هدایت شده از انسانیات
📝 فصل سوم حسینیه انسانیات:
دیالکتیک نظر و عمل در حادثه عاشورا (قسمت اول)
🖋 حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالله محمدی (مدیر گروه حکمت عملی موسسه پژوهشی حکت و فلسفه ایران)
#حسینیه_انسانیات
#فصل_سوم
•••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻•••
https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
هدایت شده از انسانیات
دیالکتیک بخش اول.mp3
8.85M
📖 فصل سوم:
دیالکتیک نظر و عمل در حادثه کربلا (۱)
🎙 همراه با:
حجت الاسلام عبدالله محمدی
#حسینیه_انسانیات
#فصل_سوم
•••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻•••
https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
دیالکتیک ۲.mp3
9.44M
📖 فصل سوم:
دیالکتیک نظر و عمل در حادثه کربلا (۲)
🎙 همراه با:
حجت الاسلام عبدالله محمدی
#حسینیه_انسانیات
#فصل_سوم
•••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻•••
https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
دیالکتیک ۳.mp3
6.79M
📖 فصل سوم:
دیالکتیک نظر و عمل در حادثه کربلا (۳)
🎙 همراه با:
حجت الاسلام عبدالله محمدی
#حسینیه_انسانیات
#فصل_سوم
•••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻•••
https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
📚تازه های نشر
مقاله «بررسی رابطه نظر و عمل از منظر علامه طباطبایی»
این جُستار در پی تبیین رابطهٔ نظر و عمل در اندیشهٔ علامه طباطبایی با هدف روشنشدن یکی از مهمترین ارکان حکمت عملی؛ یعنی رابطهٔ نظر و عمل از منظر این حکیم نوصدرایی است که با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن واکاوی آثار علامه طباطبایی، در مواردی که ایشان بهصورت مستقل به این مسئله وارد نشده، آن را براساس مبانی وی بازسازی کرده است. حاصل آنکه: علم از منظر علامه طباطبایی مبدأ تمام رفتارهای انسان است. علم و عمل، امور وجودی هستند و درنتیجه، شدت علم سبب شدت عمل میشود. بین نظر و عمل، تعاملی دوطرفه برقرار است. علامه با تأکید بر مفهوم التفات توانسته است عصمت معصومان و نیز تحقق ملکات اخلاقی را نیز با حقیقت علم مرتبط سازد.
نوآوریهای این جُستار عبارتاند از: سازماندهی سخنان پراکندهٔ علامه در این بحث، اصطیاد چهار تقریر از فرایند تعامل نظر و عمل، ارائهٔ تقریری ابتکاری از تأثیر عمل بر نظر، تکمیل دیدگاه علامه با رویکرد وجودی و نیز دخالتدادن حقیقت اعتباریات، نمایانساختن پیامدهای این دیدگاه در علوم انسانی.
پیوند دسترسی مستقیم به مقاله
https://jphilosophy.um.ac.ir/article_44850.html
👤 عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
📚گفتمان «وفاق»؛ ساده لوحی، کم سوادی یا شیطنت؟
✅ از جمله آسیبهای جامعه ما کم اطلاعی از بار معنایی اصطلاحات و مفاهیم است. همین امر سبب سوء استفاده فراوان سیاستمداران میشود. روزگاری اصطلاح «جامعه مدنی» گفتمان حاکم سیاستمداران گردید. بدون آنکه اشاره شود در ادبیات سیاسی جان لاک، جامعه مدنی بار معنایی خاصی دارد و نوعا در تقابل با جامعه دینی به کار میرود.
✅ جذابیت اصطلاح «حریم خصوصی» نیز سبب شد کسی دنبال خاستگاه و مدلول التزامی آن نگردد. لاک وظیفه دولتها را محدود به نیازهای عمومی جامعه معرفی کرد و امور خصوصی از شرح وظایف دولتها خارج گردید. از مصادیق حریم خصوصی که دولت حق ورود به آن ندارد، «دین» بود. این تفسیر از حریم خصوصی آشکارا به تئوریزه کردن سکولاریسم منتهی میشود.
❇️خلط بین معنای لغوی و اصطلاحی «تساهل و تسامح» نیز عده زیادی را فریفت؛ دامنه این فریب تا جلسه رأی اعتماد وزیر ارشاد دولت اصلاحات نیز ادامه یافت و وی با زیرکی تساهل و تسامح را با تفسیر لغوی و فقهی از شریعت سمحه و سهله یکسان تعریف کرد و موفق به کسب رای اعتماد شد. مفهوم «اعتدال» نیز هشت سال تعمداً مبهم رها شد تا بتوانند از چماق «افراطی گری» برای هر مخالفی استفاده کنند.
❇️مفهوم «وفاق» نیز از همین ابهام رنج میبرد. تکرار فراوان این اصطلاح به انضمام زیبایی آن سبب شده بسیاری جرأت نکنند بپرسند وفاق با چه کسانی و در چه شرایطی مطلوب است؟ وفاق نمیتواند ابزاری برای تطهیر کسانی باشد که منشأ اصلی اختلاف و فتنه در جامعه بوده اند.
