🔸دالان تورانی ناتو چگونه پی ریزی شد؟ آیا خواب بریتیش پترولیوم و‌ بریتانیا تعبیر خواهد شد؟ تصویر دسته جمعی سران کشورها در «۲۰۰۶» با حضور لرد براون مدیرعامل شرکت بریتیش پترولیوم که نفت خزر را پس از فروپاشی شوروی غارت میکند. این تصویر در جریان افتتاح خط باکو-تفلیس-جیحان گرفته شده بود. همانطور که در عکس می بینید در سال ۲۰۰۶ در نقشه طراحی شده توسط بی. پی مرز ایران با قفقاز برداشته شده است. با پیدا شدن منابع نفتی جدید برای باکو در خزر (میدان نفتی قراباغ ۲٠۱۹) طمع بریتانیا برای انتقال نفت بیشتر شده و جنگ ۲٠۲٠ آغاز شد. اما این جنگ نتوانست منجر به اشغال سیونیک هم بشود و اهداف پروژه نا تمام ماند. نقشه اتفاقات امروز را در سال ۲٠٠۶ کشیده بودند. آن هم به دست شرکت بی. پی. جالب است بدانید که شرکت بریتیش پترولیوم، همان شرکت نفت ایران و انگلیس است که ملت ایران در نهضت ملی شدن نفت، از او خلع ید کرده بود

ابوقاسم

باید به سفیر کشورمان در باکو این رو متذکر بشیم که درتنش این روزها و البته ماه های گذشته که مقامات باکو بر علیه ملت ایران داشتند ای کاش و ای کاش یک موضعگیری می کردید و از ایران و منافع آن حمایت می کردید آقای موسوی باید بداند که او هرچه دارد از ایران و ایرانی دارد همین توجه ما به او نیز به خاطر ایران است مشکوک تویی که با سکوت خود شائبه های مختلفی پیرامون خود ایجاد کردید تنها حرف راست این سفیر،هیاهوی لابی هاست که بخوبی اشاره کرد همان بهتر که دیگه نیستی ابوقاسم

گاهی خدا روصدا بزن بی آنکه بخواهی ازاوگله کنی بی آنکه بگی چرا؟؟؟ ای کاش !! کجا بودی وبی آنکه نداشتن ها ونبودن هارا بهش نسبت بدی واژه ها نمی‌خوان از خدا گله کنن گاهی برا عشق به خدا بغض کن گاهی خدارا فقط به خاطر خدابودنش صدا بزن

در اندیشه سیاسی و اجتماعی اسلام، جمهور و مردم نقش بسیار مهمی در تشکیل حکومت اسلامی، استمرار و موفقیت آن حکومت دارند. هرچند قرار نیست مردم به حاکم و حکومت اسلامی مشروعیت بدهند یا از آن سلب مشروعیت کنند اما همراهی و خواست مردم برای تحقق مشروع ترین حکومت اسلامی نیز امری ضروری و غیر قابل اغماض است، بدون خواست و اراده مردم حکومت اسلامی تحقق پیدا نمی کند. تاریخ اسلام و به صورت ویژه دوران بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) شاهد بسیار خوبی برای این مساله است، علی رغم مشروعیتی که نبی اسلام به آقا امیرمؤمنان علیه السلام برای حکومت اسلامی دادند اما این مردم بودند که با پشت کردن به روشن ترین مسیر سعادت و هدایت بخشی که پیامبر تعیین کرده بود فریب برخی جریان های ضد اسلامی را خوردند و مشروع ترین حاکم اسلامی را خانه نشین کردند. این مردم بودند که با اراده الهی و پیامبر اکرم مخالفت و در مسیر اسلام انحراف ایجاد کردند. اهمیت ویژه جمهوریت در اندیشه اسلامی ریشه انسان شناختی دارد، اسلام بر اساس ویژگی های ذاتی انسان، برای هدایت و سعادت مندی انسان ها به ابزار زور و اجبار و حکومت ظالمانه و طاغوت منشانه معتقد نیست اسلام نمی خواهد با چماق و ظلم بر مردم حکومت کند بلکه همه چیز را برعهده مردم گذاشته است، گاهی مردم دقیقا در نقطه مقابل مصلحت اسلام اقدام می کنند و با شکوه و جمعیت آن هم با قصد قربت سر از تن حسین بن علی علیه السلام جدا می کنند این یعنی در اندیشه اسلام جایگاه جمهوریت هرگز نمادین نبوده بلکه عین واقعیتی است که در همه معادلات از نقش بسیار مهمی برخوردار است اما مردم باید بار مسئولیت هزینه سازی های خود را نیز تحمل کنند ابوقاسم

بدون شک زلزله ویران کننده افغانستان که منجر به کشته و زخمی شدن صدها انسان شده و هزاران نفر را نیز آواره کرده است یک تراژدی بسیار تلخ از زنده شدن خاطرات خیانت سریالی قدرت‌های خارجی از بریتانیا گرفته تا شوروی و آمریکا در حق این ملت را حکایت می کند. قدرت‌های خارجی که در سده ی گذشته بر منافع ژئوپلیتیکی این کشور قمار بزرگی را آغاز کردند و سرمایه های انسانی و ثروت های هنگفت این مردم را برای جنگ و خون ریزی و استعمار و استبداد خودشان هزینه کردند قدرت های خارجی که هرگز به فرهنگ و الگوهای فاخر این ملت احترام نگذاشتند و با نفوذ مکاتب فکری خود از جمله لیبرالیسم غربی و کومنیسم شرقی دست به نیروسازی برای ادامه دار کردن حیات سیاسی خود در آسیای مرکزی زدند، این قدرت ها برای مغلوب کردن یکدیگر از هیچ حربه ای فروگذاری نکردند، میان اقوام این کشور اختلاف ایجاد کردند، درگیری های قبیله ای به راه انداختند، تخم کینه و نفاق را میان مردمان این کشور کاشتند حتی آمریکا برای فراری دادن جماهیر شوری حاضر شد به کمک عربستان و پاکستان فکر تکفیری و تروریسم عربی و هندی را وارد افغانستان کند و فرهنگ مسمومی از وهابیت را در این کشور به یادگار بگذارد. همه اتفاقات تلخی که در سده گذشته برای مردمان این کشور افتاد در کنار حوادث تلخ نظامی، قتل و کشتاری که بلای جان این مردم بود باید ورق دیگر آن یعنی تهاجم فرهنگی و استعمار فکری را نیز مورد توجه قرار داد، وقتی رفتار های قدرت های خارجی را مورد مطالعه قرار می دهیم هرگز انگیزه ای برای انگیزه سازی و انتقال اعتماد به نفس و بلند پروازی به جوانان و نخبگان این کشور در آن ها نمی یابیم یعنی منافع آن ها فقط در استعمار فکری و مزدور برای تأمین اهدافشان در این کشور بود قدرت های خارجی هیچ تلاشی برای تشکیل سیستم حکمرانی، توسعه عمرانی و شهرسازی این کشور، خدمات عمومی و... انجام ندادند نتیجه استعمار ناامیدی مردم و نخبگان وبزرگان این کشور از درک مشترک برسر فرهنگ و ارزش های ملی، مذهبی و قومی شان شد و آن ها برای حتی تشکیل یک دولت قوی و یکپارچه هم نمی توانند با یکدیگر کنار بیایند. اشرف غنی لیبرالیسم و طالبان تکفیری و متحجر دو طرف بازی دوگانه ای هستند که استعمار به جامعه افغانستان تحميل و این ملت را اسیر آینده ای نامعلوم و پر خطر کرده است. ابوقاسم

ابوقاسم

📌آسیای مرکزی میدان جدید رقابت در ايامي که دنيا شاهد شکل گیری آرایش سیاسی جدید است و میزان تاتیر گذاری قدرت های منطقه ای در ائتلاف سازی های جهانی برای مهار و تغییر نظام تک قطبی افزایش چشمگیری داشته است توجه به تحولات حساس آسیای مرکزی ضرورت انکار ناپذیری است که باید به آن پرداخت. تحولات حساس در جغرافیای آسیای مرکزی و همگرایی این کشورها در حوزه های مختلف ازجمله امنیت، سیاست، انرژی و کریدور ها و افزایش کنش گری بازیگران منطقه ای و بین المللی در این منطقه آن هم در قالب سازمان ها و پیمان نامه ها نشان دهنده این است که آسیای مرکزی به سمت منطقه ای شدن گام بر می دارد. منطقه ای سرشار از انرژی و ژئوپلیتیک مهم برای حکمرانی بر بازارهای تجاری، حمل و نقل و انرژی که این منطقه را همانند خاورمیانه یا همان غرب آسیا از اهمیت ویژه ای برخوردار کرده است خوانش ما از این منطقه بر این دلالت دارد که آسیای مرکزی به بستری برای رقابت قدرت های منطقه ای و شاید جنگ های نیابتی در آینده تبدیل خواهد شد. میدان جدید برای رقابت و تصاحب جغرافیا و انرژی و شکل دهی آرایش سیاسی برای به دست گرفتن ابتکار عمل برای تامین منافع و کنترل رقبا ویژگی مهم تحولات آسیای مرکزی است که باید به آن توجه کرد. چیدمان استراتژيست های چینی برای احیای جای ابریشم که نقطه اساسی آن از پهنای آسیای مرکزی عبور خواهد کرد توجه قدرت ها وبازیگران منطقه ای و جهانی را به این منطقه و فراتر از آن یعنی قفقاز جلب کرده و با جنگ، اختلافات سرزمینی و تاریخی بدنبال یارگیری برای صحنه گردانی جهت تامین منافع خود در این منطقه و مهار چین هستند. فهم ما می‌گوید حکمرانی جغرافیا است که سیاست ها، انگیزه ها، رقابت ها، کنش گری ها و تعیین میدان رقابت در منطقه آسیای مرکزی را ایجاد کرده است ابوقاسم

این ساعت از سحر فقط میتونم بگم که اگه کسی تصمیم داره بیدار شه تا عمیق تر و با معناتر با خودش و قلبش ارتباط برقرار کنه یا اگه میخواد عمق زندگی رو بشکافه و به بهترین ها برسه راهش رهاییه رهایی از خودت و طبیعت و هرچیزی که تو رو از خودت دور میکنه رهایی از شخصیت ناقص و کوچکی که به جان تو افتاده و نمیتونی حبابش رو کنار بزنی .......... مشکل اینجاست که نمیدونیم کی هستیم و معنای زندگی چیه ما قراره چی بدست بیاریم چیکار کنیم با این همه ابهام که هزاران بهانه برامون ایجاد کرده ....... ای کاش یه عمر بجنگیم تا با رهایی کامل بریم یه عمر به ازای یه روز رهایی... ابوقاسم

قبلا عرض شد که ماهیت رسانه با ابزار رسانه تفاوت دارد تلوزیون یا رادیو یا روزنامه و... رسانه نیستند بلکه ابزاری برای رسانه اند اگه صدا و سیما صدها سال برنامه تولید کنه اما مخاطب نداشته باشه صرفا مثل یه تیکه سنگ بی خاصیت و حتی مزاحم میمونه که هیچ فایده ای هم نداره و اساسا ازش بی تفاوت عبور می کنند بنابر این ممکنه به یه شبکه اجتماعی همراه با مخاطب نسبتا محدود رسانه بگن اما به صدا وسیما رسانه اطلاق نشه. در یه نگاه دقیق تر انسان، رسانه است و همه شبکه های اجتماعی، تلوزیون و.... همگی ابزار رسانه ای انسان ها هستند هرچند رسانه ممکنه اونقده قدرتمند بشه که دست سازندشو گاز بگیره و انسان رو به ابزاری برای خودش تبدیل کنه. این رسانه نیست که برای آدم ها ذهنیت سازی می کنه بلکه انسان به عنوان رسانه طبیعی، محرک های فکری را به ابزارهای ارتباطی منتقل می کنه تا ابزارهای رسانه ای را به جان سایر انسان ها بیاندازند. بنابر این ابزار و آلات رسانه في نفسه تهدیدی برای انسان نیست، تهدید خودِ خودِ خودِ انسان است که به ابزارهای رسانه ای دیتا های فاسد و غلط می ده انسان با ابزار رسانه، رسانه رو تشکیل میدن، رسانه در ذات انسان نهفته است. تغییر ماهیت رسانه از مجله، روزنامه تلگراف و... به شبکه های اجتماعی ابتکار انسان ها است و این تغییر ماهیت متناسب با خواسته ها و ایده های جدید ادامه خواهد داشت. تفاوت اساسی رسانه اجتماعی با رسانه یک طرفه در اینه که در رسانه اجتماعی همه می تونن اظهار نظر کنن و دیدگاه های شخصی خودشون رو به اشتراک بزارند، ذهنیت های کوچک و بزرگ خودشون رو نشون بدن و نسبت به هر سوژه ای که می بینن واکنش نشون بدن اما در رسانه یه طرفه شما فقط شنونده هستی و نمیتونی در محتوای رسانه ای دخیل باشی. ابوقاسم

ماهیت رسانه #بایسته_های_رسانه چینش مبادی فکری برای فهم موضوعات مختلف ایجاب کرد که ابتدا درباره ماهیت و چیستی رسانه نکاتی رو عرض کنم ممکن است رسانه تعاریف مختلفی داشته باشد یا هرکسی به دیده و فهم خودش رسانه را برای خود تعریف می کند اما تفاوت نگرش ها نمی تواند عناصر بکار رفته در رسانه را نادیده بگیرد برای تعریف ماهیت رسانه بنظر میرسه به تصور اجمالی درباره رسانه نیاز هست، منظور از کلمه رسانه همین اپلیکیشن ها و پلتفرم هاو.... است که شبانه روز درحال کار با آن هستید با این پیش فرض سراغ ماهیت رسانه می رویم بنظر میاد مواد شکل دهنده ماهیت رسانه، ابزار سمعي بصری ، مخاطب و محتوا است این ها در کنار هم ماهیت رسانه را شکل می دهند، دوربین بدون محتوا و مخاطب تفاوتی با تکه سنگ ندارد محتوای بدون ابزارهای رسانه ای و مخاطب نیز بر آن اطلاق رسانه نمی شود مخاطب بدون ابزار و محتوا نیز رسانه نیست ممکن است کسی بگوید انسان ها همه رسانه اند چون روزانه در حال ارتباط و تولید محتوا هستند، هرچند تلقی رسانه داشتن از انسان را قبول دارم اما باید جور دیگری به آن نگاه کرد رسانه شباهت به انسان دارد نه این که انسان به رسانه شبیه است ، رسانه دقیقا یه انسان هوشمند است که خود انسان آن را ترکیب کرد نکته دیگه اینکه تعریف رسانه باید منطقی باشه، ممکن است یخچال خانه یا ماشین شخصی روی روند زندگی، رفتارها و... تاثیر بگذارد آیا باید گفت یخچال هم یک رسانه است؟ یا ماشین هم یک رسانه است؟؟ بله همه اشیا سیگنال های مختلفی را به انسان منتقل می کنند اما هرچیزی را نمی شود به آن رسانه گفت ابوقاسم