصان است ...
و حاجتت را از دور گره بزنی به پنجره ای
که میدانی فولادی نیست
گاهی خلوتی کنار شهدا
آرام و قرارت را بر می گرداند ..
اینکه غروبی بروی مزار قدم بزنی
و به تاریخ های میلاد و شهادت
حک شده روی مزار ها خیره شوی
و برای خود سر تکان دهی
* تو چه کرده ای در این چند سالی
که از عمرت گذرانده ای *
و بعد افسوس بخوری به جا ماندگی ات
اتفاقی کنار یکی بنشینی که دنیا را حتی
به اندازه یک نام هم نخواست
و سفره دلت را کنارش باز کنی ...
و اشک بریزی و بگویی از دلتنگی ها ،
از دلخوری ها ، از دلگیری ها ...
و ناخودآگاه ببینی چه آرامی
گاهی دل زیاد به خلوت نیاز دارد
حالا از هر جنسی که میخواهد باشد
حواسمان به دل هایمان باشد ....
#به_قلم_سنا_لطفی
#دلتنگی_و_تلاطم_این_روز_های_من
#دنبال_راه_تسکینم_قرارم_دهید
#لایق_وصل_تو_که_من_نیستم
پ ن۱ :
فقط قصد نوشتن چند خط داشتم ،
اما مثل همیشه کار به طومار کشید ،
هر چند هنوز هم حرف نگفته زیاد است
پ ن ۲:
ای دردانه های خدا میانتان جایی هست
برای دختری نیمه جان از شهری پر گناه؟!
پ ن ۳:
پرچمت را هی برقصان ، دل ببر ..
فکر ما را هم نکن هر جور عشقت میکشد😍
🍃هر گونه کپی برداری مورد رضایت نیست
#شرعاحــــراماست...
@Barayto
♡بسم رب الشهدا ♡
از همان صبح جمعه ای که
گوشی دست گرفتم
و عبارت سردار شهادتت مبارک
را روی پروفایل رفیق صمیمی ام دیدم ،
شوکه شدم ،سریع برایش تایپ کردم ،
صحت خبر را پرسیدم ،دلم میخواست شایعه باشد ،
میخواستم تلویزیون را باز کنم و اخبار،
تکذیب شهادتتان را اعلام کند اما ...
تلویزیون که باز شد داشتند قرآنتان را می خواندند ...
باورم نمیشد ؟!
صدای قرآن خواندن برای روح بزرگوار شما بود؟
همان روحی که زمین گنجایشش را نداشت ؟!
دلم نمیخواست چیزی بشنوم ،
سر تیتر تمام خبر ها نام شما بود
و نحوه پر کشیدن تان،
انگار شوکه بودم،
نمی توانستم باور کنم که دیگر چهره پر صلابت
و با جذبه اتان را که به همان اندازه مهربان
و خاکی بود را نمی بینیم !
چند ساعتی که گذشت،
دلم بی قرار شد برای نوشتن متنی !
اما هر چقدر دستانم را جلو بردم
تا برایتان تایپ کنم ، نرفت که نرفت!
وقتی باورم نمیشد این خبر ،
چگونه باید از آن چند خط توصیف می نوشتم ؟!
بغض کردم و هر چه کردم نتوانستم یک دل سیر اشک بریزم ،
عادت چشمانم بود در مواقع لزوم کاری از آنها بر نمی آمد
و نباید انتظار بارشی اسیدی داشته باشم
عکستان را که نشان می دادند دلم آتش می گرفت،
برای لبخندی که جا ماندن را بیشتر به رخ می کشید..
این چند روز هر جا که رفتم ، با هر کسی که حرف زدم حرف حرف شما بود ،
دلم نمی خواست چیزی بشنوم،
میخواستم کتمان کنم که نیستین !
اما نشد،خبر تشیع تان و آمدن پیکرتان
چقدر سر و صدا انداخت ،
چه جمعیتی برای خوش آمد گویی و بدرقه تان آمده بودند !
از حیرت دهانم وا مانده بود ،
چند روزی فقط فکرم درگیر این بود
یک انسان باید چه کند تا این چنین غوغا به پا کند
خودتان برایم بگویید چه کردید که این همه خواهان دارید
؟!
برایم زیبا بود که از هر قشری خواهان دارید ...
این چند خط یک حرف های درگوشی
هم زیر پوستش دارد !
راستش ..بگذارید بماند میان خودمان ..
سردار،میان من و شماو تمام شهدا ...
مطمنا صلاح کارم را خدا میداند و شما ...
میدانم مثل همیشه خوب میشوم ..
به مدد دستان پر مهر شما و هم کاروانی هایتان !
به قول همسرتان ، علمتان بر زمین نمی ماند سردارم!