کسی که نخستین کتابهای درسی فلسفه اخلاق را خوانده باشد میداند «وفاق» حسن ذاتی ندارد و به همین دلیل همیشه مطلوب نیست، بلکه ارزش آن مقید به قیودی است که انسان را به سعادت میرسانند.
✅بعید است مدعیان این شعار سواد یا حوصله توضیح این چارچوبها را داشته باشند. حتی شاید برایشان بهتر است که این مفهوم مانند مفهوم «اعتدال» مبهم بماند تا هر مخالفی را به نام تفرقه افکن از میدان خارج کنند.
✅اما وظیفه دلسوزان جامعه آن است که ایضاح این مفهوم و شرایط آن را مطالبه کنند؛ به جای برخورد احساسی و کورکورانه با این واژه، حدود و ثغور آن را تبیین کنند تا دوباره شعار وفاق، همچون شعارهای پیشین ابزاری برای سوء استفاده نباشد. طبیعتاً نباید از ترفند برچسب مخالفت با وفاق ترسید که این روش تکراری است و باید پیش دستانه آن را خنثی کرد.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
📚 تقیه و مبارزه در سیره امام عسکری (ع)
✅ از اصول غیرقابل انکار در بحث امامت، آن است که هیچکدام و در هیچ مقطعی اصل مبارزه را ترک نکردند، بلکه روش مبارزه ایشان تغییر کرده است. حتی امام عسکری(ع) نیز که بیشتر عمرشان را در حصر و نظارت شدید عباسیان بودند، رهبری تشکیلات شیعیان را رها و یا حتی کمرنگ نکردند. اگر چنین است، تقیه به چه معناست؟ دو حکایت ذیل شناخت ما را نسبت به حقیقت تقیه و سیره این امام مظلوم دقیقتر می سازد:
1️⃣ ابوالادیان از خدمتکاران امام عسکری(ع) و مسئول رساندن نامه های امام به شیعیان بود. در واپسین روزهای حیات امام عسکری، به شهر مدائن رفت و تعدادی نامه و هزار دینار طلا از وجوهات شیعیان را دریافت کرد و بازگشت و ...
معنای این سخن آن است که در مدائن که نزدیکترین شهرها به پایتخت عباسی و تحت کنترل شدید آنهاست، جمعی از شیعیان همراه با تشکیلاتی منسجم زندگی میکنند . با اینکه اکثر آنها امام عسکری و حتی امام هادی را ندیده اند، از طریق این شبکه منسجم ایمان خویش حفظ کرده و توانسته اند در بین انبوه جاسوسان، با ابوالادیان ارتباط بگیرند، نامه ها و اموال خود را به وی بدهند و او به بیت امامت برساند.
2️⃣ امام عسکری (ع) یکی از خادمانش را مأمور کرد چوبی شبیه پاشنه در را به یکی از شیعیان برساند. در میانه مسیر چوب از دست خادم به زمین افتاد و شکست و نامه هایی از آن بیرون ریخت و ... .
پرسش مهم آن است که محتوای این نامه ها چه بوده است؟ اگر محتوای نامه ها مسائل شرعی، تفسیری و یا اخلاقی بود نیاز به چنین پنهان کاری نبود. این چه دستوراتی بوده است که امام با این حساسیت به نمایندگان خود میرساند؟ آیا غیر از این بوده که محتوای این نامه ها الهام بخش مبارزات فرهنگی و سیاسی شیعیان بوده ؟ آیا این نامه ها بیانگر شبکه ای منسجم بین امام و سرشاخه های شیعیان نبوده است؟
✅ این شواهد بیانگر آن است که تقیه را نمیتوان به معنای تعطیلی مبارزه تلقی کرد. بلکه تقیه تغییر شکل مبارزه و تبدیل موقت آن در قالبهای پنهانی و اطلاعاتی است.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
✅ لعن امام صادق به دشنام دهنگان
❇️وقيل للصادق(علیه السلام): يا ابن رسول الله! انا نرى فى المسجد من يعلن بسبّ اعدائكم و يسميهم. فقال: «ما له لعنه الله، يعرّض بنا. و قال تعالى: (و لا تسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبّوا الله عَدوَاً بغير علم)(سوره انعام: 108« اعتقادات مفید، ج1، ص»107
❇️به امام صادق علیه السلام خبر دادند که ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ما در مسجد می بینیم که مردی از [طرفداران شما] در مسجد علنی دشمنان شما را سب می کند و به آنها فحش می دهد!. حضرت پاسخ دادند، او را چه می شود!، چرا این کارها را می کند، خداوند او را لعنت کند که آبروی ما را می برد و زمینه تعرض به ما [و شیعیان و مکتب ما] را فراهم می سازد. خداوند متعال در قرآن فرمود :به آنچه مشرکان غیر از خدا میخوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند. (انعام :108)
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi