هر چی میگذره بیشتر به این نتیجه میرسم که هیچ چیز تو این دنیا ترسناک تر از آدمیزاد نیست.
همه ی ما در حال تجربه ی رنج هایی هستیم که نه میتونیم توضیحش بدیم نه دیگه میتونیم خودمون تنهایی تحملش کنیم، نمی فهمیم در کل باید باهاش چیکار کرد
وقتی یکی داره با تمام وجود نصیحتت میکنه، مخاطبش تو اون لحظه تو نیستی، خودش تو گذشته اس
خداوکیلی میخواید ازدواج کنید، با کسی ازدواج کنید که احترام به پدر و مادر شما رو مثل احترام به پدر مادر خودش واجب بدونه
میشه انقدر خودتون و برای درس نکُشید؟!
من نمیگم درس فاقد اهمیته، نه!
اتفاقا بخش مهمی از زندگی کسب علم و درس هستش اما.. آیا به قیمت اینکه موهاتون بریزه، پوستتون خراب بشه، بی اشتها بشید، دائما افت فشار و سرگیجه داشته باشید، لرزش بدن بگیرید؟!
منم درس خوندم، منم مدرسه بودم مثل خودتون.. و من هم همه ی این فشار هارو تجربه کردم و تهش دیدم هیچی جز آسیب برای خودم نداشته و خیلی از مباحثی که خودم و خفه میکردم تا حفظ بشم الان یادم نیست!
رفقا ایام امتحانات نزدیکه..
لطفاً لطفا برای امتحانات طوری استرس نگیرید که موقع آخرین امتحان چند تا تیکه استخون بره سر جلسه!
من خودم همیشه سرگرمی دارم.. هیچ وقت فیلم و سریالم و تو ایام امتحانات ترک نکردم، چرا؟!
چون از بین میرم اگه بکوب فقط درس بخونم و کل یک ماه ایام امتحان و با درس خودم و مشغول کنم..
حرفم اینه، اول از همه برنامه ریزی داشته باشید همینجوری رو هوا درس نخونید، دوم اینکه حتما حتما یک سرگرمی برای خودتون داشته باشید و انقدر اون سرگرمی و مهم بدونید که سعی کنید تو برنامه ریزی هم جا بدید.. و لطفا خودتون و از استرس نکشید، تا هرجا که توان دارید درس بخونید رفقا.. و محض رضای خدا وقتی حال روحیتون افتضاحه سراغ درس نرید چون هم چیزی نمیفهمید یا سخت میفهمید، هم اینکه انقدر عصبی میشید که در نهایت باعث نفرتتون از درس میشه.. پس حتما اول ذهنتون و آروم کنید بعد برید سراغ درس طوری که خیالتون راحت باشه وقتی میرید سر درس تمرکز هم دارید^^
#تجربه_افا 🌃
بعضی روزا از کنار یه آدمایی بی تفاوت رد میشم که یه روزی به معنای واقعی کلمه جونم و براشون میدادم..
امروز دفترچه خاطراتم و باز کردم..
و باورم نمیشه، 19/3/1397 نوشتم:
و من امروز فاتحه تمام خاطرات با تو را خواندم..
و این ابتدای ویرانیست:)
باورم نمیشه انقدر آینده نگر بودم..
اگه دست من بود دوست داشتم مغزتونو در بیارم با چنگال لهش کنم، بزنم تو دیوار بعد بیام پیشتون بگم همین بود دستور میداد حرف بزنید نه حالا خفه شید.بمیرید.