پ ن ۱ :
اینا نمیدونستن اسم شهید و شهادت
مثل غنچه ای که تو بهار وا میشه
و گل میشه و عطرش همه جا رو بر می داره ؟
پ ن ۲:
رَفتِه سَردار نَفَس تازھِ ڪُنَد ، برگردد
پ ن ۳:
غربت بسیجی های خامنه ای را فقط آغوش
مهدی(عج) تسکین می دهد...
#به_قلم_سنا_لطفی
#انتقام_سخت
#الهمم_عجل_لولیک_الفرج
#شهادتتمبارڪآرامجانہا
#علمتان_بر_زمین_نمی_ماند
#غریبونه_رفتی_دلم_زیر_و_رو_شد
#دل_بی_قرار_نمیخواهید؟
#راستی_فاطمیه_نزدیک_است
#التماس_دعا
🍃هر گونه کپی برداری مورد رضایت نیست
#شرعاحــــراماست...
@Barayto
هدایت شده از - هَمقرار'
ڪیفیت خواندن نماز شب اول قبر (لیلةالدفن) شهدای مقاومت، مطابق فتوای رهبر انقلاب..
♡به نام خالق حیات علی (ع)♡
فاطمیه که شروع می شود
دلمان برای فاطمه می تپد
و شب آخرش دلمان برای مولا آتش می گیرد ...
امشب دلم حالت عجیبی دارد ...
انگار که وزن زمین روی دلم سنگینی می کند ...
این روز ها همه انگار شبیه روضه ایم ...
در و دیوار و میخ و زمین و کوچه
همه تداعی روضه اند برایمان ...
به گمانم کوچه های بنی هاشم هنوز هم عزادارند ...
عزادار روزی که به نا حق ،
روی فاطمه دست بلند کردند
و خودش را همراه طفلش به شهادت رساندند ...
عزادار مادری که ،
دختر بهترین بنده خدا بود
و همسر مولای شیعیان و ادامه دهنده نسلشان ...
عزادار فاطمه ای که تمام هستی علی بود ...
حیات علی بود ..ممات علی بود ...
همراه و همسنگر فرمانده خیبر بود ...
دلیل لبخند و وجود علی بود ...
کسی که بود تا علی غریب نباشد ..
دیوار های کوچه هنوز هم رد آن روز ها را دارند...
روزی که مادر ، چادرش پشت در سوخت ولی از سرش نیفتاد ......
عزادار زنی که ام ابیها بود ...
زنی که با تمام وجودش فدای علی شد ..
فدای راهش ....فدای عشقش ..
راست می گویند که هر که عاشق حیدر شد ،
بدنش میسوزد ..
زهرا جان لبریز شوق بودی تا
روزی علی(ع) بر گوش محسنت اذان بخواند اما نشد ...
غریبانه ترین عشق تاریخ میان فاطمه(س) و علی (ع)بود ...
همان هنگامی که فاطمه گریه کرد و علی گریه کرد...
نه برای خودشان بلکه هر دو برای هم
همان آنی که علی بابت درد و زخم فاطمه
از او طلب حلالیت می کرد ..
به وصیت بی بی خود مولا هم غسل
و کفنش را بر عهده گرفت ..
تا چه حد باید برای یک مرد این کار زجر آور باشد
که با دستان خودش برای یاس
پر پر و جانش این کار ها را کند ؟
با همان حال بد هم به فکر وقار بودی و عفاف ...
الگویی بهتر از تو هم پیدا می شود برایمان؟!
بانو جان ...می گویند مادر ساداتی شما ...
سادات که نیستم اما مهرتان که به دلم هست
نا خود آگاه مادر می خوانمتان .....
مادر پهلو شکسته ...یاس علی....حیات علی ...
حالا که قرن ها گذشته
و حتی نشانه ای از خود ندارید اما نمی دانید
که هر دفعه چشم کسی به دری ،
به چادر خاکی می افتد یاد عروج بی مثل و مثالتان می افتد .......
پ ن:
نمیدونین تا چه حد دلم لرزید
وقتی چند تا جمله مولا
رو بر سر مزار فاطمه (س)خواندم...
*گریه میکنم و میترسم بعد تو زیاد در این دنیا بمانم *
پ ن ۲:
امشب دست و دلم نمی رفت چیزی بنویسم ..
#به_قلم_سنا_لطفی
#دعایمان_کن
#دعا_کنید_منتقمتان_بیاید
#حیات_و_ممات_علی(ع)
#بی_بی_بی_حرم
#ناحله_الجسم_یعنی
#غریبانه_ترین_حالت_عشق
🍃هر گونه کپی برداری مورد رضایت نیست
#شرعاحــــراماست...
@Barayto