✅بسته محتوایی
#قطره_ای_از_معارف
ویژه گروه #نوجوان
28 تیر الی 3 مرداد
موضوع : #زندگی با طعم مهربانی و مسئولیت پذیری
هفته 18.pdf
610.3K
✅بسته محتوایی
#قطره_ای_از_معارف
ویژه گروه #نوجوان
28 تیر الی 3 مرداد
موضوع : #زندگی با طعم مهربانی و مسئولیت پذیری
✅بسته محتوایی
#قطره_ای_از_معارف
ویژه گروه #جوان
28 تیر الی 3 مرداد
موضوع : #تلاش برای تربیت نسلی مهدوی
هفته 18.pdf
1.01M
✅بسته محتوایی
#قطره_ای_از_معارف
ویژه گروه #جوان
28 تیر الی 3 مرداد
موضوع : #تلاش برای تربیت نسلی مهدوی
هدایت شده از کانال هدایت(تبیین)
🔴 شوخی حسن روحانی در جلسه تصمیمگیری درباره قطعنامه 598
♦️پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران یکی از مقاطع حساس سیاسی و بینالمللی در دهه شهصت محسوب میشود. در همین رابطه محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه در دوران دفاع مقدس که مدیریت لجستیک جنگ را بر عهده داشت در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است به تشریح جلسه تصمیمگیری درباره پذیرش قطعنامه 598 و آتشبس، پرداخته شده است.
♦️محسن رفیقدوست میگوید: در سال 1367 که من هنوز وزیر سپاه بودم یک روز از دفتر ریاستجمهوری وقت، حضرت آیتالله خامنهای با من تماس گرفتند که فردا جلسه مهمی است و در ساعت مقرر به آن جلسه بیایید... در آن جلسه مرحوم حاج سید احمد آقا پیام امام را درباره پذیرش قطعنامه خواندند و مشخص شد حضرت امام بنا به دلایلی قطعنامه را پذیرفتند. لذا در آنجا متوجه شدیم که قرار است آتشبس برقرار شود.
♦️در آن جلسه بعضیها گریه هم کردند. جلسه هیجان زیادی داشت و آن مقطع زمانی چنین چیزی را ایجاب میکرد. آقای دکتر حسن روحانی هم که کنار من نشسته بود، وقتی به این جمله رسید که حاج احمد آقا از قول حضرت امام گفتند من جام زهر را مینوشم... قطععنامه را میپذیرم، به شوخی به من گفت: «حاج محسن! بساطت را جمع کن و برو. تو به درد زمان جنگ میخوردی و به درد زمان آتشبس نمیخوری!»
📚مرکز اسناد انقلاب اسلامی
هدایت شده از کانال هدایت(تبیین)
🔴جنبش نجباء: حمله به نیروهای آمریکایی در عراق روزبهروز افزایش خواهد یافت
♦️ «نصرالشمری» معاون دبیرکل جنبش نجباء در عراق: آمریکا نمیتواند معادلات عراق را تغییر دهد.
♦️ نیروهای تروریست آمریکایی در عراق اشغالگر هستند و حمله به آنها توسط مقاومت روزبهروز افزایش خواهد یافت.
♦️ عملیات مقاومت محرمانه است و همه گروههای مقاومت تصمیم واحدی برای مقابله با نیروهای آمریکایی اتخاذ کردهاند.
♦️ آمریکاییها و انگلیسیها میخواهند نیروهایشان را به مکانهایی منتقل کنند که توهم دارند مقاومت آنجا نمیتواند آنها را هدف قرار دهد.
هدایت شده از کانال هدایت(تبیین)
🔴در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوۀ دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم. و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود
🔴من در اینجا از همۀ فرزندان عزیزم در جبهههای آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نمودهاند، تشکر و قدردانی میکنم. و همۀ ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت میکنم. در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند و نمیدانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمهای وارد نمیسازد
هدایت شده از کانال هدایت(تبیین)
🔴حضرت امام(ره) روزهای پس از قطعنامه را چگونه گذراندند؟
♦️حضرت امام پس از قبول قطعنامه598 هیچ دیدار مردمی نداشتند و بجز یک دیدار با هیات دولت، تمامی دیدارهای خود را لغو نمودند.
♦️به دنبال درخواستهای مکرر مردم برای دیدار عمومی با حضرت امام(ره)، ایشان در تاریخ 7 آبان 67 طی نامهای به دفتر خود نوشتند: « توجه داشته باشید باید دور سخن گفتن مرا ولو یک جمله دعا خط بکشید. مجاری تنفسی من بیمار است و حالا هم جنگ در کار نیست. زحمت به من ندهید. از اینکه مثلا خانواده شهدا و امثال آن بیایند و من دستی تکان دهم. مضایقه ندارم.»