آنالیز حشاشین و آلپ ارسلان خب اینکه مصری ها و ترکیه تاریخ را برای فیلمسازی و نفوذ نرم در افکار عمومی انتخاب کردند به معنای این است که بخوبی می دانند چه سبک از فیلمنامه ها و سناریوهای تولیدی سینما در خاورمیانه جوابگو است. دقیقا همان چیزی که ما در مرحله تحلیل ذهنی آن مانده ایم و تشتت آراء برای پرداختن به تاریخ ملی و مذهبی و در آمیختگی آن بعد از چهل و شش سال همچنان پابرجاست. می شود گفت جنگ نرم و رسانه ،مثل سایر پارامترها و پرونده های موجود در کشور است که فقط نظاره گر ابتکار عمل رقبا و بازیگران دیگر هستیم ببینیم چه می‌کنند. فیلم حشاشین مصری و آلپ ارسلان ترکی دقیقا برای تحریف تاریخ و پیگیری پیش‌فرض های مغرضانه در پس زمینه فیلم است این فیلم هدف مشخصی را دنبال می کند و روایات صحیح تاریخ برایش در اولویت نیست. این فیلم گام جدیدی در معادله گفتمانی و جنگ نرم در خاورمیانه است. آرایش جریان های سیاسی اسلام با تلفیق پان ترکیسم برجسته ترین خط محتوایی این فیلم است. اسلام سیاسی ،اسلام سکولار و اسلام اخوانی از بخش های مهم جنگ گفتمانی میان کشورهای اسلامی و عربی منطقه است که مبداء جنگ نرم رسانه ای خواهد شد و ما می توانیم بگوییم سینما و فیلمسازی عرصه دیگر نزاع آینده خاورمیانه ای های متمدن و صاحب عقبه های تاریخی است. که رقبا پیش از ما آن را شروع کرده اند عبور از مرزهای فکری برای افزایش نفوذ نرم مهم ترین مقدمه برای فهم عرصه در تحولات آینده منطقه است. خب می‌خواهیم عمیق تر درباره عرصه کلی تحولات منطقه ای صحبت کنیم. اندیشه اسلام سیاسی که ایران و محور مقاومت در منطقه خاورمیانه دنبال می‌کند و در تنش گفتمانی و هویتی با اسرائیل و آمریکا بر سر آرمان فلسطین پیش قراول مسلمانان جهان در این داستان محسوب می شوند می رود که به گزینه سیاسی و ایده آل شهروندان و توده های مردمی منطقه و آفریقا تبدیل شوند. برجستگی مساله فلسطین و مظلومیت غزه و مقاومت برای آزادی فلسطین توسط اسلام سیاسی شیعه و برخی اهل تسنن در حال پیگیری است موضوعی که اخوانی ها را بر این داشت برای عقب نماندن از قافله بفکر تشدید تنش سیاسی و گفتاری با اسرائیل باشند. من می‌خواهم بگویم که حشاشین و آلپ ارسلان ترکی دقیقا در چه مسیری از جنگ نرم قرار دارند و آن را به صورت عمیق و جریان شناسانه تحلیل کنیم به گمان آن ها تنها راه مهار این غلبه روانی اسلام سیاسی در وسعت سرزمینی اسلام، جنگ نرم و سناریوهای سلبی در فیلمسازی است. می‌خواهند اسلام سیاسی شیعه و ایران را به پیشینه تاریخی تصویر سازی شده حسن صباح و حشاشین مرتبط کنند و نقش امروزی آن ها در جهان اسلام را به نقش باطنی ها و حسن صباح وصل کنند.جریانی که به صورت مرموزانه منافع اسلام و مسلمانان را نادیده می‌گیرند و با اعتقادات متوهمانه در حال فریب جهان اسلام هستند... هیچ کشوری بجز مصر نمی توانست فیلم حشاشین را به این خوبی بسازد مصر به عنوان مهم ترین قدرت فکری در جهان اسلام تحلیل می شود. آن ها اسلام سیاسی را در داخل کشور خود به حاشیه بردند دوگانگی علم و دین(مذهب شیعه) از بخش های دیگر فیلم حشاشین است که در رفتار حسن صباح نسبت به امام محمد غزالی و عمر خیام به صورت زیرکانه انجام می‌شد. حشاشین و نمادهای بکار گرفته شده در آن دقیقا برای این بود که معادله ذهنی جوانان و مردم کشورهای عربی و اسلامی نسبت به اقدامات ایران برای فلسطین را بهم بریزند. آرایش جنگ نرم منطقه ای برای این است که بدانیم داستان به فلسطین و آینده سرنوشت ساز آن در منطقه بازگشت دارد ابوقاسم

🔴آخرین تحولات سیاسی فلسطین بیان گر این هست که آمریکایی ها و رژیم صهیونیستی پلن جدیدی برای حفظ آتش در غزه برای نابودی حماس طرح ریزی کردند. وقتی کمک های بشردوستانه می رسد دلیلی ندارد جنگ متوقف شود و حماس از آن استفاده کند 🔺ابلهانه است گمان کنیم آمریکا و غرب نمی توانستند به جای تخلیه هوایی کمک ها به مردم غزه و از آن بالاتر پیش کشیدن کمک های بشر دوستانه از طریق کریدور قبرس_غزه آسان ترین راه یعنی گذرگاه رفح را انتخاب کنند آن هم براساس ساز و کاری که با طراحی و مدیریت خودشان باشد و بالاتر از آن گذرگاه های موجود میان اسرائیل و غزه است که به راحتی می توانست مورداستفاده کمک های بشردوستانه قرار بگیرد. بنابراین مساله دیگری در میان است. 🔺بعد از بی نتیجه ماندن مذاکرات آتش بس و همچنین بلاتکلیفی تلاش های دیپلماتیک برای کمک بشر دوستانه به غزه رژیم صهیونیستی پلن جدیدی منهای مذاکرات دوطرفه با حماس و تلاش های سیاسی ایران و قطر و ترکیه برای آتش بس و ورود کمک های بشردوستانه پیش کشیدند و پلن کمک های بشردوستانه را بدون دادن امتیاز به حماس و محور مقاومت به میان آوردند. اعلام تاسیس بندر غزه در سواحل شرقی مدیترانه و راه اندازی کریدور بشردوستانه از قبرس به غزه و همچنین کریدور زمینی اسرائیل از وسط غزه به سواحل مدیترانه و کمک های هوایی آمریکا و کشورهای غربی اقدامات بشردوستانه یکجانبه از سوی آمریکا و غربی ها است که به صورت یک طرفه برای اقناع سازی افکار عمومی جهان و استمرار عملیات زمینی اسرائیل در رفح و نابودی حماس انجام می شود 🔺اتصال شهرک‌های شرقی غزه به بندر مورد نظر بایدن در سواحل غزه در شرق مدیترانه که از قرار معلوم در نقطه ای که مملو از ذخایر انرژی است قرار دارد و خط ترانزیتی با قبرس جنوبی مورد حمایت یونان که صهیونیست ها بدنبال خرید بندر در این منطقه هستند عملا برای بازسازی و معماری امنیتی و سیاسی و تجاری جدید در غزه آن هم بدون نیاز به تشکیل دولت فلسطینی و اکتفا به تقویت جریان های رادیکال نظیر محمد دحلان در غزه است دحلان شخصیت مورد اعتماد سرویس های امنیتی و اطلاعاتی موساد و سیا و شخص مورد اعتماد امارات است که بعد از طوفان الاقصی از آن به عنوان یکی از گزینه های مهم برای رهبری سیاسی غزه نام برده شده است 🔺تاسیس دوماهه بندر غزه در نقطه مملو از انرژی برای ورود مواد غذایی از قبرس جنوبی و خرید احتمالی بندر در قبرس توسط اسرائیل در کنار کریدور زمینی شهرک های اشغالی به مدیترانه و عبور آن از مرکز غزه گام مهم محور آمریکا و اسرائیل برای استحاله مقاومت داخلی در غزه و معماری جدید در مدیترانه ارزیابی می شود موضوعی که با سرمایه گذاری ۳۵ میلیارد دلاری امارات در راس الحکمه در استان مطروح مصر در سواحل مدیترانه جنبه هماهنگ و منظمی را میان بازیگران موثر مدیترانه شکل می دهد و طبیعتا اسباب تضعیف محور ترکیه و لیبی در منازعات موجود در مدیترانه را فراهم می کند طراحی کریدور قبرس_غزه و کمک های هوایی آمریکا و غرب به مردم غزه گام مهم و مورد نظر نتانیاهو قبل از عملیات قریب الوقوع در رفح است. شهر رفح و مرز آن با مصر تنها گذرگاه ارتباطی این منطقه با بیرون از فلسطین است که آخرین نقطه مورد نظر اسرائیل برای نابودی حماس نامیده می شود بنابراین پیش از این که کشتی حامل کمک به غزه از بندر لارناکا در قبرس با حدود 200 تن مواد غذایی برای کمک بشردوستانه به مردم غزه باشد نشانه ای بر آرایش ترانزیتی جدید قبرس_غزه که بخشی از پازل کریدور هند_اروپا است موضوعی که با تکاپوی صهیونیست ها برای خرید بندر در قبرس و کریدور زمینی شهرک های اشغالی به سواحل مدیترانه از وسط غزه به شکلی که شمال و جنوب باریکه را به دونیم تقسیم می کند تقویت می شود. همچنین این کریدور نقطه شروعی برای تغییر جغرافیای مرزی رفح با مصر و جایگزین سازی شرایط جدید ترانزینی با قبرس آن هم با اسرائیل و نه کشوری به نام فلسطین یا غزه خواهد بود تا عملا غزه با شرایط بسیار پیچیده ای روبه رو شود. 🔺یکی از مسائلی که اسرائیل هیوم به عنوان انگیزه اسرائیل برای تاسیس بندر در قبرس از آن نام برد جنگ احتمالی حزب الله و اسرائیل است که بندر حیفا را با حملات موشکی حزب‌الله روبه رو می کند و صهیونیست ها از بندر خود در قبرس استفاده پشتیبانی خواهند داشت. ابوقاسم

اولین تصاویر از اسکله شناور ساخت آمریکا به منظور کمک رسانی به غزه توسط فرماندهی سنتکام منتشر شد. هزینه‌ی ساخت این اسکله حدود ۳۲۰ میلیون دلار اعلام شده است.

این راهم بگویم که عرصه کلی تحولات خاورمیانه در کنار جنگ اوکراین و روسیه و تنش ها در دریای چین جنوبی به ما می گوید آمریکا نمی تواند از ابرقدرتی خود برای حل و فصل چالش ها استفاده کند. ادبیات ما درباره شکست یا عدم شکست نظامی آمریکا در پرونده های مذکور نیست،اینجا افول هژمونی آمریکا یا همان تک قطبی گری آن ها در مدیریت جهانی مد نظر است اما گاهی نیمه بازیگران منطقه ای برای دور ماندن از پیچیدگی های آینده نقش ابرقدرت را می گیرند،فقط برای اینکه اسیر رقیب منطقه ای خود نشوند اسارت با آمریکا را می پذیرند.دقیقا مثل شرایطی که کره جنوبی با آمریکا پیدا کرده است. آنجا آرایش امنیتی و راهبردی مشخص شد و می توان گفت استرالیا،فیلیپین،ژاپن،کره جنوبی و حتی هند در نقطه مشخصی برای مقابله با رقیب مشخصی به نام چین ایستاده اند. آمریکا در ابرمعامله خود در خاورمیانه بدنبال این است که ابهامات را از بین ببرد و عملا بگوید محور جدیدی تحت عنوان عربستان،اسرائیل،امارات،اردن و بحرین شکل می‌گیرد که دشمن مشخصی به نام ایران و محور مقاومت خواهد داشت. آن ها در شرق اروپا نتوانستند شرایط را برای روسیه مشخص کنند ،روس ها قبل از اینکه مثل جماهیر شوروی شوند گردن ناتو و آمریکا را گرفتند تا بگویند آقای شرق اروپا کیست آمریکا در آمریکای جنوبی هم میخواهد ابهامات و پیشامد های آینده نسبت به ونزوئلا و کوبا و اکوادر را با برزیل روشن کند. ناتوهای منطقه ای نقش پروکسی های ناتوی بزرگ برای نگه داری از شبکه امنیتی و نظم کنونی را دارند و هزینه های اروپا در پرونده های مختلف را که همواره آمریکا را مورد انتقاد قرار می دادند کاهش می دهند خیلی دوست داشتم اینجا شما نتیجه گیری کنید اما باید بگویم که ما در مرحله شفاف سازی خطوط نزاع و برخورد اراده های دوقطبی سرد و نیمه سرد هستیم. قطب شرقی در حال نزدیکی بیشتر و اتصال راهبردی است تا به سوی نظام چند قطبی گام بردارد آمريکا برای حفظ هژمونی به کمک بازیگران منطقه ای نیاز دارد، آن ها را از آینده چند قطبی می‌ترساند و در آن ها احساس نیاز می کند که او را انتخاب کنند. بنابراین ما در مسیر برجستگی جنگ و نزاع های منطقه ای و بین المللی هستیم ابوقاسم

📌رفح سمبل معادله قدرت فریدمن درباره ابرمعامله آمریکا برای خاورمیانه صحبت می‌کند و می گوید ۹۰ درصد کار انجام شده است و فقط جزئیات باقی مانده است. همان طور که عرض کردم آمریکا و عربستان نیاز متقابلی برای پیمان‌نامه نظامی را احساس می کنند. این را هم بگویم غزه به یک سمبل موثر و نقطه عطف سیاست های منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است و همه را نسبت به آنچه در آن در حال وقوع هست را حساس کرده است. 🔺بازیگرانی نظیر ترکیه و عربستان سعودی نمی توانند نسبت به این سنبل بی تفاوت باشند. هرکشوری بر اساس سیاست های تعاملی خود از آن بهره برداری می کند. دوگانگی رفح و ریاض دقیقا قبل از ۷ اکتبر به وجود آمد.هفت اکتبر واکنشی به نقشه تهاجمی بایدن برای خاورمیانه بود آغازگر جنگ دقیقا متوجه آمریکا است،مثل جنگ سردی که ناتو و آمریکا در مرزهای روسیه به راه انداخت و روس ها را به انتخاب جنگ وادار کرد تیم بایدن برای تعیین استراتژی جدید در خاورمیانه سعودی ها را متوجه عادی سازی روابط با اسرائیل کردند تا بتوانند پیمان‌نامه دفاعی با آمريکا را امضا کنند 🔺مساله تشکیل دولت فلسطینی در منطقه و هسته ای شدن عربستان بود که عمق اختلافات تل آویو و ریاض را در پی داشت. 🔺بعد از ۷ اکتبر همه چیز بهم ریخت و شکاف های تل آویو و عربستان به اوج رسید اما انعطاف ریاض نسبت به عادی سازی روابط برای پیمان نامه دفاعی با آمریکا است. سعودی ها می گویند اگر جنگ در غزه متوقف شود و اسرائیل به رفح حمله نکند و همچنین اگر دولت فلسطینی در یک چشم انداز پنج ساله تشکیل شود مانعی برای عادی سازی روابط با اسرائیل وجود ندارد. (دولت فلسطینی با حضور تشکیلات خودگردان در کرانه باختری و محمد دحلان در نوار غزه البته با تجاری سازی آن مانند کریدور قبرس_غزه که از مرکز این منطقه عبور می‌کند به شهرک های اشغالی می رسد) 🔺بایدن نتانیاهو را تحت فشار قرار داده است تا به تشکیل دولت فلسطینی تن دهد و کارت فلسطین و آرمان آن را از دست ایران در بیاورد و از آرایش سیاسی و امنیتی آینده خاورمیانه لذت ببرد و صلح پایداری را در منطقه ایجاد کنند اما در آخرین موضعگیری رسمی کنست اسرائیل با تشکیل دولت فلسطینی مخالفت قطعی خود را اعلام کرد و تا به الان آن ها بیخیال حمله به رفح نشده اند. اخوانی های منطقه از جمله ترکیه و قطر نیز گام جدیدی در قطع ارتباط تجاری با اسرائیل برداشتند،پذیرش این گام برای صهیونیست ها بخاطر نقش مهم قطر و ترکیه در طبقه سیاسی حماس قابل پیش بینی بود ابوقاسم

این تحلیل اشاره ای به عقبه راهبردی تحولات جاری منطقه است. تحلیل ظاهر رویدادها بدون شناخت حلقه های پنهان منتج به تبیین نخواهد شد بلکه همه را به بخش جدیدی از ابهامات و نگاه ها کوتاه منتقل می کند. اینجا جنگ اندیشکده ها و استراتژیست هاست و تصویر سازی های آن ها برای پیش بینی صحنه های بازی آینده مهم است. ما نمی خواهیم سیاست های اتخاذی حاکمیت را توجیه کنیم صرف نظر از اینکه حاکمیت چه سیاستی را اتخاذ می کند میخواهیم درباره تحلیل پدیده ها و حوادث مهم و پیش بینی منافع ایران صحبت کنیم و فکر می‌کنم این سبک تحلیلی بیشتر به کمک عزیزان می آید. ابوقاسم

نمایش بایدن و نتانیاهو بعد از رفح نیز ادامه خواهد داشت سناریوی حمله نظامی به رفح مانع جدی برای عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل نیز نخواهد بود و این خط قرمز تعیین شده از بیت حانون و بیت لاهیا آغاز و به خان یونس رسید و در نهایت، آستانه توافق سیاسی مثلث عربستان آمریکا اسرائیل به رفح رسید و حمله به رفح نیز با چراغ سبز آمریکایی ها انجام خواهد شد. بازی دوگانه برای این است گزینه سیاسی و معامله بزرگ بایدن به هیچ عنوان از روند تحولات سیاسی خارج نشود(دقیقا همان چیزی که ایران و محور مقاومت بدنبال آن است) و همچنان افق عادی سازی و پیمان نامه دفاعی برای طراحی آرایش امنیتی و سیاسی جدید باقی بماند. آمریکایی ها سیگنال می دهند که حمله منجر به قتل عام مردم می شود و ممکن است شرایط وخیمی در رفح شکل بگیرد و جامعه جهانی و گروه های دانشجویی فشار بیشتری نسبت به این مساله بیاورند. این دیالوگ آمریکایی ها دقیقا همان سناریوی حمله به خان یونس و بیت حانون و... بود که در حال تکرار است. آمریکایی ها اینگونه خط می دهند اگر حمله منجر به تلفات انسانی و کشتار نشود و به صورت کنترل شده انجام شود ایرادی ندارد دقیقا همان چیزی که در قسمت های متعدد حمله زمینی اسرائیل به غزه دنبال شد. بازی دوگانه بایدن برای مدیریت تنش به سمت معامله بزرگ و آرام کردن شرایط داخلی آمریکا برای انتخابات ۲۰۲۴ و اقناع سازی نتانیاهو برای قبول دولت فلسطینی همچنان ادامه خواهد داشت و حتی ممکن است برای خوراک رسانه ای و کاهش فشارهای بین المللی تحریم های نمایشی یا کاهش کمک تسلیحاتی بر علیه اسرائیل را پیش بکشد اما هیچ چیزی صورت مساله را تغییر نمی دهد صهیونیست ها پلن بعد از حمله به رفح و توافق آتش بس را در توزیع تسهیلات مهاجرت از غزه می بینند ،با برخی تسهیلات بعضی وارد کرانه باختری می شوند برخی نیز با دریافت کمک با اختیار خود وارد صحرای سینا شوند و بخشی نیز بر اساس برنامه امنیتی و سیاسی که برای محمد دحلان و جریان های همسو با عربستان و امارات و مصر در غزه پیش بینی کردند در نوار غزه حضور خواهند داشت (این برای اخوانی ها هم شکست است)اما با این تفاوت که غزه وارد یک چشم انداز چند ساله برای تبدیل شدن آن به یک منطقه تجاری و اقتصادی با هویت اسرائیلی خواهد شد،این دقیقا یکی از سناریوهای صهیونیست ها برای بعد از آتش بس در فلسطین و غزه است فریدمن و سایر تحلیلگران و حتی مقامات سعودی می گویند حماس قابل حذف شدن از آینده فلسطین نیست و آن ها همچنان حضور دارند و با عملیات زمینی اسرائیل نیز نابود نخواهد شد هرچند ضربات متعددی را متحمل شده است ابوقاسم

کسالت شدیدی گرفتم ان شاالله بمحض اینکه خوب شدم خدمت شما هستیم دعاکنید این مشکل برای همیشه حل شود🙏

ایام تبلیغات انتخاباتی اخیر بیش از آن که برای معرفی و ارائه برنامه ها برای کمک به انتخاب مردم باشد عمدتا به تسویه حساب های تاسف برانگیز و افشای حساب های مالی یکدیگر و احیانا رانت ها وبخور بخور ها و.... بوده است. من نسبت به این فاجعه اخلاقی در بدنه جریان مدعی انقلابی گری تعجب می کنم حامیان آقای فلانی پرینت حساب های فلانی را منتشر می کنند حامیان شخص مقابل هم پرینت فلان مجموعه را منتشر می‌کند. مظلوم انقلاب اسلامی است ،مظلوم جمهوری اسلامی است که شما را بزرگ کرد و به شما فرصت دیده شدن داد،مظلوم شهدایی هستند که برای امنیت و حفظ این کشور اربا اربا شدند تنش هایی که بر سر کرسی های مجلس شورای اسلامی و اختلافاتی که در شورای شهر تهران میان جریان های همفکر و انقلابی شکل گرفته است به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نیست. ما نمی توانیم نسبت به شاکله شخصیتی ضعیف رجال سیاسی کشور بی تفاوت باشیم و نسبت به دور باطلی که در فضای سیاسی کشور ایجاد شده به راحتی عبور کنیم ابوقاسم